نسخه اسرائیلی برای یک سال پس از توافق ایران

۲۱ مرداد ۱۳۹۵ | ۲۲:۳۰ کد : ۱۹۶۲۱۱۶ سرخط اخبار

"اندیشکده مطالعات امنیت ملی" در اسراییل به عنوان یکی از 50 اندیشکده اصلی در جهان در زمینه دفاع و امنیت ملی به بررسی مسائل مربوط به امنیت ملی اسرائیل، خاورمیانه، و نظام بین المللی می پردازد. این مرکز غیر سیاسی است که در زمینه تحقیقات تخصصی و خلاقانه ای فعالیت می کند که گفتمان عمومی مسائل امنیت ملی رژیم صهیونیستی را شکل می دهد و تحلیل سیاسی و توصیه هایی را به تصمیم گیرندگان، مقامات دولتی و جامعه راهبردی در داخل و خارج اسرائیل ارائه می دهد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو،"عاموس یادلین – ژنرال  بازنشسته نیروی هوایی و رییس سرویس اطلاعات نظامی اسراییل "امان"  -  "از نوامبر سال 2011 میلادی به ریاست این مرکز مطالعاتی  منصوب شده است.

 وی در تحلیلی با عنوان "توافق هسته ای با ایران: یک ارزیابی و یک راهبرد برای آینده" که هفدهم جولای سال جاری در وبگاه این مرکز منتشر شد؛ به تشریح  فرآیند توافق هسته ای با ایران و تبعات آن برای منطقه خاورمیانه پرداخته است. (فرارو برای ایجاد زمینه لازم برای فهم دقیق منویات و فضای فکری نویسنده، مطالب این گزارش را عینا منتشر می کند.)

وی تاکید  دارد که امضای برجام در جولای  2015 چالش های جدید و دشواری در کوتاه مدت و درازمدت ایجاد کرده است و مقابله با این چالش ها مستلزم همکاری اسرائیل و دولت بعدی آمریکا به منظور پیشبرد منافع مشترک تل آویو و واشنگتن در خاورمیانه و دستیابی به هدف اصلی توافق هسته ای یعنی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای خواهد بود.

وی در ابتدای  تحلیل خود با اشاره به گذشت یک سال از توافق هسته ای بین قدرت های جهان و ایران تصریح می کند که  ارزیابی کارشناسان مرکز مطالعات امنیت ملی نشان می دهد که برجام تنها به کاهش خطر (برنامه هسته ای ایران) در کوتاه مدت منجر می شود. یادلین معتقد است که برای ارزیابی بهتر از رفتار ایران باید به تحقق نیافتن سناریوهای اغراق آمیزی درباره این توافق، توجه بیشتری داشته باشیم.

رییس سابق سرویس اطلاعات ارتش اسراییل سناریوهای اغراق آمیز مطرح شده را چنین بر می شمارد:

اول: حامیان برجام معتقد بودند تصویب این توافق علاوه بر جلوگیری کامل از پیشرفت ایران به سمت دستیابی به سلاح هسته ای، می تواند موجب تقویت جناح سیاسی عملگرای ایران تحت رهبری حسن روحانی رییس جمهوری و حتی تعدیل موضع تندرو ایران علیه غرب و اسرائیل خواهد  شد.

در مقابل، دیدگاه مخالفان برجام این بود که ایران به تعهدات خود برای برچیدن برنامه هسته ای خود عمل نخواهد کرد. آنها همچنین بر افزایش حمایت این کشور از تروریسم با استفاده از دلارهای آزاد شده ناشی از  توافق هسته ای و لغو تحریم ها  تاکید می کردند که با گذشت یک سال روشن است که این سناریوها محقق نشده است.

دوم: پیش بینی های خوشبینانه درباره تغییرات مثبت در سیاست ایران مبتنی بر نگاه بیش از اندازه مثبت به قدرت و نفوذ روحانی در نظام سیاسی ایران بود که بدون شک قدرتمندترین شخصیت در نظام ایران،  (آیت الله) علی خامنه ای (مقام معظم رهبری) است؛ شخصیتی که قدرت لازم برای رد صلاحیت نامزدهایی را دارد که برای تصدی سمت های سیاسی رقابت می کنند. وی (ایشان) با این اقدام خود ترکیب مقام های ارشد ایران را شکل می دهد. (آیت الله) خامنه ای همچنین تنها تصمیم گیرنده در زمینه امنیت و روابط خارجی، از جمله موضوع هسته ای است.

