افراط گرایی و تقابل شیعه- سنی چالش پیش روی جهان اسلام

تلاش برای حصر ایران در کمربندی از وهابیت

۰۵ خرداد ۱۳۹۲ | ۱۶:۲۹ کد : ۱۹۱۶۳۹۷ خاورمیانه یادداشت تقابل شیعه و سنی
محمد علی مهتدی تحلیل گر ارشد مسائل منطقه در میزگرد" تقابل شیعه- سنی چالش پیش روی جهان اسلام" که در محل دیپلماسی ایرانی برگزار شد تاکید می کند که نزاع میان شیعه و سنی بیش از اتفاقی با ریشه های اعتقادی، مولود توطئه های دستگاه های اطلاعاتی غرب است
تلاش برای حصر ایران در کمربندی از وهابیت

 دیپلماسی ایرانی:  آنچه اینک از آن به عنوان دعوا یا کشمکش سنی – شیعی در منطقه یاد می شود در واقع کشمکش بین دو جامعه تسنن و تشیع نیست، چراکه سالیان سال است که شیعه و سنی در منطقه با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز داشته و هرگز به این نقطه از کشتار و درگیری نرسیدند. اختلافات مذهبی همیشه وجود داشته و مدیریت شده است. بنابراین آنچه که امروزه در منطقه می گذرد نزاع میان شیعه و سنی نیست بلکه واقعیت مسأله گسترش وهابیت و اندیشه و رفتار تکفیری است که نه فقط شیعیان بلکه بسیاری از مخالفان سنی مذهب خود را نیز تکفیر و مهدورالدم می کند. با این حال، رفتار تکفیری ها همراه با امواج تبلیغاتی رسانه ها به گونه ای است که غریزه وتعصب وابستگی مذهبی وفرقه ای بویژه در طبقات فرودست جوامع سنی را تحریک کرده و این رفتار در شکل پوپولیستی آن جائی برای ورود علمای واقع بین و میانه روی سنی برای مهار این جریان مخرب نمی گذارد.به باور من گسترش وهابیت طرحی است که دستگا ه های اطلاعاتی بین المللی پشت آن قرار دارند و عمل می کنند. بدین معنا که کل این جریان، قبل از آنکه اصالت عقیدتی داشته باشد، ساخته وپرداخته دستگاه های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی ، قطر و تاحدودی اردن و امارات متحده عربی است. هدف اصلی آنها منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه اسلامی خاورمیانه است.

 زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد زلزله ای در منطقه به راه افتاد و تمامی حرکت های اسلامی اخوانی ها در شمال افریقا مانند مصر و تونس و الجزایر تحت تاثیر این انقلاب قرار گرفتند و تاکید داشتند که باید زیر پرچم امام خمینی حرکت کنند. این مساله به شدت غربی ها را ترسانده بود و در همان زمان کسینجر بحث دومینو را مطرح کرد که اگر یک کشور تحت تاثیر انقلاب اسلامی سقوط کند به کشورهای دیگر نیز سرایت خواهد کرد. پیش از انقلاب اسلامی ایران، چنین جریانی در منطقه وجود نداشت. در نتیجه  پیروزی انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی و غرب را به فکر یافتن راهی برای مقابله با این انقلاب و محاصره آن در مرزهای ایران افکند. برای این منظور، سمینارهایی در دانشگاه های حیفا وتل آویو ونیز در محافل آمریکایی با دعوت از شرق شناسان برای شناخت جنبه های عقیدتی انقلاب برپا شد. هدف از برگزاری این سیمنارها و کنفرانس ها درک گفتمان انقلاب اسلامی ایران و سخنان دکتر شریعتی و حتی شعارهایی که مردم در تظاهرات میلیونی در ایران می دادند، بود. آنها کشف کردند که آبشخور فکری انقلاب، اندیشه شیعی و کربلایی است و متوجه شدند که مکتبی به نام وهابیت وجود دارد که شیعه را تکفیر می کند. به عبارت دیگر نتیجه تمامی این کنفرانس ها که به ویژه در اروپا و امریکا برگزار شد این بود که مکتبی که در ایران چنین انقلابی را برپا کرده است دشمنی دارد با نام وهابیت و باید برای مقابله با این انقلاب،  ایران را در دایره ای از وهابیت محاصره کرد.

