محسن حکیم در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی:

وضعیت عراق نگران‌کننده نیست

۰۱ تیر ۱۳۹۴ | ۱۹:۰۸ کد : ۱۹۴۸۸۳۲ گفتگو خاورمیانه
سید محسن حکیم، عضو شورای رهبری مجلس اعلای اسلامی عراق در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی تاکید کرد: نمی‌توان داعش را فقط یک پدیده عراقی دانست. حتی آنها که تصور می‌کنند حضور داعش به منزله دفاع از حقوق اهل تسنن است، اشتباه می‌کنند.
وضعیت عراق نگران‌کننده نیست

دیپلماسی ایرانی - حامد شفیعی: پس از آنکه دولت حیدر العبادی توانست رای اعتماد بگیرد، این انتشار وجود داشت که بتواند با ایجاد همگرایی میان گروه های سیاسی و همچنین قومیت های مختلف عراق، زمینه را برای حذف داعش فراهم آورد. گرچه همچنان چالش های سیاسی در عراق وجود دارد. از طرفی طی یک سال مبارزه با داعش، اکنون مناطق جنوبی و شمالی که عمدتا شیعه نشین و کردنشین هستند، از وجود داعش پاکسازی شده و فقط مناطق میانی عراق که اهل تسنن در آن ساکنند، همچنان در حال مبارزه هستند. برای آنچه در عراق امروز به خصوص در مبارزه با داعش می گذرد، با سید محسن حکیم، عضو شورای راهبری مجلس اعلای اسلامی عراق و مشاور سیاسی سیدعمار حکیم گفت وگو کردیم که بخش اول آن را در ادامه می خوانید:

پیش از روی کار آمدن دولت جدید، عمدتا چالش های موجود در عراق را متوجه دولت قبلی می دانستند. اما پس از آن انتظار می رفت که پس از کناره گیری نوری المالکی، انسجام سیاسی شکل گرفته و ارتش نیز سازماندهی شود. ولی به نظر می رسد عراق همچنان با چالش های سیاسی مواجه است؛ علت چیست؟

در ابتدا باید شرحی از آخرین وضعیت امنیتی عراق داده شود مبنی بر اینکه آیا اینگونه که شما می گویید وضعیت با توجه به گستردگی خطرها و همچنین حضور دشمن سهمگین و بی سابقه مانند داعش مطلوب و رو به جلو بوده یا نه. در تاریخ 10 ژوئن 2014 شاهد سقوط موصل و همچنین استان های صلاح الدین و بخشی از الانبار، کرکوک و حتی برخی از مناطق استان بابل، حله و بغداد بودیم. این سقوط طی چند روز انجام گرفت و باعث به وجود آمدن نوعی دستپاچگی در دولت شد. در همین حال آیت الله سیستانی فتوای مشهور خود را اعلام و همه فرزندان ملت عراق اعم از شیعی، کرد، سنی، ترکمن، مسیحی را دعوت به استقامت و مقاومت در برابر دشمن متوحش کردند. از سویی شاهد کمک های ویژه جمهوری اسلامی ایران چه در سطح پشتیبانی و چه در سطح مستشاری بودیم. استقبال بی نظیر جوانان عراقی از این فتوا موجب تغییر کل معادله شد. جوانان با کمترین امکانات در مقابل داعش که حدود 27 میلیارد دلار تجهیزات، تسلیحات و ادوات جنگی از ارتش و نیروهای پلیس را غارت کرده بود، مقاومت کردند. داعش در سوریه توانمند بود و مناطق وسیعی از این کشور را تحت سلطه خود داشت. تلاش های جوانان موجب شد تا طی یک سال گذشته شاهد پیشرفت نیروهای مردمی و دولت عراق و همچنین ارتش و نیروهای پلیس و دیگر سازمان های تابعه باشیم. این پیشرفت همواره رو به جلو و شیب آن به بالا بوده است. مدعی هستیم که در یک سال گذشته غیر از شهر الرمادی که به تازگی عقب نشینی هایی صورت گرفته، همواره پیشروی بوده است. این پیشروی در منطقه عامری، جرف الصخر، جولا و سعدیه، اطراف بغداد، صلاح الدین و تکریت بوده است. عملیات بسیار وسیع، سنگین و طاقت فرسایی توسط ارتش، پلیس و نیروهای مردمی صورت گرفت تا شاهد این پیروزی ها باشیم. چند روز قبل نیز شاهد عملیات وسیعی در منطقه جزیره سامرا، غرب جاده بغداد به سامرا و تکریت بودیم. مساحت این عملیات نزدیک به 10 هزار کیلومتر بود که تاکنون بیش از 8500 کیلومتر آن آزاد و عملیات آزادسازی تا شهر بیجی و پالایشگاه آن اجرا شده است. طی این عملیات نیروهای داعش دچار فرسایش شده و با وجود تمامی تلاش هایی که انجام دادند از جمله اعزام صدها عامل انتحاری برای ضربه زدن به نیروهای مردمی، ارتش و پلیس، باز ناکام ماندند. درباره الرمادی نیز باید گفت که طی یک سال گذشته عقب نشینی صورت نگرفت. آن وضعیت به دلیل عدم حضور نیروهای مردمی در این شهر بود. گرچه ارتش و نیروهای پلیس حضور داشتند و نصف شهر در اختیار داعش و نصف دیگر در تسلط دولت مرکزی بود. از طرفی طی یک سال و نیم جنگ، نیروها دچار فرسایش شدند و متاسفانه بدون هیچ علت قانع کننده ای از منطقه نظامی- امنیتی که 9 گردان در آن حضور داشت، عقب نشینی کردند. در حال حاضر هم کمیته تحقیقی برای بررسی چنین اقدامی شکل گرفته است.

