موسویان: کسی متوجه اصل ماجرا نیست

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۱۶:۴۳ کد : ۱۹۴۷۱۶۷ سرخط اخبار گام به گام تا توافق جامع

سیدحسین موسویان، عضو تیم پیشین هسته ای ایران به آینده مذاکرات خوش بین است. وی می گوید باید نیمۀ پر لیوان را ببینیم و تلاش کنیم تا آب را در آسیاب نتانیاهو نریزیم. این دیپلمات کهنه کار وزارت خارجه برایمان تشریح کرد: اگر در بند جزئیات باقی بمانیم، جلو نرویم، مذاکره نکنیم و حق مان را نگیریم و مذاکرات را به بن بست بکشانیم، این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی می خواهد.

سفیر اسبق کشورمان در آلمان در گفت وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سوال که:

برخی دلواپسان بر این باورند که در بیانیۀ لوزان آنچه ایران داده، در ازایش چیز کمتری دریافت کرده و اصولاً یکی از دلایل عدم انتشار فکت شیت ها نیز همین بوده است، گفت:

فکت شیت آمریکایی ها را که نگاه کنید، می بینید که تا اندازه ای جزئیاتی پیرامون تحریم را تشریح کرده است که واقعاً هنوز بر سر آنها توافق نشده بود. در اینکه آمریکایی ها دربارۀ فکت شیت اشتباه کردند، تردیدی نیست. در اینکه فکت شیت آنها دقیق نبود، شکی نیست. مدعی نیستم که فکت شیت آنها دروغ بود، شاید 90 درصد آنها نیز راست بوده باشد، اما دقیق نبود، به این دلیل که یک طرفه بوده و امتیازاتی را که داده بودند را کمرنگ جلوه دادند. در این هم شکی نیست. اما ذکر یک مسئله بسیار مهم است:
آمریکایی ها احساس می کردند که با این توافق، زلزله ای در واشنگتن رخ خواهد داد که دولت اوباما قادر به مقابله و مقاومت در برابر آن نخواهد بود.به هر حال همان فکت شیت آمریکایی ها حاوی سه مطلب است:

*اول تحریم ها برداشته می شود
* دوم غنی سازی نیز پذیرفته می شود
*سوم  آب سنگین اراک نیز پذیرفته می شود.
در واقع سه خط قرمز اصلی آمریکا در مذاکرات شکسته شد.

موسویان می گوید: اصلا به جزئیات کار نداشته باشید. در واقع در بیانیۀ لوزان باید به این موارد توجه شود. آمریکایی ها از خط قرمزشان که آب سنگین اراک بود کوتاه آمدند. مقاله هنری کیسینجر را پس از بیانیه دیدید؟ وی در آن گفته بود که همۀ خط قرمزهای آمریکا در مذاکره با آمریکا کنار رفت. آمریکایی ها به شکل دیگری به این مسائلی که شما بدان اشاره می کنید، نگاه می کنند. من در همان زمان فهمیدم که آمریکایی ها لازم دارند که همین مسئله را حفظ کنند. در واقع اگر شما هم در آمریکا بودید متوجه می شدید که آنها چاره ای نداشتند جز اینکه داده ها را کم رنگ جلوه دهند و گرفته ها را پررنگ کنند که منتقدان را منزوی کنند.

موسویان افزود: در هر حال همۀ توافقات اعم از ژنو، لوزان و توافق نهایی حاوی 4 نکتۀ بسیار مهم است:

*اول تحریمها برداشته می شود و این به نفع ماست

*دوم تکنولوژی صلح آمیز که شامل آب سنگین، آب سبک، غنی سازی و سایر تکنولوژی های هسته ای طرف مقابل می پذیرد و این به نفع ماست.

*سوم ما راست آزمایی را در حد بسیار بالایی می پذیریم.

*چهارم ما محدودیتهایی را در یک دورۀ زمانی برای اینکه به جامعه جهانی ثابت کنیم که به دنبال بمب نیستیم می پذیریم.

اگر آمریکاییها غنی سازی را بپذیرند، که البته پذیرفتند برای اینکه بتوانند غرب، اسراییل و جامعه خودشان را قانع کنند باید گرفته هایشان را پررنگ کنند و بگویند که ایران پذیرفته برای 5 تا 20 سال زیر 5% غنی می کند.

موسویان در ادامه پیرامون راستی آزمایی در پرونده هسته ای گفت: این راستی آزمایی بیانگر شفافیت و تثبیت این مسئله است که ایران به دنبال ساخت بمب هسته ای نیست و این فراتر از ان.پی.تی است. طبق ان پی تی ایران می تواند 100% غنی سازی کنید ولی اگر بخواهید اصل حق غنی سازی را در فضای بین المللی بگیرید و ادامه بدهید به طرف مقابل تان باید امتیاز و محدودیت هم بدهید تا ثابت کنید که به دنبال ساخت بمب هسته ای نیستید.

