تغییر رویکرد منطقه ای عربستان

وقتی اصلاحات اجتناب ناپذیر شد

۱۳ اسفند ۱۳۹۲ | ۱۶:۰۲ کد : ۱۹۲۹۲۷۹ گفتگو خاورمیانه
امیر موسوی کارشناس مسایل منطقه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی با تایید تغییراتی ساختاری در سیاست های منطقه ای عربستان تاکید می کند که حاکم سعودی به این نتیجه منطقی رسیده است که اصلاحات برای بقای در معادلات منطقه ای اجتناب ناپدیر است .
وقتی اصلاحات اجتناب ناپذیر شد

دیپلماسی ایرانی: آن گونه که خبرها از عربستان سعودی به گوش می رسد بناست شاهزاده بندر بن سلطان، مرد سیاست های پشت پرده عربستان در منطقه و رییس دستگاه اطلاعاتی این کشور از سمت خود برکنار شود و جای خود را به یکی دیگر از شاهزادگان سعودی بدهد که نزدیکی بیشتری با سیاست های ایالات متحده دارد. این تغییر بر مبنای این صورت می گیرد که عربستان قصد دارد تا دوباره سیاست های خودش را با ایالات متحده هم راستا و شفاف تر کند. در جریان جنگی که در سوریه در حال وقوع است عربستان با حمایت از جریان های افراطی و ارسال تجهیزات به سوریه ، پرونده سیاهی از خود به جا گذاشت که به نظر می رسد به طناب دار ریاض در روزهای بحرانی در منطقه تبدیل شده است . اکنون به نظر می رسد که عربستان به دنبال تعدیل سیاست های خود است و به سمت حمایت از گروه های میانه رو تر پیش می رود.

کاهش حضور نظامی امریکا در منطقه، افزایش نقش سایر کشورها از جمله عراق و ایران در حوزه انرژی، تحولاتی همچون شکل گیری نظام های سیاسی دموکرات در منطقه ای که با نظام سلفی عربستان هم خوان نیست  از جمله مولودهای سیاست های نادرست ریاض در دو سال اخیر است . امیر موسوی کارشناس مسایل منطقه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که  عربستان سیاست های خود را برای حفظ بقا و تعادل در منطقه به سمت آرامش و اعتدال سوق خواهد داد.  متن گفتگو با وی به شرح زیر است :

به نظر می رسد ریاض رفتار خود را در تعاملات بین المللی تغییر داده است و پرونده سوریه از بندر بن سلطان به محمد بن نایف بن عبد العزیز سپرده می شود. آیا شاهد تغییر رویکرد عربستان در منطقه هستیم؟

به نظر می رسد که آنچه که تا امروز در زمره اختیارات بندر بن سلطان بود اعم از ارتباط گیری با  اتحادیه عرب، ارتباط با سازمان های بین المللی و آمریکا و همچنین سازماندهی تکفیری  ها، آموزش و مسلح کردن 3 الی 4 هزار نیرو  در اردن  از این پس زیر نظر برادر ناتنی سلمان بن سلطان معاون وزیر دفاع  خواهد بود.  البته نیروهای مستقر در اردن آخرین برگه عربستان در منطقه بوده که علیه سوریه استفاده خواهند شد. از این رو طی روزهای آینده شاهد تحرکاتی خواهیم بود بدین صورت که پس از سفر ملک عبدالله دوم به آمریکا و درخواست برای فشار آوردن بر اردن، نیروهایی از طریق درعا  وارد دمشق می شوند.

  این احتمال وجود دارد که شاهد حمله آزمایشی در این زمینه باشیم که چنانچه چند ده هزار نیرو وارد شده و بتوانند پیش روی و برخی از جبهه ها را بگیرند، بقیه نیروها نیز به طور مستقیم وارد دمشق می شوند. این نیروها از دو سال پیش آموزش های جدی در این خصوص دیده و امکانات فوق العاده ای در اختیار دارند. بنابراین اگر چنین شود، معادلات به هم می ریزد. اما اگر در این استراتژی موفق نشوند ، این حمله به عنوان آخرین برگه برای فشار به گفت وگوهای ژنو بعدی مورد استفاده قرار می گیرد.

