بن لادن زنده است؟

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۲:۳۰ کد : ۱۲۴۰۵ آمریکا
امریکا از زنده و مرده بن لادن سود برد. حملات یازده سپتامبر زمینه لشگرکشی امریکا به افغانستان و عراق را فراهم کرد و اکنون خبر کشته شدن بن لادن شاید همان آسی باشد که اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری رو می‌کند
بن لادن زنده است؟
دیپلماسی ایرانی: تفنگداران ویژه نیروی دریایی امریکا روز یکشنبه 11 اردیبهشت ماه (1 May) وارد عملیاتی فوق سری در اطراف اسلام آباد شدند. هدف عملیات اسامه بن لادن رهبر القاعده و عامل حوادث 11 سپتامبر بود. ماموران ویژه ارتش آمریکا از چند روز پیش منتظر صدور دستور انجام عملیات از سوی واشنگتن بودند.

هر چند که بسیاری از انها حتی وقتی سوار بر سه هلی کوپتر در تاریکی مطلق به سمت هدف حرکت می‌کردند نمی‌دانستند هدف این عملیات چه شخصی است. مقامات امریکایی می‌گویند از می ‌سال 2010 شناسایی محل اختفای بن لادن وارد مرحله دقیق‌تری شده بود، اما اهمیت ویژه موضوع برای سیا انجام عملیات را به تاخیر انداخته است.

بن لادن در ساختمانی ویلایی، فاقد اینترنت، تلفن، پنجره و با دیوارهایی بلند در نزدیکی شهرکی نظامی ‌در اطراف اسلام آباد مخفی بود. چه کسی می‌داند، شاید گروهی از ماموران ISI (سازمان امنیت پاکستان) بن لادن را در این مکان مخفی کرده بودند ولی آنچه روشن است وی چنان ایزوله شده بود که عملا رهبری القاعده را از دست داده بود.

مقام‌های امریکایی بارها اعتراف کرده اند که سالها فرار و گریز و سپس مخفی شدن بن لادن را به عنصری ناکارآمد و شاید هم بی‌مصرف در سازمان القاعده تبدیل کرده بود. با همه اینها وقتی که اوباما بعد از عملیات 40 دقیقه ای ماموران آمریکایی در ابوت آباد به خبرنگاران در کاخ سفید خبر کشته شدن بن لادن را داد این خبر همچون بمبی سهمگین جهان رسانه‌ها را منفجر کرد.

آمریکایی‌ها نمی‌توانستند خوشحالی خود را پنهان کنند گروهی از جوانان در واشنگتن در مقابل کاخ سفید به شادی و پایکوبی پرداختند و حتی جورج دبیلو بوش جمهوری خواه این موفقیت را به اوباما تبریک گفت. اما این همه خوشحالی و هیجان از چیست؟ کشته شدن مردی که سالها در زندان خود خواسته گرفتار بود چقدر اهمیت دارد؟ درست است که بن لادن عامل مرگ ۲۹۹۲ آمریکایی در جریان حمله به برج‌های دوقلو ست و مرگ وی به نوعی انتقام خون کشته شدگان ان حادثه است. اما سیاستمداران کاخ سفید و رسانه‌های غربی سعی دارند تصویر دیگری ارائه دهند.

آنها کشته شدن بن لادن را پیروزی دموکراسی در مقابل تروریسم و بنیادگرایی تعبیر می‌کنند. جورج بوش مرگ بن لادن را پیروزی آمریکا برای مردان و زنانی دانست که خواهان برقراری صلح در سراسر جهان هستند. نتانیاهو هم مرگ بن لادن را "طنین انداز برای عدالت، آزادی و ارزش‌های مشترک برای تمامی کشورهای دموکراتیک" که "شانه به شانه در جنگ علیه تروریسم" هستند عنوان کرد.

دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، مرگ اسامه بن لادن را باعث "آسودگی خیال" در سرتاسر جهان توصیف کرد. همچنین بسیاری دیگر از رسانه‌ها و سیاستمداران غربی هم تحلیل‌های اینچنینی ارائه دادند ولی من می‌گویم که بن لادن جز سمبل حوادث 11 سپتامبر چیز دیگری نبود. تاریخ مصرف بن لادن خیلی وقت است که به پایان رسیده بود و فقط و فقط معدودی از افراطیون القاعده و سازمان‌های اطلاعاتی غرب و پاکستان از نام بن لادن تغذیه می‌کردند.