این دیپلمات اسبق وزارت خارجه پیرامون مهمترین نکتۀ بیانیۀ لوزان افزود:
بحث پذیرفته شدن آب سنگین مسئله بسیار مهم بیانیۀ لوزان است. زمانی همین مسئله خط قرمز آمریکا بود. اصلا نمی توانستید تصور کنید که این مسئله تا چه میزان آمریکا را عصبانی و نگران می کرد، خیلی ها در داخل کشور این روزها را ندیدند. در واقع وقتی اسم آب سنگین می آمد، آمریکایی ها صراحتاً می گفتند: !Heavy Water? What are you talking about

اصلاً این مسئله آمریکایی را به هم می ریخت حال که آمریکا این مسئله را پذیرفته، ایران نیز پذیرفته که بازفرآوری برای 10 تا 15 سال نداشته باشد. برای اینکه راه ساخت بمب از این طریق بسته می شود. اگر بازفراوری را نداشته باشید این مسئله ممکن نیست. آمریکا برای اقناع داخلی ناچار به بزرگنمایی توقف بازفرآوری شد.

موسویان در پاسخ به این سوال که: مصوبۀ جدید سنا آیا وضعیت را سخت تر نکرده است؟ گفت:
کار را سخت می کند. اما مطمئن باشید که در صورت توافق نهایی، این قراردادی نیست که کسی بتواند دربارۀ آن آسوده خاطر باشد و بگوید که برای 15 تا 20 سال این مسئله به خوبی، کامل و دقیق اجرا خواهد شد. من مطمئنم که هر 5 ماه یکبار یک نفر، یک نارنجک زیر این قرارداد هوا می کند از لابی سعودی و لابی اعراب گرفته تا لابی اسراییل.

اما توجه داشته باشید که اساس این بحث اصولا این توافق نامه نیست. واقعیت اینست که در داخل کشور همه غرق در بندهای متن بیانیه هستند؛ اصلا نگرانی طرف مقابل بندهای تکست نیست. آنهایی که مخالف این بیانیه هستند، بخشی از حاکمیت خود آمریکاست، لابی صهیونیست، لابی اعراب متخاصم و اپوزیسیون برانداز است. منافقین روزانه چندین آدم در استخدام کنگره دارند و در کنگره از ساعت 8 صبح تا 8 صبح کارت می زنند و کار می کنند.

جالب است که اگر یکی از ما به کنگره آمریکا برود و دو کلمه در دفاع از ایران حرف بزند، در داخل ایران، بسیاری چنان بلوایی می کنند که بیا و ببین. آمریکایی ها مشکلاتی از این دست ندارند و ماییم که نمی توانیم به راحتی حرف بزنیم.

عضو تیم سابق هسته ای در جواب این پرسش که: نگرانی مخالفان طرف مقابل چیست؟ گفت:
اصولا بحث توافق نیست؛ اینکه می گویید توافق خوب و بد؛ اصلا بحث این نیست. بحث طرف مقابل اینست که اگر تحریم های ایران برداشته شود، اساس ساختار تحریم هایی که آمریکا در طول 35 سال با تمام ظرفیت برای نابودی جمهوری اسلامی و متحد کردن دنیا علیه کشورمان از هم فرو می پاشد.
کاری ندارند که ایران می خواهد 5000 سانتریفیوژ داشته باشد و یا 10 هزار تا. اصلا مسئله آنها این نیست. واقعاً مسئله آنها این نیست.
در واقع می توان نگرانی مخالفان در چند بند خلاصه کرد:
آنها می گویند می خواهید تحریم ها علیه ایران را بردارید؟ غنی سازی و آب سنگین را هم بپذیرید؟ ولی هر امتیازی بگیرید باختید. دوم اینکه آنها می گویند می خواهید قدم بعدی را بردارید؟ برای مقابله با داعش با ایران همکاری کنید؟ می خواهید در حوزۀ سوریه با ایران همکاری کنید؟

اگر همکاری منطقه ای مشابه میان ایران و آمریکا شکل بگیرد اساس تغییر رژیم در ایران فرو می پاشد. اگر آمریکا که ایران را 35 سال دولت تروریسم می خواند، به جایی برسد که در منطقه با ایران همکاری کند و علیه تروریسمی که متحدان آمریکا پشت آن قرار دارند، متحد هم شوند، تصور کنید که در صورت وقوع این مسئله چه اتفاقی در صحنۀ بین الملل می افتد.

