نخست وزیر رژیم صهیونیستی از دوستی غرب با ایران واهمه دارد

سایه اعتدال روحانی بر تندروی های بی بی

۳۰ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۴۰ کد : ۱۹۱۸۶۲۵ گفتگو خاورمیانه
مرتضی نعمت زاده، کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به اظهارات تند نخست وزیر رژیم اسرائیل در مورد حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب معتقد است که روی کار آمدن یک رئیس جمهور میانه رو که با شعار اعتدال به قدرت رسیده، سیاست خارجی اسرائیل را در تنگنا قرار داده است
سایه اعتدال روحانی بر تندروی های بی بی

دیپلماسی ایرانی: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در برنامه "رودر رو با مردم" شبکه سی بی اس آمریکا ایران را به تلاش برای ساخت سلاح هسته ای متهم کرد و گفت که «ایران روز بروز به خط قرمز نزدیکتر می شود و این کشور شاید مجبور شود زودتر از آمریکا به این موضوع رسیدگی کند.» او همچنین حسن روحانی رییس جمهور منتخب ایران را "گرگی در لباس بره" خواند و گفت دنیا نباید به حسن روحانی اعتماد کند استراتژی او این است "لبخند بزن و بمب بساز." در مورد این دلایل و انگیزهای این سخنان و نتایج آن با مرتضی نعمت زاده، کارشناس مسائل منطقه گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

 نخست وزیر رژیم اسرائیل، رییس جمهوری منتخب ایران را «گرگی در لباس بره» و «ابزاری» برای رسیدن به بمب اتمی ایران نامیده است و گفته است که او با فریبکاری به غرب لبخند می زند و ایران بمب می سازد. دلیل چنین اظهارات تندی چیست؟

به نظر می رسد آقای نتانیاهو از انتخابات اخیر ایران و پیروزی آقای روحان عصبانی و ناراحت است. انتخابات ریاست جمهوری در ایران وضعیت جدیدی را برای ایران در منطقه و عرصه جهان ایجاد کرده است. این اعتماد ملی که در داخل شکل گرفت و مردم با درایت و هوشمندی به پای صندوق های رای رفتند و حماسه ای از مشارکت سیاسی و دموکراسی را رقم زدند موجب شکل گیری اعتبار بین المللی برای ایران در دنیا شد. این اعتبار بین المللی تبلیغات منفی وسیاه نمایی هایی را که اسرائیل و هم پیمانانش در مورد ایران مطرح می کردند با شکست مواجه کرده است. بنابراین تحول سیاسی اخیر در ایران در عمل جایی برای تندروی های رژیم صهیونیستی در مورد ایران نگذاشته است. خصوصا این که روی کار آمدن یک رئیس جمهور میانه رو که با شعار اعتدال به قدرت رسیده است سیاست خارجی اسرائیل را در تنگنا قرار داده است و تقریبا دست لابی های یهودی در آمریکا و جاهای دیگر برای مقابله با ایران تنگ کرده است. علاوه براین، ایران عملا توانسته است خود را از جنگ مذهبی که اسرائیل به دنبال ایجاد آن در منطقه بوده است دور نگه دارد. اسرائیل و حامیان غربی آن با استفاده از بحران سوریه به دنبال دامن زدن به نزاع های فرقه ای بوده است و این مسئله را در کنفرانس سوریه نیز مطرح کرده بودند. حامیان بین المللی اسرائیل نیز به دنبال دامن زدن به این جنگ مذهبی بودند. ولی عملا با این انتخابات و پیروزی یک نیروی میانه رو در ایران عملا ایران از این نزاع فاصله گرفت. بنابراین ایران در شرایط کنونی می تواند مانع از این جنگ مذهبی در سطح گسترده شود و عملا این پروژه نیز با شکست مواجه شده است. توجه داشته باشیم که این جنگ مذهبی در حال حاضر بیشتر گریبان گیر کشورهای هم پیمان اسرائیل شده است. چنانچه مشاهده می شود این کشورهای عربی هم پیمان اسرائیل با توجه به تنوع مذهبی که در این کشورها هست با طرح شعارهای مذهبی مشکلات داخلی برای خود ایجاد کرده اند  و این در برخی از مناطق شدت کمتر یا بیشتری دارد.

