فرقه دموکرات آذربایجان و فرمان استالین

۲۴ آذر ۱۳۸۷ | ۱۸:۰۰ کد : ۳۴۳۶ تاریخ دیپلماسی
روز ۲۱ شهريور ۱۳۲۴ دولت ايران در يادداشتى اعتراض آميز به نمايندگان سه دولت انگليس، روسيه و امريکا خواستار خروج بى قيد و شرط نيروهايشان از ايران شد.
فرقه دموکرات آذربایجان و فرمان استالین

روز ۲۱ شهريور ۱۳۲۴ دولت ايران در يادداشتى اعتراض آميز به نمايندگان سه دولت انگليس، روسيه و امريکا خواستار خروج بى قيد و شرط نيروهايشان از ايران شد.

 

تنها 10 روز پس از پايان جنگ جهانى دوم (ارديبهشت 1324) دولت ايران طى يادداشتى پيروزى متفقين را به سه کشور آمريکا، شوروى و انگليس تبريک گفت و يادآورى کرد که پس از پايان جنگ در اروپا، ديگر لزومى به باقى ماندن نيروهاى متفقين در ايران نيست و بهتر است اين نيروها هر چه زودتر خاک ايران را ترک کنند. هر چند اين يادداشت بى‌پاسخ ماند اما در کنفرانس پوتسدام در تيرماه 1324،‌ استالين، ترومن و چرچيل در اعلاميه نهايى موافقت کردند که قواى متفقين تهران را تخليه کنند و در کنفرانس وزراى خارجه سه کشور آمريکا، شوروى و انگليس براساس يک پيمان سه جانبه قرار شد تا 12 اسفند 1324 اين نيروها خاک ايران را ترک کنند. اما هنوز يک روز از صدور اين پيمان نگذشته بود که شبه نظاميان مسلح با رهبرى فردى به نام سيد جعفر پيشه‌ورى و با پشتيبانى ارتش سرخ، کليه مراکز دولتى و پاسگاه‌هاى ژاندارمرى رادر شهرهاى آذربايجان اشغال و فرقه دموکرات آذربايجان را ايجاد کردند.

 

البته اين اشغال با ديپلماسى زيرکانه قوام و ورود ارتش ايران در 21 آذر سال بعد (1325) پايان گرفت و آذربايجان نجات يافت. اما هنوز برخى جريان‌هاى مشکوک خصوصاً در چند سال اخير در داخل و خارج در پى زنده نگه‌داشتن خاطره اين فرايند خيانت‌بار هستند و تلاش مى‌کنند از سيد جعفر پيشه‌ورى يک چهره آزاديخواه تصوير کنند در حالى که با انتشار اسناد مهمى که در کنفرانس «طرح تاريخ بين‌المللى جنگ سرد» در اختيار پژوهشگران قرار گرفته است کاملاً روشن شد که پيشه‌ورى با فرمان مستقيم استالين فرقه دموکرات آذربايجان را با هدف جدايى‌طلبى ايجاد کرده است.

 

بايد توجه داشت تبليغات و تحليل‌هايى که از سوى بازماندگان و هواداران اين فرقه تا قبل از فروپاشى شوروى صورت مى‌گرفت به گونه‌اى بود که گویى پيشه‌ورى هيچ‌گاه در فکر جدا کردن آذربايجان از ايران نبوده است اما نکته مهم در اينجاست که پس از فروپاشى شوروى و خصوصاً در سالهاى اخير بازماندگان فکرى اين جريان به همراه دستهاى مشکوک، تبليغاتى را در يک فرايند جديد و هدف‌دار و از جنس اهداف واقعى پيشه‌ورى سامان داده‌اند که ضرورت توجه رسانه‌ها به اين مهم را آشکار مى‌سازد.

 

اسناد منتشر شده از سوى «مرکز بين‌المللى وودر ويلسون» که طى سال هاى 2002 ـ 2000 در اختيار پژوهشگران قرار گرفته است، هدف استالين از تشکيل اين فرقه و جداسازى آذربايجان و شمال ايران و منضم کردن آن به خاک شوروى را تصوير کرده است. اين اسناد مهم که به وسيله محقق گرانقدر آقاى کاوه بيات ترجمه شده، اين وابستگى و توطئه برنامه‌ريزى شده را به وضوح آشکار مى‌سازد. کاوه بيات در مقدمه گزارش خود چنين نوشته است:

 

