در سایه فعالیت های داعش و دیگر گروه های تندرو در منطقه

آیا تجزیه عراق و سوریه تنها راه فرار است؟

۰۹ تیر ۱۳۹۳ | ۱۵:۵۴ کد : ۱۹۳۴۸۶۶ آمریکا گفتگو خاورمیانه
همکاری احتمالی ایران و امریکا در عراق بنیانی برای وصلت و دوستی نیست اما می تواند زمینه ای برای همکاری باشد.ایران دوست امریکا نیست ولی منافع خاص خود را دارد.
آیا تجزیه عراق و سوریه تنها راه فرار است؟

دیپلماسی ایرانی : دولت باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده  باید حداقل به طور موقت با ایران و روسیه در مبارزه با گروهای افراطی سنی که مشغول جنگ در عراق و سوریه هستند، همکاری کند. این سخنان را لسلی . اچ. گلب، یک مقام پیشین در وزارت امور خارجه و وزارت دفاع آمریکا در گفتگو با شورای روابط خارجی امریکا بر زبان می آورد. به گفته وی، اگر راه حلی عملی و سیاسی طولانی مدت یافت شود، باید جهادگران را از هجوم به این دو کشور بازداشت. او با توجه به پیشنهاد اخیرش به سناتور جوزف بایدن توضیح می دهد که  در هر دو کشور  سیستم فدرال تنها راه برای رسیدن به صلح است. متن این گفتگو به شرح زیر است :

چند سال پیش شما و سناتور جو بایدن، خواستار تشکیل یک سیستم فدرال برای عراق شدید که در آن کردها کنترل شمال را بدست گیرند، سنی ها مرکز را در اختیار داشته باشند و جنوب نیز در اختیر شیعیان باشد.  به نظر می رسد در سایه  درگیری های شدیدی که اکنون در عراق جاری است ، احتمال شکل گیری مساله مدنظر شما وجود داشته باشد.  اگرچه در آن زمان هرج و مرج امروز مد نظر شما نبود. چه اتفاقی در عراق در حال شکل گیری است؟

آنچه مد نظر من بود پیشگیری از آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم- فروپاشی کشور در نتیجه جنگ داخلی، بود. زیرا من تصور نمی کردم که فروپاشی حقیقی کشور به نفع عراقی ها، دوستان ما در منطقه و به خصوص ایالات متحده باشد. همچنین تصور می کردم تنها راه برای حفظ چنین مسئله ای این است که به هر یک از این گروه ها اجازه دهیم هر چقدر می خواهند، آزادی عمل در اداره امور خود داشته باشند و آنچه اکنون در حال رخ دادن است شکلی از جنگ داخلی میان سه گروهی است که زیربنای آنچه عراق می خوانیم به حساب می آیند.

چرا عراقی ها در آن زمان پیشنهاد شما را رد کردند؟

برخی از آنها از این پیشنهاد متنفر بودند و برخی خیر. همان طور که می دانید سیستم فدرالی که من و جو بایدن مطرح کردیم، که به عنوان یک قطعنامه در مجلس سنای آمریکا تصویب شد، امروز در قانون اساسی عراق موجود است. این مساله سال ها پیش در قانون اساسی گنجانده شده است بنابراین عراقی ها نمی توانند چندان با آن مخالف باشند.

افرادی که بیش از همه از آن متنفر بودند کارشناسان خاورمیانه آمریکایی بودند که بدون استثنا همه یکصدا مخالف آن بودند. استدلال این افراد این بود که  سیستم فدرال منجر به فروپاشی کشور می شود، در صورتی که این نظر در کل برای جلوگیری از فروپاشی کشور مطرح شده بود. بنابراین برخی از عراقی ها  بودند که جزئیات این طرح و مساله فدرالیسم را درک نمی کردند مانند بسیاری از آمریکایی ها که به نظر می رسد با آن کنار نمی آیند. از سوی دیگر  برخی از عراقی ها نیز بودند که تاکید داشتند این راهی است که بوسیله آن می توان اوضاع را مدیریت کر و به همین دلیل این اصل را هم در  قانون اساسی گنجاندند.

اما نخست وزیر، نوری المالکی، که در سال 2007 ریاست جلسه را به عهده داشت- هنگامی که مجلس این قطعنامه را تصویب کرد- به این قطعنامه علاقه ای نداشت.

درست است.

امروز هم وی همچنان با آن مخالف است. چرا؟

دلایل اشکاری برای این مخالفت وی وجود دارد. وی به دنبال این بود که شیعیان کل کشور را اداره کنند همان طور که سنی ها برای سال ها در دوران صدام حسین کشور را اداره کردند. تصور وی این بود که اکنون نوبت ماست و حتی بخشی از کشور را به گروهی نخواهم داد، به ویژه سنی ها که ستمگران دیرینه ما هستند. 

اگر پرزیدنت اوباما از شما در مورد وضعیت کنونی در منطقه مشاوره می خواست، به او چه پیشنهادی می دادید؟

به او می گفتم، در درجه اول نیاز به یک استراتژی دارد. اگر با یک استراتژی کلی اقدام نکند، هر گونه حرکت انفرادی در نهایت بی نتیجه خواهد بود. استراتژی باید این گونه شروع شود: در حال حاضر چه گروهی در این بخش از جهان تهدید واقعی است؟  پاسخ به این پرسش قطعا این است که  جهادگران در سوریه و  عراق  اصلی ترین تهدید به حساب می آیند. بنابراین ما باید به دنبال متحدان خود برای مقابله با این تهدید باشیم که جدی ترین مسئله است.