جوسازی های صورت گرفته طی ماه های اخیر نیز با هدف ضربه زدن به نیروهای مردمی توسط برخی گروه های تندرو سیاسی در عراق انجام می شود. نیروهای مردمی باعث از بین رفتن داعش یا تحلیل رفتن آنها شده اند و گروهایی که جنگ روانی ایجاد می کنند سعی بر تحلیل رفتن نیروهای مردمی دارند. متاسفانه شاهد بودیم که پیش از سقوط الرمادی، شورای استان الانبار برای عدم ورود نیروهای مردمی به داخل شهر تلاش می کرد. اما پس از فروپاشی شاهد حضور نیروهای مردمی بودیم. در یک سال گذشته هر کجا نیروهای مردمی حضور داشتند، داعش هیچ گاه نتوانسته حرکتی رو به جلو داشته باشد. آنجا که نیروهای مردمی حضور نداشته یا اختلافات سیاسی مانند استان الانبار زیاد می شد، داعش حضور داشت. اختلافات سیاسی در الانبار بیشتر به این دلیل بود که فکر می کردند نیروهای مردمی که شیعه هستند اگر به این استان سنی نشین بیانند، چه اقدامی انجام می دهند. اما اکنون شورای الانبار با اجماع _ با وجود تمامی اختلاف سلیقه ها و دیدگاه های موجود _ درخواست حضور نیروهای مردمی را کرده تا به الرمادی بیایند. بنابراین وضعیت عراق را نگران کننده نمی بینم. اکنون در میان کادر داعش ریزش شدیدی صورت گرفته است. گزارش های دقیق امنیتی حاکی از آن است که روزانه بین 70 تا 130 نفر از اعضای داعش کشته می شوند. در حال حاضر شاهد جذب نیروهای خارجی به داعش هستیم، زیرا نیروهای عراقی داعش یا علیه خود آنها شده یا از گردونه خارج و کشته شده اند. از این رو نیروی کافی برای جنگیدن ندارند. از طرفی منابع اقتصادی و مالی آنها کمتر شده است. چاه های نفت از کنترل آنها خارج شده یا مورد هدف قرار گرفته است. حتی توان مالی مردم مناطق تحت تسلط آنها آنقدر ضعیف است که نمی توانند از آنها مالیات بگیرند. حرکت کاروان ها و ستوان های داعش با مشکل مواجه شده است. نیروی هوایی عراق چه در سطح کمی و چه در سطح کیفی قدرتمندتر می شود. طی حملات صورت گرفته، در یک ماه و نیم گذشته سه فرمانده یا والی برای موصل تعیین کرده اند. موصل پایتخت اصلی داعش است. ابتدا ابوعلا العفری و سپس ابراهیم یونس حسین عباوی الحمدانی والی شدند. اما الان فرد جدیدی را انتخاب کرده اند. جالب است بدانید که والی استان الانبار یک فرد چینی است. همین مساله در موصل و کرکوک هم وجود دارد. زیرا نیروهای عراقی داعش معتقدند از مقاومت کافی برخوردار نیستند.

موضوع مهم دیگر اختلافات شدید میان اعضای داعش است. پس از کشته شدن ابوعلا العفری اختلافات پنهانی داعش آشکار شد. به نحوی که درگیری ها درون گروهی موجب کشته شدن 30 تا 40 نفر در مناطق موصول، تلعفر، بعاج یا مناطق دیگر شد. بنابراین از درون شاهد فروپاشی، تضعیف یا تحلیل داعش هستم. از طرفی نیروهای دولتی اعم از ارتش و پلیس و نیروهای مردمی در حال تقویت مواضع خود هستند. به طور حتم در همه کشورها وقتی ارتش از هم فرومی پاشد، به سادگی سازماندهی نمی شود. گاهی 3 و گاهی 5 سال زمان برای سازماندهی ارتش نیاز است. دولت عراق تلاش فراوانی در راستای بازسازی و سازماندهی و همچنین خرید تجهیزات لازم برای ارتش به منظور مقابله با نیروهای تروریستی کرده است.

