ایران و مصر

۰۱ مهر ۱۳۸۶ | ۰۸:۵۵ کد : ۷۳۵ تاریخ دیپلماسی
اولین جرقه های عادی سازی روابط چگونه شکل گرفت؟
ایران و مصر

هنوز تابلوهاى خيابان خالداسلامبولى که نامش را به انتفاضه داده در يکى از محله هاى مرکزى تهران عوض نشده بود که سخنگوى وقت وزارت خارجه ايران در در دولت سید محمد خاتمی واکنش به موضع گيرى هاى مقامات مصرى گفته است که نبايد عجله شود بايد به صبر موضوع را دنبال کرد.

 

احمد ماهر وزير خارجه وقت مصر چند روز پيش تحولات داخلى ايران را عامل به تأخيرافتادن از سرگيرى دوباره روابط تهران و قاهره خوانده و گفته بود درگيرى هاى ميان اصلاح طلبان و محافظه کاران عامل به تأخير افتادن است.

آقای ماهر در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط که در لندن چاپ مى شود با لحنى متأثر گفته که اين روابط روند خوبى طى مى کرد و به سمت بستر شدن صفحات ميان دو کشور در حال حرکت بود.

 

سخنگوی وزارت خارجه ایران در تهران گفته بود که صحبت هاى احمد ماهر به کنش ها و واکنش هايى که در خصوص مسائل مختلف در ارتباط با مصر مطرح شده بستگى دارد و خود وى بايد پاسخگو باشد. پس از موضع گيرى وزير خارجه مصر برخى از رسانه هاى عربى درخواست غيررسمى مصر را در قبال عادى سازى روابط با تهران مطرح کردند که حل و فصل موضوع جزاير سه گانه ايرانى از جمله آنها بود.

 

صاحب نظران مسائل سياسى معتقدند در قبال عادى سازى روابط تهران و قاهره دو گروه عمده در داخل مصر فعاليت مى کنند.

 

 گروه اول به سرپرستى احمد ماهر وزير خارجه مصر و جانشين عمرو موسى وزير خارجه سابق و دبيرکل فعلى اتحاديه عرب است. ماهر و تيم تحت سرپرستى وى تمايل زيادى به برقرارى روابط کامل ديپلماتيک با تهران دارند. تهران تنها کشورى است که پس از امضاى قرارداد کمپ ديويد با قاهره روابط سياسى ندارد.

 

 تيم احمد ماهر تلاش مى کند در شرايطى که مصر از طرف ايالات متحده به عنوان کشورى تحت حاکميت ديکتاتورى معرفى مى شود روابطش را با کشورهاى مختلف عادى کند و گسترش دهد.

 

 حسنى مبارک رئيس جمهور مادام العمر مصر نيز گرچه تاکنون نسبت به از سرگيرى روابط با تهران بى تفاوت بوده اما پس از ديدار با خاتمى در ژنو در اين زمينه به سمت وزير خارجه اش تمايل پيدا کرده است چنان که پس از ديدار با رئيس جمهور ايران خواستار عادى سازى کامل روابط تهران و قاهره شد.

 

 

 

گروه دوم در مصر نيروهاى سياسى به جا مانده و وفادار تفکر انورسادات رئيس جمهور سابق اين کشور هستند که نه تنها تمايلى به عادى سازى روابط کشورشان با ايران ندارند، بلکه در جهت مخالف آن نيز تلاش مى کنند.

 به نظر مى رسد حسنى مبارک رئيس جمهور مصر نيز تا چندى پيش، بيش از آن که سکان سياست خارجى کشورش را خود به دست بگيرد تحت تأثير به جا ماندگان انورسادات بوده است.

 

ترسى با دلایل مبهم که اين گروه از برقرارى روابط با تهران در مصر دامن زده اند تا همين اواخر نيز در موضع گيرى هاى مقامات مصرى مشهود بود تا اين که رياست اجلاس وزيران امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامى به کمال خرازى وزير خارجه ايران رسيد.

