هاشمی؛ مصلحت اندیش ایران

۲۴ دی ۱۳۹۵ | ۱۳:۴۵ کد : ۱۹۶۶۱۶۲ سرخط اخبار

دیدبان روسیه: شامگاه یکشنبه 8 ژانویه، در صدر اخبار سایت یاندکس روسی انواع خبر دیده می شد، از خبر بی احترامی دیپلمات اسرائیلی به وزیر امور خارجه انگلیس گرفته تا راننده زن مسابقات غیر قانونی خیابانی  که بار دیگر قوانین روسیه را به چالش کشید و راهی بیمارستان شد، اما دریغ از یک کلمه درباره درگذشت "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" در ایران؛ چهره ای که در بزرگی و مقیاس قابل قیاس با سیاست مدارانی چون شارل دو گل و  هلموت کوهل است.

از موارد اینچنین می توان عدالت اصحاب رسانه روسی را درک کنید. رفسنجانی اولا از منطقه نادرستی است (علیرغم چرخش ما به سوی شرق، همچنان نگاه ما به اروپاست و بی احترامی به وزیر امور خارجه انگلیس برای روس ها مهمتر از رویداد های داخل ایران است.) دوما فرد کمتر شناخته شده ای برای افکار عمومی است. مردم از شخصیت ها و رهبرانی که دستاوردهای بزرگ داشته اند، خوششان می آید و اغلب فراموش می کنند هر رهبر بزرگی که جهان را تغییر داده است، عملا با شخصیت های اطراف خود که هیچ کم از همین بزرگان ندارند، متکی بوده اند. الیزابت یکم در انگلستان شاید هرگز بدون مشاوره و حمایت ویلیام سیسیل و فرانسیس والسینگهام موفق نمی شد انگلستان را به کشوری قدرتمند و در اوج برساند و لنین برایش دشوار می شد اگرمی خواست بدون تروتسکی انقلاب اکتبر را رهبری کند و بسیاری دیگر از چنین مثال هایی...

انقلاب اسلامی هم از این مسئله مستثنی نیست. ارزش دستاورد های رهبر کبیرانقلاب و موسس جمهوری اسلامی، آیت الله روح الله خمینی(ره) جای هیچ بحث و سئوالی را برای کسی باقی نمی گذارد، اما این علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود که نقش بزرگی را در به ثمر نشستن انقلاب و بقای جمهوری اسلامی ایران ایفا کرد. وی دست راست آیت الله خمینی(ره) و پس از او تأثیرگذارترین شخص  در ایران بود. این رفسنجانی بود که وظیفه حفاظت از جمهوری اسلامی نوپای ایران را در طول 8 سال جنگ ایران و عراق بر عهده گرفت. او برای اولین بار نماینده آیت الله خمینی(ره) در شورای عالی دفاع ملی بود، و بعد از آن جانشین فرمانده نیروهای مسلح این کشور عهده دار شد. در کارنامه زندگی حرفه ای ممتاز خود، وظایفی چون ریاست مجلس شورای اسلامی، وزیر کشور، ریاست جمهور، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان  را بر عهده داشت.


► مصلحت اندیش ایران

بسیاری بر این اعتقاد بودند که پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی جانشین وی خواهد شد. با این حال، این اتفاق رخ نداد و رفسنجانی تنها به رئیس جمهوری اکتفا کرد. اما وی در عین حال یکی از تاثیر گذار ترین چهره های، با اقتدار بسیار زیاد و دیدگاه های خاص خود که برای بعضی ها قابل درک نبود، باقی ماند.

