دستاورد سفر ظریف به امریکای لاتین

دوستانی که می‌توانند همچنان دوست باشند

۰۷ شهریور ۱۳۹۵ | ۱۸:۳۰ کد : ۱۹۶۲۶۲۲ اخبار اصلی آمریکا
مهرداد رشیدیان، کارشناس ارشد آمریکای لاتین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: یکی از نقاط اشتراک ایران با کشورهای مستقل آمریکای لاتین وجود دشمنی مشترک که ما آن را استکبار جهانی (آمریکا) می نامیم و در آمریکای لاتین امپریالیسم است.
دوستانی که می‌توانند همچنان دوست باشند

مهرداد رشیدیان، کارشناس ارشد آمریکای لاتین

دیپلماسی ایرانی: آمریکای لاتین به لحاظ جغرافیایی شامل اکثر کشورهای نیم کره غربی به جز آمریکا و کانادا بوده و حدود 600 میلیون جمعیت را شامل می شود، یکی از مزیت های استراتژیک کشورهای این حوزه دسترسی به دو اقیانوس آرام و اطلس است.

کشورهای این حوزه از نظر ذخائر طبیعی از جمله معادن طلا، نقره، اورانیوم، نفت، گاز و ... غنی بوده به طوری که  ذخایر نفتی ونزوئلا (اولین ذخایر نفتی جهان) درصد قابل توجهی از کل میزان جهانی است و در یک منطقه که شامل شمال شیلی، آرژانتین و جنوب بولیوی است درصد بالایی از ذخایر جهانی لیتیوم وجود دارد، ذخایر گاز و نفت شیل جنوب آرژانتین و ذخایر آب شیرین آبخوان گوارانی میان برزیل، پاراگوئه و آرژانتین را از بزرگترین ذخائر آب شرب جهان است و از لحاظ کشاورزی نیز دارای مستعدترین زمین قابل کشت بوده به طوری که بخش اعظمی از نیاز غلات جهان را تامین می کند.

داشتن زبان مشترک و وجود رهبرانی همچون فرانسیسکو میراندا، سیمون بولیوار و... که به دنبال ایجاد اتحادیه کشورهای آمریکای لاتین با رهبری منسجم و مستقل بودند تاریخ پر فراز و نشیبی در جدال با استعمارگران اروپایی ایجاد کرده است.

یکی ازنقاط اشتراک ایران با کشورهای مستقل آمریکای لاتین وجود دشمنی مشترک که ما آن را استکبار جهانی (ایالات متحده آمریکا) می نامیم و در آمریکای لاتین امپریالیسم یا میراث خواران استعمارگران اروپایی می نامند، است.

با نگاهی به نیم قرن گذشته می بینیم هم زمان با کودتای 28 مرداد در ایران طرح یا عملیات کندور به اسم مبارزه با کمونیست بر ضد کشورهای مستقل دارای دولت های دمکراتیک با پشتیبانه مردمی، کودتای نظامی شده و نظامیان با کمک و پشتیبانی مستقیم و غیر مستقیم آمریکا به مدت دو دهه اریکه قدرت را در دست گرفته و سرکوب و کشتار از ابتدایی ترین حرکت آنها بود مانند کودتای ژنرال پینوشه بر ضد دولت قانونی سالوادور آلنده در شیلی و همچنین کودتای نظامیان آرژانتینی بر ضد خوان دومینگو پرون و جنگ با دولت انقلابی کوبا و سرکوب انقلابیون در کشورهای دیگر این حوزه و تحریم های طولانی مدت که هنوز هم در برخی از کشورهای این حوزه ادامه دارد.