بنابراین نتانیاهو و تندروهای اسرائیل در حال حاضر احساس می کنند با پیرزوی حسن روحانی در انتخابات دستشان از بهانه برای تشدید تندروی ها برای فشار بر ایران و دامن زدن به نزاع های مذهبی خالی شده است. بنابراین آنها با خلاء دشمن  خارجی تندرو مواجه شده اند و تلاش می کنند که هم ایران و رئیس جمهور ایران را به عنوان یک شخص و جریان تندرو معرفی کنند تا این خلاء را پر کنند.

 همواره بحث هسته ای در صحبت های نتانیاهو به عنوان یک خط قرمز مطرح شده است و سال گذشته  نیز وی  در سخنرانی خود در سازمان ملل با نشان دادن تصویری خط قرمزی برای جامعه جهانی تعیین کرد. او در سخنرانی اخیر خود نیز به صراحت گفته است که ایران با غنی کردن ۶۰ کیلوگرم دیگر اورانیوم با غنای بیست درصد، به «خط قرمز» می رسد. به نظر شما این تعیین خط قرمزها به چه معنی است؟

تلاش نتانیاهو بر این است که پروژه هسته ای ایران را به عنوان یک برنامه تولید تسلیحات هسته ای به دنیا معرفی کند تا بتواند ایران را به عنوان یک تهدید برای اسرائیل و جامعه جهانی مطرح کند. با این حال پیروزی آقای روحانی با توجه به تجربه ایشان در مذاکرات هسته ای شکستی برای این پروژه محسوب می شود. به این دلیل که گفتمان اعتدال رئیس جمهور جدید و سابقه او در تعامل با جامعه جهانی در مذاکرات هسته ای می تواند کانال های گفتگو و تفاهم میان ایران و کشورهای دیگر را باز کند. آقای روحانی این توانایی را در مذاکرات دارد که کشورهای دیگر را نسبت به رویکرد ایران در برنامه هسته ای توجیه کند و از احساس خطری که در گذشته به واسطه برداشت های نادرست از رویکرد ایران در عرصه هسته ای به وجود آمده بکاهد. در این شرایط امکان این که میان ایران و جامعه بین المللی به خصوص 1+5 تفاهم جدیدی به وجود بیاورد زیاد است. این اتفاق از فشارهای خارجی بر ایران خواهد کاست یا اختلاف نظر هایی را در میان طرف های 5+1 در مورد ادامه تحریم ها علیه ایران به وجود خواهد آورد. کاهش فشار بین المللی علیه ایران به رشد توان منطقه ای ایران منجر خواهد شد که قطعا این مسئله به نفع اسرائیل نیست و تلاش می کند از وقوع چنین شرایطی جلوگیری کند. تعیین خط قرمزها هم فقط برای جلب توجه افکار عمومی  جهان است وگرنه این مسئله تازه ای نیست و اسرائیل بارها به تعیین خط قرمز در مورد برنامه هسته ای ایران اقدام کرده است.

آقای نتانیاهو اشاره کرده است که «بحران سوریه و ماجراهای مصر، مسئله اتمی ایران را به زاویه رانده است». تا چه اندازه این مسئله را می توان دلیل این موضع گیری دانست؟

این مسئله قطعا تاثیر گذار است. به هر حال با بالاگرفتن بحران و جنگ داخلی در سوریه در طی ماههای اخیر و همچنین بحران سیاسی در مصر، ایران از تمرکز رسانه های بین المللی خارج شده است. توجه داشته باشید که هر گونه روند سیاسی یا نظامی که قرار باشد در مورد ایران رخ دهد باید فضاسازی رسانه ای در مورد آن ایجاد شود. خارج شدن مسئله ایران از تمرکز رسانه های جهان موجب نگرانی اسرائیل شده است و آنها تلاش می کنند که باز هم ایران را به سوژه رسانه ها تبدیل کنند.

