غولی که می تواند در شرق آسیا بیدار شود

قطار تروریسم در ایستگاه میانمار

۲۵ شهریور ۱۳۹۶ | ۱۵:۳۰ کد : ۱۹۷۱۷۴۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
مسئله تروریسم می تواند راهکار و دستاویز مناسبی برای این هدف ایالات متحده باشد و شاید که عدم تحرک واشنگتن در خصوص جنایات دولت و ارتش میانمار علیه مسلمانان روهینگیایی برای بسترسازی بهتر و بیشتر حضور گروه های تروریستی در خاک این کشور و جولان این گروه ها در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا تعبیر شود.
قطار تروریسم در ایستگاه میانمار

عبدالرحمن فتح الهی در چند وقت اخیر مسئله میانمار و جنایات ارتش این کشور علیه مسلمانان روهینگیایی به یکی از داغ تر ین سوژه های سیاسی، حقوقی و رسانه ای جهان بدل شده است. اما آن چه که در موازات این مسئله و در بستر تحولات میدانی میانمار به تدریج به خود رنگ واقعیت می گیرد، مسئله حضور اندیشه های رادیکال دینی و جولان گروه های تروریستی در خاک میانمار است که در صورتی که این امر رنگ واقعیت به خود بگیرد، نه تنها منطقه "راخین" بلکه کل کشور میانمار و در گامی جلوتر حتی منطقه شرق و جنوب شرق آسیا گرفتار پدیده تروریسم خواهد شد، چنان که امروز نه تنها مسلمانان جزیره "ماراوی" (که 10 درصد جمعیت فیلیپین را تشکیل می دهند) بلکه کل این کشور با این پدیده دست و پنجه نرم می کند. در سایه چنین واقعیتی، شرق آسیا همانند غرب آن، کانون تحولاتی پیجیده و در عین حال نگران کننده خواهد بود. با نگاهی به تحولات امروز شرق دور، به موازات آن سیر عملکردی رادیکالیسم دینی و ظهور گروه های تروریستی در غرب آسیا و مشخصا خاورمیانه، می توان دو نکته را برای حضور چنین گروه هایی در آینده نزدیک در این مناطق (شرق وجنوب شرق آسیا) دید:

تکثیر از خود

اولین کاری که یک ویروس و بدافزار کامپیوتری انجام می دهد، تکثیر از خود است. امروز و در پس گذشت نزدیک به 7 سال از جنگ سوریه و علی رغم تمام خشونت ها و وحشی گری های گروه های تندروی تروریستی با محوریت داعش، نمی توان چنین مسئله ای (تروریسم و رادیکالیسم) را در قامت عملیات و اعمال چند هوادار با تعدادی سلاح سنگین و نیمه سنگین دید، بلکه باید پذیرفت که رادیکالیسم دینی و تروریسمی که به نام اسلام در رنگ و قالب هر گروهی از القاعده وطالبان گرفته تا جبهه النصره و داعش در هر کشور و سرزمینی از عراق و سوریه گرفته تا مصر، لیبی، افغانستان و حتی فرانسه، انگلیس و آلمان شکل گرفته را باید در ردای یک تفکر دید؛ تفکری که فارغ از خوب یا بد بودن، قطعا در کشش و اقناع افراد به سوی خود، جذابیت هایی دارد که توانسته از اقصی نقاط دنیا هوادارنی را از هر قشر و طبقه ای برای خود دست و پا کند تا در سایه آن در هر گوشه از جهان، حال کم یا زیاد جولان دهد. رادیکالیسم دینی و در موازت آن تروریسمی که داعش نمایندگی آن را امروز بر عهده دارد، اکنون که در بستر تحولات میدانی عراق و سوریه تز دولت اسلامی عراق و شام را از دست رفته می بیند، تزی که بهترین وضعیت را برای این گروه های تروریستی در تشکیل حکومت داشت (چرا که سوریه و عراق از قدیمی ترین و اصیل ترین کشورهای اسلامی و ایده آل ترین مکان برای تشکیل چنین حکومتی بود) در اقدام بعدی خود به دنبال سرزمین و مکان دیگری برای تحقق امر دولت سازی است. در این راستا هم در اولین گام، پس از از دست دادن دو شهر رویایی رقه و موصل هر شهر و کشوری در جهان را برای تکثیر تفکرات خود ایده آل می بیند. از همین رو هم داعش به طور مستقیم و با استفاده از گروه های تروریستی مانند گروه "ابوسیاف" که با آن گروه اعلام بیعت کرده اند در حال قدرت نمایی و اعلام موجودیت در منطقه جنوب شرق آسیا است و در سایه این قدرت نمایی، چشم خود را به منطقه دریای "سولو" دوخته اند. این بدان معنا است که  امروز داعش با یک برنامه خاص و طراحی دقیق پا به میدان شرق و جنوب شرق آسیا می گذارد، چرا که با رصد فعالیت های این گروه در طی دو سال گذشته به وضوح می توان ارتباط داعش با سایر گروه های تروریستی در منطقه را که به شکل سلولی عمل می کنند دید، از یک سو باعث گمراه کردن و عدم تعیقب و مراقبت توسط دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی منطقه می شود و از سوی دیگر هم از این طرق امکان دستگیری و آمار تلفات و کشته های خود را به حداقل می رساند. لذا آنچه در خصوص تکثیر تفکر داعش باید گفت این است که احتمال دارد داعش از بحران کشتار و جنایت دولت و ارتش میانمار علیه مسلمانان نهایت استفاده را ببرد و تفکرات خود را در میان مسلمانان روهینگیایی میانمار گسترش دهد و علاوه بر ماراوی، راخین را هم جولانگاه بعدی خود بداند.