هم زمان با انقلاب اسلامی ایران مبارزان و انقلابیون نیکاراگوئه (ساندنیست ها) حکومت دست نشانده آمریکائی ها را سرنگون کرده و با روند دمکراتیک در دهه چهارم شاهد حضورشان هستیم که در دومین گام سفر آقای ظریف با رهبر و رئیس جمهور انقلابی نیکاراگوئه آقای دانیل اورتگا دیدار داشت و اعلام آمادگی ایران برای کمک به طرح کانال نیکارگوئه یکی از مباحث مطرح شده بود. در اهمیت این کانال که چینی های دو سال است عملیات اجرایی آن را شروع کرده اند، می توان گفت انحصار کانال استراتژیک پاناما در تبادل کشتی های تجاری و محموله های اقتصادی را خواهد شکست و با وجود قابلیت تردد کشتی های با اوزان بیشتر از این کانال می توان آینده تسلط انحصاری آمریکا را پایان یافته دید.

در دو دهه گذشته رشد همگرایی در بین کشورهای مستقل این حوزه و ایجاد پیمان های منطقه ای سیاسی و اقتصادی مانند: مرکوسور، اناسور، آلبا، سلاک و ... و کم رنگ شدن پیمان های مشترک با آمریکا کمک زیادی در نزدیکی کشورهای آمریکای لاتین کرده است، طوری که همسایه شمالی (ایالات متحده آمریکا) احساس خطر کرد و با نگاهی به مولفه های سیاست خارجی کشورهای این حوزه مانند تلاش برای به دست آوردن نقش مستقل در سیاستگذاری و خروج از فشار عوامل خارجی، اثرگذاری بیشتر درصحنه های منطقه ای و بین المللی، به دست آوردن جایگاه مناسب در تجارت جهانی، تقویت پیوندهای دوستی و تحکیم روابط با کشورهای خارج از حوزه سنتی (آمریکا و اروپا)، ایجاد همگرایی و مطرح شدن آمریکای لاتین در نظام بین المللی به عنوان یک زیر سیستم و تضمین رشد و جهش اقتصادی می تواند علت نزدیکی بیشتر کشورهای مستقل به سیاست های جمهوری اسلامی ایران باشد.

با توضیح فوق پیداست که بسیاری از مؤلفه های سیاست خارجی منطقه آمریکای لاتین با مؤلفه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همخوانی و مطابقت دارد؛ از این رو، این احساس هماهنگی و همگنی طرفین در ادبیات سیاسی سبب شده است تا جمهوری اسلامی ایران درصدد توسعه و گسترش روابط با کشورهای منطقه باشد.

از دیگر سو این مشابهت ها موجب شده که تعدادی از کشورهای این منطقه جزء کشورهای دوست و هم پیمان و تعدادی دیگر از کشورهای این منطقه از رده کشورهای متخاصم به رده کشورهای غیرمتخاصم تغییر مسیر دهند.

از دیدگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، منطقه آمریکای لاتین دارای توانمندی های بالقوه و بالفعل بسیاری است که می تواند موجد همکاری های دوجانبه و چندجانبه بین ایران و منطقه باشد. حال با توجه به سوابق همکاری برخی از کشورهای این حوزه در هشت سال دفاع مقدس در زمانی که اروپا، آمریکا و حتی شوروی سابق پشت رژیم بعثی صدام بودند و شروع جدی روابط در اواخر دولت هشتم و حرکت نسبتا سریع تر در دولت نهم و کندی تدریجی در دولت دهم که بیشتر به تبلیغات و هیاهوی رسانه ای پرداخته شد و وعده های داده شده چه در بخش های سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی روند کندی به خود گرفت و در دولت یازدهم هم به صراحت در اولویت آخر برای خالی نبودن عریضه گنجانده شد که سفر اخیر آقای ظریف و به روایتی تنها سفر در این سطح بلاخره انجام شد.

البته آمریکا از همبستگی منطقه ای که در دو دهه گذشته ایجاد شد احساس خطر کرد و با احیای ناوگان چهارم که بعد از جنگ دوم جهانی منحل شده بود با صرفه هزینه های چند صد میلیونی در بخش های اطلاعاتی و امنیتی سعی در کنترل اوضاع این منطقه کرد.

