شصت ویکمین بخش از کتاب "صدام از این جا عبور کرد"

چرا صدام بعد از جنگ تحمیلی سرخورده شد؟

۱۴ فروردین ۱۳۹۴ | ۱۳:۳۰ کد : ۱۹۴۶۰۱۵ کتابخانه خاورمیانه
البته پایان جنگ به آن شکلی که اتفاق افتاد برای صدام حسین هم قابل انتظار نبود. برای همین برای مدتی در عراق عروسی گرفتند. پایان جنگ به این شکل نقطه تحول خطرناکی در شخصیت صدام حسین به وجود آورد.
چرا صدام بعد از جنگ تحمیلی سرخورده شد؟

دیپلماسی ایرانی: خاورمیانه یکی از پیچیده ترین و بغرنج ترین مناطق جهان از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. در این میان عراق، کشوری که در سال 1921 تاسیس شد، یکی از پیچیده ترین و در عین حال حساس ترین کشورهای این منطقه بوده است. کشوری که گذرش از پادشاهی به جمهوریت توام با سیری از تحولات بوده و تا رسیدنش به ثبات نسبی در دوران حکومت رژیم بعث نیز سرشار از اتفاقات بی نظیر بوده است. دوران حزب بعث را می توان از تلخ ترین و خون بارترین وقایع دوران تاریخ عراق توصیف کرد. دوره ای که سراسر در جنگ گذشت و خشونت بی اندازه هیئت حاکمه تاریخی بی نظیر را برای خاورمیانه رقم زد. اما این دوره به اندازه ای در خود رمز و راز دارد که با وجود کتاب های بسیار هنوز کنه بسیاری از مسائل غامض باقی مانده و بسیاری از حقایق بیان نشده است. برای همین انتظار می رود باز هم کتاب ها درباره عراق نوشته شوند و قصه های عجیب و غریب بی شماری از آن شنیده شود.

کتاب "عراق از جنگ تا جنگ/صدام از این جا عبور کرد" از جمله کتاب هایی است که تلاش دارد از چهار زاویه بر بخش هایی از دوران تاریک رژیم بعث و پس از آن نوری بتاباند و حقایقی را بر ملا کند. این کتاب که توسط غسان الشربل، روزنامه نگار مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه الحیات نوشته شده در حقیقت مصاحبه با چهار مقام سابق عالی رتبه عراقی است که هر کدام از دیدگاه خود به توصیف تاریخ عراق در دوران مسئولیتشان پرداخته اند. دیپلماسی ایرانی در چارچوب سلسله مصاحبه ها و مطالبی که هر هفته منتشر می کند، این بار به سراغ این کتاب رفته است که در این جا شصت و یکمین بخش آن را می خوانید:

اگر از تو خواسته شود که حرفی به افسرها و نظامیان عراقی بگویی، چه می گویی؟

می گویم که فرماندهان و افسرها و نظامیان عناصر ملی ای هستند که برای خدمت به میهن به نیروهای مسلح آمدند و آنها خود خوب می دانند که الآن چه می گذرد. می دانم که آنها تحت فشارهای بزرگی از سوی حکومت هستند، اما می دانم که همین عناصر آمادگی دارند که در وقت و لحظه مناسب طلیعه دار تغییر شوند و به ملت عراق بپیوندند.

بعد از پایان جنگ عراق – ایران و این احساس صدام که از این جنگ پیروز بیرون آمد، چه چیز تغییر کرد؟

البته پایان جنگ به آن شکلی که اتفاق افتاد برای صدام حسین هم قابل انتظار نبود. برای همین برای مدتی در عراق عروسی گرفتند. پایان جنگ به این شکل نقطه تحول خطرناکی در شخصیت صدام حسین به وجود آورد. احساس کرد که قهرمان امت و حامی آن است و دیگر فقط حامی عراق نیست. خودش را حامی خلیج ]فارس[ تصور می کرد. او در گذشته می گفت که این امت نیاز به کسی دارد که از آن دفاع کند برای این که دیگران توانایی انجام چنین کاری را ندارند. فکر می کرد که آن چه مطلوب است صلابت بخشیدن به مواضع اعراب است و کشورهای عربی و رهبران آنها قدرت لازم برای رویارویی با مشکلات بزرگ در جهانی که چیزی جز زبان قدرت را نمی فهمد، ندارند.

