روابط ایران و ترکیه، بعد از شکست حزب عدالت و توسعه

حالا اردوغان به تهران نیاز دارد

۰۷ تیر ۱۳۹۴ | ۱۵:۴۴ کد : ۱۹۴۹۰۹۸ خاورمیانه یادداشت
محمد صالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: مرحله بعد از 7 ژوئن در ترکیه و 30 ژوئن میان ایران و کشورهای غربی بعد از امضای توافق نهایی می‌تواند تحولی در روابط دو کشور ایران و ترکیه به وجود آورد.
حالا اردوغان به تهران نیاز دارد

دیپلماسی ایرانی: از زمان سقوط حکومت صدام حسین در عراق در سال 2003، منطقه خاورمیانه که لغزان بر روی ماسه های روان بوده، شاهد بازتاب تحولات قدرت های رو به رشد منطقه ای بوده است. به گونه ای که خیلی روشن می توان شکست دروازه های شرقی ساختار رسمی عربی را به سود دو بازیگر اساسی، ایران و ترکیه دانست. ایران از زمان تاسیس جمهوری اسلامی در سال 1979 خود را آماده کرد تا به عنوان یک بازیگر محوری در تحولات منطقه ایفای نقش کند، ایران تلاش کرد بعد از سقوط حکومت صدام حسین خلاء امنیتی و سیاسی ای که در پی این اتفاق افتاد را پر کند، در حالی که ترکیه زمانی نقش خود را بازیافت که ستاره بخت حزب عدالت و توسعه به ریاست رجب طیب اردوغان که در طول 13 سال گذشته حاکم بلامنازع ترکیه بود، صعود کرد. علی رغم این که نظریه پرداز حزب، داوود اوغلو، استراتژی به «صفر رساندن مشکلات» را در پیش گرفت و آن را به عنوان «عمق استراتژیک» دستگاه های سیاست خارجی ترکیه قرار داد، اما تحولات منطقه بعد از سقوط عراق به دست اشغالگر امریکایی، پوششی بر روی این استراتژی کشید تا به این ترتیب ترکیه تبدیل به بازیگری اساسی در پرونده های مختلف منطقه ای شود که به اعتقاد بسیاری از ناظران در حقیقت تلاش می کرد عثمانی گری را احیا کند و به دنبال آن رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه پادشاه عثمانی جدید در منطقه شود.

رئیس جمهور اردوغان و به همراه او حزب عدالت و توسعه تلاش بسیاری کردند تا در انتخابات پارلمانی مهمی که در 7 ژوئن برگزار شد بتوانند به راحتی اکثریت پارلمان را تصاحب کنند تا به این ترتیب حزب عدالت و توسعه دولت اکثریت را تشکیل دهد و قانون اساسی را به گونه ای تغییر دهد که صلاحیت های بیشتری را به رئیس جمهوری بدهد و از اختیارات پارلمان بکاهد تا بتواند رویاهای اردوغان را تحقق ببخشد. اما وزش باد – همان طور که انتظار هم می رفت – باب میل کشتیبان نبود. الآن در برابر اردوغان دو راه است، یا اتحاد با یکی از احزابی که توانسته به پارلمان راه یابد، انتظار می رود حزب دموکراتیک خلق ها نامزد این اتحاد باشد، یا دعوت به برگزاری انتخابات زودهنگام که کاری بسیار سخت خواهد بود چرا که نیاز به رای دو سوم نمایندگان مجلس را دارد، که در سایه بده و بستان های احزاب مخالف خیلی سخت می توان انتخابات زودهنگام را برگزار کرد. در عین حال پیش بینی نمی شود که اردوغان بتواند در انتخابات زودهنگام رای مورد انتظارش را به دست آورد، برای همین چاره ای ندارد جز این که با شرایط نزدیک ترین احزاب به خود که حزب جمهوری خلق است، کنار بیاید، چرا که خیلی سخت است بتواند با دیگر احزاب مخالف پیمانی را تشکیل دهد. حزب دموکراتیک خلق ها که نزدیک به جنبش کردی ترکیه است و در سال 2012 تاسیس شد خواستار دریافت امتیازات سیاسی بالا برای ورود به فرایند سیاسی است، حزب عدالت و توسعه به خصوص شخص رجب طیب اردوغان در وضعیت سختی به سر می برند و برای همین کردها امیدوارند بتوانند امتیازات بیشتری را از آنها مطالبه کنند.

به دور از احتمالات پیش بینی نشده برای وضعیت ترکیه، در هر حالتی راهی جز تشکیل دولت ائتلافی یا برگزاری انتخابات زودهنگام نیست. حزب عدالت و توسعه که در طول 13 سال گذشته رهبر بلامنازع ترکیه بوده بعد از 7 ژوئن دیگر آن قدرت گذشته را ندارد. یعنی همان چیزی که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه نیز بعد از ظهور نتایج انتخابات گفت که بر ترکیه یک حزب حکومت نمی کند، این اظهار نظر در حقیقت به نوعی اعتراف به شکست در تشکیل دولتی با حزب و طیفه ای واحد است.