باید در سوریه با افرادی که علاقه ای به کار کردن با آنها نداشتیم و به دنبال راهی برای خلاص شدن از دستشان بودیم مانند بشار اسد ، ایران و روسیه که مخالف نیروهای جهادی در سوریه هستند، کار کنیم.اما این تنها مشکل سوریه و یا یک کشور نیست. همیشه مسئله وجود ایران در مباحث مربوط به عراق و دیگر متحدان ما وجود داشته است. من برای کمک کردن فوری به دولت در این خصوص امادگی دارم چراکه اگر نیروهای جهادی در  عراق و تا حدی در سوریه موفق شوند، زمانی برای دست یافتن به راه حلی سیاسی در این دو کشور نخواهیم داشت . این راه حل همان چیزی است که ما برای رسیدن به صلح پایدار در منطقه به آن نیاز داریم. در هر دو  این کشورها تنها صلحی که نتیجه بخش خواهد بود سیستم فدرالی است.

اگر ما با ایران همکاری نزدیک داشته باشیم، این مسئله عربستان سعودی را که سنی است، آزرده نمی کند؟

هنگامی که به واقعیتی که در جریان بوده است نگاه می کنیم- در خاورمیانه، آفریقا و سراسر جهان- این سوال مطرح است که چه کسی نیروهای جهادی را تامین می کند؟ چه کسی به آنها پول و اسلحه داده است؟ در پاسخ نام سه کشور به میان می آید. بگذارید این طور بگویم، متحدان ما یعنی عربستان سعودی، کویت و قطر آن سه کشور فوق را تشکیل می دهند. واقعیت این است که این کشور مردمی را که دوستان ما، متحدان ما و همین طور خود ما را تهدید کرده اند،  تامین مالی می کنند. ما باید جلوی آن ها را بگیریم.

آیا فکر می کنید که ایران مایل است به ما کمک کند؟

ایران دوست ما نیست اما در عین حال منافع خود را دارد و منفعت اصلی برای آنها بازسازی اقتصاد است که طی سی سال گذشته- خصوصا در چند سال اخیر- وضعیت سختی داشته است. ایرانی ها  از ما می خواهند تا تحریم های بین المللی را لغو کنیم. این اولین هدف استراتژیک آن هاست. آنها نگران نیروهای جهادی نیز هستند، بنابراین بنیانی برای همکاری با آن ها وجود دارد. این بنیان زمینه ای برای وصلت و دوستی نیست، بلکه زمینه ای برای همکاری است.

آیا یک نشست، که در آن اوباما و حسن روحانی بتوانند در مورد این مسائل به شکلی فردی صحبت کنند، امکان پذیر است؟

نمی دانم. همان طور که از تمام مذاکرات ما در طی این سال ها مشخص است، من فکر نمی کنیم دولت جورج. دبلیو. بوش و یا دولت اوباما در استراتژی قدرتمند باشند. آن ها تمایل دارند به مشکلات و تهدیدهای فوری واکنش نشان دهند و تنها راهی که ممکن است بتوان به مرور زمان همه چیز را در خاورمیانه نظم بخشید با استراتژی عقل سلیم است.اگر سوال کنید  که رهبران روسیه بیشتر نگران چه چیزی هستند ؟ جواب تهدید داخلی از جانب افراط گرایان مسلمان و قفقاز است. آن ها ارتباطی میان افراط گرایان مسلمان و مسلمانان افراطی در خاورمیانه، که در مورد بحث ما بودند،می بینند- و البته در این میان ارتباطی وجود دارد.- و این یکی از دلایلی است که روسیه یکی از طرفداران بزرگ اسد و مبارزه با نیروهای جهادی است.

ایران می گوید که قصد دارد به مردم در بغداد کمک کند، اما من نمی دانم که آمریکا چه کمک نظامی می تواند به عراق بکند؟

در حال حاضر بحث های زیادی وجود دارد. فشار زیادی از سوی برخی از جمهوری خواهان است که ایالات متحده اقدام به حمله هوایی با استفاده از هواپیمای جنگنده و بدون سرنشین کند و یا آماج یابی به منظور خبرگیری در آن مکان قرار دهد. اما صادقانه بگویم اگر تنها چند لحظه به این موضوع بیاندیشند، متوجه خواهند شد که چنین نیروی نظامی بسیار بی اهمیت خواهد بود.سوال پایدار ماندن دولت عراق و تمایل نیروهای امنیتی  نزدیک به یک میلیون نفری آنها به مبارزه است که با مشاهده چند هواپیمای آمریکایی در آسمان، تغییر نکند. البته مشکل به مراتب عمیق تر از این مسایل است.

اوباما به خبرنگاران گفت که تقریبا سیصد مشاور برای عراق اعزام کرده است. او همچنین راه را برای همکاری با ایران باز گذاشته اما از ایران خواسته که هیچ گونه نیروی مسلحی به عراق نفرستند. آیا شما فکر می کنید که نقش نظامی محدود آمریکا می تواند به ایجاد ثبات در وضعیت عراق کمک کند؟

 خیر. وضعیت در عراق بسیار مغشوش است و چنین وضعیتی با حمله هوایی آمریکا- با هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماهای جنگنده- تغییر نمی کند. مشکل بر روی زمین است، نه در آسمان.

منبع : شورای روابط خارجی / ترجمه : مهناز امین فروغی

انتشار اولیه: چهارشنبه 4 تیر 1393/ باز انتشار: دوشنبه 9 تیر 1393

کلید واژه ها: خاورمیانه عراق


( ۱ )

نظر شما :