دوست و دشمن عرب تهران را بشناسید

مام جلال، دوست صمیمی و الدوری تشنه به خون ایران

۱۴ آذر ۱۳۹۲ | ۲۰:۳۰ کد : ۱۹۲۵۵۷۷ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
عزت ابراهیم الدوری در بیانیه‌های متعدد خود ایران را دشمن اصلی عراق توصیف کرده و از ملت عراق بارها خواسته است که "همچنان به خون ایرانی‌ها" که به ادعای وی در هم‌دستی با امریکایی‌ها عراق را به کنترل خود در آورده‌اند، "تشنه باشند."
مام جلال، دوست صمیمی و الدوری تشنه به خون ایران

دیپلماسی ایرانی: دوست و دشمن عرب ایران را بشناسید، مجموعه تازه ای است که در آن تلاش می شود دوستان و دشمنان عرب به استناد اظهارات، حرف های درگوشی و خصوصی شان با مقامات مختلف، ایده ها، نظریاتشان و اسناد مختلف منتشر شده مثل ویکی لیکس به خوانندگان معرفی شوند. البته بدیهی است که تعریف و توصیفی که از افراد در این مجموعه می شود، مطلق نیست و نمی توان به صرف آن گفت که فلان فرد دوست یا دشمن ایران است. به ویژه که در دنیای سیاست مصالح حرف اول را می زنند و افراد در خور وضعیت و جایگاهشان و آن چه در آن مقطع فکر می کنند، فورا از دوست به دشمن و از دشمن به دوست تبدیل می شوند که نمونه های آن در تاریخ فراوان است. در این جا دهمین بخش از این مجموعه در اختیارتان قرار می گیرد:

جلال طالبانی، دوست صمیمی ایران

جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق را می توان صمیمی ترین مقام خارجی نزدیک به ایران دانست. فردی که از مبارزان قدیمی علیه حکومت دیکتاتوری صدام حسین، رئیس جمهوری مخلوع عراق بود و در زمان دیکتاتوری او در ایران زندگی می کرد. وی نزدیک به 25 سال در کرج تهران به سر می برد و فعالیت های سیاسی اش علیه صدام حسین را از این جا دنبال می کرد. جلال طالبانی یا به قول عراقی ها و کردها، مام جلال، از محبوب ترین چهره های سیاسی عراقی و کردی است. در طول مدتی که رئیس جمهوری عراق بود نیز تلاش های بسیاری کرد تا در کاهش تنش ها در نزد عراقی ها بکاهد و در عین حال روابط بسیار نزدیکی را با ایران بنا کند و حتی جریان های سیاسی عراقی را به ایران نزدیک کند. همچنین تلاش کرد تا میان تهران با برخی پایتخت های دیگر به ویژه واشنگتن نیز میانجی گری کند که بارزترین آن نخستین مذاکره ایران و امریکا در سطح سفیر با میانجی گری عراق در بغداد بر سر مسائل امنیتی عراق بود. وی در سال گذشته دچار سکته مغزی شد و برای درمان به آلمان انتقال یافت که تا کنون هیچ اطلاعات دقیقی از وضعیت جسمانی او در دست نیست. خانواده و هم حزبی های او تلاش بسیاری می کنند که وضعیت جسمانی مام جلال را مخفی نگه دارند.

جلال طالبانی در تابستان ۱۹۳۳ در روستای کلکان در دامنه کوه کوسرت در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی خود را در همان روستا سپری کرد و پس از آن که پدر وی به عنوان مرشد تکیه طالبانی در شهر کویسنجق برگزیده شد، خانواده اش به این شهر نقل مکان کردند.

