با اطلاعات و تحلیل‌های اشتباه سیا

امریکا همیشه غافلگیر شده است

۰۶ تیر ۱۳۹۵ | ۱۵:۳۸ کد : ۱۹۵۹۹۹۳ آمریکا یادداشت
سید قاسم ذاکری، کارشناس مسائل بین المللی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به نظر هیلزمن در بسیاری اوقات جا افتادن تصورات غلط در دستگاه های امنیتی و نظامی امریکا پس از مدتی تبدیل به ذهنیت و مفروض قطعی مسئولان عالی رتبه امریکائی برای تصمیم سازی شده است.
امریکا همیشه غافلگیر شده است

سید قاسم ذاکری، کارشناس مسائل بین المللی

دیپلماسی ایرانی: به تازگی اوباما رئیس جمهور آمریکا بابت در نظر گفتن برخی تصمیمات اشتباه خویش که بر مبنای داده های غلط انجام گرفته، ابراز تاسف کرده است. اوباما گفته است مثلا بابت تصمیم به دخالت نظامی در لیبی اشتباه کرده است. او اضافه کرده که خطا و اشتباه در سیاستگزاری های کلان عمدتا ناشی از نقص در اطلاعات دقیق و قابل اعتماد بوده و او به عنوان رئیس جمهور آمریکا همواره نگران در نظر گرفتن تصمیمات غلط بر مبنای اوهام و تصورات و اطلاعات نادرست بوده است.[1] اظهارات اوباما، بار دیگر اشتباهات بزرگ و قدیمی در تصمیم سازی رهبری آمریکا بر مبنای داده های غلط و مفروضات غیر معتبر را در اذهان زنده کرد؛ مشکلی که طی سال های پس از جنگ جهانی دوم نه تنها عامل دردسرهای بسیار بزرگی برای آمریکا شده، بلکه مشکلات بسیار بزرگتری را برای مردم در نقاط مختلف جهان به وجود آورده است. به عبارت دقیق تر همین تصمیمات غلط که توسط رهبری یک قدرت جهانی انجام گرفته خود اساسا عامل مهم بی ثباتی و ناامنی های بیشتری در دنیا بوده است.

برخی موارد تصمیم سازی رهبری آمریکا در سیاست خارجی بر مبنای داده های غلط

فهرست شکست و ناکامی های آمریکا در دستیابی به اطلاعات درست و دقیق در زمان جنگ سرد و سال های پس از آن بسیار طولانی است، ولی مشکل اصلی عمدتا در جاهائی بروز یافته است که رئیس جمهوری آمریکا یا دیگر مسئولان عالی رتبه امنیتی و نظامی در این کشور بر مبنای داده ها و اطلاعات غلط، مبادرت به اتخاذ تصمیمات خطرناک و پرهزینه کرده اند. راجر هیلزمن دستیار وزرای امور خارجه وقت آمریکا در دهه های 50 و 60 میلادی و مشاور پرزیدنت کندی که وقت زیادی را صرف بررسی ابعاد بحران موشکی کوبا بر امنیت ملی آمریکا کرده است؛ بلافاصله پس از فروپاشی شوروی در مقاله مفصلی پرده از نقصان عظیم اطلاعاتی در سازمان های اطلاعات و امنیت آمریکا ( در پرونده های گوناگون سیاست خارجی) برداشته و مهمتر از آن برخی خسارت های بزرگی که آمریکا و دیگر مردم جهان به خاطر تصمیمات غلط رهبری آمریکا متحمل شده اند را برشمرده است.[2] او تاکید می کند که تمامی تصمیم های غلط مزبور صرفا ناشی از اطلاعات ناقص و غیر معتبر بوده است. به نظر هیلزمن در طول جنگ سرد باوجود صرف هزینه های سرسام آور اطلاعاتی بر روی مسائل مربوط به شوروی، اما بازدهی این سرمایه گذاری ها بسیار اندک بوده است؛ چنانکه سازمان های امنیتی آمریکا هیچ گاه فروپاشی شوروی را پیش بینی نکرده بودند و عملا در مقابل این رویداد غافلگیر شدند. به نظر هیلزمن صرف هزینه های هنگفت اطلاعاتی در طول جنگ سرد بر روی مسائل شوروی نه تنها هیچ کمکی به فروپاشی شوروی نکرد، بلکه تنها منجر به بزرگنمائی غیر واقعی خطر شوروی برای رهبران آمریکا شده بود؛ زیرا عمده تمرکز سازمان های امنیتی و نظامی آمریکا تنها معطوف به توانمندی های نظامی و هسته ای شوروی شده بود و سازمان های مزبور هیچ برآورد دقیقی از نقاط ضعف و آسیب پذیری های شوروی نداشتند در نتیجه بعد از فروپاشی کمونیسم تازه معلوم شد که توان شوروی به مراتب کمتر از گزارش های مبالغه آمیز دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا بوده است.[3] فهرست ناکامی های اطلاعاتی آمریکا البته بمراتب بیشتر از مورد یاد شده اخیر است که می توان به برخی موارد ذیل اشاره کرد:

