چرا سعد حریری مدافع گفت‌گو با حزب‌الله است؟

دموکراسی توافقی و خلاء رئیس‌جمهور در لبنان

۲۸ بهمن ۱۳۹۳ | ۱۶:۳۰ کد : ۱۹۴۴۳۶۲ اخبار اصلی خاورمیانه
مسعود ادریسی، سفیر اسبق ایران در لبنان در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به نقش بازیگران داخلی و خارجی در انتخاب رئیس‌جمهور لبنان پرداخته است.
دموکراسی توافقی و خلاء رئیس‌جمهور در لبنان

دیپلماسی ایرانی: لبنان از لحاظ داخلی و طایفه ای کشور خاصی است. در حال حاضر طوایف متعددی در لبنان وجود دارد و علاوه بر اینکه بخش اعظمی از آنها شیعیان هستند، اما اهل تسنن و مسیحیان نیز دارای جمعیت قابل توجهی هستند، حتی مسیحیان هم از طوایف متعددی تشکیل می شوند. این ترکیب جمعیتی و دینی بر سیاست های داخلی و خارجی لبنان نیز اثرگذار است. از این رو در لبنان با یک دموکراسی توافقی مواجه هستیم.

بر اساس نظام تقسیم قدرت در لبنان، رئیس جمهور باید از مسیحیان مارونی، نخست وزیر سنی و رئیس پارلمان شیعه باشد. به همین دلیل تمام طوایف نقش خود را در ساختار حاکمیت ایفا می کنند. حزب الله و مقاومت نیز پس از شکل گیری به خصوص در سال 2000 میلادی که توانست اسرائیل را از بخش اعظمی از خاک لبنان خارج کند، قدرت مناسبی را در این کشور به دست آورد. در حال حاضر یک طرف معادله قدرت در لبنان حزب الله است که طبیعی است در تصمیم گیری های داخلی نقش اساسی داشته باشد.

روند همگرایی قدرت در لبنان تا سال 2005 ادامه داشت، اما ترور رفیق حریری نخست وزیر پیشین لبنان آغازگر تغییرات جدی در عرصه سیاسی این کشور بود؛ از جمله خروج نیروهای نظامی سوریه از لبنان، دودستگی میان مردم و گروه بندی میان حزب الله و گروه 8 مارس از یک طرف و جریان حریری - گروه 14 مارس – از سوی دیگر. این در حالی است که برخی بدخواهان لبنان به تفرقه میان شیعی و سنی دامن زده و ترور رفیق حریری را دستمایه ایجاد شکاف قرار دادند. اما با درایت حزب الله و سایر گروه ها، تا حدودی این مسایل حل شد و گروه ها به یک توافق دست یافتند.

مساله ریاست جمهوری و انتخاب آن در لبنان همواره با چالش هایی مواجه بوده است. این مساله تنها مربوط به این دوره نیست که انتخاب رییس جمهور به تعویق می افتد. با نگاهی به تاریخ لبنان می توان نمونه های زیادی پیدا کرد. این مساله نیز متاثر از دموکراسی توافقی است. با توجه به اهمیت ریاست جمهوری، باید توافقی جمعی میان همه گروه ها به وجود آید. در این فرایند وجود دو جریان موثر یعنی حزب الله _ گروه 8 مارس _ و المستقبل _ گروه 14 مارس _ حایز اهمیت است. تا زمانی که این دو جریان و همچنین دیگر جریان های ذی نفوذ به توافق نرسند، رییس جمهور انتخاب نمی شود. به عبارتی هم جریان های داخلی و هم کشورهای صاحب نقش در عرصه سیاست داخلی لبنان باید به اجماعی بر سر انتخاب رییس جمهور دست یابند. ایران، عربستان، فرانسه - با توجه به نقش استعماری اش در گذشته - و آمریکا به عنوان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در صحنه سیاسی لبنان باید به توافق برسند. به نظر می رسد همه طرف ها به این نتیجه رسیده اند که هر چه زودتر خلاء ریاست جمهوری در لبنان را بر طرف کنند. حزب الله نیز از ابتدا قائل به مذاکره با دیگر گروه ها به خصوص المستقبل بود. حزب الله همواره بیان کرده بود که در مسایل مهم دولت و کشور نیاز به مذاکره بوده و آماده مذاکره است. به همین دلیل سعد حریری، فرزند رفیق حریری نیز به تازگی در سخنرانی خود از لزوم مذاکره با حزب الله سخن گفته است. این خود نقطه مثبتی است که همه طرف ها برای دستیابی به نتیجه مطلوب دست به کار شده اند.

تمام گروه ها و جریان های فعال در لبنان نیز بر این عقیده اند که بدون تفاهم با حزب الله مسایل داخلی قابل حل شدن نیست. این نشان از نقش و جایگاه حزب الله در لبنان دارد. حزب الله نه تنها مورد احترام اهل تشیع، بلکه بخشی از اهل تسنن _ با وجود اختلافاتی که دارند _ و همچنین بخش اعظم مسیحیان مانند میشل عون بوده و مورد حمایت قرار گرفته است.

درباره نقش کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای نیز نباید عربستان در درجه اول و فرانسه در درجه بعدی را نادیده گرفت. در حال حاضر بازوی سیاسی این دو کشور در صحنه سیاسی لبنان، جریان المستقبل و سعد حریری است. این دو کشور نفوذ خود را از طریق این جریان دارند و طبیعی است جریان المستقبل و شخص حریری دیدگاه های عربستان و فرانسه را همواره مد نظر دارد. اگر امروز دیده می شود که سعد حریری از لزوم مذاکره با حزب الله سخن می گوید، به طور حتم چراغ سبز خود را از عربستان و فرانسه دریافت کرده است. در واقع اکنون عربستان و فرانسه تمایل به مذاکره با حزب الله را نشان داده اند. از این رو امید می رود، مذاکرات جدی در این باره صورت گیرد و در لبنان توافقی میان همه جریان ها برای انتخاب رییس جمهور حاصل شود.

کلید واژه ها: لبنان حزب الله جریان المستقبل مسعود ادريسي


نظر شما :