برخی بر این باورند که شاید 10 سال زمان نیاز است تا داعش از الرمادی خارج شود. این مساله نیز به دلیل نظام سیاسی موجود در عراق است. شما با این نظر موافقید؟

واقعیت این است که نظام سیاسی جدیدی در عراق حاکم شده که باب میل برخی از گروه های سیاسی عراق نیست. این گروه ها نیز متصل به یک طیف خاصی هستند که از سوی برخی کشورهای منطقه نیز حمایت می شوند. برای بررسی پدیده داعش باید سه عامل عراق، منطقه و جهان را مدنظر داشت. نمی توان داعش را فقط یک پدیده عراقی دانست. حتی آنها که تصور می کنند حضور داعش به منزله دفاع از حقوق اهل تسنن است، اشتباه می کنند. شاید در برخی از مناطق این تعریف در داخل جامعه اهل سنت عراق جواب دهد ولی اینگونه نیست. اگر حمایت های منطقه ای برخی کشورهای مشخص از داعش نبود، به طور حتم این گروه تروریستی نمی توانست شکل بگیرد. امروز نفت داعش را چه کسی می خرد؟ نفت یک کالای استراتژیک در جهان است و به هیچ وجه نمی توان آن را بدون وجود پوشش فروخت. چه کسی سلاح در اختیار داعش قرار می دهد؟ چه کشوری همچنان به عنوان کانال ترانزیتی نیروهای داعش عمل می کند؟ اتباع بیش از 80 کشور جهان عضو داعش هستند، اینها چگونه به عراق یا سوریه آمده اند؟ می دانیم که انتقال کالا، مسافر و خدمات تحت نظر قرار دارد. در حال حاضر بیشترین نیروی خارجی داعش _ بیش از 8 هزار نفر_ از تونس است. چگونه این تعداد به راحتی به سوریه و عراق آمدندپس از تونسی ها، بیشتر اتباع از عربستان، ترکیه، کشورهای شمال آفریقا، لیبی، الجزایر، سودان، مصر و یمن هستند. اتباع کشورهایی مانند انگلستان، فرانسه بزرگترین مجموعه اروپایی داعش را تشکیل می دهد؛ از بلژیک، چین، آمریکا، استرالیا و کانادا هم به داعش پیوسته اند. اکنون بیش از 30 هزار نفر _ بر اساس آمار CIA _ عضو داعش هستند. این تعداد نیرو به راحتی وارد خاک سوریه و عراق می شوند بدون آنکه حساسیت هایی نسبت به آن وجود داشته باشد. در عین حال مجروحین داعش در برخی از کشورهای منطقه مداوا می شوند. روشن است که این یک پروژه منطقه ای است. تاریخ گواه این ادعاست که هیچ گروه تروریستی نمی تواند به تنهایی روی پای خود بایستد، مگر قدرت خارجی از آن حمایت کند، یا در کشوری مانند سومالی که همه چیز به هم ریخته است. اما اگر دولتی قوی باشد، هیچ سازمان تروریستی نمی تواند به تنهایی جلوی دولت قدعلم کند. درباره داعش همین مساله صادق است. چگونه افرادی که در زندان بوکا بودند اکنون عضو داعش هستند؟ چرا داعش به اسرائیل حمله نمی کند؟ اگر شعار داعش اسلام خواهی و مبارزه برای اسلام است، اسرائیل مهمترین دشمن برای شیعه و سنی است. بر این اساس می توان به این نکته پی برد که داعش یک پروژه عراقی- سوری نیست. یک پروژه منطقه ای و بین المللی بوده که خواهان تضعیف و تحلیل نیروها و قدرت های منطقه و ایجاد اختلاف و فتنه انگیزی ها است. مردم عراق 1400 سال با هم زندگی کردند. اما اکنون مساله شیعی و سنی مطرح است. در عراق بیش از یک سوم ازدواج ها میان شیعیان و اهل تسنن صورت می گیرد. هیچ حساسیتی نیز در داخل جامعه عراق نسبت به این مساله وجود نداشت. سوال اینجاست که چرا هر کجا سنی هست، داعش هم هست و هر کجا سنی نیست داعش نیست؟ داعش خود را پشت این مساله قرار داده و تلاش کرده و با ایجاد مسایل طایفه ای و فرقه ای بهره برداری سیاسی خود را داشته باشد. به نظر می رسد این بذری است که دیگران پاشیده اند تا بتوانند سوءاستفاده کنند. از این رو هم مراجع سنی و هم شیعه و هم گروه های سنی و شیعی به خوبی در کنار هم قرار گرفته اند.

