1392، سالی سخت برای عدالت و توسعه

اردوغان همچنان حرف اول را می زند

۰۶ فروردین ۱۳۹۳ | ۱۸:۰۵ کد : ۱۹۳۰۳۴۱ اروپا یادداشت
صادق ملکی،کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به حوادث یک سال گذشته در ترکیه تاکید می کند که در این کشور اردوغان همچنان آلترناتیو نداشته و قدرت کاریزمایش می تواند میلیون ها نفر را به میدان آورده و حزب عدالت و توسعه را کماکان در راس قدرت ترکیه نگاه دارد.
اردوغان همچنان حرف اول را می زند

دیپلماسی ایرانی : سال 1392 برای اردوغان مردی که بیش از یک دهه در جایگاه  قدرت بلامنازع در ترکیه بوده است، سال چندان خوبی نبود. شکست و یا حداقل عدم موفقیت در  سوریه، سقوط محمد مرسی متحد منطقه ای،  بروز مشکلات جدی با عراق، چالش و اختلاف نظر با ایران در ارتباط با سوریه و ... سبب گردید سیاست « صفر نمودن مشکلات با همسایگان»  به « تنش صرف » با آنان منجر و با امریکا و برخی دوستان عرب خود چون عربستان نیز دچار اختلاف در حوزه های مختلف شود. 
در سیاست داخلی نیز مسایلی نظیر اعتراضات به سیاست های دولت اردوغان نسبت به سوریه، حوادت مشهور به گزی پارک، اختلافات وی با جریان گولن و افشای فساد گسترده دولتمردان ترکیه، کاهش سرعت اصلاحات و روند صلح با کردها ، سبب گردید که اردوغان سال خوبی را پشت سر نگذارد. از اینرو در صدد هستیم که در ادامه این نوشتار وضعیت اردوغان و سیاست های حزب تحت رهبری وی در سال 1392 را در بعد بین المللی ، روابط دوجانبه  و خصوصا داخلی و  موضوعات مرتبط با آن، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.

سیاست خارجی:

سقوط مرسی ضربه ای سخت و پذیرش راه حل سیاسی بجای گزینه نظامی در سوریه عقب نشینی آشکار در عرصه سیاست خارجی برای اردوغان و حزبش در سال 92 بود. ترکیه در سیاست خارجی در کنار اختلاف نظری که  با امریکا در مسایل داخلی و سیاست خارجی داشت، با مشکلاتی جدی  با بغداد، تهران و دمشق مواجه شد، اما آنچه برای او شوک آور بود، سقوط محمد مرسی برای اردوغان بود. در روند تحولات منطقه و خصوصا موج اصلاحی در مصر، اخوانی که خود الگو بود، اردوغان و حزب عدالت و توسعه را الگو قرار داد و پس از سقوط مرسی، اردوغان بیش از آنکه نگران آن باشد که متحد منطقه ای خود در مقابله با  دمشق ، بغداد و... را از دست داده، نگران آن شد که این سقوط دومینویی است که می تواند در ادامه دامن وی را نیز بگیرد.
در ادامه سقوط مرسی، علایمی چون حادثه  گزی پارک و بعدها رو شدن اختلافش با فتح اله گولن رهبر نورجی ها، سبب گردید این تحولات، نقطه بارز احتمال سقوط اردوغان از قدرت گردد. این در حالی است که ترکیه، مصر نبوده و نیست و دموکراسی در این کشور خصوصا در دوران حکومت حزب عدالت و توسعه در قیاس با مصر نهادینه شده است. اگر قرار است اردوغان سقوط کند دیگر این سقوط با ظاهرشدن نظامیان در خیابان یا اخطار اینترنتی ستاد مشترک نخواهد بود، بلکه این سرنگونی به طور مشخص با شاخص های اقتصادی چون  سقوط بورس استانبول و کاهش برابری ارزش لیر در برابر ارزهای معتبر جهانی خواهد بود.

