با ایران از در دوستی وارد شوید

۲۱ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۶:۱۹ کد : ۱۰۶۶۲ آمریکا
امریکایی‌ها اعتقاد دارند که دو سال گذشته سال‌های فرصت و زمان‌دهی به ایران بوده و اکنون هم سیاستمداران ایرانی و هم غربی باید به بهترین نتیجه گیری‌ها در خصوص ادامه تعامل و یا تخاصم رسیده باشند. انچه که سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده می‌توانند انجام دهند در حقیقت برای هیچ کس ناآشنا نیست.
با ایران از در دوستی وارد شوید

ديپلماسى ايرانى: سایت رسمی‌ کنگره ایالات متحده در تازه‌ترین نگاه خود به بحث پرونده هسته‌ای ایران و رویکرد واشنگتن به آن پرداخته و می‌نویسد: سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده این روزها باید نگران همه چیز باشند: از تروریسم بین المللی تا مبحث به راه افتاده در لیبی و البته خیزش‌های عمومی‌ در خاورمیانه همگی ذهن امریکایی‌ها را به خود جمع کرده است. با این همه آنچه که بیش از دیگر مباحث همچنان پای ثابت تمامی‌ دغدغه‌های امریکا در این سال‌ها بوده و است ایران است و نقش استراتژیک این کشور در منطقه و البته پرونده هسته‌ای جنجالی آن.

امریکایی‌ها اعتقاد دارند که دو سال گذشته سال‌های فرصت و زمان‌دهی به ایران بوده و اکنون هم سیاستمداران ایرانی و هم غربی باید به بهترین نتیجه گیری‌ها در خصوص ادامه تعامل و یا تخاصم رسیده باشند. انچه که سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده می‌توانند انجام دهند در حقیقت برای هیچ کس ناآشنا نیست.

در سه سال گذشته نه آمریکایی‌ها و نه ایرانی‌ها دچار تحولات عجیب و غریب نشده‌اند. نویسنده این یادداشت در ادامه می‌نویسد: بحث‌های سیاسی و تحریم‌های اقتصادی این کشور از سوی غرب در حقیقت طبقه نخبه و دولتمردان را در این کشور به نوعی دودستگی مبتلا کرده است. دولتمردان در ایران این روزها بر سر ادامه برنامه هسته‌ای با هم تفاهم ندارند. برخی این حرکت را به نفع می‌دانند و برخی آن را در شرایط فعلی ضرورت نمی‌دانند.

در سال 2007 میلادی بود که مبحثی برای نخستین بار در خصوص برنامه هسته‌ای ایران مطرح شد. در آن زمان جورج بوش جمهوری خواه سکان امور را در اختیار داشت. مبحثی که در آن روزها مطرح بود این بود که برنامه هسته‌ای ایران در حقیقت نیازمند نوعی رویکرد هزینه – فرصت است. با این نگاه جامعه جهانی برای مهار این برنامه فرصت‌های طلایی هم در اختیار دارد.

اکنون تهران در مقام تصمیم گیری قرار گرفته و دقیقا در همین مرحله است که آمریکا و متحدانش به دنبال تاثیر گذاری بر تهران هستند. باراک اوباما که به قدرت رسید سیاست کشورش در قبال ایران را دچار تغییری 180 درجه ای کرده و تاکید کرد که باید با ایران وارد تعامل شد و نه تقابل. البته که این رویکرد هم نتوانست ایرانی‌ها را از دستیابی به انرژی هسته‌ای بازدارد و همین مساله منجر به توسل امریکا و غربی‌ها به گزینه تحریم و اعمال فشار شد.

قرار بود تعامل حرف نخست را بزند تا زمانی که ایرانی‌ها گوش به فرمان هستند و در مسیر واشنگتن حرکت می‌کنند. اما به محض آنکه نشانه ای از تسلیم در میان ایرانی‌ها دیده نشد ورق برگشت و واشنگتن بر مدار خصومت ورزی سابق قرار گرفت. در ماه ژوئن بود که شورای امنیت چهارمین قعطنامه علیه ایران را با آرای مثبت اکثریت به تصویب رساند. به دنبال این مساله تحریم‌هایی نیز از چهارچوب اتحادیه اروپا، کره جنوبی، ژاپن ، هند و سایرین بر تهران اعمال شد.