طالبانی از لحاظ حضور در منازعات بین کُردها – عراقی ها، رکوردی دست نیافتنی دارد. در سال ۱۹۴۶ و در سن ۱۳ سالگی، انجمن مخفی دانش آموزان کُرد را تشکیل داد و بعد از آن به حزب دموکرات  کردستان (KDP) – به رهبری ملامصطفی بارزانی – پیوست و در ۱۹۵۱ زمانی که ۱۸ سال بیشتر نداشت به عنوان عضو کمیته مرکزی حزب انتخاب شد. با به پایان رسیدن تحصیلات متوسطه تصمیم داشت در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد اما به دلیل فعالیت های سیاسی، چنین اجازه ای از طرف رژیم سلطنتی هاشمی به او داده نشد. اگر چه در سال ۱۹۵۳ به وی اجازه داده شد که در رشته حقوق تحصیل کند ولی در ۱۹۵۸ به جرم فعالیت های مجدد سیاسی و تأسیس اتحادیه دانشجویان کُرد، تحت تعقیب قرار گرفت و مجبور شد تحصیل را رها کرده و برای مدتی مخفیانه زندگی کند اما بعد از ژوئیه ۱۹۵۸ و به دنبال سرنگونی حکومت هاشمی، طالبانی به مدرسه حقوق برگشت و هم زمان در دو روزنامه «کردستان» و «خبات» نیز به کار روزنامه نگاری پرداخت. بعد از فارغ التحصیلی در رشته حقوق از دانشگاه بغداد، به خدمت سربازی در ارتش عراق فرا خوانده شد و خدمت خود را دریک واحد زرهی و توپخانه به عنوان فرمانده واحد گذراند. وقتی که در سپتامبر ۱۹۶۱ کُردها علیه حکومت بغداد به رهبری عبدالکریم قاسم، قیام کردند طالبانی فرماندهی و سازماندهی خط مقدم در کرکوک و سلیمانیه و سپس رهبری مقاومت در مناطق «ماوات»، «رزان» و « قرداغ» را به عهده گرفت. اما پس از آن به ماموریت های دیپلماتیک مشغول شد و نمایندگی رهبر کُردها در نشست اروپا – خاورمیانه به او سپرده شد.

بعد از تجزیه حزب دمکرات کردستان (KDP)، طالبانی عضو گروهی به نام دفتر سیاسی بود که از ملا مصطفی بارزانی جدا شده بودند. شکست و فروپاشی نهضت کُردها در سال ۱۹۷۵، بحران عمیقی برای کردها به وجود آورد. حزب میهنی کردستان عراق (PUK)  دو ماه بعد از این فروپاشی با هدف بازسازی، جهت دادن به حرکت و مقاومت کُردها و ساماندهی جامعه کُرد به شیوه های مدرن و دموکراتیک، به وسیله طالبانی و تعدادی از روشنفکران کُرد پایه گذاری شد. این حزب در ۱۹۷۶ فعالیت ها و مقاومت های مسلحانه خود را در داخل خاک عراق علیه حکومت حاکم بر عراق و با نیم نگاهی به رقابت با رقیب حاکم و سنتی خود – حزب دموکرات کردستان – شروع کرد که تا سقوط حکومت صدام حسین ادامه داشت. اکنون PUK تحت فرمان جلال طالبانی حزبی مدرن، سوسیال دمکرات و تأثیر گذار با اعضای حدود ۱۵۰،۰۰۰ نفر و ۲۰،۰۰۰ نیروی نظامی است. وی نخستین رئیس جمهوری عراق پس از عبدالرحمن عارف در سال ۱۹۶۶ بود که از ایران دیدار کرد.

جلال طالبانی به همراه اتحادیه میهنی کردستان عراق در طول جنگ ۸ ساله عراق با ایران کمک های بسیاری را به ایران در زدن ضربات مهلک در شمال عراق به نیروهای رژیم بعث کرد. وی در آن موقع نیروها و اطلاعات خود را در اختیار قرارگاه رمضان و سیدالشهدا در مبارزه با نیروهای رژیم بعثی قرار می داد. شهید مصطفی چمران و شهید سردار علی صیاد شیرازی از اولین کسانی بودند که برای مبارزه با جدایی خواهان کرد و صدام، از نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق استفاده کردند.

عزت ابراهیم، الدوری، تشنه به خون ایران

عزت ابراهیم، الدوری، معاون سابق صدام حسین، وزیر دفاع حکومت وی و در حال حاضر رهبر حزب بعث در تبعید محسوب می شود. وی که پیشینه یخ فروشی دارد و در پی عضویت در حزب بعث و همکاری با این حزب توانست به مدارج عالی حکومتی برسد، همانند همه بعثی ها و توصیه های همیشگی صدام حسین، از دشمنان سرسخت ایران محسوب می شود. شعار معروف صدام حسین همیشه این بود که سه چیز باید از بین برود؛ "یهود، ایران و پشه"! گفته می شود این نگاه به شدت نژادپرستانه را از دایی اش که مرشد او بود و زیر دستش بزرگ شده بود، به ارث برده بود. پس از سرنگونی صدام حسین در سال 2003 همانند اکثر مقام های حزب بعث متواری شد و در حال حاضر جزء افراد معدود تحت پیگرد مجامع بین المللی و نیروهای عراقی است که هنوز دستگیر نشده است. گفته می شود، وی مدتی را در اردن گذراند سپس به سوریه رفت، چند وقت بعد سر از قطر در آورد و اکنون در یمن به سر می برد. البته خودش ادعا دارد که به عراق آمده و در اطراف موصل مستقر است.

