تامین منافع آمریکا در گرو ماندن یا رفتن اسد نیست

همکاری مثبت ایران و روسیه نیازمند حل بحران سوریه

۲۰ مرداد ۱۳۹۵ | ۲۰:۳۰ کد : ۱۹۶۲۰۳۴ اخبار اصلی خاورمیانه
خانواده اسد بیش از 46 سال است که در سوریه حکومت می ‌کنند. به همین دلیل دشوار بتوان پذیرفت که ماندن یا رفتن اسد برای منافع آمریکا حیاتی باشد.
همکاری مثبت ایران و روسیه نیازمند حل بحران سوریه

دیپلماسی ایرانی: ماهیت پیچیده و چند بعدی جنگ داخلی سوریه همچنان مانع از این است که درباره سیاست ایالات متحده در سوریه بحث های روشنی شکل بگیرد. دخالت در جنگی که بازیگران متعددی دارد، بازیگرانی که همگی از آمریکایی ها متنفرند اما درعین حال با یکدیگر هم در سوریه می جنگند یک پیچیدگی اساسی است که اغلب نادیده گرفته شده است. برخی پرسش های ابتدایی هم مانند این که "منافع ایالات متحده در سوریه چیست" اغلب نادیده گرفته شده است. تازه ترین مثال، یادداشت دنیس راس و اندرو تالبر (نویسنده و تحلیلگر روابط بین الملل) است که ضمن درخواست برای حملات هوایی علیه رژیم بشار اسد، با هر گونه همکاری امریکا با روسیه برای مقابله با گروه های بنیادگرایی چون داعش و جبهه نصرت قویا مخالفت کرده اند.

راس و تالبر در تلاش برای حل معضل "اقدام نظامی علیه بشار اسد بدون تضعیف تلاش ها برای مقابله با گروه های تروریستی مخالف غرب"؛ که از قضا دولت اسد نیز با آن ها مبارزه می کند، ادعا می کنند که هرگونه اقدام ایالات متحده یا روسیه علیه این گروه های تروریستی، این گروه ها و آوارگان را به نزدیکی مرزهای ترکیه هل خواهد داد و به این ترتیب گروه های تروریستی و خشونت های شبه نظامیان به غرب نزدیک تر خواهد شد. این ادعا یک ابتکار معکوس و عجیب در ایده پذیرفته شده مبارزه با تروریسم است؛ ایده ای با این مضمون که "با تروریست ها در خارج از مرزها مبارزه کنید والا مجبور خواهید شد که در داخل کشور با آن ها روبه رو شوید". این دیدگاه یک همبستگی مثبت میان جنگ در ورای مرزها و امنیت داخلی را فرض می گیرد و نه نوعی همبستگی منفی که راس و تالبر از آن سخن می گویند. اتفاقا تجربه نشان داده که این همبستگی منفی میان خشم ناشی از اقدامات نظامی ایالات متحده و تشدید بنیادگرایی و احساسات ضدغربی وجود دارد و این در حالی است که راس و تالبر خواستار اقدامات نظامی بیشتر آمریکا در سوریه هستند.

آنها در یک مورد دیگر هم دچار خطا شده اند، این که تعداد تروریست هایی که در سراسر مرزهای بین المللی در حرکت هستند، ثابت می مانند و تکثیر نمی شوند. علاوه براین، از آنجایی که مساله آوارگان بحرانی نگران کننده است، همان طور که حملات علیه داعش و جبهه النصره باعث آواره شدن شمار زیادی از سوری ها شد، حمله به مواضع بشار اسد هم می تواند به راحتی شمار زیادی آواره برجای بگذارد. در پایان، تمام صحبت راس و تالبر این است که باید به دنبال بشار اسد رفت و سیاست مبارزه با تروریسم ایالات متحده در سوریه نباید اولویت داشته باشد. 

