اروپا و مشکلات بی شمار پیش رو

چگونه می توان طوفان اروپا را مدیریت کرد؟

۰۵ آبان ۱۳۹۴ | ۱۴:۳۱ کد : ۱۹۵۲۶۵۱ اروپا خاورمیانه یادداشت
نویسنده خبر: ریچارد هاس
ریچارد هاس می نویسد: واضح است که سیاست های عمومی در قبال بحران پناهندگان، اگر به جای علل بر عواقب متمرکز باشند، نمی تواند موفق باشد. تغییری که می تواند بیشترین تاثیر مثبت را داشته باشد، ظهور یک دولت جدید در دمشق است. متاسفانه این مسئله به خاطر روسیه و ایران که به نظر می رسد تمایل به حفظ رئیس جمهور بشار اسد دارند، عملی نیست.
چگونه می توان طوفان اروپا را مدیریت کرد؟

دیپلماسی ایرانی: چینی ها اغلب به این نکته اشاره می کنند که در زبانشان کلمات بحران و فرصت معنای مشابهی دارند. در حالی که این مسئله می تواند درست باشد و از دل بحران بتوان فرصت ایجاد کرد، به نظر نمی رسد در شرایط کنونی برای اروپا بتوان فرصت چندانی پیدا کرد.

یک دلیل این که موقعیت کنونی ای که اروپا در آن بسیار می برد بسیار مشکل است، غیر منتظره بودن آن است. ما هم اکنون 70 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، ربع قرن پس از پایان جنگ سرد، و حدود دو دهه پس از جنگ های بالکان، شاهد این هستیم که آینده سیاسی، اقتصادی و استراتژیک اروپا چنان نامشخص است که نمی توان آن را پیش بینی کرد.

دلیل دیگری برای این که باید نگران اروپا بود این است که اروپا نه با یک بحران بلکه با چند بحران روبه رو است. اولی اقتصادی است: نه به خاطر رشد اقتصادی کند فعلی، بلکه چشم انداز رشد کند ادامه خواهد داشت. این قبیل سیاست ها موجب دلسرد شدن کسب و کارها برای کارآفرینی و استخدام می شود. ظهور احزاب پوپولیست چپ و راست در سراسر قاره گواه سرخوردگی و ترس افکار عمومی است.

مسئله دیگری که باعث بدتر شدن اوضاع اقتصادی در اروپا شده مربوط به تصمیمی در دهه گذشته است که ارز مشترک بدون داشتن یک سیاست مالی عمومی اجرایی شد. نظم و انضباط مالی در بسیاری از کشورها وجود نداشت و یونان جدیدترین آسیب دیده این واقعه است و احتمالاً آخرین مورد هم نخواهد بود.

دومین بحران در نتیجه اقدامات روس ها در اوکراین است. هیچ چشم اندازی مبنی بر این که روسیه کریمه را ترک کند وجود ندارد و سوالات درباره مقاصد آن در شرق اوکراین و بالکان در حال افزایش است. نتیجه این شده که در زمانی که هزینه های نظامی کاهش یافته و حمایت عمومی از مداخلات نظامی وجود ندارد، ژئوپولیتیک به اروپا بازگشته است.

سومین و سنگین ترین آنها بحرانی است که در نتیجه سیل عظیم مهاجران از خاورمیانه و نقاط دیگر به اروپا به وجود آمده است. سیل مردم موجب ایجاد شکاف در میان اعضای اتحادیه اروپا شده و سوالاتی را درباره اصل آزادی مرزها و آزادی جابجایی که مدت ها هسته اتحادیه اروپا بوده، به وجود آورده است.

واضح است که سیاست های عمومی در قبال بحران پناهندگان، اگر به جای علل بر عواقب متمرکز باشند، نمی تواند موفق باشد. تغییری که می تواند بیشترین تاثیر مثبت را داشته باشد، ظهور یک دولت جدید در دمشق است که از سوی بخش عمده ای از مردم سوریه قابل قبول باشد و شریکی رضایت بخش برای ایالات متحده و اروپا باشد. متاسفانه این مسئله به خاطر روسیه و ایران که به نظر می رسد تمایل به حفظ رئیس جمهور بشار اسد دارند، عملی نیست.

با این حال گام های دیگری هم می تواند اوضاع را بهبود ببخشد. افزایش حمایت های مالی بین المللی از کشورهایی اروپایی و خاورمیانه ای که میزبان شمار زیادی از آوارگان هستند، یکی از این موارد است. به طور ایده آل، این قبیل کمک ها موجب می شود کشورهای بیشتری متقاعد به پیروی از آلمان شوند.

اقدام مفید دیگر می تواند ایجاد مناطق محصور در داخل سوریه باشد که مردم در آن امنیت داشته باشند. چنین مناطق محصوری می توانند حمایت محلی نیروهای کرد یا قبایل عرب را در کنار حمایت نظامی ایالات متحده داشته باشند.

به یک ترتیب جامع جدید با ترکیه بر سر کاهش سیل نیروگیری افراط گرایان به سوریه و شکار آوارگان در شمال این کشور هم نیاز است. ترکیه می تواند به منظور کنترل بیشتر بر روی مرزهایش، کمک های مالی و نظامی دریافت کند. این درحالی است که روابط بلند مدت ترکیه با اروپا هم به حل بحران آوارگان بستگی دارد.

در تمام این موارد، زمان حیاتی است. اروپا -به ویژه آلمان- نمی تواند وضع موجود را تحمل کنند. انتظار برای پیدا کردن راه حلی برای سوریه، پاسخی در برنخواهد داشت. برداشتن گام های کمتر نمی تواند مخمصه ای که اروپا با آن روبه رو است را حل کند. آنها می توانند اوضاع را بهتر مدیریت کنند.

منبع: پراجکت سیندیکیت / مترجم: حسین هوشمند

انتشار اولیه: یکشنبه 19 مهر 1394 / انتشار مجدد: سه شنبه 5 آبان 1394

ریچارد هاس

نویسنده خبر

کلید واژه ها: ريچارد هاس اروپا سوريه خاورميانه


( ۱ )

نظر شما :