 

 خردادماه ۱۳۸۲ بود. در نخستين روز اجلاس سه روزه وزراى خارجه کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى، پيش از آن که احمد ماهر وزير خارجه مصر تهران را به قصد بندر عقبه در غرب اردن براى ديدار با رئيس جمهور آمريکا، وليعهد عربستان و شاه اردن ترک کند نزديک به يک ساعت پشت درهاى بسته با وزير خارجه ايران به گفت وگو نشست.

 

هنگامى که درهاى سالن محل مذاکرات به روى خبرنگاران حاضر در تهران گشوده شد عطش خبرگيرى رسانه ها به حدى بود که وزير خارجه ايران ترجيح داد همکار مصرى اش را با انبوهى از ميکروفون و واکمن در ميانه سالن رها کند تا احمد ماهر حاصل مذاکرات را با خبرنگاران در ميان گذارد تيرگى موجود در روابط دو کشور به گونه اى نيست که بتوان آن را در زمان کوتاه برطرف کرد.

 

براى عادى سازى روابط بين دو پايتخت به زمان بيشترى نياز است.» آقای ماهر با پايان اين جمله قصد رفتن به محل اقامت خود را داشت تا از پس استراحتى کوتاه، عازم کاخ سعدآباد تهران شود. محمد خاتمى رئيس جمهور ايران ظاهر آراسته کرده بود تا وزراى خارجه کشورهاى اسلامى را به حضور بپذيرد.

 

 

وزير خارجه مصر نيز از جمله همين ميهمانانى بود که گرچه کشورش روابط سياسى با ايران نداشت اما به ديدار رئيس جمهورش مى رفت و در اين ديدار نه مانند ميهمانى بلاتکليف که همچون دوستان پرسابقه همه تعارفات ديپلماتيک و مرسوم را به جا آورد و راهى اردن شد.

 

 روابط تهران و قاهره به علت امضاى پيمان کمپ ديويد توسط مصر يک سال پيش از پيروزى انقلاب و پناه دادن به شاه مخلوع ايران پس از انقلاب، قطع شده بود اما در سال ۱۹۹۸ يک سال پس از روى کارآمدن رئيس جمهورى که شعار تنش زدايى به خصوص با جهان اسلام و عرب را مى داد در سطح کاردار از سرگرفته شده بود.

 

 اما خاتمى و همراهانش چنان که از ابتدا نشان داده بودند به دنبال برقرارى روابط کامل بودند. روابطى مانند رابطه تهران و لندن يا مناسباتى همانند ايران با الجزاير يا عربستان.  

 

اين چنين بود که هفته اى پيش از سفر محمد خاتمى به سوئيس مشاوران و مسئولان ديپلماتيک ايران مشغول بررسى يک موضوع تشريفاتى بودند که در صورت آشکار شدن تبعات سياسى داشت.

 

 رئيس جمهور ايران تصميم گرفته از همتاى مصرى اش که در ژنو به سر مى برد براى ملاقات و گفت وگويى، دعوت به عمل آورد. اما آيا اقدام رئيس جمهور با رفتار مناسب مقامات مصرى پاسخ مى گرفت؟

 

جواب اين پرسش نگرانى هاى زيادى را بين مشاوران و مسئولان در تهران ايجاد کرده بود. از سوى ديگر دوران هشت ساله رياست جمهورى محمد خاتمى نيز رو به پايان بود و شايد ديگر تا پايان رياست وى چنين شرايطى براى اين ملاقات سرنوشت ساز مهيا نمى شد.

 

سرانجام اما ديپلمات هاى تهران تصميم به تقديم دعوت رئيس جمهور ايران گرفتند و از طريق ديپلماتيک پيام دعوت خاتمى را به مبارک رساندند.

