توافقنامه دوحه ؛ گام نخست

۰۸ خرداد ۱۳۸۷ | ۱۶:۴۰ کد : ۲۰۰۳ گفتگو
گفت و گوی روزنامه الشرق الاوسط با عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب
توافقنامه دوحه ؛ گام نخست
آیا توافقنامه دوحه در واقع، تنها توقف ناآرامی ها برای مدتی کوتاه است یا راه حلی برای مسئله لبنان؟
موافقتنامه دوحه قدم اول در راستای دستیابی به راه حلی برای مسئله لبنان است. این موافقتنامه قدمی است اساسی در راستای بازسازی کشور، دولت و پارلمان، بر اساس اجماع و بدون وجود برنده یا بازنده.
 
من به این موافقتنامه اطمینان دارم. نمی توان آن را تنها یک توقف کوتاه مدت ناآرامی ها یا چیزی مانند آتش بس موقت دانست.
 
امیدوارم تمامی گروه ها در جهت اجرای آن تلاش نمایند تا شاهد بازگشت آرامش به لبنان باشیم. به طور کلی، زمانی که رئیس جمهور انتخاب شود و دولت شکل بگیرد، تمامی مشکلات باقی مانده در سایه انتخابات و نتایج حاصل از آن حل خواهد شد.
 
علاوه بر این، اقتصاد لبنان نیز با کمک کشورهایی که قول کمک های مالی داده اند و یا از طریق گسترش توریسم و تجارت حل می شود. بنابراین انتظار می رود روند سیاسی و قانونی در این کشور به حالت عادی باز گردد.
 
بیانیه ولید جنبلاط را که در آن به نگرانی هایی در مورد لبنان اشاره می شود ، چگونه می بینید؟
در حقیقت به خاطر وضعیت بحرانی که منطقه دارد، به نظر می رسد برخی نگرانی ها به صورت دائمی وجود داشته باشد، چرا که وضعیت منطقه در لبنان نیز انعکاس می یابد.
 
زمانی که این وضعیت بحرانی در لبنان ضعیف منعکس شود نتایجی بسیار منفی به دنبال خواهد داشت اما اگر همین شرایط را بر روی یک لبنان قوی داشته باشیم عرصه سیاسی لبنان می تواند بسیاری از این تنش های منطقه ای را در خود مستحیل کند.
 
آیا از اعمال نفوذها برای عقیم گذاشتن موافقتنامه دوحه نگران نیستید؟
می توان گفت که سلامت لبنان می تواند منافع آن را در چارچوب تغییرات شدید و شرایط متضاد موجود در منطقه خاورمیانه حفظ کند.
 
آیا فکر می کنید پس از موافقتنامه دوحه، بار دیگر مسائل و مشکلات به سراغ لبنان نمی آید؟
من وجود مشکلات را نفی نمی کنم. همانطور که برادر ولید جنبلاط اشاره کرده است نگرانی هایی وجود دارد. روابط فردی برای ایجاد گفتمان بین گروه ها برقرار شده تا هر گونه اختلافی سریعا بین آن ها حل شود.
 
این راه حل می تواند برای بسیاری از اختلافات فی ما بین مورد استفاده قرار گیرد، بدون اینکه نیازی به میانجی گری باشد. 
 
ژنرال میشل سلیمان اعلام کرده است که نمی تواند به تنهایی لبنان را نجات دهد.
البته؛ زیرا همه لبنانی ها و همه گروه های سیاسی داخلی این کشور که تشکیل دهنده دولت وفاق ملی هستند، مسئول نجات لبنان خواهند بود؛ بنابراین این مسئولیت متوجه رئیس جمهور و دولت وفاق ملی است، که تمامی نیروهای لبنانی در آن شرکت دارند. 
 
چه کسی دولت را تشکیل می دهد و آیا نگران اختلافات احتمالی بر سر تصاحب ریاست آن نیستید؟
همانطور که نبیه بری اعلام کرده است، فرد اول دولت بوسیله اکثریت انتخاب خواهد شد و از طرف رئیس جمهور مامور خواهد بود تا دولت را طبق موافقتنامه دوحه تشکیل دهد. 
 
