معامله بزرگ نزدیک است؟

نتیجه مذاکرات وین: ادامه مذاکرات

۲۳ دی ۱۳۹۳ | ۱۴:۱۰ کد : ۱۹۴۲۶۱۳ پرونده هسته ای ترجمه برگزیده
یکی از مهمترین نتایج مذاکرات هسته‌ای، آغاز مذاکرات دوجانبه بین وزرای خارجه ایران و آمریکا بعد از چندین سال بود.
نتیجه مذاکرات وین: ادامه مذاکرات

نویسنده: دکتر بایرام سینکایا، مشاور مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه ترکیه و استاد دانشگاه ییلدیریم بیازیت

دیپلماسی ایرانی: آخرین دور مذاکرات هسته ای بین ایران و 1+5 (پنج عضو دائم شورای امنیت به همراه آلمان)، 24-17 نوامبر در وین برگزار شد. آخرین روز برای رسیدن به توافق نهایی 24 نوامبر بود. چند روز قبل از این تاریخ وزرای خارجه کشورهای درگیر در مسئله به منظور یافتن راهی برای گره گشایی از روند مذاکرات، راهی وین شدند. اما هیچ دورنمای مثبتی از این مذاکرات انتظار نمی رفت. با این حال طرفین در راستای گسترش برنامه اقدام مشترک (Joint Action Plan) به ادامه روند مذاکرات رضایت دادند. طرحی که در نوامبر 2013 به منظور رسیدن به یک توافق جامع در ارتباط با برنامه هسته ای ایران تا اول ژوئیه 2015 به امضا رسیده بود.

در قالب «برنامه اقدام مشترک» پیش بینی شده بود که تحریم های بین المللی علیه ایران تا زمانی که ایران فعالیتهای هسته ای و میزان  غنی سازی شده اش را کاهش نداده، همچنان ادامه یابد. همچنین پیش بینی شده بود که طرفین در این بازه زمانی می توانند به یک توافقق جامع دست یایند. از آنجایی که طرفین در شش ماه نخست مذاکرات نتوانستند به نتیجه ای جامع برسند، تصمیم به تمدید مذاکرات تا جولای 2014 گرفتند. در نتیجه برنامه اقدام مشترک برای بار دوم تا 24 نوامبر در وین تمدید شد.

عوامل چندی در از سرگیری دوباره مذاکرات دخیل بودند. اما دلیل اصلی تصمیم به از سرگیری دوباره مذاکرات به نوعی در منافع مشترک طرفین نهفته بود. در واقع از یک طرف ایران به دلیل شروع مذاکرات تا حدودی توانست از کاهش میزان تحریم های بین المللی علیه خود نفع ببرد و از سوی دیگر نیز آمریکا به نوعی توانست از سرعت عمل برنامه هسته ای ایران جلوگیری کند. دومین متغیر دخیل در از سرگیری مذاکرات به نوعی به مشروعیت داخلی دولت های حاکم در ایران و آمریکا بستگی داشت. به عبارتی عدم دست یافتن به یک توافق جامع منجر به کاهش مشروعیت دولت های حاکم در داخل می گردید و دولت های مزبور مورد انتقاد رقبای سیاسی داخلی خود که مخالف شروع مذاکرات بودند، قرار می گرفتند. علاوه بر این، شکست مذاکرات می توانست منجر به افزایش تنش بین ایران و آمریکا گردد که این نیز مورد دلخواه باراک اوباما و حسن روحانی نبود. علاوه بر این هیچ یک از طرفین مایل به ترک مذاکرات و متعاقبا پذیرفتن مسئولیت اینکه به عنوان اولین عامل در برهم زدن گفتگوها نقش داشتند، نبودند. نهایتا اینکه اگرچه توافق جامع هسته ای بین طرفین هنوز برقرار نشده است اما طرفین در طول مذاکرات توانسته اند حوزه های بسیاری را تحت پوشش قرار دهند. این اظهارات می تواند به نوعی مشروعیت دادن به ادامه مذاکرات قلمداد شود.