راس و تالبر در انتقاد از رویکرد دولت اوباما برای تمرکز بر مبارزه با تروریسم و یافتن زمینه های مشترک همکاری با روسیه، سناریوهایی را به عنوان عواقب عملکرد دولت اوباما مطرح می کنند. آنها این سناریو را مطرح می کنند که چطور دولت اسدِ فاقدِ نیروی انسانی قرار است مناطق سنی نشین را اداره کند. در این سناریو آمده که دولت اسد مجبور است به حزب الله و دیگر گروه های شیعی اتکا کند. و این مساله باعث خواهد شد که جبهه النصره به مرزهای ترکیه نزدیک شود و در نتیجه خطر بیشتری را برای غرب ایجاد کند. این جا این پرسش مطرح می شود که این مساله چه ربطی به دولت اوباما و گفت وگوهای آن با روسیه دارد؟ دمشق و حزب الله دلایل خود را برای هر آنچه در مناطق سنی نشین انجام می دهند، دارند.     

راس و تالبر اولویت های مشخصی را به ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، نسبت داده و تصریح می کنند که پوتین بیشتر از این که به دنبال یافتن راه هایی برای محدود کردن هزینه و دخالت روسیه در جنگ داخلی سوریه باشد، تمایل دارد که تظاهر کند روسیه و دوستانش در حال پیروزی در این جنگ هستند و این ایالات متحده است که شکست را تجربه می کند. با این حال درخواست بعدی آنان (راس و تالبر) برای استفاده از نیروهای هوایی آمریکا به منظور تحمیل هزینه بیشتر به روسیه یا دولت سوریه، به نظر می رسد که فرضیه مخالفی است. اگر پوتین به راستی در غائله سوریه به جای محدود کردن هزینه های کشورش در غائله سوریه به دنبال بازی برنده ـ بازنده بوده باشد آن گاه تحمیل هزینه های بیشتر به روسیه توسط ایالات متحده احتمالا بازی کردن در زمین روسیه خواهد بود. 

مقاله راس و تالبر این فرض اشتباه را ایجاد می کند که ایجاد شرایط لازم برای حل و فصل سیاسی بحران سوریه تماما مساله تحمیل هزینه های بیشتر به حکومت سوریه و فرو ریختن باورهای مسلم حامیان اسد است. باورهایی مبنی بر این که یک نتیجه کاملا نظامی از این درگیری ممکن است. اما واقعیت این است که برای رسیدن به حل و فصل سیاسی مشارکت بیش از یک طرف لازم است. یک جنگ داخلی زمانی می تواند حل و فصل شود که تمام طرف های درگیر، و نه فقط یک طرف، ادامه درگیری ها را به عنوان یک بن بست مخرب ببینند.

و آخر این که، عواقب فاجعه بار ناشی از جنگ سوریه در قالب بحران آوارگان، بی ثباتی یا تروریسم نتایج مستقیم این جنگ هستند و نه سیاست های تعیین شده در دمشق. خانواده اسد، پدر و پسر، برای بیش از 46 سال است که در سوریه حکومت می کنند. به همین دلیل دشوار  بتوان پذیرفت که ماندن یا رفتن اسد برای منافع ایالات متحده حیاتی است.

جنگ سوریه در نهایت با نوعی مصالحه که از خستگی طرفین از درگیری ها الهام گرفته پایان خواهد یافت و حتی ممکن است که توافقی به مراتب شکننده تر از توافق دیتون درباره بوسنی داشته باشد. اما حتی همین توافق شکننده هم با فشار یک جانبه و تحمیل هزینه به یک طرف درگیری به دست نخواهد آمد. توافق حل و فصل بحران سوریه به همکاری مثبت روسیه و ایران نیاز خواهد داشت و قطعا هیچ یک از این دو متحد اسد به دلیل حمله هوایی ایالات متحده به سوریه از حمایت اسد دست برنخواهند داشت.     

منبع: لوب لاگ/ تحریریه دیپلماسی ایرانی /30

کلید واژه ها: جنگ داخلي سوريه پوتين آمريكا بشار اسد


نظر شما :