در مورد روابط بین دولت و سازمان ها و سلاح حزب الله نظرتان چیست؟
باید دید موقعیت در آینده پس از اجرای اصول مورد توافق در دوحه چگونه پیش خواهد رفت. امیدوارم تمامی نتایج حاصل مثبت باشند. 
 
چرا نیروی نظامی حزب الله نباید به جزیی از نیروی نظامی دولت تبدیل شود؟
تمایل ندارم در رابطه با این مسئله صحبت کنم. 
 
اعلام آمادگی واشنگتن برای حمایت از ارتش لبنان را چگونه می بینید؟
این ها فقط بیانیه هستند، و از این قبیل اظهارات بسیار است. من فکر می کنم که حمایت از ارتش لبنان تنها باید با درخواست دولت لبنان و با همکاری کشورهای عربی صورت پذیرد.
 
آیا ابتکار جدیدی از سوی اتحادیه عرب برای حرکت به سمت مرحله دوم در حل بحران لبنان وجود دارد؟
مرحله دوم بر عهده خود لبنانی ها است که باید به امر بازسازی بپردازند. البته پرونده روابط سوریه - لبنان نیز هست که باید روی آن کار کنیم. 
 
آیا انتخاب رئیس جمهور لبنان، تاثیر مثبتی بر روی روابط این کشور با سوریه خواهد داشت؟ در مورد عربستان و مصر چطور؟
من معتقدم که انتخاب رئیس جمهور لبنان عامل بسیار مهمی در این رابطه است.
 
نقشی که شما می توانید در بهبود روابط سوریه و لبنان بازی کنید چگونه خواهد بود؟
من اجرای مصوبه نشست سران عرب را پیگیری خواهم کرد و مطمئنم که در این رابطه بعضی از کشورهای عربی با من همکاری خواهند کرد. 
 
آیا این مسئله در چارچوب کمیته وزرای خارجه کشورهای عرب قرار می گیرد؟
ممکن است. در رابطه با این موضوع در نشست وزرای امور خارجه کشورهای عرب در مورد مسئله فلسطین پس از سفر بوش به منطقه، که دو هفته دیگر برگزار می شود، تصمیم گیری خواهد شد. ارتباط هایی بین این مسائل وجود دارد.
 
ارزیابی شما از موضع اخیر جرج بوش در مورد روند صلح خاورمیانه چگونه است؟
من متعجب شدم که سفر وی به منطقه بدون هیچ دستاوردی خاتمه یافت و او نتوانست قولی که در رابطه با تشکیل دو دولت ( اسرائیلی و فلسطینی ) که بتوانند در کنار هم زندگی کنند داده بود را عملی کند.
 
موقعیتی بسیار مهم بود که نتیجه ای به دنبال نداشت. در مورد این مسئله، سؤال هایی به ذهن می رسد: تا کی؟ راه حل کجاست؟ تلاش هایی که او در مورد آن ها در هر فرصتی که پیش می آید صحبت می کند، کجاست؟ پیشرفت کجاست؟ فکر می کنم رئیس جمهور ایالات متحده فرصتی داشت تا وجهه امریکا را تغییر دهد اما این اتفاق رخ نداد، برعکس به مطرح شدن سؤالاتی نیز منتهی شد.
 
همه می پرسند: نتایج کنفرانس آناپولیس چه شد؟ آن تعهداتی که برای تشکیل کشور فلسطینی داده شده بود، چه شد؟ چرا همه فرصت ها را بدون بهره برداری از آن ها از دست می دهیم، تا بالاخره ایالات متحده از روند صلح خارج شود؟ 
 
در صورتی که ایالات متحده از روند صلح کاملا خارج شود، چه گزینه هایی پیش روی کشورهای عرب خواهد بود؟
بر سر این موضوع در کنفرانس وزرای امور خارجه تصمیم گیری خواهد شد.
 