"سیواک ساروخانیان" محقق و ایرانشناس چند سال قبل درباره هاشمی رفسنجانی گفت: "در غرب، وی را به اشتباه به عنوان سیاست مدار اصلاح طلب معرفی می کنند. اما واقعیت این است که هاشمی رفسنجانی همواره در چارچوب عقاید جناحی معتدل محافظه کار قدیمی مواضع خود را اعلام می کرد." در سیاست خارجی، هاشمی رفسنجانی، حتی پس از دوران ریاست جمهوری خود همواره مدافع برقراری دیالوگ با غرب و ایالات متحده بود. به گفته وی بدون رسیدن به یک توافق خوب با آمریکایی ها نمی توان در منطقه ثبات ایجاد کرد. البته، مسئله ثبات تنها دغدغه اصلی وی نبود؛ رفسنجانی و اطرافیانش به دنبال منافع اقتصادی و هم گرایی ایران با اقتصاد جهان بودند که در شرایط مناقشه با ایالات متحده غیر ممکن است. محافظه کاران داخل ایران، انگشت اتهام خود را به سوی این سیاست مدار سالخورده گرفته بودند و کم مانده بود بگویند می خواهد ایران را به غرب تسلیم کند و تمامیت ارضی و برنامه هسته ای ایران را نابود کند و حتی به داشتن هدف سرنگونی جمهوری اسلامی متهم کنند. ثروت رفسنجانی که او را به عنوان یکی از غنی ترین ایرانیان (در میان مردم عامه معروف به "پادشاه پسته") معرفی کرده بود، کمکی به افزایش محبوبیت وی در میان مردم عادی نمی کرد.

در اصل، رفسنجانی تنها به دنبال مدرن سازی و عمل گرایی با حفظ ارزش های جمهوری اسلامی و بدون دموکراسی به شیوه آمریکایی در سیاست های ایران بود و در سیاست خارجی تلاش می کرد تا تنش ها با ایالات متحده کاهش یابد، اما فقط با هدف ایجاد فضای مانور و حرکت بین کشورهای غربی به منظور جلوگیری از تحریم و فشار بیش از حد و نه اتخاذ سیاست های مشابه " احمدی نژاد" که منجر به ارائه تصویر سیاه و اهریمنی از ایران و به دنبال آن اتحاد دول غربی و جهان اهل سنت بر علیه این کشور شد.


► میراث کاردینال

در واقع حسن روحانی رئیس جمهور فعلی ایران که در سال 2013 به قدرت رسید تا حدودی نماینده یا حتی شاگرد رفسنجانی به حساب می آمد و اگر او نتوانسته همه ایده های رفسنجانی را تحقق ببخشد، حداقل به برخی از آنها جامه عمل پوشانده است. دستیابی به توافق هسته ای با ایالات متحده، که منجر به شکسته شدن جبهه دیپلماتیک ضد ایرانی شد، نمونه همین امر است. (به کوشش هاشمی) رئیس جمهور روحانی را به عنوان امید لیبرال ها در ایران به جهان معرفی کرده و با همین ابزار از سخت گیری سیاسی غرب در مواجه با فعالیت های ایران در سوریه جلوگیری کرده اند. این اتفاقی نیست که وزیر دفاع کابینه دولت آینده آمریکا "جیمز ماتیس" گفته است: "اگر ما در زمان حاضر به خواسته ترامپ عمل کنیم و توافق اتمی با جمهوری اسلامی ایران را منحل کنیم، قبل از هر کس متحدان آمریکایی ها ما را درک نخواهند کرد." در نهایت، ایران در حال تلاش برای همگرایی این کشور با اقتصاد جهانی و از طریق جذب سرمایه گذاران خارجی (عمدتا اروپایی) است.

آیا واقعا می توان سیاست های رفسنجانی را ادامه داد؟ با وجود دشمنی ها و مخالفت های محافظه کاران تندرو که همه دلواپسی زندگی اشان و موفقیت شغلی آنها در گرو دشمنی و مبارزه با غرب است. در چند ماه آینده انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری ایران پیش روست که اگر در آن حسن روحانی موفق به حفظ قدرت شود، شاید راه رفسنجانی ادامه یابد. عبور از این مرحله بدون حمایت و اقتدار پیر سیاست ایران یعنی هاشمی رفسنجانی بسیار دشوار خواهد بود.
 
نویسنده: گوروگ میرزایان، دانشیار دانشگاه مدیریت سرمایه دولتی روسیه؛
برگردان: علیرضا چاروسایی، عضو شورای نویسندگان دیدبان روسیه؛
منبع: اکسپرت.رو

*دیدبان روسیه: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای بازنشر می شود.

کلید واژه ها: هاشمی رفسنجانی


نظر شما :