اکنون که بن لادن مرده است، نگاهی کوتاه و گذارا بر تحولات یک دهه گذشته نشان می‌دهد که ویروس افراط نه تنها در خاورمیانه نابود نشده بلکه در غرب هم تکثیر شده است. قران سوزی‌هایی که همین اواخر تری جونز کشیش فلوریدایی به راه انداخت نمونه ای واضح و روشن از ابتلای غرب به بیماری افراط است. آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی بعد از حودث 11 سپتامبر با تبلیغ اسلام هراسی و حمله به افغانستان و عراق ناخواسته در بطن خود جنینی را پرورش دادند که اکنون به فرزند ناخلف افراط می‌ماند.

در دهه گذشته احزاب راست گرا افراطی در اروپا رشد قابل ملاحظه ای داشتند. احزاب راست افراطی بخشی از دولت ائتلافی ایتالیا را تشکیل می‌دهند و در پارلمان کشورهای اتریش، بلغارستان، دانمارک، لتونی و اسلواکی دارای کرسی هستند. در انگلیس حزب ملی گرای بریتانیا (BNP) ضمن پیروزی چشمگیر در انتخابات محلی دو کرسی از مجموع 72 کرسی بریتانیا در پارلمان اروپا را کسب کرد. این حزب دیدگاه‌های بسیار افراطی و نژادپرستانه علیه مسلمانان و مهاجران دارد.

در هلند حزب راست افراطی «آزادی» جایگاه سوم را در پارلمان دارد. در انتخابات پارلمانی سوئد حزب دمکرات‌های سوئد، توانست 7/5 درصد از آرا را به دست آورد. احزاب راست گرا محدودیت‌های افراطی را برای مهاجران و مسلمان اعمال می‌کنند یا حداقل اینکه تمایل دارند محدودیت‌هایی را اعمال کنند. در ماه می‌ سال 2009، گروه‌های راست‌گرای افراطی راهپیمای ضد اسلامی‌ برای مخالفت با ساخت مسجد بزرگی در کلن آلمان صورت دادند.

همچنین زمانی که مقامات دانمارک با ساخت نخستین مسجد موافقت کردند حزب مردم دانمارک نیز به‌عنوان یکی از احزاب جناح راستی دانمارک ستاد مبارزه با مسجد تشکیل داد. در سوئیس هم احزب راستگرا از همه‌پرسی نوامبر 2009 علیه ساخت مناره برای مسجد حمایت کردند. در جهان عرب و اسلام هم با وجود اینکه نسیمی ‌از اعتدال بواسطه جنبش‌های اخیر مردمی ‌بر منطقه وزیده است ولی هنوزحکومت آبشخوران معنوی و مادی تروریسم در ریاض و اسلام آباد ادامه دارد.

جالب اینکه اینکه آل سعود و دولت پاکستان که منابع اصلی تغذیه فکری و مالی جریان افراط در منطقه هستند همزمان در اردوگاه متحدان اصلی امریکا نیز جای دارند. یافتن بن لادن در نزدیکی اسلام آباد روشن ترین و انکار نا پذیرترین دلیل بر این ادعاست که متحد امریکا پناهگاهی امن برای تروریست‌هاست. همین وضعیت کم و بیش در عربستان سعودی نیز حاکم است. اگر نیروهای عملیاتی جریان افراط در پاکستان به حیات خود ادامه می‌دهند شاهزاده‌ها و روحانیون سعودی حامیان مالی و فکری این جریان هستند.

بر می‌گردم به پرسشی که ابتدا طرح کردم "این همه خوشحالی و هیجان از مرگ بن لادن برای چیست؟" پاسخ آن را می‌دهم موضوع بسیار ساده است. آمریکا از زنده و مرده بن لادن سود برد. حملات یازده سپتامبر زمینه لشگرکشی امریکا به افغانستان و عراق را فراهم کرد و اکنون خبر کشته شدن بن لادن شاید همان آسی باشد که اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری رو می‌کند.


( ۱ )

نظر شما :