سوم: نگاه اولیه به نتایج انتخابات مجلس خبرگان - با هدف  تغییر در ساخت قدرت -  مثبت  بود اما در واقع به انتصاب شخصیت هایی از حزب محافظه کار منجر شد که از حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برخوردار بودند. بارزترین نمونه، انتخاب (آیت الله) احمد جنتی به سمت ریاست مجلس خبرگان رهبری است که احتمالاً رهبر بعدی ایران را انتخاب خواهد کرد. با اینکه نظام سیاسی ایران پیچیده است و به رییس جمهوری به ویژه در زمینه مسایل داخلی تا حدی استقلال می دهد، اما توانایی وی برای هدایت روند تغییر سیاسی واقعی یا ایجاد تغییر در زمینه سیاست امنیتی و امور خارجی؛ بر خلاف خواست رهبر (معظم انقلاب) در بهترین حالت ممکن، جزئی است.

چهارم: پیش بینی ها درباره سرازیر شدن میلیاردها دلار به ایران و نیز پیش بینی درباره نقض پنهان و آشکار توافق هسته ای از سوی ایران، موجب ترسیم سناریوهای هولناکی شد که از لحاظ نظری ممکن بود محقق شود، اما در واقع با واقعیت موجود تفاوت داشت. ایران برای دریافت صدها میلیارد دلار برای تزریق به اقتصادش، باید شمار زیادی از سرمایه گذاران را متقاعد کند که توافق هسته ای، این کشور را به مکانی امن برای سرمایه گذاری تبدیل کرده است. با وجود این، روند تغییر نگرش سرمایه گذاران، روندی کند و دشوار است. مادامی که ثبات اقتصاد ایران با توجه به بی ثباتی منطقه و اوضاع داخلی این کشور مورد تردید است، افزایش چشمگیر سرمایه گذاری خارجی در ایران برای این کشور دشوار خواهد بود. همچنین، ایران باید برای لغو تحریم های بین المللی که مربوط به برنامه هسته ای نیست نیز تلاش کند؛ تحریم هایی که به علت حمایت ایران از تروریسم، برنامه موشکی و نقض حقوق بشر علیه ایران اعمال شده است. تا زمانی که این تحریم ها به قوت خود باقی است و برخی از محدودیت ها بر اقتصاد ایران تغییر نکرده است، بسیاری از سرمایه گذاران همچنان اقتصاد ایران را بی ثبات قلمداد خواهند کرد.

پنجم: سناریوهای بدبینانه تر درباره قصور ایران در رعایت مفاد توافق هسته ای یا تلاش مخفیانه این کشور برای پیشبرد برنامه هسته ای، مبتنی بر برداشت ناقص از راهبرد ایران بود. ایران در زمینه هسته ای بسیار محتاطانه و خطرگریز است. در توافق هسته ای، ایران توانست جایگاه خود را به عنوان یک کشور مشروع در آستانه هسته ای ثابت کند. بعید است که ایران این جایگاه را در معرض خطر قرار دهد، مگر اینکه اطمینان داشته باشد می تواند از آستانه هسته ای عبور کند، بی آنکه جامعه بین المللی قادر به متوقف کردن آن باشد.  با توجه به اینکه چنین چیزی (برای ایران) در دهه آینده امکان پذیر نیست، در نتیجه می توان انتظار داشت این  کشور از توافق هسته ای برای پیشبرد برنامه تحقیق و توسعه در زمینه هسته ای و برنامه موشکی خود (از جمله قابلیت حمل تسلیحات هسته ای در آینده) و نیز تقویت قدرت نظامی متعارف و نفوذ منطقه ای خود بهره گیرد.

ایران در دهه دوم (اجرای) برجام این فرصت را در اختیار خواهد داشت تا در چارچوبی که از محدودکنندگی کمتری برخوردار است، برنامه هسته ای خود را پیش ببرد، و پس از آن می توان انتظار داشت بعد از توسعه تدریجی برنامه هسته ای متعارف خود و پیشبرد مسائل دیگری که به طور علنی در این توافق منع نشده است، وارد عمل شود تا در فاصله نزدیک تری برای دستیابی به سلاح هسته ای قرار گیرد.