در عملیات اخیر بیجی عشایر سنی منطقه عَلَم و اطراف آن از عشیره جبور، همکاری می کنند. اینها در حد مرگ در کنار برداران شیعی خود می جنگند. در حال حاضر فرمانده عملیات آزادسازی صلاح الدین از اهل تسنن بوده در حالی که برادرش از فرماندهان داعش است و اکنون در حال مبارزه با هم هستند. اگر فهم این مساله تقویت شود، خیلی از مشکلات نیز برطرف می شود. ما به عنوان گروه های سیاسی عراق طرح سازش ملی را در چارچوب قانون اساسی مطرح کرده ایم. در عین حال طرح امنیتی نیز باید با قدرت اجرا شود. بر اساس طرح امنیتی ملت عراق به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که داعش یا غیرداعشی علیه امنیت، استقرار، پایداری، رشد و توسعه عراق اقدام کند. طرح سازش ملی نیز به منظور ایجاد وفاق ملی است که در برنامه کاری دولت آقای حیدر العبادی قرار دارد. در زمان رای اعتماد حیدر العبادی یکی از برنامه های دولت، طرح سازش و وفاق ملی بود که در چارچوب قانون اساسی انجام شود. بر اساس این طرح فرقی میان شیعی، سنی، کرد، ترکمن، مسیحی و .. وجود ندارد. همه ما با همه تمایزات و هویت هایی که داریم، شهروند عراق و دارای هویت عراقی هستیم که ما را دور هم جمع کرده و باید بر وحدت و تمامیت ارضی عراق تاکید کنیم. اگر مشکلی مانند داعش در عراق وجود دارد باید موجب بیشتر شدن وحدت و نزدیکی میان ما شود، نه اینکه بستر تفرقه و واگرایی را فراهم آورد. با این حال شرایط سختی است و باید درک کرد. البته مناطق شیعی و کرد مشکل امنیتی ندارند. مشکل امنیتی در مناطق میانی عراق است. مشخص است که هسته تشکیل دهنده مناطق میانی عراق چه کسانی هستند. آنها نیز بر اثر این جنگ آواره شده اند. باید به آوارگان این مناطق نیز رسیدگی شود. البته نباید داعش را دست کم گرفت. در طول تاریخ اسلام کمتر گروهی چنین نیرویی داشته که عقیدتی بجنگند. صدها نیروی انتحاری می فرستند. روشی که پیش گرفته اند بدین صورت است که کامیون های زرهی را پر از مواد منفجره می کنند که بعضا تا 4 هزار کیلو مواد منفجره C4 یا تی ان تی در آن قرار دارد. این کامیون ها حرکت کرده و به سمت ارتش و نیروهای مردمی می آید. وقتی 4 هزار کیلو مواد منفجر شود، چه حادثه بزرگی رخ خواهد داد. یک بمب اتم کوچک است. برای مثال در عملیات صلاح الدین 60 کامیون حاوی مواد منفجره فرستاده شد. با تیربار و دوشکا هم نمی توان آن را متوقف کرد. تنها با موشک های ویژه این کار میسر است. تا پیش از این چنین موشک هایی در اختیار نیروهای مردمی قرار نداشت اما به تازگی موشک های کورنت روسی یا همان AT4 آمریکایی را وارد کرده اند که می تواند این کامیون ها را در فاصله دور پیش از نزدیک شدن، مورد هدف قرار دهد. حتی در الرمادی نیز 30 کامیون فرستاده شد. همزمان از چهار محور کامیون ها را حرکت می دهند. وقتی منفجر می شود، آثار بسیار زیادی از کشته و زخمی و حتی روانی می گذارد. ما با چنین نیرویی در عراق در حال جنگ هستیم. انگار نیروهای داعش برای مرگ آمده اند. حتی بعضا دیده شده پاهای خود را می بندند تا فرار نکنند. داعش مانند القاعده یا گروه بعث نیست. داعش یکی از سرسخت ترین گروه هاست، اما با مقاومت و ایستادگی نیروهای مردمی، پلیس و ارتش جای نگرانی نیست.

پیشتر تصور بر این بود که حضور داعش و گرایش اهل تسنن در این مناطق به این گروه، به منظور اعاده حق از نظام سیاسی بوده است. اما در حال حاضر اگر درگیری در مناطق اهل تسنن است، پس دیگر مساله اعاده حق مطرح نیست. چه چیزی موجب شده درگیری در مناطق اهل تسنن باشد؟

