چشم انداز سیاست خارجی ترامپ در خلیج فارس

۲۲ آذر ۱۳۹۵ | ۱۴:۳۲ کد : ۱۹۶۵۳۷۵ یادداشت
شهروز ابراهیمی می نویسد: اگر چنانچه آمریکا به نسبت رهیافت پیشین دست از حمایت متحدین منطقه ای خود بردارد، نتیجه احتمالی این خواهد بود که مخالفان عرب ایران در منطقه خلیج فارس و در رأس آن عربستان سعودی برای جبران موازنه در برابر ایران سه رهیافت احتمالی را در سیاست خارجی خود پیش خواهند گرفت.
چشم انداز سیاست خارجی ترامپ در خلیج فارس

شهروز ابراهیمی، استادیار روابط بین الملل دانشگاه اصفهان

موضوع اصلی نوشتار این است که سیاست خارجی ترامپ – با عنایت به  وعده ها و شعارهای انتخاباتی او و نیز با عنایت به گزینه های مربوط به سیاست خارجی و تیم امنیتی او- ضمن این که ممکن است تناقضاتی در منطقه خلیج فارس داشته باشد الزامات خاصی برای موازنه قدرت میان ایران و عربستان سعودی خواهد داشت و این شرایط ضمن رئالیستی تر نمودن منطقه به نسبت قبل، خطر درگیری بین ایران و عربستان سعودی و بین ایران و آمریکا را افزایش خواهد داد. در ذیل در سه موضوع؛ ایستار منفی ترامپ نسبت به متحدین منطقه ای و از جمله عربستان سعودی، ضدیت شدید او با جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن مخالفت او با برجام، و تعهد او به مبارزه با داعش( و نه بشار اسد) به ارزیابی سیاست خارجی احتمالی آمریکا در دوره ترامپ و پیامدهای آن برموازنه قدرت در منطقه خواهیم پرداخت.   

اگر چنانچه آمریکا به نسبت رهیافت پیشین دست از حمایت متحدین منطقه ای خود بردارد، نتیجه احتمالی این خواهد بود که مخالفان عرب ایران در منطقه خلیج فارس و در رأس آن عربستان سعودی برای جبران موازنه در برابر ایران سه رهیافت احتمالی را در سیاست خارجی خود پیش خواهند گرفت: در وهله اول تاآنجا که ممکن است به آمریکا فشار خواهند آورد که کمافی السابق رهیافت نزدیکی و حمایت از متحدین منطقه را استمرار دهد. اگر چه از یازده سپتامبر به بعد  ماه عسل روابط آمریکا- عربستان سعودی به پایان رسیده است ولی به هرحال آمریکا (هرچند کمتر از سابق) متحدین منطقه ای خود را رها نکرد. حتی دستیابی به توافق هسته ای با ایران نیز باعث دست کشیدن آمریکا از متحدین منطقه ای خود نشد. چنانچه رهیافت اول با شکست مواجه گردد کشورهای منطقه در برابر ایران دستورکارهای امنیتی خود را به تنهایی پیش خواهند برد. این دستورکار از سال ها پیش در سیاست خارجی کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان سعودی وجود داشت و در صورت دوری ترامپ از این کشورها تشدید خواهد شد. در چنین صورتی فضای منطقه رئالیستی تر از پیش خواهد بود تا جایی که درگیری منطقه ای بین ایران و عربستان سعودی به نسبت قبل قابل تصور خواهد بود. درچنین صورتی مسابقه تسلیحاتی بین ایران و عربستان سعودی تشدید خواهد شد و بودجه هایی که باید صرف رفاه داخلی کشورها بشود صرف هزینه های دفاعی خواهد شد. رهیافت احتمالی سوم این است که کشورهای عرب منطقه ممکن است بیش از پیش تلاش کنند که به چین و روسیه نزدیک گردند تا ضمن  پر کردن خلاء حضور آمریکا  موازنه ای در برابر ایران ایجاد نمایند.