 غافلگیری سازمان های اطلاعاتی آمریکائی در آزمایش هسته ای هند در اواخر دهه 90، غافلگیری در هسته ای شدن اسرائیل، غافلگیر شدن در واقعه انقلاب اسلامی در ایران، ناتوانی در دستیابی به اطلاعات دقیق درباره فعالیت های هسته ای و موشکی کره شمالی، ناتوانی بوش پدر در ارائه یک طرح کارآمد غیر نظامی برای تضعیف صدام در عراق، غافلگیری در مقابل بحرانهای متعدد مالی طی سال های پس از جنگ سرد، اقدام نظامی علیه عراق در سال 2003 با اتکا به داده های کاملا غلط و گمراه کننده درباره توانمندی های عراق در تولید سلاح های کشتار جمعی، تبدیل شدن رزمندگان عرب افغان ( القاعده) به عنوان مزدوران تحت حمایت آمریکا به بزرگترین عامل تهدید امنیتی علیه آمریکا، کشیده شدن نظامیان آمریکائی به باتلاقی در سومالی در دهه 90 که نتیجه ای جز آبرو ریزی برای آمریکا نداشت، خلاءهای اطلاعاتی در جنگ های بالکان در دهه 90 که سبب افزایش زمان و شدت خشونت ها در آنجا شد. در این رابطه ملوین گودمن ( رئیس وقت اداره امور شوروی در سیا) معتقد است هر چند سازمان سیا خود عامل برخی رویدادهای سیاسی و کودتاها و جنگ ها در دنیا بوده است ولی باید بیان کرد این سازمان در پیش بینی وقوع برخی جنگ ها، کودتاها و انقلاب ها در دنیا که اتفاقا نقش مهمی در روند سازی های بعدی در جهان سیاست داشته اند کارنامه خوبی ارائه نداده و به قول معروف رو دست خورده است.[4]  بدیهی است که برخی تصمیم سازی ها در آمریکا که عمدتا بر اساس داده های غلط انجام گرفته، سبب رنج بیهوده برای میلیون ها انسان در سرتاسر جهان شده است اما تداوم همین نقصان ها نهایتا منجر به واقعه 11 سپتامبر 2001 و بحران مالی 2008 شد و بدین ترتیب عملا امنیت ملی آمریکا به خاطر ناکارآمدی سیستم های امنیتی اش در معرض مخاطره مستقیم قرار گرفت.

به نظر هیلزمن در بسیاری اوقات جا افتادن تصورات غلط در دستگاه های امنیتی و نظامی امریکا پس از مدتی تبدیل به ذهنیت و مفروض قطعی مسئولان عالی رتبه امریکائی برای تصمیم سازی شده و بعدا مسئولان مذکور و از جمله رئیس جمهور بر مبنای داده ها و ادراکات و تحلیلهای غلط اقدام به اتخاذ تصمیمات فاجعه بار برای منافع آمریکا و جامعه بشری کرده اند؛ در این مورد حمله به عراق در سال 2003 یا دخالت نظامی در سومالی در دهه 90 بهترین مثال از این نوع است. راجر هیلزمن که سابقه فعالیت هایش به سال های دهه 50 میلادی نزدیک است مثال خطا و اشتباهات آلن دالاس رئیس وقت سرویس سیا در آن زمان در مواجهه با دولت های مصدق در ایران و دولت آربنز در گواتمالا را بهترین مصداق خطای تحلیلی رئیس سیا و موفقیت او در تحمیل تحلیل های غلط و غیر واقعی به رئیس جمهور وقت آمریکا می داند؛ خطای تحلیلی که سال ها بعد همگی در آمریکا به نادرست بودن آن اعتراف کردند. به نظر هیلزمن آقای آلن دالاس طی سال های جنگ جهانی دوم دچار فوبیای کمونیسم شده بود بنابراین در حوزه های تحت مسئولیتش در سیا و جاهای دیگر و حتی در داخل امریکا  بر مبنای فوبیای یاد شده و بدون اتکا به داده های دقیق و واقعی برخی تصمیمات نادرست و خسارت بار اتخاذ می کرد در حالی که محمد مصدق در ایران و آربنز در گواتمالا هیچ کدام کمترین ارتباطی با کمونیسم نداشتند. بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکائی دقیقا همین خطای در تحلیل و اقدام بر اساس پیش فرض های غیر واقعی را به ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا در دهه های 80 و90 نیز تعمیم داده اند، زیرا به خاطر اشتباهات کیسی، آمریکا هزینه های هنگفت سیاسی، نظامی و پرستیژی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین پرداخت کرد طوری که جورج شولتز وزیر امور خارجه آمریکا در زمان ریگان در واکنش به یک ارزیابی غیر واقعی سیا درباره مسائل ایران علنا به مسئولان سیا می گوید: "من هیچ اعتمادی به حرف های شما ندارم.... من به عنوان مشتری کمترین رضایتی از شما ندارم و اگر کار ما مثل تجارت بود حتما دنبال فروشنده دیگری می گشتم "![5]

