چرا اوباما نباید درخواست اعراب را در کمپ دیوید بپذیرد؟

۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۱۶:۰۸ کد : ۱۹۴۷۶۳۱ سرخط اخبار
در آستانه نشست مقامات کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با رئیس جمهور آمریکا در کمپ دیوید، تحلیل ها درباره ماهیت این نشست و ابعاد مختلف آن در میان رسانه های غربی افزایش یافته است. در یکی از این تحلیل ها، روزنامه «لس آنجلس تایمز» به مهم ترین درخواست اعراب از آمریکا پرداخته و از ضرورت رد این درخواست از سوی اوباما سخن گفته است.
 

به گزارش «تابناک»، روزنامه «لس آنجلس تایمز» در مطلبی به موضوع نشست مقامات ارشد کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با رئیس جمهور آمریکا پرداخته و می نویسد، این کشور ها خواستار وارد شدن به اتحادی شبیه «ناتو» با آمریکا هستند که آن ها را در مقابل هرگونه حمله احتمالی خارجی ـ به طور خاص از جانب ایران ـ در امان بدارد. به عقیده این روزنامه، نکته خوب ماجرا اینجاست که اوباما تمایلی برای سپردن چنین تعهدی به این کشور ها ندارد. 

این روزنامه اشاره می کند، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در سال ۱۹۴۹ شکل گرفت تا چتری هسته ای را بر فرار کشورهای اروپای غربی ـ که از جنگ جهانی دوم آسیب دیده بودند ـ بگستراند و همچنین به عنوان سازمانی به منظور جلوگیری از تهدید اتحاد شوروی عمل کند. چتر حمایتی و همچنین کمک های آمریکا، کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان غربی و همچنین دیگر متحدین واشنگتن را قادر ساخت خود را بازسازی کرده و در نهایت، زمانی که شوروی فروپاشید، با دیگر بخش های اروپا یکپارچه شوند. 

به عقیده لس آنجلس تایمز، ناتو سبب محافظت از دموکراسی در اروپا شده و فضایی برای شکل گیری اتحادیه اروپا فراهم کرد. ناتو طولانی ترین اتحاد در طول تاریخ و یکی از ابزارهای موفقیت این سازمان این بوده که از وقوع جنگ جلوگیری می کند. یکی از جالب ترین نکات درباره این سازمان آن است که عملی شدن جنبه دفاع جمعی این سازمان، نه در زمان حمله ای به اروپا که پس از انجام یک حمله تروریستی به ایالات متحده در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اتفاق افتاد؛ حمله ای که بیشتر عاملان آن، اتباع عربستان سعودی بودند. 

باید گفت، تقریباً هیچ شباهتی میان وضعیت اروپا در سال ۱۹۴۹ و وضعیت امروز خاورمیانه وجود ندارد. در آن زمان، یک قدرت معارض آشکار به نام اتحاد شوروی وجود داشت و کشورهای عضو ناتو متعهد شدند از ارزش های مشترک خود با آمریکا دفاع کنند. 

اما امروز، دشمن کیست و دوست کدام است؟ 

سعودی ها با شمار زیادی از رؤسای جمهور آمریکا همکاری کرده اند. آمریکا از این کشور نفت گرفته و آن ها نیز از واشنگتن سلاح یا در مواردی نیروی نظامی دریافت کرده اند. در حقیقت، این رابطه بیشتر یک توافق تجاری بوده تا دوستی میان دو کشور. از سوی دیگر، حاکمان سعودی یک پادشاه موروثی را در کشور خود برقرار کرده اند که با مخالفان خود با بی رحمی برخورد کرده و نسبت به زنان و افرادی که دارای مذاهب متفاوت هستند، به گونه ای ارتجاعی برخورد می کند. 

بخش عمده دلارهای نفتی عربستان سعودی به سوی مدارس تندرو وهابی و خطیبانی که تبلیغ کننده قرائت افراط گرایانه از اسلام هستند سرازیر می شود و به این ترتیب، سعودی ها تغذیه کننده بسیاری از تروریست هایی هستند که ایالات متحده مدت هاست با آن ها در جنگ است.

باید اشاره کرد که سعودی ها دشمنان قسم خورده شیعیانی هستند که بر ایران حاکم هستند. از سوی دیگر، ایران همان کشوری است که پس از وقوع انقلاب اسلامی، کارکنان سفارت آمریکا در آن بازداشت شدند. وزرای خارجه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس یک استدلال مشخص برای اوباما خواهند داشت: ایران دشمن مشترک ماست و در نتیجه، ما با یکدیگر دوستیم و همان گونه که از فرانسه و آلمان دفاع می کنید، باید از ما هم دفاع کنید. 

اما ماجرا به این سادگی هم نیست. در حال حاضر، بزرگ ترین نگرانی دولت آمریکا در خاورمیانه، داعش (ارتشی چندملیتی از تروریست ها که در نتیجه جنگ داخلی در سوریه شکل گرفته و به عراق گسترش پیدا کرد و سبب بروز خشونت های تروریستی در اروپا هم شد) است. در این میان، به جز آمریکا، مهم ترین متحد عراق در مبارزه با داعش، ایران است. 

هم ایران و هم عراق از مبارزه بشار اسد با داعش در خاک سوریه نیز دفاع می کنند. اما اسد همزمان با گروه های مسلح تحت حمایت آمریکا نیز می جنگند. سعودی ها هم با اسد مخالفند و هم با داعش اعلام مخالفت می کنند و می خواهند آمریکایی ها خود را به مبارزه با هر دوی آن ها متعهد سازند. آن ها همچنین با توافق هسته ای آمریکا با ایران مخالفند، زیرا به عقیده آن ها، برداشته شدن تحریم های موجود علیه ایران، به بهبود وضع اقتصادی ایران و افزایش نفوذ منطقه ای این کشور منجر خواهد شد. 

به این ترتیب، از منظر خاص سیاسی، منفعت ایالات متحده بیشتر در این است که در پی بهبود روابط با ایران برآید، تا اینکه بخواهد علیه آن ها با سعودی ها همراه شود. از منظر کلی و در جنبه سیاست داخلی نیز اوضاع ایران به کلی با آنچه درباره عربستان سعودی گفته شد، متفاوت است. 

تحلیلگر لس آنجلس تایمز در پایان مطلب خود و پس از بیان مطالب فوق می نویسد، تاکنون آمریکایی ها به اندازه کافی در خاورمیانه کشته شده اند و دلیلی برای درگیر شدن بیشتر آمریکا در این منطقه از جهان وجود ندارد.


نظر شما :