سازمانی که از اولویت اعضا خارج شده است

حیات مجدد «اکو»

۰۹ اسفند ۱۳۹۵ | ۱۳:۲۰ کد : ۱۹۶۷۴۱۹ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: در چند سال گذشته توجه به "اکو" در سایه سیاست‌ها و فشارهای آمریکا که "هر انتخابی بدون ایران" را حمایت می‌کرد توسط اعضا کم و کمتر شد.
حیات مجدد «اکو»

نویسنده: حسین ملائک، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی و سفیر سابق ایران در چین

دیپلماسی ایرانی: قرار است در ١١ اسفند ١٣٩٥ (١ مارس ٢٠١٧)، اجلاس سران سازمان همکاریهای اقتصادی" اکو" ، پس از توقف ٦ ساله در پاکستان برگزار شود. این خبر مسرت بخشی برای منطقه ما خواهد بود.

با انقلاب اسلامی در ایران و تعلیق فعالیت سازمان عمران منطقه ای (RCD) و سپس علاقه ایران به جدا شدن از دو کشور "وابسته" به آمریکا یعنی ترکیه و پاکستان در سال 1359 سازمان مزبور منحل اعلام شد. متعاقبا با بلوغ افکار انقلابی موضوع همکاری های منطقه ای در سیاست های کشور ارزش بیشتری پیدا کرد و روابط با همسایگان خصوصا آنها که به هر نحوی در خلال جنگ ایران و عراق ابزاری برای خروج از محاصره و تنگنا بودند در اولویت و چارچوب مشخص تری قرار گرفت. بنابراین با پیگیری وزارت خارجه ایران و حمایت طبیعی ترکیه و پاکستان بار دیگر ساختاری تحت عنوان "سازمان همکاری اقتصادی" (اکو) برای تقویت و توسعه همکاری بین سه کشور ایران، پاکستان و ترکیه از سال 1363 بنا نهاده شد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال شش جمهوری در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، این فرصت در اختیار بنیانگذاران "اکو" قرار گرفت که با پذیرفتن اعضای جدید، سازمان را گسترش دهند.

اهمیت آسیای میانه در تنظیم قدرت جهانی بر هیچ یک از اقطاب قدرت جهان پوشیده نیست:

چین این کشورها را به عنوان یک منطقه حائل بین خود و روسیه در نظر گرفته و تلاش دارد که ضمن داشتن سلطه انحصاری بر بازار این کشورها و گسترش نفوذ خود به این کشورهای محصور در خشکی، خود را بعنوان ناجی و حامی اقتصادی معرفی کند. از نظر چین "سازمان همکاری شانگهای" می تواند کلیه نیازهای امنیتی و سیاسی و اقتصادی این کشورها را تامین نماید.

روسیه از جانب دیگر با حس نوستالژیکی نسبت به قدرت گذشته خود علاقمند است این کشورها را در مدار سیاسی و امنیتی خود قرار داده و با تشکیل "اتحادیه اقتصادی اوراسیا" پیوستگی مزبور را بار دیگر تحت ساختاری نوین حتی بصورت رقیق اعاده نماید.

اما جدا از آذربایجان که توانسته خود را با "نظام بین الملل" مورد نظر خود تعریف نماید؛ سایر کشورهای آن منطقه برای داشتن استقلال سیاسی احتمالی مورد علاقه خود باید توانایی ارتباط با خارج از منطقه را جدا از حوزه نفوذ چین و روسیه داشته باشند. لذا غرب نیز به موازات اقدامات فوق تلاش دارد راه های جایگزینی برای کاهش نفوذ چین و روسیه در آن منطقه پیش پای این کشورها قرار دهد. طرحهای غربی بیشتر روی بیطرف کردن سیاسی قزاقستان و تبدیل آن به یک " سوئیس ثانی" در آسیای مرکزی و با توجه به ثروت آن کشور تشویق به ساختن سیستم اتصال به آذربایجان از طریق پل روی خزر متمرکز شده است. عمده تلاش غرب در این نکته نهفته است که قزاقستان به نحوی به آذربایجان و از آن طریق به گرجستان و نهایتا به اتحادیه اروپا و در آخر به ناتو متصل شود. در صورت تحقق این امر عملا تئوری "هارتلند" مکیندر را توانسته اند بصورت دیگری تعریف نمایند. البته این سیاست باعث بروز درگیری های زیاد در منطقه خواهد شد و تحقق آن نیز قدری بعید است.