خوشبینی های آمریکا
بر خلاف بیانیه های کاخ سفید مبنی بر اینکه توافق هسته ای موجب تقویت نظارت بر ایران خواهد شد، دو گزارشی که آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال گذشته منتشر کرد، نسبت به گزارش های قبلی، شامل اطلاعات کمتری درباره برنامه هسته ای ایران بود. گزارش های مربوط به نارضایتی برخی از قدرت های جهان در خصوص نظارت بر ایران، حاکی از شکست قابل توجه در این زمینه است.

در کنار این قصورها باید انتقاد "یوکیا آمانو "مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را مد نظر قرار داد؛ قطعنامه ای که پس از توافق هسته ای تصویب شد و موجب لغو محدودیت های مربوط به برنامه هسته ای ایران، و به جای آن، اعمال محدودیت های قید شده در برجام در دهه آینده شد. آمانو تاکید کرد این تصمیم نتوانست مبنای حقوقی گسترده ای را مانند تصمیم های قبلی شورای امنیت ایجاد کند.

یک تفاوت دیگر مربوط به تعهد دولت آمریکا در این باره است که توافق هسته ای موجب تسهیل رسیدگی به فعالیت های نظامی گذشته ایران در زمینه هسته ای می شود. در حالی که در بخش نتیجه گیری گزارش آژانس قید شده است ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری نکرد و هیچ اطلاعات قابل توجه جدیدی در اختیار آژانس قرار نداد. بنابراین، این توافق موجب افزایش اطلاعات موجود درباره جنبه نظامی برنامه هسته ای ایران نشده است.

گزارش دستگاه اطلاعاتی آلمان در ماه گذشته موجب جلب توجه به این واقعیت شد که ایران به تلاش برای دستیابی به فناوری ادامه می دهد که از آن می تواند برای توسعه توانمندی های هسته ای نظامی خود نیز استفاده کند. این گزارش در وهله نخست نشانه دشوار بودن نظارت بر رفتار ایران است - ایرانی که محتاط است و از نقض آشکار توافق هسته ای خودداری می کند و در عوض از بخش هایی از توافق که شفاف نیست بهره می گیرد. این راهبرد به طور فشرده تر و علنی تر در زمینه برنامه موشکی ایران اجرا می شود: با اینکه تداوم برنامه موشکی به منزله نقض توافق هسته ای نیست، اما مغایر روح قطعنامه شورای امنیت است که پس از توافق هسته ای تصویب شد. این رفتار ایران مورد انتقاد سران قدرت های جهان قرار گرفته است و با اینکه برنامه موشکی مشمول برجام نیست، اگر ایران تصمیم به فرار هسته ای برای ساخت سلاح هسته ای بگیرد، توانمندی های موشکی این کشور بخش اصلی توانایی وی برای تبدیل دستاورد هسته ای خود به یک تهدید نظامی خواهد بود.

توصیه ها
1. آمریکا و اسرائیل باید روش مشترکی را مبتنی بر توافقی مشابه و بر اساس ترسیم دقیق خط قرمز شفاف و علنی برای رسیدگی به این وضعیت، طراحی کنند: اینکه تا زمانی که رژیم فعلی ایران سیاست خرابکارانه خود در منطقه، حمایت از تروریسم و لفاظی درباره محو کردن اسرائیل از نقشه جهان را تغییر نداده است، آمریکا و اسرائیل به اقدام قاطعانه برای جلوگیری از نزدیک شدن ایران به آستانه هسته ای پایبند خواهند بود.  به همین دلیل، دولت اسرائیل باید با دولت بعدی آمریکا محرمانه گفتگو کند؛ گفتگویی که علاوه بر شفاف سازی مسایل مورد اختلاف دو کشور، زمینه های مورد توافق دو طرف در خصوص سناریوهای احتمالی و هماهنگی برای پاسخ های مشترک را روشن خواهد کرد.

2. برای تسهیل شناسایی سریع نقض توافق هسته ای از سوی ایران، آمریکا و اسرائیل باید در کوتاه مدت به همراه و با هماهنگی نهادهای بین المللی که مسئول نظارت بر اجرای این توافق هستند، به توسعه سازوکار اطلاعاتی برای نظارت بر اجرای توافق ادامه دهند.