اگر بخواهیم بازتاب نتایج انتخابات را بر وضعیت داخلی ترکیه ارزیابی کنیم، در قرائت اول شاهد بازتاب این انتخابات بر روابط ترکیه با اوضاع منطقه ای خواهیم بود. انتظار می رود رئیس جمهور اردوغان در بسیاری از محاسبات و روابط منطقه ای اش با قدرت های منطقه ای که می روند از نتایج انتخابات 7 ژوئن نهایت استفاده را ببرند، تجدید نظر کند. ایران یکی از قدرت های رو به رشد منطقه است که نیروی توازن و رقیب استراتژیک ترکیه در منطقه محسوب می شود.

پیش از این دو کشور در سال 2014 یک سال بعد از این که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران شد، اقدام به تشکیل کمیته مشترک استراتژیک کردند، دو کشور به ایجاد چنین کمیته ای که بتواند مشکلاتی که در همکاری های دو طرف خلل ایجاد می کنند را رفع کند احساس نیاز می کردند. دولت ترکیه درک کرد که امضای توافق هسته ای میان ایران با کشورهای غربی فرصت های تجاری و اقتصادی متعددی را به ایران می دهد که ترکیه نیز می تواند از آنها بهره مند شود، علاوه بر آن نقش امنیتی و سیاسی احتمالی ای که می رود ایران در منطقه بعد از امضای توافق هسته ای به دست آورد ترکیه را بر آن می دارد که از تحولات استفاده کند و خود را از تاثیرات تغییرهای جدید دور کند.

شکست حزب عدالت و توسعه در کسب اکثریت پارلمان باعث می شود تا اردوغان به فکر همکاری عمیق تر با ایران بیفتد، یعنی همان همکاری هایی که در برنامه همکاری های اقتصادی و سیاسی و امنیتی در منطقه در جریان سفر اخیرش به تهران و دیدارش با رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت الله خامنه ای به او پیشنهاد شد.

شاید رئیس جمهور اردوغان در گذشته خود را بی نیاز از توصیه های ایران می دید اما بعد از 7 ژوئن دیگر به سود خود می بیند که با رقیب خود در منطقه هماهنگ شود و به فکر مصالح مشترک با آن باشد، به ویژه بعد از شکستی که حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی متحمل شد.

در سایه روابط متشنجی که میان ترکیه با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی به دلیل حمایتش از «اخوان المسلمین» و مخالفتش با تغییرات مصر وجود دارد، روابط ایران و ترکیه می تواند بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شود، دو طرف می توانند با هماهنگی یکدیگر بسیاری از پرونده های منطقه ای از جمله بحران سوریه را حل و فصل کنند.

رئیس جمهور اردوغان در مرحله بعد از انتخابات نیاز به بازار و سیاست پراگماتیک ایران دارد، همان طور که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز نیاز به عقد قراردادهای کلان با ترکیه دارد تا بتواند از شدت تنش های مذهبی که به ابزاری در سیاست خارجی آن تبدیل شده بکاهد و از مرحله اختلافات مذهبی عبور کند و به مصالح مشترک با همه کشورها برسد.

اردوغان در سفر اخیرش به تهران، حرف های مهمی را از زبان مسئولان ایرانی درباره تحولات منطقه شنید، همچنین تمایل آنها را برای همکاری با ترکیه با هدف حل بحران های منطقه ای را دید. این نخستین باری نیست که ایران به دولت ترکیه نقش میانجی مثل پیشنهاد اخیری که برای حل بحران یمن پیشنهاد داده و خواستار اجرای طرح رئیس جمهور روحانی در این زمینه شده است را می دهد، ایران پیش از این نیز در چند سال پیش از ترکیه خواسته بود که در حل بحران هسته ای اش با کشورهای غربی نقش آفرینی کند. شاید رئیس جمهور اردوغان آماده تفاهم و همکاری با ایران بر سر پرونده های منطقه ای که مورد اختلاف بسیاری از کشورها است، نباشد اما امروز خود را در وضعیتی می بیند که چاره ای جز تفاهم با ایران در بسیاری از این پرونده ها ندارد، به ویژه که ایالات متحده نیز از کشورهای منطقه خواسته است که بعد از امضای توافق هسته ای روابطشان را با ایران بهبود ببخشند تا بتوانند به کمک ایران به جنگ تروریسم بروند و امنیت و ثبات منطقه را تامین کنند.