از طرف دیگر ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود ضدیت شدید با ایران را نشان داده است که بارزترین نمود آن ایستار به شدت منفی آن در برابر برجام بوده است. گزینه های دفاعی، امنیتی و سیاست خارجی تیم ترامپ آشکارا نشان دهنده این است که این ضدیت ممکن است جامه عمل بپوشد. این جنبه از رویکرد ترامپ ممکن است خوشایند عربستان سعودی بوده باشد که از مخالفان اصلی برجام بود. عربستان سعودی ممکن است از این جنبه، سیاست خارجی تقابلی آمریکا بر ضد ایران را درراستای منفعت ملی خود برآورد نماید. سیاست تقابلی آمریکا با ایران اگر چه ممکن است خوشایند جناح های تندرو در ایران باشد که همداستان با ترامپ برجام را نکوهش می کردند ولی درراستای منافع ملی بلند مدت ایران نخواهد بود. اگر برجام به هردلیلی متزلزل گردد و یا در افراطی ترین حالت آمریکا خودرا ازآن کنار بکشد این مساله نیز باعث رئالیستی تر شدن منطقه خواهد شد و در خوش بینانه ترین حالت رویکرد ایران و منطقه به شرایط قبل از برجام بازخواهد گشت. منتهای مراتب این بار(برخلاف دوره اوباما) ایستارهای منفی ایران و آمریکا با یکدیگر تشدید شده و این مورد نیز همچون مورد فوق الذکر(که درآن خطر درگیری بین ایران و عربستان سعودی افزایش می یابد) خطر درگیری بین ایران و امریکا را افزایش خواهد داد. حداقل تشدید پلکانی منازعه در خلیج فارس ممکن است خطر درگیری محدود دریایی بین ایران و امریکا را افزایش دهد. چرا که جایگزین توافق به احتمال زیاد جنگ خواهد بود. دراین وضعیت مضافأ عربستان سعودی نیز به دنبال سلاح های نامتعارف خواهد رفت ولی چون برخلاف ایران دانش هسته ای لازم را ندارد ممکن است در صدد بدست آوردن تسلیحات نامتعارف از پاکستان باشد و مضافأ عربستان سعودی و رژیم اسراییل بیش از پیش به یکدیگر نزدیک خواهند شد.

بلاخره موضوع مهم دیگر موضوع سوریه است. سیاست خارجی ترامپ با عنایت به شعارهای انتخاباتی  ممکن است به نفع بشار اسد و تقریبأ همسو با سیاست جمهوری اسلامی ایران و به ضرر رویکرد کشورهای عرب منطقه خلیج فارس( و ترکیه) باشد. ترامپ ممکن است در مقایسه با رویکرد اوباما چندان به دنبال دمکراتیزاسیون در داخل کشورها نباشد و هدف اصلی او(مطابق با دعاوی و شعارهای انتخاباتی او) مبارزه با داعش باشد. این سیاست ناخواسته همسو با سیاست ایران در سوریه و مغایر با سیاست کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (به اضافه ترکیه) خواهد بود. ولی این سوال بی پاسخ باقی می ماند که آمریکا چگونه خواهد توانست به زعم خود هم  با ایران خصومت نشان دهد و هم با داعش مبارزه کند. این دوتا مانعه الجمع به نظر می رسد. ضمن این که این مساله نیز همچون دومورد قبل بر موازنه قدرت بین ایران و عربستان سعودی در صحنه میدانی نبرد در سوریه  تأثیر گذار خواهد بود و دوباره مثل سابق عدم هماهنگی سیاست های کشورهای منطقه در سوریه باعث برباد رفتن آرزوی ترامپ در نابودی داعش شده و رقابت عربستان سعودی با ایران در موضوع سوریه را تشدید خواهد کرد.       

کلید واژه ها: ترامپ ایران و عربستان سعودی


( ۱ )

نظر شما :