کودتاى سوم اسفند توسط رضاخان

۲۷ بهمن ۱۳۸۷ | ۲۳:۵۴ کد : ۳۹۵۶ تاریخ دیپلماسی
شرح کودتای رضاخانی پس از جنگ جهانی اول و تغییرات و انتصابات پس از آن
کودتاى سوم اسفند توسط رضاخان

انگليسى‏ها پس از جنگ جهانى اول به اين نتيجه رسيدند که جهت دستيابى بيشتر به منابع ايران، به ناچار بايد کودتايى در ايران انجام دهند تا حکومت سرسپرده‏اى را بر سر کار آورند.

 در اين راستا آنان دو مهره وابسته سياسى و نظامى نياز داشتند که از اين ميان سيدضياءالدين طباطبايى را به عنوان چهره سياسى، و رضاخان پهلوى را به عنوان چهره نظامى برگزيدند. قبل از کودتا، رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نيروهاى قزاق، مقام نخست‏وزيرى به سيدضياءالدين سپرده شود.

 سرانجام در اوايل اسفند 1299ش، قواى قزاق به فرماندهى رضا خان از قزوين به سوى تهران حرکت کردند و بدون هيچگونه مشکل جدى، در سوم اسفند، تهران را تصرف نمودند. احمدشاه قاجار از روى ترس و ناچارى بدون هيچ واکنش جدى، رضاخان را به عنوان فرمانده کل قوا و همدست وى، سيدضياءالدين طباطبايى را به سمت نخست وزيرى منصوب کرد.

 در اين ميان رضاخان به دليل فرمانبردارى از دولت انگليس و نيز سرکوب جنبش‏هاى آزادى‏خواهانه مردم ايران، به عنوان عاملى جهت تمرکز قدرت در کشور و حفظ منافع نامشروع انگليس مورد حمايت شديد اين کشور بود. چهار سال بعد رضاخان به پادشاهى ايران رسيد و تا سال 1320 ش، مستبدانه از منافع انگليس در ايران حمايت و حراست کرد. اما در جريان جنگ جهانى دوم، به دليل گرايش رضاخان به آلمان، انگليس وى را از پادشاهى خلع و تبعيد کرد.

 رضا خان میرپنج فرزند عباسقلی خان سواد کوهی معروف به "داداش بیک" در بیست و دو سالگی به سلک نیروهای قزاق در آمد ودر این مسیر پیشرفت کرد. او در بیست سال آینده دوره های مختلف نظامی را تا فرماندهی هنگ قزاقخانه (آتریاد) همدان طی کرد. در سوم اسفند سال 1299 هجری شمسی واحدهای قزاق مقیم قزوین به فرماندهی رضاخان میر پنج وارد تهران شدند.

 کودتای سوم اسفند 1299 با توجه به تاثیرات فراوان آن بر حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران واقعه ای مهم و در خور توجه است. انگلیسی ها برای اجرای نقشه ای که کشیده بودند به دو چهره سیاسی و نظامی احتیاج داشتند و سرانجام در این میان سید ضیاء الدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد و رضاخان میرپنج را برای این کار برگزیدند. رضاخان سوادکوهی که چند سال قبل توسط اردشیر جی به عوامل انگلستان ملحق شده بود به عنوان عامل نظامی کودتا به ژنرال "آیرون ساید" معرفی شد.

 در این میان با کمک بانک شاهنشاهی و همکاری نظامی کلنل اسمایس، کاظم خان سیاح مسعود خان کیهان، قوای نظامی و قزاق سازماندهی شده و شرایط برای انجام کودتا و اشغال تهران فراهم شد. رضا خان در بهمن ماه همان سال در ملاقاتی با آیرون ساید توافق کرده بود که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق مقام نخست وزیری به سید ضیاء الدین طباطبایی سپرده شود. برای اینکه رضا خان اطمینان حاصل کند که در تصرف تهران مشکلاتی وجود نخواهد داشت ژنرال انگلیسی به او اعلام کرد که احمد شاه در جریان این اقدام قرار دارد و نورمن سفیر انگلستان در تهران مشکلات احتمالی را مرتفع خواهد کرد. سرانجام در شب سوم اسفند 1299 کودتاچیان وارد تهران شده و نقاط حساس شهر را به اشغال خود درآوردند.

 با فتح تهران حکومت به دست کودتاچیان افتاد. فردای همان روز سید ضیاء‏الدین طیاطبایی به عنوان نخست وزیر رسما زمام امور را در دست گرفت. پست حساس وزارت جنگ با اندکی کشمکش در اختیار رضاخان سردار سپه قرارگرفت. پس از آن احمدشاه قاجار حکم ریاست الوزرایی سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی و سرداری سپه ژنرال رضاخان را صادر کرد.

سید ضیاء الدین پس از دست گرفتن قدرت بسیاری از شخصیت های سیاسی را دستگیر و به زندان افکند. از جمله این شخصیت ها آیت الله مدرس بود. سید ضیاء الدین چند روز پس از کودتا به حضور احمد شاه رفت و شاه که نسبت به جان خود به شدت بیم داشت وی را به عنوان نخست وزیر کابینه جدید معرفی نمود. کابینه سید ضیاء عملا وظیفه یک محلل برای ورود کابینه رضا خان را ایفا نمود. پس از چندی مقام وزارت جنگ نیز به رضاخان واگذار شد. به این ترتیب با حمایت انگلیسی ها، وی یک به یک پله های ترقی را پیمود و به تدریج به محکم کردن مواضع خود مشغول شد. اما در این مسیر رضا خان با حضور مبارزانی چون سید حسن مدرس نمی توانست به جولان گسترده بپردازد.

 در دوره چهارم مجلس، رضاخان که در مقام وزارت جنگ بود، کوشید امور دفاعى و اقتصادى را هم در اختیار گیرد. مدرس در دوازدهم مهر 1301، در جلسه 148 دوره چهارم مجلس، نطقى علیه رضاخان ایراد کرد و بر برکناری او تاکید نمود. طرح موهوم جمهورى خواهى نیرنگ دیگر رضاخان بود که مدرس آن را ضد استقلال و هویت ایران و رهاورد تصمیم انگلستان براى تمرکز قدرت در شخص رضاخان خواند و در جهت نابودى‏اش گام برداشت.

 سرانجام گروهى از نمایندگان وابسته به نیرنگ روى آوردند، مدرس را به بهانه آشتى با رضاخان در منزل قوام السلطنه نگاه داشتند و در غیاب وى سردار سپه با 92 راى مثبت مجلسیان قدرت را به دست گرفت.

 منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی


نظر شما :