راه های مذاکره باز می شود

۰۹ شهریور ۱۳۸۷ | ۰۴:۵۰ کد : ۲۵۴۶ گفتگو
انتخاب جوزف بایدن از آن جهت حائز اهمیت است که موضع گیری وی در خصوص خاورمیانه با سیاست های جورج بوش، رییس جمهور امریکا کاملا متفاوت است. گفت‌و‌گو با دکتر ناصر هادیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
راه های مذاکره باز می شود
باراک اوباما، نامزد حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 امریکا، جوزف بایدن را به عنوان معاون خود انتخاب کرده است. انتخاب جوزف بایدن از آن جهت حائز اهمیت است که موضع گیری وی در خصوص خاورمیانه با سیاست های جورج بوش، رییس جمهور امریکا کاملا متفاوت است. در همین راستا بادکتر ناصر هادیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفت و گویی انجام دادیم.
 
در صورت پیروزی اوباما، حضور جوزف بایدن به عنوان معاون وی چه تاثیری می تواند بر روی آینده روابط تهران و واشنگتن داشته باشد؟
از آنجا که جوزف بایدن تجربه زیادی در سیاست خارجی دارد، رییس کمیته روابط خارجی سنای امریکا است و واشنگتن وی را به خوبی می شناسد، مواضعی که می گیرد از اعتبار ویژه ای برخوردار است. او آشنایی کامل به سیاست خارجی دارد و هم در واشنگتن و هم در خارج از امریکا برای گفته هایش اهمیت خاصی قائل هستند.
بنابراین من پیش بینی می کنم که درصورتی که باراک اوباما به عنوان رییس جمهور امریکا انتخاب شود، با شناختی که از جوزف بایدن وجود دارد، گفت و گو در خصوص روابط با ایران با یک روند مثبتی آغاز خواهد شد. اما این یک رابطه دوجانبه است، ادامه روند مذاکره به تصمیم ایران بستگی دارد در ایران باید به این سوالات پاسخ دهیم  که آیا ما به دنبال حل و فصل مشکلاتمان با امریکا هستیم و در چه سطحی می خواهیم این مشکلات را حل کنیم؟ پاسخ این سوالات نقش مهمی را در آینده روابط تهران – واشنگتن بازی می کند.  
با توجه به اعتبار جوزف بایدن و توجه به این نکته که کارکنان کاخ سفید و وزارت امور خارجه امریکا نمی توانند دیدگاه های وی را تغییر دهند، من بر این عقیده ام که وی و یا باراک اوباما با لحنی مثبت راه هایی را برای آغاز گفت و گو باز می گذارند و منتظر پاسخ ایران می مانند. اگر ایران پاسخ مثبت بدهد، امکان حل و فصل مشکلات وجود دارد، اما چنانچه غیر از این باشد، شرایط برای ایران خطرناک تر خواهد شد، چراکه هم جوزف بایدن شخصیت معتبری است و هم باراک اوباما، درصورتی که رییس جمهور شود، به سمت یک اقتدار معنوی امریکا در جهان پیش خواهد رفت. در دوران ریاست جمهوری جورج بوش، خدشه بزرگی به اقتدار امریکا در جهان وارد شده است. اکنون اوباما با پوستی سیاه و از حزب دموکرات و به عنوان یک روشنفکر می خواهد جایگزین جورج بوش شود. دنیا در حال حاضر به دنبال فردی است که این خصوصیت ها را داشته باشد و به طور کامل با بوش در تناقض باشد. بنابراین باراک اوباما می تواند در بازگرداندن اقتدار معنوی امریکا در جهان و به‌خصوص دنیای غرب تاثیر زیادی داشته باشد.
اگر باراک اوباما و جوزف بایدن مواضع خصمانه ای علیه ایران اتخاذ کنند، می توانند دنیا را هم دنباله روی خود کنند. در چنین شرایطی تحریم ها علیه ایران بسیار سخت تر خواهد شد، فشارهای دیپلماتیک افزایش پیدا خواهد کرد و جهان غرب به دنبال امریکا گام برخواهد داشت.
تاثیر مسئله ایران در انتخاب جوزف بایدن را تا چه اندازه می دانید؟
من فکر می کنم که اگر دویست موضوع مهم در ذهن اوباما برای انتخاب معاون وجود داشت، مسئله ایران آخرین آنها بود. البته این بدان معنا نیست که ایران برای باراک اوباما اهمیتی ندارد اما برای انتخاب معاون، هر رییس جمهوری ملاحضات داخلی را بیشتر در نظر می گیرد و به این نکته فکر می کند که شخص مورد نظر چه اعتباری دارد؟ چه کمبودهایی را جبران می کند؟ و چه تغییراتی را در درون حزب به وجود می آورد؟ و در جامعه امریکا با چه عکس العملی رو به رو می شود؟  به عنوان مثال از آنجا که یکی از ضعف های باراک اوباما کم تجربگی در زمینه سیاست خارجی است، آقای بایدن با توجه به تجربه خود می تواند این ضعف را جبران کند.  بنابراین مسئله ای مانند ایران که در ذهن مردم امریکا جای چندانی ندارد، نمی تواند دلیل مهمی برای انتخاب معاون باشد.
جوزف بایدن در خصوص عراق نیز سیاست هایی متفاوت با جورج بوش دارد. وی سال گذشته با افزایش ناآرامی ها در عراق نظریه تجزیه نرم عراق و تقسیم عراق به سه بخش کرد، شیعه و سنی نشین را مطرح کرد. اکنون در صورت پیروزی باراک اوباما، احتمال اجرای این طرح در عراق وجود دارد؟
پس از انتخاب جوزف بایدن به عنوان معاون باراک اوباما این سوال دوباره تکرار شد و وی بر موضع خود پافشاری کرد. البته بایدن به تجزیه عراق معتقد نیست و خواهان ایجاد یک فدرالیسمی است که در آن امور داخلی این مناطق به خودشان واگذار شود و سیاست خارجی و منابع مالی و نفتی واحدی داشته باشند. 
به نظر می رسد که آقای بایدن نیز متوجه این موضوع شده باشد که فدرالیزه کردن عراق به همین سادگی نیست و نمی توان عراق را به سه بخش تقسیم کرد. امروز در عراق بخش هایی وجود دارد که به سادگی نمی توان آنها را در این سه حوزه جای داد. به عنوان مثال شما نمی توانید بغداد را در یکی از این سه بخش جای دهید. البته احتمال اینکه بخش هایی از عراق به سمت خودمختاری بیشتر پیش برود وجود دارد اما اجرای کامل این نظریه در شرایط کنونی امکان ندارد.
آیا اوباما طرح خروج نیروهای امریکایی از عراق را اجرا خواهد کرد؟
به نظر می رسد که حتی اگر مطابق با جدول زمانی که اوباما ارائه داده است نیز عمل نشود، در زمانی نزدیک به این جدول، امریکا، نیروهای رزمنده خود را در عراق کاهش دهد. سایر نیروهای امریکایی نیز بیشتر بر روی آموزش نیروهای عراقی سرمایه گذاری خواهند کرد. اما من فکر نمی کنم نتیجه خروج نیروهای امریکایی از عراق همان چیزی باشد که باراک اوباما پیشتراعلام کرده بود. باراک اوباما ممکن است که با برنامه ای از پیش تعیین شده برای خروج از عراق اقدام کند، اما برنامه لزوما منطبق با واقعیت ها نخواهد بود. واقعیت ها پیوسته در حال تغییر هستند و باراک اوباما بر اساس تغییرات باید تصمیم های خود را عوض کند.

نظر شما :