3. همچنین مهم است دو اهرم فشاری که ایران را در وهله نخست پای میز مذاکره نشاند، به حالت قبل بازگردانده شود: یعنی تهدید تحریم ها، در وهله نخست بر بخش های مالی و انرژی ایران، و گزینه نظامی. همانطور که این توافق به ایران امکان می دهد پیش از انقضای توافق با اعلام قصد خود برای خروج از توافق، از توافق خارج شود، آمریکا نیز می تواند از توافق خارج شود و اقدامات تنبیهی قبلی علیه ایران را دوباره اعمال کند.

اسرائیل از طرف های توافق هسته ای ایران نیست و به همین دلیل هماهنگی آن با واشنگتن که یکی از امضاکنندگان این توافق است، در صورتی که ایران توافق را نقض کند، ضروری خواهد بود. تفاهم بین تل آویو و واشنگتن باید شامل توافق بر سر کمک هایی از سوی آمریکا باشد که موجب تقویت تواتمندی های اسرائیل با وجود تهدیدهای ناشی از توافق هسته ای خواهد شد.

4. در بلند مدت، آمریکا و اسرائیل باید طرح اقدامی را برای دهه دوم (اجرای) توافق هسته ای ایران تدوین کنند؛ دهه ای که بخش بزرگ و قابل توجه محدودیت ها علیه زیرساخت های هسته ای ایران لغو خواهد شد. این طرح مشترک باید از دستاوردهای توافق هسته ای حفاظت کند و مانع از قرار دادن فرصت در اختیار ایران برای توسعه توانمندی تولید سلاح هسته ای شود.

این هدف از طریق ترسیم رئوس کلی توافقی تکمیلی که آمریکا آن را پیش خواهد برد قابل دستیابی است. در این راستا، آمریکا از اهرم های مؤثر استفاده خواهد کرد و از کاهش زمان فرار هسته ای ایران به چند ماه یا حتی چند هفته جلوگیری خواهد کرد - زمان فرار هسته ای، زمان لازم برای تولید مواد شکاف پذیر کافی برای ساخت یک بمب است- باید در این توافق آتی، توانایی مشارکت در نظارت نزدیک بر همه فرآیندهای غنی سازی اورانیوم تضمین، و اطمینان حاصل شود که مسیر پلوتونیوم برای دستیابی به سلاح هسته ای احیا نمی شود. این توافق همچنین باید با چالش شناسایی مؤثر فعالیت نظامی ایران در زمینه هسته ای مقابله کند.

5. باید برای سناریویی آماده بود که در آن خبری از توافق تکمیلی نیست. به موجب این سناریو، آمریکا و اسرائیل باید برای برملا کردن فعالیت نظامی ایران در زمینه هسته ای، با توجه به فقدان نظارت بین المللی، توانمندی های اطلاعاتی و نیز توانایی خود برای پاسخ دادن سریع به منظور دفع تلاش ایران برای عبور از آستانه هسته ای تقویت کند. چنین توانمندی های بازدارنده ای می تواند به تلاش دیپلماتیک برای متقاعد کردن رژیم ایران در خصوص امضای یک توافقنامه تکمیلی، و در صورت شکست این تلاش به جلوگیری از تولید سلاح هسته ای در ایران کمک کند.

6. آمریکا و اسرائیل باید راهی برای مقابله با تهدید تولید و گسترش فناوری مهم هسته ای و توسعه برنامه هسته ای نظامی مخفیانه در دیگر کشورهای خاور میانه- که به خاطر جایگاه ایران در پی توافق هسته ای احساس تهدید می کنند- در پیش گیرند. این کشورها شاید توافق هسته ای را مبنایی برای مشروع دانستن حق خود برای برخورداری از یک برنامه هسته ای پیشرفته قلمداد کنند، و از راهبرد ایران برای توسعه توانمندی های یک کشور در آستانه هسته ای دنباله روی کنند. همچنین ممکن است این کشورها قبل از ایران، برای عبور از آستانه هسته ای تلاش کنند. جلوگیری از بروز این سناریو مستلزم همکاری اطلاعاتی نزدیک آمریکا و اسرائیل است که موجب تسهیل پوشش گسترده و مؤثر (اطلاعاتی) در منطقه می شود.

کلید واژه ها: آمریکا و اسرائیل هسته ای ایران برنامه موشکی


نظر شما :

زهرا ۱۱ آذر ۱۴۰۲ | ۱۹:۰۶
واقعا کاش اسرائیل این را می دانست توافق هسته ای به نفع تمام خاورمیانه ودنیاست جنگ دیگر بس است مردم دیگر خسته شده اند