ظهور از دل تبعیض

دومین نکته این که فارغ از از تمام حمایت ها، هدایت ها و برنامه برای شکل گیری و حفظ گروه های تروریستی از جانب ایالات متحده، عربستان سعودی یا هر کشور دیگری با نگاهی دقیق تر می توان دید که ریشه شکل گیری و بستر ظهور و بروز این گروه ها از درون برخی تبعیضات و رفتارهای معنادار دولت ها صورت گرفته که اکنون مصداق بارز وعینی آن را در میانمار علیه قوم مسلمان روهینگیایی شاهدیم. لذا یقینا این رفتارها که در سوریه و عراق سبب ساز نزدیک به 7 سال جنگ خانمان سوز شده که اکنون هم ادامه دارد، می تواند بسترساز سناریوی مشابه عراق و سوریه در میانمار شود. بنابراین اعمال خشونت گسترده علیه مسلمانان روهینگیا، آزار جنسی، شکنجه، محدودیت های گسترده مدنی و تضییع حقوق اقتصادی مسلمانان روهینگیا توسط بوداییان افراطی موجب آوارگی مسلمانان راخین در داخل و خارج میانمار شده و زمینه مناسبی را برای جذب آنان از سوی گروه های افراطی و تروریستی در منطقه فراهم کرده است. علاوه بر این، چنانچه زمینه برای نفوذ داعش در استان راخین در میانمار فراهم شود، کشورهای همجوار از جمله سنگاپور، مالزی، اندونزی، چین، بنگلادش و غیره هم از تاثیرات مخرب اقدامات تروریستی این گروه در امان نخواهند بود. به خصوص آن که وجود صدها مدرسه مذهبی در کشورهایی مانند مالزی و اندونزی که تحت مدیریت یا آموزش اندیشه های رادیکال دینی قرار دارند در کنار حمایت برخی مقامات دولت مالزی از فعالیت موسسات آموزشی مرتبط با ریاض به گونه ای است که زمینه حضور گروه های تروریستی داعش را در این منطقه را به واسطه اشتراکات ژنوم ژئوکالچریک از دل تبعیضات و ظلم های دولت های شرق جنوب شرق آسیا فراهم می کند. موضوع مهمی که دولت های کوالالامپور و جاکارتا و مهمتر از همه "نایپیداو" (پایتخت میانمار) چشمان خود را بر روی آن بسته اند و صرفا با دادن شعار مقابله با تروریسم ابراز نگرانی می کنند به خصوص آن که دولت میانمار عملا وجود هر گونه جنایت سازمان یافته علیه مسلمانان این کشور را کتمان می کند. یقینا این گونه اعمال و به موازاتش اقداماتی مانند نوع رفتار پکن با منطقه خود مختار "سین کیانگ" که مساحتی بیشتر از ایران را با حمعیتی حدود 17 میلیونی دارد یا نوع رفتار قهرآمیز و تند دولت مانیل و شخص رودریگو دوترته، رئیس جمهوری فیلیپین در خصوص مسئله تروریسم، به گونه ای که برخی از اخبار حکایت از اعدام خانواده های اعضای داعش در فیلیپین دارد، تنها نتیجه مستقیم و فوری آن، تحرک و جولان بیشتر این گروه ها در این کشورها خواهد بود و