 پس این برگه نهایی عربستان است. اما به نظرم عربستان موفق نخواهد شد؛ زیرا اکنون ارتش سوریه و دوستانش در حال آماده باش بوده و متوجه این موضوع شده اند. بنابراین نقشه عربستان شکست می خورد. به همین دلیل شاهد تحولات داخلی و منطقه ای از طرف عربستان خواهیم بود. هم سیاست عربستان و هم وضعیت داخلی اش دگرگون و به احتمال زیاد کبوترها مسلط تر می شوند. در حال حاضر دو گروه در عربستان وجود دارند، یکی تندروها یا همان کرکس ها که بندر بن سلطان و سعود الفیصل جزو این گروه هستند و دیگری کبوترها که محمد بن نایف جزو این گروه است. حال اگر پرونده از دست بندر خارج شود، فیصل می ماند ولی اگر این پرونده به طور کامل در اختیار نایف قرار گیرد، شاهد تحولی خواهیم بود که عربستان به سمت آرامش و تفاهم با قدرت های دیگر منطقه از جمله ایران حرکت خواهد کرد.

برخی معتقدند تغییری که در سیاست های عربستان در قبال سوریه ایجاد شده، زمینه سازی برای تحرکات گزنده تر بوده است. از طرفی عربستان برای دریافت تجهیزات پیشرفته نظامی به منظور ارسال برای گروه های تروریستی با پاکستان تفاهم نامه امضا می کند. آیا شاهد چنین تحرکات منف خواهیم بود؟ یا اینکه ریاض به دنبال رویکرد مثبت تری در مقابل کشورهای منطقه است؟

به نظرم تحرکات به سمت آرامش خواهد بود. این هم به دلیل دستورالعملی است که پیشتر پادشاه علیه افرادی که بخواهند در حمایت از تفکیری ها بجنگند، صادر کرده بود. دستورالعمل بسیار خشنی بود کهمجازات نهایی آن هم اعدام بود. . این نشان از رویکرد جدید دارد. از طرفی تمامی آشوب های منطقه بر اساس اقدامات بندر بود. تحرکات سوریه نیز در زمان صدارت بندر بر دستگاه امنیتی رخ داد . مواردی که مانع نزدیکی ریاض  به تهران شد هم در اختیار بند بود. . به همین دلیل فکر می کنم ادامه شرایط کنونی به نفع عربستان نیست.

از سویی دیگر شرایط بین المللی نیز تغییر کرده است. به همین دلیل تحویل پرونده به بن نایف نشان از حرکت عربستان به سمت آرامش  دارد . بن نایف معروف به ضدترورویسم و آرام بودن است. این نشان از یک سیاست آرام دارد که شاید عربستان را به سمت ایجاد تحولاتی در وزارت خارجه سوق دهد. یعنی مساله وزارت پسر پادشاه که اکنون معاون وزیر خارجه است، مطرح شود با این حال این شرایط زمانی محقق خواهد شد که عربستان از آخرین برگ خود استفاده کند. البته در حال حاضر فشار برای بازی با آخرین برگ برای بهبود شرایط و استفاده در مذاکرات سیاسی وجود دارد تا به نفع عربستان تمام شود زیرا اکنون اوضاع به ضرر ریاض است. در حال حاضر ارتش سوریه بر اوضاع مسلط شده، دولت لبنان تشکیل شده و ارتش عراق نیز در الانبار پیش روی هایی داشته است. در عین حال  روند تعامل  ایران با کشورهای دنیا در حال افزایش است . . این شرایط برای عربستان خوب نیست. عربستان در حال تلاش به منظور ایجاد تعادل در منطقه با ایران است.

چرا عربستان باید به فکر بهبود و تعدیل سیاست های منطقه ای باشد؟ گفته می شود سپردن پرونده به وزیر کشور کنونی عربستان به دلیل مورد تایید بودنش از سوی دولت آمریکا و همچنین چالش عربستان و آمریکا در زمانی که پرونده در اختیار بندر بن سلطان بوده، است .