در واقع شش ماه بعد شکست مذاکرات و عدم قبول مسئولیت آن از سوی طرفین می توانست برآیند بدتری داشته باشد. به هر حال با وجود روشن نبودن جزئیات دقیق توافق جامع بین ایران و 1+5، رسیدن به نتیجه مثبت در روند مذاکرات قابل فرض است. در واقع درک این موضوع سخت خواهد بود که دو طرف بدون برخورداری از پیش فرض های اساسی تنها به منظور ادامه مذاکرات گفتگوها را تمدید کرده باشند. بنابراین دیدگاه های خوشبینانه و انتظارات مثبت از سوی طرفین، در تصمیم گیری برای ازسرگیری مذاکرات موثر بوده است.

چرا مذاکرات به یک نتیجه نرسید؟

فاکتورهای مختلفی در عدم دست یافتن به نتیجه دخیل هستند. ابتدا اینکه بحران ناشی از عدم اعتماد بین طرفین بسیار عمیق است. چنانکه نامه های ارسالی از سوی اوباما به رهبر ایران آیت الله علی خامنه ای به منظور حمایت از مذاکرات دیپلماتیک در راستای غلبه بر بحران بی اعتمادی کافی نبود. در واقع اوباما از این رهگذر، سرنوشت 35 سال تصمیم «وضعیت اضطراری» در قبال ایران را بازبینی می کند که مرجع اصلی تحریم های ایالات متحده علیه ایران بود. ملت ایران نیز به نوبه خود این تصمیم را به عنوان تناقض در گفتار و اعمال اوباما قلمداد می کنند. به عنوان شاهد مثال، جلسات دوجانبه و سه جانبه ای که بین وزیران امور خارجه دو کشور ایران و آمریکا به منظور رسیدن به پیشرفت در حل موضوعات گره خورده در روند مذاکرات برگزار می شود، بازخورد مثبتی را از خود نشان نمی دهد.

عامل دوم در به نتیجه نرسیدن توافق جامع بین ایران و غرب، وجود مخالفان داخلی توافق در هر دو طرف ماجرا است. کاهش مداوم در محبوبیت رئیس جمهور اوبامای دموکرات و افزایش آراء جمهوری خواهان در انتخابات ماه اکتبر گذشته، سبب شد تا ایران در رسیدن به توافق با دولت اوباما محتاط تر گردد. جمهوری خواهان از دور نظاره گر مذاکرات با ایران بوده و کنگره را جهت اعمال اقدامات لازم تحت فشار قرار می دادند. با انتخابات میان دوره ای آمریکا و در دست گرفتن گنگره از سوی اکثریت جمهوری خواهان، تیم مذاکره کننده ایرانی به نوعی در حالت تردید و دل نگرانی قرار گرفته است. در واقع با این شرایط ایران ملزم به اقدمات محتاط آمیز خواهد بود.

در طرف ایرانی رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت الله سید علی خامنه ای گفتمان دوجانبه ای را در طول مذاکرات پیش گرفت. اگرچه ایشان از دولت روحانی و تیم مذاکراه کننده اش حمایت می کند اما اغلب غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و غرب را نیز مورد تاکید قرار می داد. علاوه بر این ترسیم خطوط قرمز ایران در مذاکرات هسته ای به عنوان یکی از حوزه های اصلی غیرقابل مذاکره مطرح می شد. این وضعیت برای اولین بار متقاعد کردن رهبر ایران در مسائل خاص توسط هیات ایرانی را به ارمغان آورد. از سوی دیگر پیشرفت برنامه هسته ای ایران در ده سال اخیر تبدیل به یکی از موضوعات مرتبط با حوزه «حاکمیت ملی» در ایران شد. در واقع گره خوردن مسئله هسته ای با موضوع حاکمیت ملی در ایران به نوعی تبدیل به یکی از پابندهای تیم مذاکره هسته ای ایران شده است. مخالفین روحانی نیز اتخاذ نگرش نرم از سوی تیم مذاکره کننده را به نوعی مصالحه در حقوق حاکمیت ملی قلمداد می کنند. اگرچه طیف وسیعی از جامعه ایرانی از روند مذاکرات هسته ای حمایت می کنند اما گره خوردن مسئله هسته ای با موضوع حاکمیت ملی در ایران، وضعیت را برای تیم مذاکره کننده اندکی سخت کرده است.