مسایل داخلی:

در بعد داخلی اعتراضات و تظاهرات مشهور به  اعتراضات  گزی پارک با درخواست های مدنی آ غاز شد و نحوه مدیریت اشتباه و نگاه  امنیتی به آن  سبب شد اعتراضات به  یک اعتراض سیاسی تبدیل گردد. برای حزب عدالت و توسعه این اعتراضات می توانست در کنار تهدید، فرصت نیز تلقی گردد تا با بازبینی عملکرد خود اشتباهات گذشته را اصلاح نماید، اما بی تدبیری و برخورد غیرمتعارف نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی با فعالین محیط زیست که معترض به تبدیل  گزی پارک در میدان تقسیم استانبول به یک محل فرهنگی – تجاری بودند، فرصت اصلاح رفتار را از دولت اردوغان گرفت.
برخی بر این اعتقادند که اقتدار ده ساله حزب عدالت و توسعه سبب ایجاد نوعی کبر و غرور در مقامات و بطور مشخص اردوغان گردیده و ادبیات بکار گرفته شده توسط نخست وزیر در سیاست داخلی و خارجی  بیشتر چهره یک دیکتاتوری مدرن را از وی ترسیم می نماید.

پس از بحران گزی پارک، اردوغان با علنی شدن اختلافاتش با گولن با سخت ترین بحران دوران قدرتش و به تعبیری با بحرانی درون ائتلافی مواجه شده است. بحرانی که در ترکیه با دستگیری 53 تن از جمله فرزندان سه تن از وزرا و یک تاجر ایرانی،  به بحران 17 دسامبر مشهور شد، با انتشار مکالمات اردوغان و پسرش بلال که در آن نخست وزیر ترکیه به وی هشدار می دهد تا تدابیر لازم را در مورد مبالغی که در نزد اوست اتخاذ نماید، این بحران ابعاد حدیدتری بخود گرفت و موجی تازه بر علیه اردوغان ایجاد کرد. نگاهی به این بحران نشان می دهد این موضوع  دارای ابعاد پیچیده ای بوده و بنظر می رسد قدرتی فراتر از جریان گولن و بطور مشخص امریکا در آن نقش اساسی داشته باشد.

بحران میان اردوغان و گولن در ترکیه که دامنه های آن همچنان ادامه دارد  اگرچه رنگ حقوقی داشته اما بیشتر اهداف سیاسی را دنبال می کند. جماعت گولن با توجه به نفوذی که در دستگاه قضایی و در میان نیروهای پلیس دارد در بحران ترکیه نقش ابزاری داشته و بنظر می رسد با توجه به دسترسی های اطلاعاتی آمریکا در ترکیه، واشگتن در پشت پرده این بحران، نقش اول را دارد. باید توجه داشت رسوایی مالی در ترکیه یک واقعیت انکار ناپذیر می باشد. نوع برخورد غیرمتعارف اردوغان با رسوایی مالی که تبدیل به بحران سیاسی شد، خاص اوست. اردوغان در هر بحرانی حمله را بهترین دفاع می داند. بحران میان گولن و اردوغان از منظر داخلی حاکی از جنگ قدرت میان جماعت گولن و اردوغان و در بعد خارجی اقدامی جهت تنظیم رفتارحزب عدالت و توسعه  در قبال غرب، خصوصا آمریکا ( که با ایران نیز بی ارتباط نیست) می باشد.