35 سال آمریکا، ایران را کشور حامی تروریسم خواند، حالا باید بیاید دست دراز کند به سمت سردار سلیمانی  تا  با تروریسمی بجگند که پشت آن پول، سلاح و حمایت  متحدین خود آمریکاست. قطعا چنین همکاری همۀ این معادلات را به هم می ریزد. اصولاً دعوای آمریکایی ها چیز دیگری است. و ما داریم روی مواری حساسیت نشان می دهیم که عجیب است.

موسویان با اشاره به حضورش در یکی از نشست های علمی در ایران گفت: من طی این اقامت کوتاهم در ایران، در یکی از نشست های دانشگاهی شرکت کردم، دیدم همه دربارۀ تکست صحبت می کنند و گویی اصلاً کانتکسی در میان نیست. اصلا نمی دانند که دربارۀ چه داریم صحبت می کنیم. اصلا نمی دانند که این توافق اندکی به نفع ما و کمی به نفع آنهاست و اگر شکل بگیرد چه اتفاقی قرار است بیفتد. اصلا کسی دقت نمی کند که چرا اسراییل اینقدر نگران است. تصور می کنید که برای ذخیره سوخت هسته ای ماست؟ تصور می کنید که نگرانی اسراییل اینست؟

موسویان در پاسخ به این پرسش که که: "آیا لابی گری هایی که بدان اشاره کردید، می تواند توافق نهایی را تهدید کند؟" افزود:

ببینید، من میخواهم بگویم که ما نمی توانیم خودمان را گول بزنیم. به مردم هم نباید دروغ گفت. بگوییم که حاکمیت آمریکا دو دسته شده است. یادمان نرود روزی آمریکا توانست اروپا را با خود متحد کند، چین، روسیه و هند را در کمپ خود بیاورد و هر تحریمی را علیه ایران تصویب کند و همه امضاء کردند. حالا در گروه پنج به علاوه یک اختلاف رخ داده است. میان اروپایی ها هم اختلاف افتاده است. فرانسه یک ساز می زند و آلمان یک ساز می زند. بین آمریکا و اسراییل نیز اختلاف افتاده است. داخل آمریکا نیز بر سر این مسئله اختلاف افتاده است. تصور کنید در چه شرایط دشوار و متحول شده ای در حال مذاکره هستیم. باور آن بسیار سخت است.

فشاری که از منطقه، لابی صهیونیستی و حتی جهان غرب در حال وارد آوردن است، غیرقابل تصور است. فشار از جهان غرب را هم باید مد نظر داشت. امروز اوباما بسیار معتدل تر از فرانسویها ظاهر شده است. آیا شما تصور می کردید که روزی وزیر خارجه آمریکا به لندن برود، تا بتواند فرانسه را قانع کند؟ حرف من اینست که فشار بسیار زیادی در حال اعمال شدن است.

دعوا در ظاهر توافق هسته ای است. باطن دعوا اینست که در صورت برداشته شدن تحریم ها، ساختار آن فرو می ریزد. دوم اینکه آمریکا در حال وارد شدن به تعاملات منطقه ای با ایران در راستای ثبات و امنیت با ایران است. آنهم در حالیکه تاکنون این کشور را مخل امنیت و ثبات منطقه می دیده است.

شما اگر این گزارش جامعۀ اطلاعاتی آمریکا (که متشکل از 16 سازمان اطلاعاتی آمریکاست) را از سال 2001 تا 2014 مورد بررسی و مطالعه قرار دهید متوجه می شوید که از سال 2013 تا 2014 نگاهها تغییر کرده است. تا آن زمان همۀ تحلیل ها دال بر این بود که ایران منشأ تروریسم، بی ثباتی، هژمونی و ... است؛ اما در گزارشات سال 20113 و 2014 می بینید که گزارشات می گوید ایران مخالف سلفی گری، تروریسم و داعش است، ایران می خواهد از شیعیان حمایت کند اما ممکن است همین حمایت موجب جنگ فرقه ای شود. در واقع لحن گزارشات کاملا تغییر کرده است.

سوم اینکه در صورت ورود ایران به تعاملات منطقه ای با آمریکا کل اساس و چارچوب تغییر رژیم به هم می ریزد و شرایط منطقه و آمریکا به گونه ای است که آمریکا نمی تواند شرایط را برگرداند.