واقعیت این است که داعش با شعار دفاع از حقوق اهل تسنن می جنگند و بر همین اساس هم جوانان را جذب می کند. بسیاری از جوانان بلوغ فکری لازم سیاسی را ندارد که متوجه باشند داعش فقط برای اهداف خود و نه حتی برای شعارهای کاذب می جنگد. البته بر اساس گزارش های میدانی و روزانه ای که به دست می آید، برخی از جوانان به زور جذب داعش شده اند. مثلا در موصل و در منطقه تلعفر، دانش آموزان دبیرستانی که اکنون فصل امتحانات آنهاست را برای عضویت در داعش ثبت نام می کنند. یا مثلا اگر در خانه ای دو جوان وجود دارد باید یکی از آنها را به داعش بدهند. اگر دختر باشد باید یکی از دختران به ازدواج یکی از اعضای داعش در بیاید. موضوع دیگر رفتار داعش با اهل تسنن چه در موصل و دیگر مناطق تحت تسلط مانند الانبار یا کرکوک است. مردم این مناطق از برخورد داعش ناراحت هستند. جامعه عراق جامعه مدنی است. با چنین رفتارهایی خو نگرفته اند. زمانی که شیعیان در جنوب و کردها در شمال به صورت منسجم عمل کردند، در وسط اهل تسنن باقی ماندند. ما به ساکنان این مناطق گفته و این اطمینان را داده ایم که داعش در حال سوءاستفاده از شماست. شعارهایش غلط بوده و آدرس نادرست به شما می دهند. باید ساکنان این مناطق به این درک برسند که حقوق آنها در چارچوب قانون اساسی محفوظ است. اگر اعتراضی نسبت به یک شخص یا جریانی ندارند، به معنای جرم فراگیر نیست. به همین دلیل معتقدیم باید پروسه ای هم راستا با پروژه امنیتی یعنی پروژه های سیاسی و اجتماعی برای جذب مردم و عشایر و حتی گروه های سیاسی این مناطق تعریف شود. ما تلاش های زیادی انجام می دهیم. البته رفتار داعش نیز کمک بزرگی به ما می کند. اهل تسنن رفتار داعش را می بیند و با خود می سنجد. زمانی که داعش وارد الرمادی شد، 100 هزار سکنه شهر به طرف بغداد و حتی جنوب فرار کردند. چرا باید فرار کنند؟ این نشان از ترس آنها از داعش دارد. هرچند در روزهای ابتدایی ورود داعش به عراق همگرایی میان اهل تسنن برای ورود به پیکره داعش وجود داشت، ما اکنون روز به روز شاهد ریزش نیروهای عراق از داعش هستیم.

مساله دیگر در عراق شیعه هراسی است. برخی شایعات مبنی بر اقدامات یک گروه تندرو شیعی است که همانند داعش عمل می کند. همین مساله موجب نگرانی و ترس اهل تسنن شده و زمینه همکاری آنها با داعش را فراهم کرده است. آیا به واقع چنین موضوعی صحت دارد؟

شرایط عراق یک شرایط استثنایی است. اگر پلیس و ارتش می توانستند امنیت را فراهم کنند، نیازی به بسیج مردمی نبود. این به دلیل شرایط اسثتنایی عراق است. تاکنون بیش از 100 هزار نفر به عنوان بسیج مردمی از سرتاسر عراق برای مبارزه با داعش آمده اند. شاید چند نفری در جایی اشتباهی کرده اند که باید تصحیح شود، اما نمی توان اشتباهات جزیی را به نام کل نیروهای مهم و مجاهد مردمی که در مقابل داعش ایستادگی می کنند و امروز از مهترین نیروهای عراق برای مبارزه با داعش هستند، نوشت. در گزارش ها آمده است هر کجا داعش احساس می کند نیروهای مردمی یا حشدالشعبی حضور دارند، فرار می کنند. آنها می دانند که با نیروهای مردمی نمی توان جنگید. نیروهای مردمی تا آخرین قطره خون خود مبارزه می کنند. شاید برخی مسایل هم وجود داشته که مرجعیت دینی آیت الله سیستانی و گروه های سیاسی تذکر داده و برخی موارد محدود را محکوم و پیگیری کرده ایم. حتی برخی از این افراد زندانی هم شده اند. همه گروه های مردمی و مشارکت کننده در بسیج مردمی از این تعداد فاصله گرفته اند. هیچ گونه حمایت قانونی و معنوی برای این عده وجود ندارد. مثلا در شهر تکریت ده ها هزار خانه وجود دارد که چند ده خانه مورد دستبرد قرار گرفت. افراد مقصر نیز بازداشت شدند. البته در عراق و از دوران گذشته مساله سرقت اسباب و وسایل خانه وجود داشته است. زمانی که ارتش عراق وارد کویت شد، باز شاهد چنین موضوعی بودیم. در زمان سرنگونی صدام نیز چنین اتفاقاتی روی داد. حتی به یاد دارم زمانی که ارتش آمریکا برخی از پادگان ها را ترک کرد، مردم تعدادی از ادوات نظامی را برداشتند. تنها در این حد بوده است. نه اینکه پدیده مهمی باشد که همه معتقد باشند گروهی شیعه وجود دارد که دست به اقداماتی همانند داعش می زند. ابدا چنین موضوعی نبوده است. این مساله مورد سوءاستفاده برخی جریانات مرتبط با داعش یا حامی داعش است که می خواهند روحیه ارتش و نیروهای مردمی را تضعیف کنند. تضعیف روحیه ارتش و نیروهای مردمی خیانت و کمک به دشمن است. اگر اشتباهی صورت گرفته راه علاج آن وجود دارد. اینگونه نیست که بخواهند کل حشد الشعبی را لکه دار کنند.