جنس بحران میان اردوغان و گولن،  از جنس بحران های گذشته در ترکیه نیست. این بحران به جایگاه اردوغان و حزبش که به سلامتی و دوری از فساد شهره بوده اند، صدمه جدی وارد آورده است. مبارزه با رانت و ارتشاء از دلایل اساسی مشروعیت و اقبال عمومی رای دهندگان ترکیه به اردوغان و حزبش بود، که امروز زیر سئوال رفته است. با وجود همه مشکلات و انتقادات از عملکرد اردوغان،  شرایط حاکم بر ترکیه حاکی از آن است که نخست وزیر ترکیه با بحران سیاسی از صحنه کنار نخواهد رفت. مهمترین عامل موفقیت و تداوم قدرت اردوغان در سه دوره پی در پی، رشد و توسعه اقتصادی ترکیه بوده که هنوز آسیب جدی ندیده است. در دوره یازده ساله حکومت حزب عدالت و توسعه وابستگی ترکیه با اقتصاد جهانی و نمادهای آن چون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بسیار شدیدتر از گذشته شده است، به شکلی که اقتصاد این کشور تحت نظارت صندوق بین المللی پول درآمده و وام های دریافتی از بانک جهانی زمینه ساز توسعه اقتصادی این کشور گردیده است. در همین راستا ترکیه در طول یازده سال حکومت اردوغان با جذب بیش از 100 میلیارد دلار به مرکز ثقل جذب سرمایه جهانی در منطقه تبدیل شده است.  کسب جایگاه شانزدهم در اقتصاد جهانی در بخش مهمی حاصل همراهی و همکاری ترکیه با نظام سرمایه داری و در راس آن آمریکا بوده است. برخی عنوان می نمایند اگرچه دولت حزب عدالت و توسعه با ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی در شکل گیری این روند نقش اساسی داشته است اما خروج دارائی ها و فرار سرمایه می تواند هر آن بحرانی جدی به این کشور تحمیل نماید. باید دقت داشت با توجه به تجربه چگونگی سقوط دولت های گذشته در ترکیه و با مد نظر قرار دادن این نکته که نظامیان از هرم قدرت دور شده و تاثیرگذاری گذشته را ندارند، بنظر می رسد تا زمانی که بحران سیاسی بطور بارز وارد حوزه اقتصادی نگردد، خطری جدی اردوغان را تهدید نخواهد نمود.

موضوع کردی:

در ارتباط با موضوع کردی در ترکیه باید توجه داشت که غالب احزاب و شخصیتهای ترکیه معترف به معضل کردی در این کشور بوده و به حل آن اعتقاد دارند. تنها اختلاف موجود در این رابطه، مربوط به مکانیزم حل و تامین خواسته های طرفین می باشد. قرائن موجود مبین تداوم موفقیتهای حزب عدالت و توسعه در انتخابات بعدی و در نتیجه ادامه مذاکرات صلح کردی- ترکی می باشد. ارزیابی ها نشان می دهد حتی با فرض تغییر دولت فعلی ترکیه، روند کنونی مذاکرات در قالب دولتهای بعدی فارغ از آنکه از چه حزب و گروهی باشند، نیز ادامه خواهد یافت.

گزینه صلح، انتخابی سخت و تصمیمی استراتژیک بود که انتخاب آن برای اردوغان نسبت به اوجالان به واسطه لایه های چند گانه اجتماعی ترک ها، دشوارتر بوده است. با وجود شخصیت تند و بعضا احساساتی اردوغان، از منظر کردها و حتی بسیاری از ترک ها تنها او است که می تواند مسیر صلح در ترکیه را طی نماید. اردوغان شخصیت، توانایی و پشتیبانی لازم برای پیمودن این راه را در ترکیه دارد. در جنگ ها و درگیری های داخلی،  زمانی برای صلح وجود دارد که بنظر می رسد زمان آن در ترکیه فرا رسیده است. مضاف بر آن  نظام جهانی نیز بر این موضوع تاکید داشته و بطور نسبی همیاری در سطح  ملی برای صلح در ترکیه آماده شده است.
باید توجه داشت اگر در مسیر آغاز شده صلح پ.ک.ک با آنکارا فراز و نشیب وجود داشته باشد که دارد، این امری طبیعی و گذرا خواهد بود. در روند صلح میان آنکارا و کردها نکته مبهم وضعیت کردهای سوریه و واکنش نهایی ترکیه در خصوص خومختاری کردهای سوری است. البته در این مسئله موضع نظام بین الملل از اهمیت راهبردی برخودار است. نکته آنکه، کردها در جریان گزی پارک و اختلاف میان اردوغان -گولن غایب بودند و این خود امری قابل تعمق بوده و حاکی از زیرکی اکراد است. کردها می خواهند اردوغان و دولت تک حزبی بر مسند قدرت در ترکیه باقی بماند اما آنان می دانند که از اردوغان ضیعف تر می توانند امتیازات بیشتری بگیرند.