از لحاظ داخلی، پیروزی حزب دموکراتیک خلق ها، حزب نزدیک به جنبش کردی – ترکی می تواند دستاوردهای سیاسی و امنیتی برای کردهای ترک داشته باشد و می تواند بر آینده کردهای ترکیه تاثیر بگذارد و شرایطی به وجود آورد که صلاحیت های بیشتری را در مناطق تحت نفوذ خود داشته باشند حتی چه بسا بتوانند به خودمختاری منطقه ای برسند و با استفاده از اوضاع در سوریه و عراق کاری کنند که قومیتشان به رسمیت شناخته شود.

ایران و ترکیه هر دو در منطقه ای به سر می برند که به طور مستقیم با آینده کردها ارتباط دارند. اگر آنکارا تلاش می کند که با برگه روابطش با اقلیم کردستان عراق بازی کند به این امید که چنین برخوردی تضمین می دهد که کردها از ترکیه جدا یا خواستار خودمختاری نمی شوند، ایران سال گذشته بعد از ورود شبکه داعش به شهر موصل به شدت به مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق هشدار داد مبادا به فکر اعلام استقلال کشور کُرد بیفتد و بداند که تهران این مساله را خط قرمز می داند و کردها نباید به هیچ عنوان به آن نزدیک شوند چرا که برای امنیت ملی ایران بسیار اهمیت دارد. این تصورات مشترک باعث می شود تا دولت رئیس جمهور اردوغان به ایران نزدیک شود تا بتواند به فکر درمانی برای حل قضیه کردی بیفتند، مساله ای که برای هر دو طرف مهم است و با وحدت دو کشور ارتباط دارد.

می ماند قضیه حمایتی که رئیس جمهور اردوغان از سازمان های تروریستی می کند، روزنامه جمهوریت ترکیه که وابسته به مخالفان دولت است، فاش کرد که سلاح هایی به دست گروه های مسلح در سوریه رسیده که سازمان امنیت و دولت ترکیه از روند انتقال آنها خبر داشته است. این نشان می دهد که دولت ترکیه با سکوت خود مهر تاییدی بر رسیدن این سلاح ها به مخالفان سوری زده و به نوعی در ارسال آنها به افراد مسلح کمک کرده است. قبل از هر چیز باید بگوییم که این خبر تهران را شوکه نکرد، و تاثیری هم بر روابطش با آنکارا نمی گذارد، به ویژه از بعد اقتصادی، دو طرف ابراز تمایل کرده اند که حجم مبادلات اقتصادی خود را تا سطح 30 میلیارد دلار در سال افزایش دهند. تهران همواره تلاش کرده است که از تاثیرگذاری این مشکلات بر روابطش با آنکارا جلوگیری کند، به عبارت بهتر تهران تصور خود را در این زمینه به آنکارا منتقل کرده است اما بدون این که آن را تبدیل به سدی در روابط روبه رشدش با ترکیه کند. روابط حزب عدالت و توسعه با جماعت اخوان المسلمین که باعث حساسیت برخی کشورهای منطقه ای شده، باعث نگرانی ایران نیست بلکه بر عکس ایران خود را نزدیک به این جماعت می داند و معتقد است آنها در نهایت می توانند نظریه «اسلام سیاسی» که ایران خود از آن پیروی می کند را محقق کنند.

بسیاری معتقدند که مرحله بعد از 7 ژوئن در ترکیه و 30 ژوئن میان ایران و کشورهای غربی بعد از امضای توافق نهایی می تواند تحولی در روابط دو کشور در مبارزه با گروه های تروریستی به وجود آورد.

بازار امیدبخش ایران در تمامی زمینه ها، بعد از رفع تحریم های اقتصادی می تواند آنکارا را به بازیگری مهم برای ورود به این بازار تبدیل کند، به ویژه در پروژه های زیربنایی از جمله در زمینه های نفت و گاز، در عین حال ترکیه نیز می خواهد که پلی برای انتقال سرمایه گذاری های غربی به تهران باشد، نمی خواهد از کیک ایران که چشم های شرکت های کوچک و بزرگ به آن خیره شده است سهمی نداشته باشد.

شکست رئیس جمهور رجب طیب اردوغان و به همراه او حزب عدالت و توسعه باعث می شود که آنکارا بیش از پیش به تهران و دیگر پایتخت های قدرت های رو به رشد منطقه ای نزدیک شود، برای این که اسبی که سوار آن شد و به سمت پایتخت های منطقه ای رفت بعد از 7 ژوئن از حرکت ایستاد او دیگر چاره ای ندارد که وارد چادر این پایتخت ها شود تا در مواضع و محاسبات خود با توجه به واقعیت ها و متغیرهای جدید تجدید نظر کند.

 

تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

انتشار اولیه: سه شنبه 2 تیر 1394 / انتشار مجدد: یکشنبه 7 تیر 1394

کلید واژه ها: حزب عدالت و توسعه رجب طیب اردوغان روابط ايران و تركيه


نظر شما :