 در ایران هیچ گاه مساله سنی و شیعه مطرح نبود و تنها صحبت از انقلابی بود که تحولات عمیقی را در معادلات منطقه ای ایجاد کرده بود. ایران که حامی اسرائیل بود و در پیمان سنتو حضور داشت ناگهان تبدیل به قدرتی شده بود حامی جهان عرب و مساله فلسطین که باید جلو آن گرفته می شد. بنابراین برای مقابله با ایران از افغانستان، جنوب و شمال و حتی در آسیای مرکزی در همه جا تبلیغات ضدشیعی آغاز شد. این تبلیغات بر دو محور مانور دادند: الف- اختلاف های تاریخی فارس و عرب ب- اختلاف های تاریخی سنی و شیعیان. در نهایت ایرانی ها شیعه و فارس هستند و هیچ ارتباطی به جهان عرب و اهل تسنن ندارند، ایرانی ها قصد دارند تا همان امپراطوری صفویه را ایجاد کنند که اینبار با اسم دین اسلام با هدف شیعی کردن مناطق سنی دست به کار شدند.

بسیاری از نویسندگان مقالات اینچنینی که آشنایی با آنها داشتم گفتند که پول های هنگفتی در اختیار آنها قرار گرفته و موج تبلیغاتی که به راه افتاده طرحی است که مبالغ زیادی برای آن از سوی صهیونیستی ها و غربی ها سرمایه گذاری شده است. طبیعتا بسیاری از کشورهای منطقه همانند عربستان سعودی و شیخ نشین ها که در ترس فرو رفته بودند در این طرح جا داشتند. باید اضافه کرد که غربی ها و اسرائیل پس از این کشف، موجی از تبلیغات در منطقه، بویژه در جهان عرب پیرامون اختلافات تاریخی بین ایران و اعراب و بین شیعه وسنی آغاز کردند و این گفتمان رواج یافت که انقلاب ایران همان سیاست های توسعه طلبانه دوره شاه را دنبال می کند و درپی سلطه جویی در منطقه اما با استفاده از سلاح مذهب است . به باور آنها ایران می خواست جوامع عرب وسنی را شیعه کنند و منظور دولتمردان تهران از  صدور انقلاب گسترش نفوذ ایران وتشیع است.

به دنبال  این روند، محاصره ایران  در کمربندی از وهابیت در صدر برنامه های غرب قرار گرفت. این کار در مرزهای شرقی ایران از طریق همکاری اطلاعاتی بین آمریکا، عربستان ودستگاه امنیتی پاکستان انجام شد. مدارس وهابی با سرعت در پیشاور و افغانستان و بعدها در جمهوری های آسیای مرکزی به راه افتاد وده ها هزار طلبه وهابی مثل ماشین جوجه کشی مجهز به افکار تکفیری ابن تیمیه تربیت شدند، کسانی که تنها یک درس را فرا می گرفتند وآن کشتن شیعیان برای رفتن به بهشت بود. اصل این طرح را زیبگینیو برژینسکی طراحی و خود با سفر به پاکستان بر حسن اجرای آن نظارت کرد.در مرزهای غربی، صدام حسین را در هیأت سرداری عرب وسنی آراستند با این گفتمان که او جلوی هلاکوخان جدید را می گیرد و مانع تکرار حمله مجوسان صفوی به دیار اسلام می شود.

  اما مرحله ای که  در آن بیشترین کار صورت گرفت پس از پیروزی مقاومت اسلامی در جنوب لبنان در آگوست 2006 بود و این امر آمریکا واسرائیل ورژیم های پادشاهی عرب را سخت به وحشت افکند، بویژه که پرچم زرد حزب الله و عکس های آقای سید حسن نصرالله در همه پایتخت ها وشهرهای کشورهای عرب دیده می شد. همچنین این پیروزی چنان محبوبیتی برای حزب الله لبنان درمنطقه به وجود آورد که شخصیت مهم سنی به نام شیخ راشد الغنوشی با سید حسن نصرالله تماس گفت و به وی اعلام کرد که  تو رهبر و امام من هستی .  این مساله در مصر، عربستان و خلیج فارس محبوبیت بسیار زیادی برای نصرالله و حزب الله ایجاد کرد. نتیجه این شد که کاندولیزا رایس در اکتبر همان سال به قاهره رفت و برای اولین بار به جای آنکه با وزیرامور خارجه مصر دیدار کند با مسئولان امنیتی 4 کشورعربی درخواست ملاقات کرد.روسای  دستگاه های اطلاعاتی و مخابراتی مصر،اردن، عربستان و امارات  با هدف برنامه ریزی برای  گسترش وهابیت ، دامن زدن به اختلاف سنی – شیعی و مهار تاثیرگذاری حزب الله لبنان دور هم جمع شده و چندین جلسه گذاشتند. نتیجه ای که حاصل شد این بود که برای اینکه چنین موجی در جهان عرب مهار شود باید بر بحث شیعه و سنی تکیه شود.