علاوه بر موارد یاد شده لازم است به شکست های سازمان سیا در نقاط مختلف جهان، مشارکت سازمان یافته سیا در تجارت مواد مخدر همچنین تعمد این سازمان در ارائه گزارش ها و اطلاعات دروغ  به رئیس جمهور آمریکا نیز اشاره کرد. رابرت ای وایت ( سفیر آمریکا در برخی کشورهای آمریکای جنوبی) بر این باور است که سیا از روی نیرنگ و دروغ، انسان های شجاعی که در نقاط مختلف جهان تنها جرمشان ترجیح دادن حکومتی دموکراتیک بر دیکتاتوری های نظامی بود را به عنوان طرفداران کمونیسم به رسانه ها و تصمیم سازان آمریکائی معرفی می کردند. علاوه بر اینها هیات نظارت بر اطلاعات وابسته به کاخ سفید مطابق ماموریتی که کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا در سال 1996 در موضوع انجام تحقیقات در مورد عملکرد سازمان سیا در گواتمالا به آن محول کرده بود رسما در ارزیابی نتایج فعالیت های خود رسما به دروغ پردازی های عامدانه سازمان سیا در گزارش ها ارسالی برای کاخ سفید اعتراف کرد. در گزارش هیات نظارت بر اطلاعات آمده است که سازمان سیا برای گزافه گوئی و بزرگنمائی برخی تهدیدها در حوزه آمریکای لاتین به رئیس جمهور دروغ گفته است. به نظر رابرت ای وایت در نتیجه گزارش ها گمراه کننده سیا و پنتاگون، هزاران نفر انسان بی گناه در سال های دهه 80 در آمریکای لاتین به خاطر جنگ های بی حاصل تلف شدند و از این جنگ ها نه تنها هیچ نفعی عاید آمریکا نشد، بلکه بر عکس منافع آمریکا در معرض تهدیدهای بیشتری قرار گرفت و میلیاردها دلار نیز بیهوده صرف شد. دیپلمات برجسته آمریکائی تنها دلیل بروز چنین مشکلاتی را فقدان پاسخگوئی مسئولان سیا به نهادهای فرادستی و دروغگوئی های آشکار ایشان به رئیس جمهورهای وقت امریکا دانسته است (مانند نمونه های گواتمالا در دهه 80 و هائیتی در دهه 90) چنانکه در سال 93 سناتور فرانک جورج در صحن علنی سنا اعلام کرد که سازمان سیا با بودجه نامحدود و سری خود نه به کنگره پاسخگو است و نه به افکار عمومی و در مواردی حتی به رئیس جمهور هم پاسخگو نیست. رابرت ای وایت با استناد به سرمقاله روزنامه میامی هرالد به تاریخ هفتم نوامبر 1993 که درباره خودسری های سیا در هائیتی نوشته شده است، می گوید در این مقاله به شکل گیری باندهای فاسد و مافیائی و زد و بندهای تجاری و تبهکاری در مهمترین سرویس های امنیتی آمریکا اشاره مستقیم شده است وعلاوه بر آن در مقاله مزبور به وضوح نشان داده می شود که چگونه این سازمان ها ضمن دروغ گفتن به رئیس جمهوری آمریکا در واقع سیاستی خلاف رهنمودهای کاخ سفید را در هائیتی پیاده کرده است. رابرت ای وایت معتقد است در حالی که ساندنیست ها در نیکاراگوئه پس از به قدرت رسیدن در انقلاب 1979 واقعا دنبال در نظر گرفتن سیاست های ضدآمریکائی نبوده و در شعار و عمل سیاست عدم تحریک واشنگتن را دنبال می کردند، اما ویلیام کیسی رئیس وقت سیا صرفا در راستای تامین منافع باند مافیائی در سازمان متبوعش و از طریق ارائه گزارش های غلط به مسئولان عالی رتبه آمریکائی با مسلح ساختن شبه نظامیان ضدانقلاب و طرفدار دیکتاتور سوموزا نه تنها منافع آمریکا در حوزه کارائیب را به مخاطره انداخت، بلکه باعث شد عزم انقلابیون در ایران برای دشمنی با آمریکا راسخ تر و منطق تندروها در این کشور در نظر گرفتن سیاست های ضدآمریکائی نیز مستدل شود چون ایرانی ها می دیدند وقتی انقلابیون نیکاراگوئه واقعا هیچ نیت ضدآمریکائی ندارند ولی سازمان سیا و پنتاگون دست از سر آنها بر نداشته و به چیزی جز سرنگونی کامل انقلابیون در ایران و نیکاراگوآ رضایت نمی دهد. 