این دیدگاه وجود دارد که آمریکا تمایل چندانی برای مداخله در عراق ندارد. این مساله را می توان از سرانجام ائتلاف بین المللی علیه داعش متوجه شد. در حال حاضر نقش آمریکا در نظام سیاسی، امنیتی و نظامی عراق چیست؟ به عبارتی آمریکا به دنبال چه چیزی در صحنه سیاسی عراق است؟

تایید می کنم که ائتلاف به اصطلاح بین المللی علیه داعش هیچ گاه در حد و اندازه آنچه که باید باشد، شکل نگرفت. با وجود اینکه در پاره ای مواقع ضربات دقیقی به دشمن وارد می کند، ولی هیچ گاه تناسبی با حجم وسیع فعالیت های دشمن نداشته است. با وجود آنکه امکانات آنها پیشرفته تر و قوی تر از امکانات دولت عراق است اما شاهدیم برای مثال پایگاه البغدادی که بزرگترین پایگاه عراق بوده و چند ده کیلومتر با الرمادی فاصله ندارد و حدود 20 هلی کوپتر کبرای آمریکا در آنجا مستقر بوده اما هیچ اقدامی انجام ندادند. در حالی که این تعداد هلی کوپتر می توانست به کمک نیروهای مردمی، ارتش و پلیس که مورد حملات سهمگین قرار گرفتند، بیاید. در حال حاضر اتاق مشترک عملیاتی در عراق تعریف شده که اعضای آن ارتش، پلیس و افسر رابط نیروهای بین المللی هستند. برخی از افسران در این اتاق می گویند، توسط ماهواره مشاهده می شود که ستون داعش از سمت موصل به تکریت حرکت کرده است، افسر رابط بین المللی هم تصاویر را می بیند، اما وقتی به او می گوییم که حمله کنید، می گوید دستور حمله نداریم. زیرا قواعد ویژه ای برای برخورد تعریف شده که مثلا غیرنظامیان مورد هدف قرار نگیرند. به این بهانه اقدامی نمی کنند. امروز در عراق همه گروه های سیاسی به این اتفاق نظر رسیده اند که ائتلاف بین المللی ضد داعش ضعیف عمل می کند. اول آنکه استراتژی ندارند که خود آنها معترف هستند و دوم آنکه حتی در اجرا هم ضعیف عمل می کنند. این مساله با توجه به توانمندی هایی است که دارند. این تحلیل در عراق وجود دارد که شاید در واقع اراده بین المللی برای از بین بردن داعش وجود ندارد، بلکه این اراده بیشتر برای تضعیف و مهار داعش است، نه حذف آن. اگر اراده جدی در این باره وجود داشت پیش از این می توانستیم به داعش ضربه بزنیم، اما چنین اراده ای احساس نمی شود.

 چرا به دنبال تضعیف یا مهار داعش هستند نه حذف آن؟

این موضوع باید در چارچوب سیاست های آنها تحلیل شود. امروز داعش علیه بشار اسد در سوریه عمل می کند. امروز داعش علیه شیعیان در عراق عمل می کند. امروز داعش به نحوی سیاست های روسیه را به چالش می کشد. امروز داعش محور مقاومت در لبنان را مورد هدف قرار داده است. داعش در حال تضعیف این محور به نفع اراده های بین المللی است.

در میان نیروهای داعش بعضا اتباع اروپایی از جمله فرانسه و انگلیس وجود دارد. در عین حال دولت های اروپایی نسبت به بازگشت این اتباع به کشورهای خود ابزار نگرانی کرده اند. چرا دولت های اروپایی، اقدامی برای برطرف کردن نگرانی خود نمی کنند و عملا وارد میدان عراق نمی شوند؟

