جبهه ملی فرانسه به فاشیسم نزدیک می‌شود؟

دیپلماسی ایرانی: پیروزی حزب راست گرای افراطی جبهه ملی به رهبری مارین لوپن در انتخابات منطقه ای فرانسه زنگ هشدار را در همه جای اروپا به صدا در آورده است. اگر این نتایج در دور دوم این انتخابات نیز تایید بشود، جبهه ملی می تواند بر سه منطقه مهم فرانسه با جمعیتی نزدیک به 16 میلیون نفر مسلط شود. حتی در صورت شکست حزب لوپن در دور دوم نیز موفقیت هایش در دور اول کم نبوده است. این موفقیت ها توانسته نگاه منفی به این حزب را بشکند.

آیا باید از حزب جبهه ملی ترسید؟ آیا باید از ماری لوپن و عقاید آن واهمه داشت؟ پاسخ این سوال مثبت است، چرا که دیدگاه لوپن مجموعی از عقاید منفی موجود در راست گرایی افراطی و چپ گرایی افراطی را در خود گنجانده است.

سیاست غیرمتساهلانه خانم لوپن از سیاست سنتی راست گرایی میانه رو فاصله بسیاری گرفته است. یکی از مهم ترین نتایج انتخابات روز یکشنبه کاهش رای حزب نیکلای سارکوزی، یعنی حزب راست گرای میانه رو بود.

به دست آوردن 28 درصد آراء توسط حزب جبهه ملی در انتخابات منطقه ای ششم دسامبر قابل پیش بینی بود. لوپن در انتخابات محلی و انتخابات اتحادیه که میزان مشارکت مردمی در آن به مراتب پایینتر است، 25 درصد آراء را به دست آورده بود.

در شرایط عادی حزب مخالف دولت یعنی حزب راست گرای میانه به رهبری سارکوزی باید پیروز انتخابات می شد. اما بحران مهاجرت در تابستان سال جاری، حملات تروریستی 13 نوامبر در پاریس، عدم موفقیت اولاند در عرصه اقتصادی و رسیدن بیکاری به بالاترین سطح ممکن معادلات را به سوی لوپن چرخاند.

ژان لوپن پدر مارین لوپن، رهبر پیشین حزب با علائق شدید تاریخی، حزب را در راستای انگاره های به شدت راست گرایانه تشکیل داد. خانم لوپن عامدانه علائق تاریخی پدر و تعلقات آن را از حزب پاک کرد. وی مدعی شد که حزب جبهه ملی دیگر یک حزب راست گرای افراطی نیست، بلکه حزبی میهن پرست برای مردم عادی با همه نژادها و همه مذاهب و علیه خیانت نخبگان است.

خاستگاه فکری ژان لوپن، سنت راست گرایی افراطی فرانسه بود که سبقه ای به مراتب طولانی تر از نازیسم و فاشیسم دارد. وی در عرصه اجتماعی عقاید محافظه کارانه یهودستیزانه داشت و در عرصه سیاسی نیز یک پوپولیست ضد دولت بود.

دختر وی نیز ملی گرا ( ضد اروپا گرایی- مخالف مهاجرت) و به طور تلویحی سوسیالیست (موافق ایجاد تعرفه های تجاری، ارائه یارانه برای صنایع، بالا بردن رقم سن قانونی، کاهش سن بازنشستگی به 60 سال) است. به لحاظ اجتماعی نیز می شود مواضع وی را به لیبرالیسم نزدیک دید؛ وی از آزادی سقط جنین و حقوق نسبی همجنسگرایان حمایت می کند.

در یک نگاه دیدگاه های سیاسی لوپن را می شود ملغمه ای از افکار نامتجانس خواند که صرفا برای کسب مخاطب گردهم جمع شده اند. لوپن به خوبی توانسته از نارضایتی طبقه متوسط فرانسه و در خواست آنها برای تغییر در شرایط موجود بهره برداری کند. اما، ترکیب سوسیالیسم و ملی گرایی سابقه تیره ای دارد و فاشیسم را در ذهن تداعی می کند.

اینکه جبهه ملی تا چه اندازه می تواند به فاشیسم نزدیک باشد، جای سوال دارد. برخی از شهرداران منتسب به این حزب که در 2014 به قدرت رسیدند، از کمپین های ضد مسلمان در شهرهای خود حمایت کردند. مارشل لوپن، برادرزاده رهبر حزب نیز هفته گذشته اعلام کرده بود که مسلمانانی که در فرانسه متولد شدند، فرانسوی واقعی نیستند زیرا آنها با سایر فرانسویان در ارزش ها و سنت های مسیحی شریک نیستند.

اگر مارین لوپن و برادرزاده وی بتوانند موفقیت خود را نور پا دو کاله و پروانس آلپ کوت دازور به عنوان دو منطقه مهم و بزرگ فرانسه تثبیت کنند، راه برای ورود آنها به انتخابات 2017 و حتی پیروزی مارین لوپن باز می شود.

یکی از پیامدهای جالب انتخابات یکشنبه این است که اولاند - و نه سارکوزی یا یکی از کاندیداهای حزب راست گرای میانه- به احتمال زیاد حریف لوپن در انتخابات ریاست جمهوری آتی خواهد بود. در این دوگانه، حامیان راست میانه باید بین حزب سوسیالیستی که در اصلاحات خود شکست خورده و یا حزب ملی گرا - سوسیالی که تمایلات بیگانه ستیزانه دارد یک طرف را انتخاب کنند. نظرسنجی ها نشان می دهد که در این رقابت، حزب اولاند همچنان می تواند موفق باشد، اما اگر وضعیت حزب جبهه ملی و محبوبیت فعلی آن را با محبوبیت 33 درصدی آلمان نازی در اوایل دهه 30 با محبوبیت آن در اواخر این دهه مقایسه کنیم، لوپن در انتخابات 2022 بخت قابل توجهی دارد. 

منبع: ایندپندنت/ ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی/25