روابط دوجانبه:

در روابط دوجانبه سفر بهمن ماه اردوغان به تهران مهمترین تحول سال 1392  بود. اردوغان در روزهایی به ایران سفر کرد که بحران داخلی در ترکیه همچنان تداوم داشت. با انتخابات 24 خرداد شرایط ایران تغییر نمود و فضای جدیدی بر روابط ایران با جهان و به تبع آن  با ترکیه ایجاد گردید. در همین راستا با توجه به سیاست پویا و چند وجهی ترکیه و خصوصیات ترک ها در استفاده از فرصت ها و فرصت سازی این سفر از اهمیت ویژه ای برخودار بود.

در روابط ایران و ترکیه عبور از ذهنیت چالداران، آشتی با گذشته و کاهش فاصله سیاست های اعلامی با اعمالی می تواند مهمترین عامل در مسیر نهادینه شدن تعامل راهبردی دو کشور در بعد روابط دوجانبه و منطقه ای باشد. روابط گسترده اقتصادی باید مهمترین عامل استحکام روابط سیاسی باشد و آنرا بگونه ای نهادینه نماید که از تحولات گذرا  تاثیر نگیرد. روابط اقتصادی ایران و ترکیه جایگاه منحصر به فردی در روابط دو کشور دارد ولی علیرغم حجم بالای مبادلات هنوز نتوانسته این ظرفیت را بطور کامل به حوزه سیاسی تسری دهد. در این رابطه آنکارا اگرچه بارها اعلام داشته فقط از تحریم های سازمان ملل برعلیه ایران پیروی می نماید ولی به علت وابستگی نظام اقتصادی و بانکی ترکیه به موسسات امریکایی، عملا ترکیه با تحریم های یک جانبه امریکا نیز همراهی نموده و واردات 250 هزار بشکه نفت در روز خود از ایران را به 100 هزار بشکه در روز کاهش داده است. اقدامی که نشانگر آن است که روابط همچنان از نمایندگی ظرفیت های دو کشور دور و تحت تاثیر منافع، ملاحظات و معادلات جهانی و منطقه ای می باشد.در موضوع هسته ای حمایت ترکیه از فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران، موضعی فراتر از موضع امریکا نبوده و نیست.

تشکیل شورای عالی همکاری میان ایران و ترکیه  مهمترین دستاورد سفر اردوغان به تهران بود. ایجاد این تشکل در این مقطع می تواند سبب ترمیم چهره حزب عدالت و توسعه در داخل ترکیه، و کمک به بازگشت این کشور به منطقه و صدمه زدن به همکاری راهبردی تهران - بغداد و تهران - دمشق و خوش بینی نسبت به ترکیه در ایران گردد.
در بعد منطقه ای ترکیه تلاش نمود در عراق ، سوریه و لبنان برای تغییر معادلات منطقه ای به زیان ایران گام بردارد. همراهی با عربستان به عنوان نماد کشورهای مرتجع عربی و حمایت فراگیر از گروههای تکفیری ، حرکت در دایره تنگ نگاه و رقابت مذهبی، ترکیه را در صف مرتجع ترین کشورهای عربی قرار داده و آسیب فراوانی به وجهه ترکیه  زده است.