اما "اکو" نیز می تواند به نوبه خود برای کشورهای آسیای مرکزی راه خروجی غیر از روسیه و چین پیشنهاد دهد که حساسیت آنها را همانند طرح های غربی برنخواهد انگیخت.

ظرفیت "اکو" ؛ (بعنوان مجموعه ای که هیچ کدام قدرت و توانایی برتری طلبی و هژمونی نسبت به یکدیگر ندارند و تنها همکاری های مکمل با یکدیگر می توانند داشته باشند) در آن است که:

١: می تواند استقلال نسبی سیاسی کشورهای آسیای مرکزی را از قدرت های بزرگ و فرا منطقهای چون چین، روسیه و آمریکا تامین نماید.

٢: همبستگی منطقهای را تامین می نماید. از آنجا که افراط گرایی در این منطقه با افراط گرایی در مناطق عربی متفاوت است؛ با "اکو" می توان راه حل مبارزه با افراط گرایی درون منطقه بدون دخالت و سوءاستفاده کشورهای بزرگ را تامین کرد.

٣: با "اکو" امکان به وجود آوردن توسعه هماهنگ در منطقه و جلوگیری از مهاجرت بی سرانجام اتباع کشورهای عضو به کشورهای خارج از منطقه را می توان فراهم نمود،

در چند سال گذشته توجه به "اکو" در سایه سیاست ها و فشارهای آمریکا که "هر انتخابی بدون ایران " را حمایت می کرد توسط اعضا کم و کمتر شد و این مجموعه تا مقدار زیادی به محاق رفت. از همه مهمتر آنکه خود ایران نیز پیگیری همکاری های منطقه ای در قالب "اکو" را از اولویت خود خارج کرد و این سازمان در ۷-۶ سال گذشته نتوانست اقدامی جمعی به نفع منطقه را سازمان دهد.

تشکیل دوباره اجلاس سران در پاکستان اگرچه در سایه همبستگی روزافزون چین و پاکستان انعطاف به یکی از قدرتهای بزرگ را مورد توجه قرار دهد اما در عین حال می تواند بار دیگر کشورهای منطقه را به هم نزدیک کند. راه حل های منطقه ای تنها راه مبارزه با مشکلات منطقه از مواد مخدر گرفته تا رفع فقر و از افراط گرایی گرفته تا توسعه سیاسی می باشد.

"اکو" اکنون در دو سطح می تواند مورد توجه قرار گیرد. یکی رابطه بین ایران، ترکیه و پاکستان بعنوان بنیانگذاران و دیگری امکاناتی است که "اکو" بصورت استراتژیک در اختیار کشورهای آسیای مرکزی قرار می دهد.

مسئولین سیاسی کشور "بازاریابی مجدد" برای "اکو" را باید به ترکیه و پاکستان در مرحله اول و سپس به کشورهای آسیای مرکزی توصیه کنند و سپس به اعضای مردد نشان دهند که این سازمان میتواند تامین کننده نیازهای سیاسی و تا حدودی اقتصادی آنها باشد.

و نکته نهایی آنکه رقابت ایران و ترکیه در "اکو" اگرچه سازنده نیست اما از سایر انتخاب ها برای صلح منطقه ای و جهانی مفیدتر است.

کلید واژه ها: سازمان اکو حسین ملائک


نظر شما :