نویسنده این مطلب ادعا می‌کند که ایران در این بازه زمانی از ماه جولای تاکنون به اندازه افریقا جنوبی در دوران آپارتاید منزوی شده است. تحریم‌ها به نوعی ساعت برنامه هسته‌ای تهران را هم به رخوت و کندی مبتلا کرد. تحریم‌ها ادامه مسیر دستیابی به انرژی هسته‌ای و تهیه تجهیزات را برای ایرانی‌ها سخت کرد. ویروس استاکس نت هم از راه رسید و بسیاری از سانتریفیوژهای ایرانی را تحت تاثیر قرار داد. در این فضا تهران نیازمند به سانتریفیوژهای جدید بود که غربی‌ها ادعا می‌کنند به دلیل تحریم‌ها نتوانست از عهده تهیه انها برآید. در این فضا جای اندک تعجبی نبود که رئیس سابق موساد میر داگان ادعا کند که برنامه هسته‌ای ایران تا سال 2015 به تعویق افتاده است.

نویسنده این یادداشت در ادامه می‌نویسد: با این اوصاف ما هنوز فرصت داریم و اکنون سوال این است که باید چگونه از این فرصت استفاده کنیم؟

نخستین راهکار این است که از هرگونه ضربه زدن به ایران اجتناب کنیم. برخی اعضای کنگره به دنبال تشدید تحریم‌ها و اعمال فشار بیشتر هستند. این طیف داعیه دار تحریم‌های یک جانبه بیشتر از سوی امریکا علیه ایران به حساب می‌آیند. این مساله تنها و تنها منجر به دلزدگی دیگر کشورهای غربی از ادامه تحریم‌ها می‌شود. این دلزدگی هم در نهایت منتج به کاهش فشارهای هماهنگ بر ایران خواهد شد.

برخی حتی پا را از این هم فراتر می‌گذارند و به دنبال حمله نظامی ‌به تاسیسات هسته‌ای ایران هستند. با این همه همان گونه که رابرت گیتس وزیر دفاع ایالات متحده هم گفت امریکا برای حمله نظامی ‌به ایران باید مجموعه ای از کشورهایی را که با این بحث مخالف هستند دور هم جمع کند که این مساله کار ساده ای نیست. این حرکت ایران را در مسیر قطعی دستیابی به تسلیحات هسته‌ای قرار می‌دهد. ایرانی‌ها اگر احساس خطر کنند بی شک برنامه خود را از سطح خارج خواهند کرد.

در دومین راهکار باید بحث تعامل را عینیت عملی بخشید. تمام هدف امریکا از اعمال فشار در حقیقت بازگرداندن ایران بر سر میز مذاکره بود که عملی نشد. همان گونه که تجربه اثبات کرده ایران نباید در مخمصه ای قرار بگیرد که انتخاب را برای آن سخت کند. اگر قرار باشد این بازی هسته‌ای بدون بازنده به پایان برسد باید پیشنهادی در اختیار تهران قرار بگیرد که تهران تمام انچه را که به دست آورده از دست ندهد. اعمال فشار بدون ارائه راهکار درست ره به جایی نمی‌برد.

در سومین راهکار غرب باید خلاقیت از خود نشان دهد. در پاییز سال 2009 میلادی، ایالات متحده و همراهان این کشور در غرب طرحی را ارائه دادند که به دنبال آن بتوانند بخشی از اورانیوم غنی سازی شده ایران را خارج کرده و مابقی مسیر غنی سازی را در خارج از خاک ایران انجام دهند. این مبحث به شکست انجامید اما در نهایت هنوز هم فرصت است که بتوان طرحی را بر روی میز قرار داد. تا کنون دو طرح هم برای اعتماد سازی ارائه شده است و خانم هیلاری کلینتون هم از طرح مشترک میان امریکا و سوئد برای اعزام ناظر حقوق بشری به ایران خبر داده است.

نویسنده این یادداشت در ادامه می‌نویسد: امریکا برای تغییر دادن رفتار ایران فرصت دارد اما به شرط اینکه از این فرصت استفاده کند. بهترین راهکار این است که مسیر دیپلماتیک را در این پرونده پیش رفت.


نظر شما :