«از جمله [اسناد منتشر شده در کنفرانس «طرح تاريخ بين‌المللى جنگ سرد»] سه سند مهم درباره جوانب برنامه‌ شوروى در قبال نفت شمال ايران وجود دارد که زمينه ساز بروز بحران آذربايجان بوده است. اين اسناد و دستورالعمل‌هاى ريز و دقيق درباره کم و کيف تأسيس و سازماندهى فرقه دموکرات آذربايجان، از لحا‌ظ آشنايى با ماهيت فرقه، اسناد مهم و در خور توجهى به شمار مى‌آيند.» اين اسناد به طور کامل به همراه گزارش کنفرانس «طرح تاريخ بين‌المللى جنگ سرد» در فصلنامه شماره 40 گفت و گو به چاپ رسيده است که به چکيده‌اى از آنها اشاره مى‌شود:

 

سند شماره 1

فرمان کميته دفاع دولتى [اتحاد جماهير شوروى سوسياليستى] که در مورد اقدامات اکتشافى زمين‌شناسى براى نفت شمال ايران است. اين فرمان از سوى استالين در 31 خرداد 1324 يعنى پس از پايان جنگ زمانى صادر شده است که شوروى نه تنها تصميم به تخليه شمال ايران را نداشته، بلکه در حال برنامه‌ريزى براى ماندن در شمال ايران بوده است. اين فرمان نواحى شاهى، بابلسر، بندر پهلوى، گرگان، آمل، جلفا، زنجان، تبريز، اردبيل، مازندران، رشت و کلا ً کرانه‌هاى درياى خزر و مرزهاى شوروى را در بر مى‌گرفته است.

استالين براساس اين سند، «رفيق نيولنف» را موظف مى‌کند «فضاى ادارى و اقامتى لازم را در قزوين و مناطق عملياتى در اختيار واحد هيدرولوژيک قرار دهد.» در اين دستورالعمل حتى تعداد تراکتورها، خودروهاى سبک و سنگين، تانکرها و ... را براى اجراى عمليات مشخص شده است.

در آخرين بند اين فرمان آمده است: «دبير کميته مرکزى حزب کمونيست آذربايجان رفيق باقروف ]رئيس‌جمهور وقت آذربايجان شوروى] را در هر گونه کمک و همراهى ... در شمال ايران مسؤول بدانيد.»

دولت ايران طى يادداشت ديگرى در ۲۱ شهريور 1324 بار ديگر تقاضاى خود را در مورد تخليه قشون خارجى به متفقين تکرار کرد. در کنفرانس وزيران خارجه سه دولت بزرگ که چند روز بعد در لندن برگزار شد، طبق پيمانى سه جانبه، موافقت کردند که تا 12 اسفند همان سال ايران را تخليه کنند. البته دولتهاى آمريکا و انگليس به اين پيمان عمل کردند اما استالين که در تيرماه همان سال فرمان تشکيل فرقه دموکرات آذربايجان را خطاب به ميرجعفر باقروف صادر کرده بود، عمل به اين پيمان سه جانبه را ضرورى نمى‌ديد. اين فرمان در سند شماره 2 آمده است.

 

سند شماره 2

در سند شماره دو که از سوى دفتر سياسى حزب کمونيست شوروى صادر شده و مهر فوق محرمانه دارد چنين آمده است:

 

«فرمان دفتر سياسى کميته مرکزى حزب کمونيست اتحاديه شوروى به مير (جعفر) باقروف، صدر کميته مرکزى حزب کمونيست آذربايجان در مورد «اقداماتى جهت سازماندهى يک جنبش جدايى طلب در آذربايجان و ديگر ايالات شمالى ايران» 6 ژوييه / 15تير ماه 1324».

 

«... رفيق باقروف ... يک حزب دموکراتيک در آذربايجان جنوبى به نام «حزب دموکراتيک آذربايجان» [مشهور به فرقه دموکرات آذربايجان] با هدف رهبرى جنبش جدايى‌طلب در آذربايجان جنوبى تأسيس کنيد. تأسيس اين حزب در آذربايجان جنوبى بايد با يک تجديد سازمان توأمان، بخش جدايى‌طلب از تمامى اقشار مردم ايران صورت گيرد».

 

در ميان کردهاى ساکن شمال ايران، براى جذب آنها در يک جنبش جدايى‌طلب که يک ناحيه خودمختار ملى کرد را تشکيل دهد، اقدامات مناسب صورت دهيد.

 

يک گروه از فعالان مسؤول را در تبريز که به هماهنگى فعاليت‌‌هايشان با سرکنسولگرى اتحاد جماهير شوروى در تبريز موظف باشند، براى هدايت جنبش جدايى‌طلب تشکيل دهيد. سرپرستى اين گروه به باقروف و يعقوب‌ اف واگذار مى‌شود.»