در همان زمان وزیر امورخارجه اسرائیل که در مسائل سیاسی هنوز تبحری نداشت، گفت تنها راهی که در پیش رو داریم این است که اختلاف شیعه و سنی در این منطقه ایجاد کنیم. پس از آن نیز مئیر داگان رئیس موساد نیز این موضوع را بارها تکرار کرد که تنها از این طریق می توان موج مقاومت را مهار کرد. مسؤولان اسرائیلی، بویژه شخص مئیر  داگان، رئیس وقت موساد، بارها اعلام کرده اند که تنها راه برای حفظ امنیت اسرائیل، دامن زدن به اختلاف شیعی – سنی وایجاد در گیری های فرقه ای در جهان عرب است

  بنابراین آنچه که امروز در منطقه می گذرد سوء استفاده از این مساله است و افرادی که به سوریه اعزام و علیه بشار اسد مسلح می شوند چندان بر پایه عقیدتی مبادرت به این نمی ورزند . تنها یک مشکل در منطقه وجود دارد که برخلاف جامعه ایران که حکومتی دینی اما نظام شهروندی است، اما در منطقه بافت اجتماعی عشیره ای است و مساله وابستگی به مذهب و عقیده نیست بلکه هویت قومی است. فردی که شیعه است نسبت به شیعه گری تعصب دارد به دلیل آنکه شیعه گری هویت عشیره ای است و سنی ها نیز به همین شکل.

امری که امروزه منطقه را تهدید می کند این است که وهابی ها و تکفیری ها بتوانند نشان دهند که به عنوان جوامع سنی با شیعیان مبارزه می کنند با این عنوان که آنها کافرند و باید قتل عام شوند. تا این لحظه هنوز علمای سنی در مقابل این مساله ایستاده اند. گرچه اشخاصی همانند یوسف قرضاوی در این موج وارد شده و آن را تقویت می کنند، اما بسیاری از علمای جهان تسنن در مقابل اینکه این نزاع جنبه شیعه و سنی پیدا کند ایستاده اند. به همین دلیل شاهد هستیم که طرف مقابل علمای سنی را تکفیر کرده و حتی آنها را نیز می کشند. بنابراین چنین مساله ای کاملا اطلاعاتی امنیتی است که مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

به عنوان مثال افرادی که مساجد شیعی را در عراق منفجر می کنند همان فردی است که مساجد سنی را نیز منفجر می کند، چراکه هرگز یک فرد سنی افرادی را که در حال نماز در مسجدی هستند، قتل عام نمی کند. فردی که هر دو مسجد را منفجر می کند یک دستگاه اطلاعاتی است که قصد دارد این دو را به نزاع با یکدیگر وادارد. بنابراین مساله تجزیه منطقه براساس هویت های مذهبی و قومی مطرح است.  متأسفانه با آنچه در سوریه، عراق، اردن، مصر و دیگر کشورها می گذرد باید اعتراف کرد که آنها تا حدود زیادی موفق شده اند.  با حمله به اماکن مذهبی و نبش قبرها و اقداماتی که عواطف عامه مردم را تحریک می کند، مدیریت این بحران سخت تر شده است. برای مقابله با این توطئه ها،  طراحی های علمی با استفاده از متخصصان ضروری است و تنها اکتفا کردن به تشکیل کنفرانس ها و دعوت از شیوخ سنی وشیعی، کاری پیش نمی رود./14

انتشار اولیه: دوشنبه 30 اردیبهشت 1392/ باز انتشار: یکشنبه 5 خرداد 1392

کلید واژه ها: محمد علي مهتدي میزگرد تقابل شیعه- سنی،چالش پیش روی جهان اسلام


نظر شما :