چقدر از دست سوریه به دلیل مواضعش در جنگ عصبانی بود؟

به شدت از آن عصبانی بود و حکومت آن را طلیعه دار دشمنان توصیف می کرد. او نظامی ها را در جزئیات حوادث سیاسی شرکت نمی داد. اما حرف هایی می زد که نشان می داد که چقدر مواضع بعضی کشورهای عربی او را به درد آورده است به ویژه که او درگیری را در چارچوب درگیری بین امت عربی و فارس ها قرار داده بود. ملامت او در درجه اول شامل سوریه می شد و بعد لیبی و الجزایر را در بر می گرفت. عربستان و کویت و کشورهای عربی حوزه خلیج ]فارس[ و اردن و تا اندازه ای مصر را، بعد از آن که بر روی بازگشت عراق به اتحادیه عرب کار کردند، کشورهای صاحب مواضع خوب توصیف می کرد.

میان سال 1988 تا جنگ کویت یعنی زمانی که رئیس ستاد ارتش بودی، چه اتفاقی افتاد؟

صدام فکر می کرد که در تضعیف انقلاب ایران و توانایی اش برای امتداد دادن آن به خارج از مرزهایش موفق عمل کرده و توانسته حمایت لازم از عراق و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و دیگر طیف های عربی را فراهم کند. صحبت از اهمیت محافظت از دروازه های شرقی امت عربی می زد. فکر می کرد که این نقش هزینه های سنگینی را بر عراق تحمیل کرده که لازم است کشورهای عربی احساس عمیقی نسبت به این موضوع داشته باشند و درک کنند و دریابند که باید این مساله را متحمل شوند. انتظار داشت کشورهای عربی برای کمک به عراق بعد از جنگ به آن هدیه بدهند و کمک های سنگینی بپردازند. همچنین انتظار داشت که دنیای غرب از او با آغوش باز استقبال کنند برای این که این انقلاب دشمن آن نیز هست. همین انتظار را از جبهه کمونیست نیز داشت برای این که انقلاب ایران نوید متزلزل ساختن ثبات در جمهوری های کمونیستی آسیای میانه را نیز می داد. برای فهم این احساس باید به یاد بیاوریم که عراق در حالی وارد جنگ شد که درآمدهایش به 43 میلیارد دلار می رسید در حالی که وقتی از آن خارج شد 70 میلیارد دلار بدهکار بود که نیمی از آنها متعلق به کشورهای عربی بود. انتظار کمک بزرگ تر از سوی آنها داشت.

عراق پیروز از جنگ خارج شد اما با احساسات جریحه دار شده. در طول هشت سال همه پیشرفت ها متوقف شدند و بسیاری از بخش ها به عقب برگشتند. بدهی ها سنگین و پروژه ها متوقف شده و بی کاری بالا بود. صدام احساس ناامیدی عمیقی از اعراب و جهان می کرد و این ناامیدی کام او را تلخ کرده بود. نه تنها انتظار داشت که کشورها بدهی ها را لغو کنند بلکه حتی کمک هایی هم بدهند. عراق در جنگ بیش از 350 میلیارد دلار هزینه کرده بود که 40 میلیارد دلار آن را کشورهای عربی پرداخته بودند. صدام این گونه برداشت می کرد که عراق مسئولیت نمایندگی از دیگران را نیز تحمل کرده بود و این گونه می دید که او سدی در برابر رویاهای ایران برای صادر کردن انقلابش بود و فروپاشی او حکومت ها را در منطقه سرنگون خواهد کرد. و فکر می کرد که عراق نقطه توازن و مصدر مصونیت برای اعراب است.

در این چارچوب شروع کرد درباره چشم پوشی کشورهای عربی از سهم تعیین شده برای او در بازار نفت صحبت کردن که باعث سقوط قیمت ها شد. گفت که درآمدهای عراق از نفت برای پرداخت سود بدهی ها کفایت نمی کند. از اقدام کویت و امارات در افزایش تولید با وجود این که می دانند متضرر بزرگ در این رابطه عراق است، تعجب کرد. بعد از آن صحبت از اقدام کویت به استفاده از سهم عراق در بخش عراقی چاه های الرمیله با استفاده از طبیعت زمین آن جا کرد. به شدت عصبانی شد و ادعا کرد که کویت نفت عراق را می دزدد. به دو نتیجه رسید: اول این که تلاش می کند با استفاده از کاهش قیمت نفت عراق را تضعیف کند، و دوم این که اقدام کویت به برداشت نفت عراق خنجر زدن به اوست. حقیقت این است که صدام از این که شورای همکاری خلیج ]فارس[ عراق را به عضویت خود نپذیرفته به هیچ وجه خشنود نبود و این طور می دید که این کار نوعی از تمایل نزد اعضای این شورا برای دور کردن عراق یا عزل آن است، و برای همین بعدا شورای همکاری عربی را به وجود آورد. علاوه بر آن تغییری در شخصیت او نیز به وجود آمد.

 

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

ادامه دارد...    

کلید واژه ها: صدام از این جا عبور کرد


( ۷۵ )

نظر شما :