فرجام:

کارنامه موفق حزب عدالت و توسعه و رهبران آن در مقایسه با کارنامه مردودی دولت های ائتلافی گذشته در ترکیه ( که معروف به پاک دستی بودند) ، همچنین حمایت مردم و امریکا به عنوان مهمترین عوامل داخلی و خارجی از وجود دولتی قدرتمند و با ثبات در آن کشور، از مهمترین دلایل ماندگاری قدرت در نزد اردوغان و حزبش می باشد. با توجه به پایگاه مردمی حزب عدالت و توسعه و مد نظر قرار دادن جایگاهی که نظام جهانی برای ترکیه تحت رهبری اردوغان از نظر سیاسی و اقتصادی همچنان قائل است به نظر می رسد طرحی برای جایگزینی حزب عدالت و توسعه و رهبر کنونی آن ، موضوعیت جدی ندارد.

باید توجه داشت اردوغان درصحنه سیاسی ترکیه همچنان بی رقیب بوده و حریفان سیاسی اش، فاقد قابلیت های وی می باشند. کاریزمای اردوغان  بدون تردید در  بحران فساد مالی صدمه خورده است ولی در جامعه ای که همچنان بر محور کاریزما می چرخد، اردوغان با  هاله کاریزماتیکش کماکان حرف اول را می زند. نکته مهم آنکه  با توجه  به بی ثباتی و تحولات خاورمیانه، از نگاه آمریکا،  روی کار بودن دولتی تک حزبی با رهبری مقتدر در ترکیه، کماکان یک ضرورت است. تغییر صف بندی ها و نوع تعاملات واشنگتن خصوصا با ایران در خاورمیانه، می تواند جابجایی جدی در محاسبات آمریکا در ارتباط با نوع دولت ها در ترکیه ایجاد نماید که علائم آن اکنون قابل مشاهده بوده ولی هنوز بصورت جدی اعمال نشده است.

ترکیه دو انتخابات را در سال 2014 (انتخابات شهرداری ها و ریاست جمهوری) و یک انتخابات را در سال 2015 (انتخابات سراسری) پیش رو دارد که نحوه عبور از بحران امروز، تاثیرات مستقیمی بر روند این انتخابات و نحوه موفقیت آن خواهد داشت.
انتخابات شهرداری ها که قرار است در 10 فروردین ماه 1393 برگزار گردد، آزمونی برای حزب عدالت و توسعه درتاثیرپذیری از این بحران خواهد بود. پیش بینی می گردد حداکثر 10 درصد آرای حزب عدالت و توسعه در این انتخابات کاهش یافته ولی اردوغان بتواند همچنان اکثریت شهرداری ها را از آن حزب عدالت و توسعه بنماید. در تحلیلی کلی بنظر می رسد اردوغان از این بحران عبور خواهد نمود و انتخابات شهرداری ها در ترکیه تمرینی برای انتخابات عمومی و ریاست جمهوری خواهد بود که تصور می رود در آینده جنگ اصلی قدرت در ترکیه  در این دو حوزه ظهور نماید.

نتیجه آنکه عواملی که ادامه دولت اردوغان را از منظر داخلی و خارجی توجیه نماید اگر چه همانند گذشته قوی نیست، اما همچنان پابرجاست. دعوای قدرت در ترکیه بین جناح گولن و اردوغان در بخشی به نمایندگی از غرب است. علیرغم ادبیات تندی که این روزها اردوغان بکار می برد اما او با زیرکی خاصی که دارد، خواهد توانست با کنار آمدن با برخی از قدرت های داخلی و خارجی از این بحران نیز به سلامت عبور نماید. در ترکیه اردوغان همچنان آلترناتیو نداشته و قدرت کاریزمایش می تواند میلیون ها نفر را به میدان آورده و حزب عدالت و توسعه را کماکان در راس قدرت ترکیه نگاه دارد.
 

انتشار اولیه: جمعه 1 فروردین 1393 / باز انتشار: چهارشنبه 6 فروردین 1393

کلید واژه ها: اردوغان حزب عدالت و توسعه صادق ملکی


نظر شما :