به گفته مقام های عراقی و نهادهای امنیتی این کشور اکثر فعالیت های تروریستی عراق را شخصا هدایت می کند و در پیمانی که با القاعده بسته است، نقشی مستقیم در کشتار مردم عراق با هدف تضعیف حکومت مرکزی ایفا می کند.

عزت ابراهیم الدوری در بیانیه های متعدد خود ایران را دشمن اصلی عراق توصیف کرده و از ملت عراق بارها خواسته است که "همچنان به خون ایرانی ها" که به ادعای وی در هم دستی با امریکایی ها عراق را به کنترل خود در آورده اند، "تشنه باشند."

وی در سال های 2008 و 2009 حتی تهدید کرد در صورتی که روزی قدرت را مجددا به دست گیرد در اولین اقدام به ایران حمله خواهد کرد و جنگی خونین را با آن به راه خواهد انداخت. کینه الدوری از ایران به اندازه ای است که در بیانیه های خود ایران را مجوسی ها (زرتشتی ها) خطاب می کند و شیعیان را بارها تهدید کرده است که به دلیل حمایت ایران از آنها قتل عام خواهد کرد. اگر چه در برخی بیانیه هایش شیعیان را نیز مجوس خطاب کرده است. وی از معدود چهره هایی است که بتوان تصور کرد روزی نظرش را نسبت به ایران تغییر دهد. همان طور که صدام حسین، دیکتاتور مخلوع عراق تا آخرین لحظه از ایران نفرت داشت و حتی در لحظه اعدام می گفت که ایران او را اعدام کرده است. اصولا اندیشه ضد ایرانی در ایدئولوژی حزب بعث نهادینه شده و جزئی لاینفک از آن محسوب می شود که الدوری نیز از این قاعده مستثنی نیست.

عزت ابراهیم الدوری متولد یک ژوئیه 1942 است. 71 سال سن دارد و متولد الدوره شهری در اطراف تکریت عراق است. حرفه اولیه او یخ فروشی در شهر الدوره بود که بعد از عضویت در حزب بعث و همکاری با آن وارد شاخه نظامی آن شد. پس از به قدرت رسیدن حزب بعث توانست مدارج ترقی حکومتی را بپیماید و تا معاونت صدام حسین برسد. سنی مذهب است ولی اعتقادات دینی ندارد اما هنگامی که به یک شیعه برخورد می کند، به شدت طایفه ای می شود. تحصیلات کلاسیک خاصی ندارد و ظاهرا در حد سیکل درس خوانده است.

از چهره های موثر در اعدام شیعیان و کردها در زمان صدام حسین بود و بسیاری از جوخه های اعدام را شخصا اداره می کرد. در اعدام های شعبانیه و سرکوب شیعیان در سال 1991 جزء فرماندهان اصلی سرکوب بود و بسیاری از گورهای دسته جمعی را شخصا هدایت می کرد. همواره از حمله عراق به کویت حمایت می کرد و بارها در نشست های اتحادیه عرب بر سر این موضوع با نمایندگان کویت و کشورهای طرفدار آن درگیری های لفظی داشته است. وی در آخرین بیانیه اش مدعی شد که در عراق به سر می برد و از خاک عراق فعالیت های تروریستی را که به آن نام "مقاومت" می دهد و عموما شیعیان را هدف قرار می دهد، هدایت می کند.

او بعد از اعدام صدام حسین در بیانیه ای به خاطر آن چه جنایت علیه بشریت نامید، آمریکا، بریتانیا، اسرائیل و ایران را عامل اعدام صدام حسین معرفی کرد و خواهان خون خواهی صدام حسین شد.

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: صدام حسین حزب بعث جلال طالباني


( ۵ )

نظر شما :