به سوی معامله بزرگ

دو نکته اساسی مورد اختلاف بین ایران و گروه 5+1 در روند مذاکرات هسته ای وجود دارد. اولین موضوع تاثیرگذار، اختلاف در میزان غنی سازی اورانیم است که ایران اجازه خواهد داشت تا به آن اندازه فعالیت کند. زمانی که آمریکا و متحدانش در تلاش برای عنوان کردن این گزاره اند که درصدد جلوگیری از دستیابی احتمالی ایران به سلاح هسته ای هستند، ایران نیز هرگونه محدودیت در غنی سازی و استفاده نظامی از برنامه هسته ای را رد می کند. موضوع مورد اختلاف بعدی، مسئله تحریم ها و کاستن از موانع پیش روی برنامه هسته ای ایران است. ایران خواهان لغو فوری تحریم ها و کاستن از موانع پیش روی برنامه هسته ای اش در مدت زمان کوتاهی است. اما آمریکا بیشتر متمایل به حل این مسائل در یک بازه زمانی طولانی مدت است.

توجه به این امر که در اکثر موارد در پشت توافقات بین المللی، روند مذاکرات طولانی ای را شاهد هستیم، پس طبیعی خواهد بود که مذاکرات پیچیده ای چون برنامه هسته ای ایران نیز بازه زمانی زیادی را برای خود اختصاص دهد. از این رو دوره مذاکرات بعد از چهار ماه توسط رهبران سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفته و برنامه اقدام مشترک در صورت نیاز برای یک بار دیگر تمدید می شود.

به صورت کلی توسعه قابل توجه در روند مذاکرات را در امضای توافقنامه ژنو در نوامبر 2013 بین ایران و آمریکا شاهد بودیم. بعد از پشت سر گذاشتن تجربیات تلخ، وزرای خارجه ایران و آمریکا به بازی برگشته و به همراه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدارهای سه جانبه ای را ساماندهی کردند. در نهایت وزرای خارجه ایران و آمریکا برای اولین بار در آخرین روز مذاکرات به صورت دوجانبه به گفتگو پرداختند. پر واضح بود که دیدار وزرای خارجه دو کشور که از بعد از انقلاب 1979 ایران مراودات دیپلماتیک نداشته اند، راحت نخواهد بود. بنابراین می توان ادعا کرد که یکی از مهمترین نتایج این مذاکرات، آغاز مذاکرات دوجانبه بین دو طرف ایرانی و آمریکایی بعد از چندین سال بود.

این را نیز می توان ادعا کرد که سایر اعضای 5+1 از طولانی شدن روند مذاکرات با ایران به نوعی خسته شده اند. اما روسیه و چین از برنامه هسته ای ایران احساس خطر نمی کنند. از دید اعضای اروپایی 1+5، موضوع اساسی مورد اختلاف در برنامه هسته ای ایران از اختلافات نظر بین تهران و واشنگتن ناشی می گردد. از آنجایی که مذاکرات باز و مستقیم بین تهران و واشنگتن از سوی گروه مذاکره کنندگان بیشتر مورد تاکید قرار می گیرد، لذا ادامه مذاکرات دوجانبه بین ایران و آمریکا در روند آتی گفتگوها مورد انتظار است. همچنین می توان انتظار داشت که در کنار موضوع هسته ای ایران به عنوان اصل مسئله، سایر موضوعات بحث بر انگیز و منطقه ای نیز در قالب این مذاکرات بین دو طرف ایرانی و آمریکایی مورد بحث قرار گیرد. 

منبع: اورسام/ ترجمه: مقصود عهدی

انتشار اولیه: یکشنبه 14 دی 1393 / انتشار مجدد: سه شنبه 23 دی 1393

کلید واژه ها: بایرام سینکایا مذاکرات هسته ای


نظر شما :