رابرت وی کیلی که سال ها سفیر آمریکا در کشورهای مختلف بوده است طی مقاله ای ضمن یادآوری برخی شکست های سازمان سیا در جمع آوری اطلاعات دقیق از جمله در جذب افراد به این نکته ظریف اشاره می کند که گاهی برخی وابستگان به سیا که در اقصی نقاط عالم به قدرت می رسیدند چون شاهد خیانت های سیا به عوامل خود بوده اند بنابراین پس از به قدرت رسیدن در کشوری خاص، برای تامین امنیت خویش بلافاصله سیاست های ضد آمریکائی اتخاذ می کردند تا از جانب بلوک مقابل آمریکا حمایت شوند.

نتیجه گیری

هر چند سازمان سیا می تواند مدعی موفقیت های مهم خود در پیشبرد اهدافش در قصی نقاط عالم باشد اما شکی نیست که حتی موفقیت هایی سبب رنج بیهوده تعداد بسیار زیادی از مردم دنیا شده است، چنان که دست داشتن این سازمان در برخی جرائم و جنایات سازمان یافته از جمله ترور، تولید و قاچاق مواد مخدر امر ثابت شده ای است. به نظر می رسد بخشی از موفقیت های اوباما به ویژه در سیاست خارجی اش در نتیجه کنار گذاردن برخی باندهای مخوف و مافیائی در سیا و دیگر تشکیلات امنیتی و نظامی آمریکا از فرایند تصمیم سازی های مهم بوده است. بدیهی است رئیس جمهور آمریکا بدون کنار گذاردن باندهای مخوف یاد شده قادر به دستیابی به توافق هسته ای برجام با ایران یا ورود به روند عادی سازی روابط آمریکا با کوبا نمی شده است. بهترین دلیل در اثبات ادعاهای یاد شده داستان سرائی های بی اساس دستگاه های امنیتی و نظامی آمریکائی علیه ایران و کوبا (به عنوان منابع تهدید مستقیم امنیت ملی آمریکا) است و البته چنین داستان سرائی هائی  برای سال های طولانی منبع مهمی از تجارت های پرسود در میان باندهای مخوف سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا بوده است. متاسفانه برخی عوامل ناامنی جهانی در خارج از آمریکا نیز از طریق اتصال به همین باندهای فاسد نظامی، امنیتی و سیاسی در آمریکا موفق به پیش بردن برخی اهداف خود در دامن زدن به ناامنی و بی ثباتی در نقاط مختلف جهان شده اند که در این رابطه می توان به اسرائیل و عربستان سعودی به عنوان برجسته ترین عوامل بی ثباتی وناامنی در خاورمیانه اشاره کرد. بدون تردید دخالت های نظامی بی حاصل در خاورمیانه بیشتر از هر چیز به نفع باندهای مافیائی در سیا و پنتاگون و برای تامین منافع اسرائیل و عربستان بوده است و پرزیدنت اوباما بر خلاف بسیاری از اسلاف خویش توانست با هوشمندی ویژه خودش آمریکا را از بسیاری از این دام ها نجات دهد.     


[1]  لیبیا الستقبل

[2] ناامنی ملی؛ اطلاعات آمریکا پس از جنگ سرد؛ کریج آیزندراس، ترجمه سید مجید نوری، دانشکده امام باقر، 1383،

[3] پیشین.

[4] پیشین ص 70

[5] ناامنی ملی، پیشین ص 297

انتشار اولیه: سه شنبه 25 خرداد 1395 / انتشار مجدد: یکشنبه 6 تیر 1395

کلید واژه ها: سازمان سیا هیلزمن آمریکا سید قاسم ذاکری


نظر شما :