سفیر اسبق کشورمان در آلمان که زمانی در شورای عالی امنیت ملی نیز خدمت کرده، در پاسخ به این سوال که: "انتخاب ایران در میان چیست"؟ گفت:
تصور می کنید اگر نرویم و معامله نکنیم خوب است؟ این یعنی تثبیت سیاست تحریم در ایران. اگر نرویم و مذاکره و توافق نکنیم دقیقاً این همان چیزی است که نتانیاهو می خواهد.

حالت دوم اینست که آمریکا به عنوان دولت آمریکا توافق را امضا می کند. اروپا، چین و روسیه هم امضا می کنند. فرض می کنیم سنای آمریکا بعداً این توافق را به هم می ریزد. باید این فرض را در نظر داشت؟ در آن صورت چه اتفاقی می افتد؟
در صورت شکست این مسئله، اروپا، روسیه و چین دیگر با آمریکا توافق نمی کند و با آنها همکاری نمی کنند. پس آمریکا منزوی می شود. در صورتی که طرفهای مذاکره کننده بخواهند قاعده را به هم بریزند خودشان را منزوی می کنند.

از موسویان پرسیدیم این پرسش پیش می آید که آمریکا می خواهد چه کند؟ آیا در آن صورت تحریم ها ادامه خواهد یافت؟

و او پاسخ داد: 
فرض را بر این بگذاریم که آمریکا تحریم را ادامه دهد. آیا این سناریو بهتر است یا اینکه کاری کنیم که همه کشورها متحد القول تحریم ها را نگه دارند. واقعیت اینست که در این مسئله ریسک هست. این هم با مخالفت شدید روبروست. حال که اوباما هست، می تواند از قدرتش برای پیشبرد این مسئله استفاده کند. اما بعد از اوباما مشخص نیست که چه کسی سکان دار خواهد بود.

موسویان در پاسخ به این سوال که: بدترین سناریو چه می تواند باشد؟ گفت:
بدترین سناریو اینست که آمریکا این توافق نامه را نقض کند. ایرادی ندارد؛ این دیگر قطعنامۀ سازمان ملل نیست و دنیا می تواند با ما کار کند؛ اگر آمریکا نمی خواهد می تواند با ما کار نکند. آمریکا منزوی می شود. آمریکا روزی همۀ سیاستها را اجرا می کرد که ایران را منزوی کند، اما اگر بخواهد این مسئله را نقض کند، خودش منزوی می شود.

اگر توافق صورت گیرد و آمریکا آنرا نقض کند، دیگر قادر نخواهد بود تحریمهای فرامرزی (Extra territorial) را اعمال کند. توجه داشته باشید که تمام تحریمهای فرامرزی آمریکا خلاف قوانین بین الملل است. برای اینکه قانون بین الملل بر قانون کنگره آمریکا مسلط می شود. شورای امنیت سازمان ملل تصویب می کند که تحریمها برداشته شود و تا زمانی که ایران به تعهداتش دقیق عمل کند، آمریکا منزوی باقی بماند.

موسویان در پاسخ به این پرسش که:

"در صورت تغییر رییس جمهور آمریکا وضعیت چگونه می شود؟ در صورتی که ما خوب عمل کنیم و از طرف ایران نقضی وجود نداشته باشد، این پرسش پیش می آید که آیا کنگره و یا رییس جمهور آمریکا نخواهند توانست در مقابل حقوق بشر و تروریسم قانون تصویب کنند؟ "

گفت: 
بله می توانند. هیچ تضمینی نیست. به همین دلیل من می گویم که با وجود همۀ ریسکها، حرکت به سمت توافق و نهایی کردن توافق به نفع ما و شکستن اجماع جهانی است.
دوم اینکه ایران کشوری است که به تعهداتش عمل می کند و در بدترین حالت آمریکا کشوری است که زیر تعهداتش می زند.
سوم اینکه بقیه کشورهای دنیا با آمریکا همکاری نمی کنند.

چهارم اینکه اگر عین این مسائل را در قالب حقوق بشر و تروریسم برده شود، ایران در مجامع بین الملل حرف دارد و می تواند دلیل بیاورد و آنرا رد کند. ولی من صراحتاً به آمریکایی ها و ایرانی ها گفته ام که بی اعتمادی میان ایران و آمریکا محدود به مسئله هسته ای نیست. اگر بخواهیم تشنج و خصومت را میان آمریکا و ایران خاتمه بدهیم با یک مسئله هسته ای خاتمه نمی یابد.
باز هم تأکید می کنم که این ریسک هست که تحت لوای مسائلی همچون تروریسم و حقوق بشر کارشکنی هایی در توافق به وجود بیاورند، اما عاقلانه است که ایران به این مسیر ادامه دهد، برای اینکه در گام اول ایران اجماع جهانی را می شکند و این عاقلانه ترین راه است.
 


نظر شما :