دلیل این تعدیل سیاست ها به بن بست رسیدن تمامی تلاش های عربستان است. عربستان هیچ موقعیتی در هیچ کجا ندارد و شرایط در یمن و بحرین نیز برایش سخت شده است. عربستان مایل است از بحرین خارج شود به همین دلیل پیام هایی مبنی بر ادامه روند بر اساس مذاکرات برای یافتن راه حل سیاسی به بحرین ارسال می کند. برنامه هایش در یمن نیز به هم ریخته است. در لبنان نیز شکست خورد. تا پیش از این گروه 14 مارس حاضر به نشستن در کنار حزب الله نبود و بیان می کرد در صورتی که حزب الله از سوریه خارج شود، دولت تشکیل خواهد شد. اما اکنون حزب الله باقی مانده و دولت لبنان تشکیل شده و این گروه در کنار حزب الله نشسته است. به همین دلیل فکر می کنم رویکرد جدید عربستان شروع شده است. از طرفی آمریکا نیز تمایل به ادامه بحران و افزایش تنش ها و درگیری ها ندارد و نشان می دهد که خواهان تفاهم با ایران است. پس از روی کار آمدن دولت جدید و سیاست های درنظر گرفته شده توسط دولت در منطقه و برخورد منطقی، شرایط را به گونه ای رقم زد که اگر عربستان خواهان ماندن در معالات منطقه است باید تعدیلاتی در سیاست خارجی خود ایجاد کند.

برخی گمانه زنی ها حاکی از این است که تغییرات احتمالی صورت گرفته در سیاست خارجی عربستان می تواند به دلیل تغییرات در ساختار سیاسی این کشور و بحث جانشینی پادشاه هم باشد. تا چه اندازه این گمانه زنی به واقعیت نزدیک است؟

این موضوع نیز مطرح است. دو گروه در عربستان هستند یکی طرفداران بندر بن سلطان  از جمله خالد بن سلطان که هنوز در ارتش نفوذ دارد و دیگری گروه نایف. البته دیدیم که پادشاه دست به کار جدیدی زد و آن هم مجهز و مسلح کردن گارد پادشاهی به سلاح های سبک و سنگین به فرماندهی پسرش متعب بن عبدالله است. به نظر می رسد که عبدالله می خواهد خط خودش را ادامه دهد و افرادی مانند متعب، عبدالعزیز نیز باید در آینده سیاسی عربستان باقی بمانند. اما این روند کند پیش می رود. آن هم به دلیل دخالت های انگلستان و آمریکا است. اما نگاه آمریکا به بن نایف به حدی است که برای دومین بار در این یکی دو سال اخیر که نایف به آمریکا سفر داشت در سطح پادشاه از او استقبال شد، نه به عنوان وزیر کشور. شاید هم عبدالله در خصوص تقسیم قدرت توافقاتی صورت داده است . در حال حاضر بزرگترین مانع بندر بن سلطان و خاندان سعودالفیصل ،  برادرش ترکی الفیصل بوده که خطرناک است. گرچه ترکی الفیصل خارج از قدرت است ولی نفوذهایی در عربستان دارد.

عده ای از تحلیلگران معتقدند که تغییر سیاست های عربستان ناشی از نگرانی های این کشور از قدرت گرفتن اخوان  در منطقه است. آیا اخوان می تواند عاملی برای تعدیل سیاست های عربستان باشد؟

مدتی این خطر احساس می شد، ولی برطرف شد. اخوان نشان داد که خیلی خطر جدی ندارند. در حال حاضر درگیری اصلی عربستان با قطر و جایگاه ضعیف شده ریاض در شورای همکاری های خلیج فارس است. همچنین تقابل با کویت و اقداماتی که سلطان نشین عمان انجام می دهد. این ها برای عربستان هزینه های سنگینی دارد که قابل تحمل نیست. به همین دلیل عربستان به سمت مصر، اردن و مراکش رفته و با دادن میلیاردها پول خواهان جایگزینی این کشورها در مقابل کشورهایی که قصد شورش علیه عربستان را دارند، است. عربستان از اینکه در منطقه تنها شود احساس خطر می کند. به همین دلیل هم به دنبال تعدیل سیاست هاست. آل سعود می داند که در صورت تداوم سیاست های موجود ، کشوری مانند عراق ابزار آزاررساندن به ریاض را در اختیار دارد بنابراین درصدد تغییر سیاست های خود است .

طی این سه سال هر چقدر عربستان تندروی کرد به ضررش تمام شد و چیزی به دست نیاورد. جمع بندی عربستان این شده که با کمک آمریکا و تعدیل سیاست ها بتواند با ایران و ترکیه تعادلی در منطقه ایجاد کند. آمریکا مشاهده می کند که دیپلماسی ایران قوی بوده و شرایط به نفع ایران و مقاومت در منطقه پیش می رود. عربستان نمی خواهد ایران تنها قدرت منطقه باشد. 

انتشار اولیه:جمعه 9 اسفند 1392/ باز انتشار:سه شنبه 13 اسفند 1392

کلید واژه ها: امیر موسوی عربستان


نظر شما :