آیا تحولات منطقه به خصوص تحولات سوریه و مصر در این مسئله تاثیر گذار نبوده است؟

شاید بتوان تاثیر آن را از این منظر دید که در مجموع تحولاتی که در سطح منطقه اتفاق افتاده موقعیت ایران را در سطح بین المللی ارتقاء داده است یعنی در شرایطی که هم پیمانان آمریکا از ترکیه گرفته تا مصر به طور عمده دچار چالش های داخلی هستند، موقعیت ایران با ثبات تر از همه کشورها در منطقه است. شما می بینید که مصر که یکی از متحدین عمده آمریکا در منطقه بوده و در همسایگی رژیم صهیونیستی از موقعیت وحساسیت های خاصی برخوردار است دچار تنش های جدی شده و از بی ثباتی رنج می برد. ترکیه نیز دچار ناآرامی های داخلی شده است. بحرین نیز در سالهای گذشته دچار بی ثباتی بوده است. قطر و عربستان و امارات نیز کشورهایی با سیستم پادشاهی هستند و قطعا از نظام سیاسی با ثباتی برخوردار نیستند. در این شرایط انتخابات اخیر در ایران نمادی از دموکراسی و چرخش قدرت در کشور بود که می تواند با نشان دادن چهره مثبت ایران به جهانیان به موقعیت ژئو استراتژیک ایران در سیاست خارجی بسیار کمک کند. برای این اسرائیل این مسئله اصلا خوشایند نیست و بدیهی است که تلاش می کند که وضعیت منطقه را به نحوی تغییر دهد که توازن منطقه ای به نفع خود و ضرر ایران شکل گیرد.

نخست وزیر اسرائیل تهدید کرده است که تل آویو برای جلوگیری از اینکه ایران به اهدافش برسد ممکن است زودتر از آمریکا دست به اقدام بزند.  و گفته که «ساعتهای ما با سرعتهای متفاوتی کار می کند. ما از آمریکا نزدیکتر و آسیب پذیرتر هستیم، بنابراین مجبوریم به این سوال که چگونه باید ایران را متوقف کرد زودتر پاسخ بدهیم، شاید زودتر از آمریکا». تا چه اندازه این مسئله نشان دهنده  اختلافات بین آمریکا و اسرائیل در مورد نحوه برخورد با ایران است؟

هرچند آمریکا و اسرائیل همواره هم پیمان بوده اند ولی می توان گفت از زمان روی کار آمدن اوباما شیوه و گفتمان دو کشور متفاوت بوده است. نتانیاهو حامی برخورد خشن با ایران است و اوباما از رویکرد تعاملی با ایران  سخن گفته است. هرچند این تفاوت گفتمان وجود دارد اما این به معنای تضاد عمده میان آمریکا و اسرائیل نیست. با این وجود نتانیاهو تلاش می کند با طرح این مسائل و دامن زدن به گفتمان برخورد با ایران برای خود منافعی تامین کند وگرنه اسرائیل در شرایطی نیست که بتواند به ایران حمل کند. خصوصا در وضعیت جدیدی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران شکل گرفته است و جامعه بین الملی به ایران با چشم مثبت نگاه می کند و نسبت به ایران احساس احترام دارند. جامعه جهانی تجربه ایران را در عرصه دموکراسی  در مقایسه با کشورهای دیگر منطقه مثبت و قابل قبول می بیند. بنابراین گفتمان جنگ افروزی نتانیاهو صرفا با اهداف تبلیغاتی و روانی است و فاقد جنبه عملی است. اسرائیل سعی می کند نقش چماقی را در سیاست چماق و هویج آمریکا در قبال ایران ایفا کند.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16


انتشار اولیه: سه شنبه 25 تیر 1392/ باز انتشار: یکشنبه 30 تیر 1392

کلید واژه ها: بنیامین نتانیاهو پرونده هسته ای ایران سیدمرتضی نعمت زاده


نظر شما :