یک دیدگاه این است که چنین نیروهایی در خود جوامع اروپایی مشکل ساز هستند، بنابراین با فرستادن آن در مناطق درگیر این نگرانی از بین رفته و مسئولیت چندانی نیز متوجه دولت هایشان نمی شود. اما این بازی با آتش است. تاریخ گواه این مساله است.  تصور نمی کنم تاکنون سازمان تروریستی مانند داعش توانسته باشد اتباع بیش از 80 کشور از 5 قاره را جذب کند. از این رو می گویم داعش یک خطر عراقی یا سوری نیست. داعش حتی خطر منطقه ای که در لیبی، تونس، یمن، الجزایر یا مصر باشد، نیست. قطعا داعش یک خطر بین المللی است. از کانادا تا بلژیک، فرانسه، انگلستان، آمریکا و انگلستان عضو داعش هستند. به طور حتم اعضای این گروه به کشورهای خود باز می گردند که اثرات و بازخوردهای بسیار منفی بر امنیت کل جهان می گذارند. تحلیل اشتباهی است که اگر دولت های اروپایی کنار بکشند و ظاهرسازی و عوام فریبی کنند، ملت عراق و سوریه هزینه آن را می پردازد. بار سنگین مبارزه با داعش بر دوش نیروهای مردمی، پلیس و ارتش است، در حالی که داعش خطر بین المللی است. یکی از گلایه های مهم عراق این است که نیروهای بین المللی آنگونه که بایسته و شایسته است، وارد عمل نشدند. آنها وظیفه خود را به هیچ وجه در اندازه ای که توقع می رود، انجام ندادند. همانطور که در منشور سازمان ملل متحد قید شده، امنیت مساله ای دسته جمعی است. امنیت تفکیک ناپذیر است. نمی توان امنیت خود را به قیمت نا امن کردن همسایه تامین کرد. داعش، بوکرحرام، جبهه النصره یا هر گروه دیگری تحت این عناوین برای آنهایی که ایجاد کننده یا حمایت کننده هستند، خطر است. ما به کشورهایی که از داعش حمایت می کنند، هشدار می دهیم که این خطر از آنها دور نخواهد شد و در آینده شاهد ناآرامی هایی در این کشورها خواهیم بود. از منظر اعتقادی در احادیث ما آمده است هر فعل یا ترک فعلی دارای آثار وضعی است. شاید آثار وضعی آن را مشاهده نکنیم اما وجود دارد. بنابراین تا دیر نشده هم کشورهای منطقه و هم جهان دست به دست هم داده و جلوی خطر بزرگ را بگیرند. البته ملت عراق نیز مسئولیت تاریخی را تقبل کرده و می کند و اجازه نمی دهد داعش با مقدرات عراق بازی کند.

موضوع دیگری که طی ماه های اخیر در برخی رسانه ها مطرح می شود، مساله تجزیه یا در نهایت فدرالیزم در عراق است. به عبارتی حضور داعش و در نهایت تضعیف و مهار آن از یک طرف، تقسیم بندی عراق به مناطق شیعی و کردی، عراق را به سمت تجزیه یا فدرالیزم سوق خواهد داد. تا چه حد این مساله از سوی نظام سیاسی عراق پذیرفته شده است یا اساسا ظرفیت حرکت عراق به سمت فدرالیزم وجود دارد؟

بر اساس قانون اساسی هر استان به تنهایی یا چند استان می توانند اقلیم تشکیل دهند. همانطور که اقلیم کردستان عراق تشکیل شده است. ظرفیت قانونی وجود داشته و خلاف قانون نیست. اما شرایط کنونی عراق با توجه به کشمکش ها و گریز از مرکزهایی که صورت گرفته، به نظر نمی رسد که شرایط را برای تشکیل اقالیم مهیا کند. همچنین در جوامع شیعه کسی به دنبال این مساله نیست. تا آنجا که بنده مطلع هستم، اکثریت اهل تسنن هم در این راستا نیستند. اکثریت جامعه اهل تسنن عراق خواهان وحدت هستند. حال شاید برخی از گروه ها و افراد خواستار تشکیل اقلیم باشند اما تاکنون کسی ادعای تجزیه نکرده است. اقیلم کردستان نیز مساله جدیدی نیست. از سال 1991 شاهد یک نوع اقلیم دفاکتو بوده و اکنون دو ژوره در چارچوب قانون اساسی شده است. خارج از آن هم خلاف است. در قانون اساسی مساله جدایی اقالیم نیامده است. حتی جامعه کرد نیز خواهان این مساله نیست. گرچه از نظر کردها این مساله یک حق تاریخی با وجود عرب ها و فارس ها و ترک ها در منطقه است و یک آرزوی تاریخی برای هر فرد کرد است اما آنچه در جلسات خصوصی یا در چارچوب های دیگر بیان می شود، اکثر جامعه کرد خواهان جدایی نیستند. موضع شیعیان نیز مشخص است. ما همواره نسبت به وحدت ملی عراق موضع ثابتی داشته و تمامیت ارضی، وحدت عراق و استقلال را جزو جدایی ناپذیر پروسه سیاسی عراق می دانیم. مشکلات را نیز باید از راه گفت وگو، چانه زنی و تفاهم حل کرد. واقعیت این است که شیعه اکثریت عراق را تشکیل می دهد. از طرفی نظام های دموکراسی و مردم سالار بر اساس آرای مردم شکل می گیرد. از سال 2003 پس از سقوط رژیم صدام همواره انتخابات برگزار شده و هیچگاه شیعیان با کودتا یا راهکارهای غیرقانونی خود را به جامعه عراق تحمیل نکرده است. شیعیان از راه انتخابات و صندوق های رای آمدند. حتی دولت تشکیل شده طی دوازده سال اخیر دولت شیعی نبوده و اعضای آن کرد، اهل تسنن، ترکمن و آشوری نیز بوده اند. در پارلمان عراق برای حفظ حقوق همه حد نصاب ویژه یا سهمی برای اقلیت ها در نظر گرفته شده که اگر رای هم نیاوردند، یک نماینده و کرسی از پارلمان به آنها اختصاص داده شود. به نظرم قانون اساسی عراق، قانون مترقی است و تمامی حقوق و آزادی های لازم را لحاظ کرده است. اما به این شرط که این نظام را قبول کنیم. برخی از طیف های عراق نمی خواستند واقعیت کنونی را بپذیرند که نظام عراق مردم سالار شده و دیگر بر اساس انقلاب یا کودتا شکل نمی گیرد. ملت عراق به هیچ طرفی اجازه نخواهد داد که با مقدرات و اهداف مقدس که بعضا 1400 سال برای آن مبارزه کرده، بازی کند. هر کسی می تواند در چارچوب کاملا دموکراتیک حضور داشته باشد و همه حقوقشان نیز محفوظ است. در انتخابات اخیر بیش از 200 حزب مشارکت داشتند. البته غیر از بعثی ها که شرکتشان ممنوع است. در حال حاضر بیش از 60 تلویزیون - در عراق تلویزیون دولتی وجود ندارد- فعالیت می کنند که همه گروه ها حرف خود را مطرح می کنند. نظام کنونی عراق بر مبنای رای 78 درصدی مردم به قانون اساسی شکل گرفته است. در برخی کشورها رای مردم به قانون اساسی 51 درصد است. همه تلاش ها برای طرح سازش ملی در حال انجام است تا گروه هایی که راضی نبوده اند، آنها را قانع کنند تا در چارچوب قانون اساسی قرار گیرند. اما اگر با وجود همه این تلاش ها چنین چیزی را نخواهند، مسئولیتش با خودشان است.