پرونده تروریسم در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا را می تواند به نقطه بی بازگشتی برساند. این در حالی است که مقابله با تروریسم نیازمند همکاری جمعی و همه جانبه و به خصوص ریشه ای است که مهمترین آن نوع تعامل با مدارس مذهبی فعال تحت نظارت اندیشه های رادیکال اسلامی و نظارت بر  کمک های مالی ریاض در جایگاه اصلی ترین حامی مالی این مدارس در منطقه جنوب شرق آسیا است. لذا توافق نامه ژانویه سال جاری میلادی مالزی، اندونزی و فیلیپین درباره همکاری سه جانبه برای مقابله با فعالیت گروه تروریستی داعش و گسترش تفکرات افراطی این گروه تکفیری در منطقه که با حضور "نجیب تون رزاق"، نخست وزیر مالزی، "جوکو ویدودو" و "رودریگو دوترته" روسای جمهوری اندونزی و فیلیپین به امضاء رسید فقط و فقط می تواند اندیشه های رادیکال دینی و تروریسم داعش را در حوزه عملیاتی و نظامی کنترل کند که در این خصوص هم اما و اگرهای فراوانی وجود دارد. به خصوص که حضور عناصر داعش در جزیره "میندانائو" در جنوب فیلیپین و شرایط خاص این منطقه برای ایجاد پایگاه برای این گروه تروریستی در فیلیپین موجب شد که ایالت "صباح" در مالزی که با جنوب فیلیپین و جزیره میندانائو مرز آبی مشترک دارد به راحتی در گسترش این تفکر نقش موثری داشته باشد. دقیقا همین مسئله هم حوادث زنجیره ای تروریستی در اندونزی، مالزی و فیلیپین را برای این منطقه (شرق و جنوب شرق آسیا) رقم زد که توجه مقامات امنیتی کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا را به همکاری و ارتباط  تروریست های منطقه ای با برخی از عناصر داعش جلب کرد. یک سال پیش در ژوئیه 2016، اولین حمله تروریستی داعش در مالزی انجام شد و نقطه شروع رسمی نگرانیها از نفوذ این گروه به مالزی و تلاش برای تقویت شبکه ارتباطی نیروهای خود در جنوب شرق آسیا را رقم زد.

حال در دل این تحولات و به موازات آن، نگاه واشنگتن به منطقه شرق و جنوب شرق آسیا برای کنترل و حصر پکن، مسئله تروریسم می تواند راهکار و دستاویز مناسبی برای این هدف ایالات متحده باشد و شاید که عدم تحرک واشنگتن در خصوص جنایات دولت و ارتش میانمار علیه مسلمانان روهینگیایی برای بسترسازی بهتر و بیشتر حضور گروه های تروریستی در خاک این کشور و جولان این  گروه ها در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا تعبیر شود. حال باید دید که تحولات میانمار سبب توقف قطار تروریسم در ایستگاه میانمار خواهد شد؟

کلید واژه ها: آسیا جنوب شرق آسیا مالزی فیلیپین اندیشه های رادیکال


نظر شما :