 

 مسئولان تشريفات دو کشور بنا داشتند مقالات در محل سومى که نه هتل محل اقامت خاتمى باشد و نه محل استراحت «مبارک» انجام شود اما هنگامى که رئيس جمهور مصر پنج دعوت را در خور، به جا آورد، مشاوران رئيس جمهور و مسئولان وزارت خارجه ايران نفسى به آسودگى کشيدند چرا که رئيس جمهور مصر پروتکل هاى تشريفاتى را به يک سو نهاده بود و با پاى خود به ديدار خاتمى در هتل محل اقامت رئيس جمهور ايران آمده بود.

ابتکار مبارک چنان غافلگيرکننده بود که خبرنگاران از اين رويداد مهم جا ماندند و تنها لحظه اى به محل ملاقات رسيدند که مبارک و خاتمى دست يکديگر را مى فشردند و لبخند مى زدند.

 

 در ديدار کوتاه دو رئيس جمهور اتفاقات مهمى رخ داده بود. خواست ۶ ساله خاتمى تا تحقق چند گامى فاصله نداشت و تمايل مبارک به جناح ضد ايرانى به طور کاملاً محسوسى به سوى تهران چرخش کرده بود چنان که فرصت را غنيمت شمرد و ضمن اشاره به اين که به دعوت خاتمى به هتل آمده به خبرگزارى فرانسه اعلام کرد که کشورش خواستار عادى سازى کامل روابط با تهران است.

 

با این همه آقای خاتمى تا تهران صبر کرد و در راه بازگشت از سوئيس به تهران در هواپيماى بوئينگ ۷۴۷ با مشاورانش به سخن نشست تا در پاويون فرودگاه مهرآباد اعلام کنند که مواضع سياسى مصر در بسيارى از مسائل منطقه و از جمله در ارتباط با مسئله عراق و خاورميانه با مواضع رسمى دولت ايران تشابهات فراوان دارد.

 

اين چنين شد که محصول نخستين ديدار رسمى بين رؤساى جمهور ايران و مصر تصميم به عادى سازى روابط بود. محرکى که ادامه ابتکارهاى آن به کمال خرازى و همکار مصرى اش احمد ماهر سپرده شده تا اين دو فرجام روابط را رقم زنند. طرحی که اینک در اختیار منوچهر متکی و احمد ابوغیظ جانشینان این دو وزیر است و از احتمال دیدارشان در آینده نزدیک سخن به میان می آید.

 

در ساير ديدارهايى که بين مقام هاى ايران و کشورهايى که تهران با آنها روابط گرم نداشت در نخستين ديدار شکل روابط، عادى اعلام شد چنان که کمال خرازى در نيويورک پس از گفت وگويى چند، دست رابين کوک همتاى بريتانيايى اش را فشرد و همراه او روابط تهران و لندن را عادى اعلام کرد، تا سطح روابط از کاردار به سفير ارتقا بيابد.

 

محمدخاتمى نيز سالى پس از آن در نيويورک عبدالعزيز بوتفليقه رئيس جمهور الجزاير ديدار کرد و پس از يک دوره سردى و قطع روابط سياسى بين ايران و الجزاير، برقرارى کامل روابط طى بيانيه اى اعلام شد.

اما در ديدار رؤساى جمهور ايران و مصر اين اتفاق روى نداد؛ چرا؟ شايد برخى مسائل بين تهران و قاهره باقى مانده بود وگر نه رؤساى جمهور ايران و مصر ادامه کار را به وزراى خود نمى سپردند که اين به معنى وجود برخى اختلاف ها است.

 

 از جمله اين اختلاف ها موضوع کمپ ديويد بود که از سوى مصرى ها اعلام شد به تاريخ پيوسته است. نام يک خيابان که هنوز تابلوى آن نيز عوض نشده موضوعى است هر چند کوچک بود که تهران نسبت به حل آن اقدام کرد تا نام ضارب سلف حسنى مبارک بر خيابانى در تهران نباشد.


نظر شما :