 

در اين فرمان، واگذارى اراضى به دهقانان ـ تأسيس گروه‌هاى رزمى مسلح جهت اهالى هوادار شوروى ـ تأسيس انجمن دوستان آذربايجان شوروى ـ انتشار يک نشريه مصور در باکو براى توزيع در ايران و سه روزنامه در آذربايجان جنوبى، تهيه سه دستگاه چاپ و تأمين کاغذ خوب جهت انتشار سه روزنامه با تيراژ حداقل 30 هزار نسخه ـ تأمين يک ميليون روبل ارز خارجى براى تبديل به تومان و ... مورد تأکيد قرار گرفته است.

 

سند شماره 3

سند شماره سه که 8 روز بعد از سند دوم صادر شده دستورالعمل‌هاى کاملاً محرمانه شوروى در مورد اقداماتى است که بايد جهت اجراى مأموريت ويژه در سراسر آذربايجان جنوبى و ايالات شمالى ايران اعمال شود. در اين سند کاملاً محرمانه که با موضوع تأسيس فرقه دموکرات آذربايجان صادر شده چنين آمده است:

 

«وسايل سفر» پيشه‌ورى «کامبخش» به باکو براى مذاکره فورى سازماندهى شود... براى تأسيس کميته‌هاى مؤسس در مرکز (تبريز) و ديگر نقاط در عرض يک ماه کانديداهايى را از ميان عناصر واقعى دموکرات از ميان روشنفکران،‌ تجار طبقه متوسط، زمينداران کوچک و متوسط و روحانيون،‌ احزاب دموکراتيک مختلف و همچنين از ميان غير حزبى‌ها انتخاب کرده و به کميته‌هاى مؤسس فرقه دموکرات آذربايجان وارد کنيد... پس از استقرار کميته‌هاى مؤسس فرقه دموکرات آذربايجان در تبريز، تأسيس کميته‌هاى محلى فرقه دموکرات آذربايجان، در شهرهاى ذيل از اولويت‌هاى نخست خواهد بود: اردبيل، رضاييه، خوى، ميانه، زنجان، مراغه، مرند، مهاباد، ماکو، قزوين، رشت، پهلوى، سارى، بندر شاهى، گرگان و مشهد. براى سازماندهى کميته‌‌هاى اين شهر نمايندگانى را از کميته مؤسس و مرکزى اعزام داريد.

 

در سند شماره 3 براى سازماندهى جنبش جدايى‌طلب چنين آمده است:

«براى شکل دادن به يک جنبش جدائى‌طلب در جهت تأسيس يک منطقه خودمختار آذربايجانى و يک منطقه خودمختار کرد با اختيارات گسترده اقدام شود.» در اين سند دستوراتى جهت تشکيل انجمن‌ها و سازماندهى ارگان‌هاى مطبوعاتى و انتشار روزنامه و ايجاد چاپخانه در شهرهاى رشت، رضاييه و مهاباد صادر شده است.

 

اين سندها به وضوح نيت پيشه‌ورى و فرقه دموکرات آذربايجان در آن برهه زمانى را نسبت به تماميت ارضى ايران آشکار مى‌سازد. اما اين پايان کار نيست زيرا هم اکنون جريان‌هاى خاصى چه در داخل و چه در خارج از کشور اهدافى را دنبال مى‌کنند که پيشه‌ورى بر آن تأکيد داشت. هواداران پيشه‌ورى امروز با برگزارى جلسات، انتشار نشريه و فعاليت در سايت‌هاى اينترنتى متعدد در تبليغ اين فرآيند تلاش مى‌کنند و شبکه الجزيره نيز به آن دامن مى‌زند. اما متأسفانه واکنش سياسى، فرهنگى و امنيتى مناسبى در اين مورد صورت نمى‌گيرد در اين شرايط حساس جهانى و منطقه‌اى لازم است به اقداماتى انديشيد که در سايه آن ايران داراى تکثر قومى و فرهنگى، از چنين تحرکات جدايى‌طلبانه دچار آسيب و زيان نشود. لذا با توجه به شرايط حساس کنونى، توجه ويژه کارشناسى و دلسوزانه به وحدت ملى ايران و آگاهى و بيدارى ملى، از ضرورتهاى اجتناب‌ناپذير است که کوتاهى در انجام اين مهم مى‌تواند زيانهاى غير قابل جبرانى را براى سرزمين کهن ايران به دنبال داشته باشد.

 

منبع: اسماعيل آزادى، روزنامه ايران، 14 آذر 1383

 


نظر شما :