لازم به توضیح است در این مدت روسیه و چین با این که از جمهوری اسلامی ایران عقب تر بودند با یک سیاست منطقی توانستند در هشت سال گذشته به لحاظ سیاسی و اقتصادی نفوذ کنند. در بخش هایی حتی روسیه در برخی از کشورهای منطقه به گسترش همکاری نظامی پرداخت و به موازات آن چین، هند و آفریقای جنوبی با همکاری برزیل توانستند در قالب پیمان بریکس تحولات قابل توجهی را شکل بدهند و شاخصه های هژمونی یا ابرقدرتی آمریکا دست کم در حوزه اقتصاد از سوی قدرت های نوظهور اقتصادی بیش از هر زمان دیگری به چالش کشیده شد.

از طرف دیگر آمریکا بعد از غفلتی که در لشگرکشی به غرب آسیا از آمریکای لاتین کرده بود با تقویت پایگاهای نظامیش در کلمبیا و آمریکای مرکزی در مرحله اول جلوی گسترش کشورهای مستقل را گرفت و در مرحله بعدی با کودتاهای غیر مستقیم (نظامی در هندوراس، پارلمانی در پاراگوئه و فشار اقتصادی به مردم در آرژانتین و برزیل و با استفاده از کودتای قوای وابسته به خود مانند قوه قضائیه در آرژانتین و برزیل و ادامه هجمه رسانه به این کشورها و ایجاد قحطی مصنوعی با استفاده از شرکت های بزرگ چند ملیتی صهیونیستی در ونزوئلا در جهت براندازی دولت مردمی مادرو) تا حدودی مهار این منطقه را به ظن خود به دست گرفته است.

حال با توجه به سفر دیرهنگام وزیر محترم امور خارجه که با هیات بزرگ اقتصادی همراه شدند، آیا می تواند اطمینان از دست رفته کشورهای این حوزه را به خود جلب کند یا فعالیت های جدی چه در زمینه گسترش مناسبات سیاسی و به خصوص اقتصادی در این مدت کوتاه چند ماهه صورت خواهد پذیرفت؟

شیلی تنها کشوری است که در فضای پسا برجام مانند دیگر کشورهای اروپایی صرفا دنبال استفاده اقتصادی بوده و با گسترش روابط سیاسی قصد صادرات محصولات خود را دارد و روابط با این کشور با پنج کشور انقلابی تفاوت هایی دارد و از این روابط می توان به عنوان فرصتی در تبادل تجاری و اقتصادی بهره برد.

البته با بیان استفاده حداکثری از فضای پسابرجام و رویکرد فعالیت اقتصادی در خدمت دیپلماسی وزارت امور خارجه و چرخش جدید در روند سیاست در معادلات روابط با دیگر کشورها با استفاده از دیپلماسی اقتصادی که عنوان دستاوردهای پسا برجام نامیده اند امید است از این بستر بشود استفاده مطلوبتری را کرد.

پس از عملیاتی شدن برجام با هشت ماه تاخیر به هر علتی آخرین گزینه یعنی حوزه کشورهای آمریکای لاتین به چهارمین سال دولت محترم یازدهم رسیده که به نظر می رسد در فرصت باقی مانده به منظور تنوع بخشی به محدوده تجاری و اقتصادی کشورمان و در راستای اقتصاد مقاومتی نیاز به شتاب بیشتری است.

نتایج این سفر را در صورت تحقق می تواند حفظ و توسعه روابط با دولت های این منطقه و بسط و توسعه مناسبات اقتصادی بدون واسطه و بهره برداری از پیوند دانشگاهی و علمی و فرهنگی و همچنین تقویت جبهه چندجانبه گرایی و استفاده در تصمیم سازی های بین المللی برشمرد.

کلید واژه ها: آمریکای لاتین آرژانتین كوبا بولیواری مهرداد رشیدیان


نظر شما :