به نظر می رسد پروژه دولت- ملت سازی به شکلی که مورد تایید نظام های سیاسی باشد، در عراق شکل نگرفته است. ارزیابی شما چیست؟ آیا عراق روزی به این مساله خواهد پرداخت یا اساسا از نگاه شما پروژه دولت – ملت سازی روی داده است؟

سوال اینجاست که مشکل عراق کجاست؟ چرا اینگونه مسایل پیش می آید؟ واقعیت امر آن است که برخی از طیف ها که معروف هم هستند، تصور می کنند که 1400 سال یک طیف حاکم بوده، اکنون که نظام تبدیل به دموکراسی و رای گیری بر اساس صندوق های رای شده، از اکثریت به اقلیت تبدیل شده اند. با وجود این تلاش هایی انجام داده ایم تا اقلیت ها نیز در چارچوبی بتوانند جایگاه خود را داشته باشند و حتی مرجعیت دینی و گروه های سیاسی نیز فعالیت های زیادی انجام دادند تا با مشارکت همه این پروسه پیش برود. در بسیاری از موارد از جمله توافق نامه امنیتی این مساله انجام شد. تاکید آیت الله سیستانی این بود که حتما اجماع ملی برای توافقنامه به وجود بیاید. امتیازهای زیادی نیز داده شد تا طرف های ناراضی را متقاعد کنیم. همچنین در مساله نفت میان شیعه و کردها توافق کاملی شده بود. کرد و شیعه تقریبا 80 درصد ملت عراق را تشکیل می دهند. با این حال تلاش شد که طیف های دیگر را نیز قانع کنیم تا مشارکت کنند. از سال 2007 تا امروز قانون نفت وجود ندارد. همین مساله موجب ایجاد مشکل میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان شده است. چرا قانون وجود ندارد؟ برای اینکه می خواستیم همه گروه ها باشند. ما هزینه های خود را پرداخت کرده ایم و حتی بیشتر از آن. اراده جدی هم از سوی جامعه مدنی و هم گروه های سیاسی و نیز مراجع دینی وجود دارد تا این مشکل به طور ریشه ای حل شود. اما احساس می شود بعضا جزیی از یک طیف همچنان امیدوارند خارج از راهکارها و قانون اساسی پدیده و واقعیت جدیدی را در عراق رقم بزنند. از اینجا به این نتیجه می رسیم گروه هایی که طی 12 سال دست به اقدامات تروریستی و خارج از قانون زدند چه چیزی را به دست آوردند؟ آیا بهتر نبود با راهکارهای مسالمت آمیز و در چارچوب قانون اساسی حقوق شهروندی را مطالبه می کردند و به دور از همه عناوین، اسامی و هویت های دیگر خود را تحت هویت عراقی در نظر بگیرند؟ شرایط کنونی عراق به گونه ای است که نمی توان گفت فقط شیعه یا کرد یا سنی درگیر هستند، همه درگیرند، حتی اقلیت های مسیحی نیز درگیر هستند. این فرصت تاریخی است که خود را در داخل این پروسه قرار دهیم. در هیچ یک از مراحل به طور انحصاری یا تمامیت خواه عمل نکرده و همه را شریک کرده ایم. حتی در میان مخالفان کسانی از شیعیان بودند که به قانون اساسی رای ندادند. 

انتشار اولیه: سه شنبه و چهارشنبه 26 و 27 خرداد 1394 / انتشار مجدد: دوشنبه 1 تیر 1394

کلید واژه ها: عراق داعش سیدمحسن حکیم


نظر شما :