ممکن است اتحادیه عرب در گفت و گوی بین گروه های فلسطینی نقشی ایفا کند؟
در حال حاضر عده زیادی خواستار ایفای نقش اتحادیه عرب در این پرونده و همچنین مشکلات دیگری که برخی مسائل مربوط به فلسطین در زمره مهترین موضوعات آن ها قرار می گیرند، هستند.
 
آیا خالد مشعل درخواستی مبنی بر آغاز مذاکرات بین گروه های فلسطینی مانند آنچه در مورد لبنان اتفاق افتاد، از شما داشته است؟
برادر خالد مشعل دو روز پیش با من صحبت کرد، اول برای تبریک در مورد حل بحران لبنان و بعد، به منظور اعلام آمادگی جهت شرکت در مذاکراتی که مناقشات فتح و حماس را نیز به پایان برساند. 
 
آیا اتحادیه عرب با عربستان و مصر به منظور ادامه روندی که در موافقتنامه های مکه و قاهره اتفاق افتاد همکاری خواهد داشت؟
مطمئنا جلسه ای از وزرای امور خارجه تشکیل خواهد شد تا در رابطه با این مسئله تصمیم گیری شود، همچنین به منظور فراهم ساختن شرایط، مذاکراتی با ابو مازن انجام خواهد شد تا همانند آنچه در قطر انجام گرفت، طبق روندی که مورد اجماع کشورهای عربی است، پیش برویم. این روند بر اساس خواست جمعی کشورهای عربی است که از اتحادیه عرب ریشه می گیرد و زیر چتر این اتحادیه و از طریق دستگاه های سیاسی و تخصصی آن پیش می رود. 
 
اسرائیل به تلاش های انجام گرفته پاسخ نداده است. آیا اسرائیل با صلح موافقت خواهد کرد؟
اسرائیل صلح نمی خواهد. 
 
آیا اسرائیل از طریق مذاکره با سوریه از صلح طفره می رود؟
تناقضی بین این دو مسئله نیست. مسئله این است که آزادی تپه های جولان نیز، برای تشکیل دولت فلسطینی بسیار اهمیت دارد.
 
در رابطه با میانجیگری ترکیه برای از سرگیری مذاکرات بین سوریه و اسرائیل، چه حمایتی از سوی اعراب صورت می گیرد؟
قبل از هر چیز، من از تلاش های ترکیه قدردانی می کنم. ما این مسئله را پیگیری می کنیم. من معتقدم که تلاش ترکیه جدی است اما اگر اسرائیل به همان اندازه که در قضیه فلسطین جدی است در این مذاکرات هم جدیت داشته باشد، انتظار هیچ نتیجه ای را نباید داشت!
 
ممکن است در مورد نتایج نشست همکاری اعراب و چین هم صحبت کنید؟
این نشست که در بحرین برگزار شد فرصت خوبی بود. من با وزیر امور خارجه چین در رابطه با روابط اعراب و چین صحبت هایی داشتم. در واقع این مسئله در حیطه وظایف اتحادیه عرب است که منافع تمامی اعراب را در نظر می گیرد.
 
روابط با چین از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که چین یک قدرت اقتصادی در حال پیشرفت است؛ و البته یک قدرت سیاسی هم هست. ما یک برنامه همکاری تا سال 2010 امضا کرده ایم. 
 
در مورد گفت و گوهای ایالات متحده- اعراب؟
ما باید چارچوب های همکاری را تصحیح کنیم و به اجرا برسانیم، مانند آنچه در مورد چین در حال اجرا است. گفت و گوها با چین بر پایه رضایت طرفین قرار دارد؛ بنابراین باید در مورد ایالات متحده نیز اینچنین شرایطی داشته باشیم و از پایان یافتن مناقشات بین اعراب و اسرائیل مطمئن شویم.
 
همکاری هایی بین اعراب و کشورهای امریکای لاتین از طریق اتحادیه عرب وجود دارد. آیا می توان برنامه ای مشابه با ایالات متحده نیز تنظیم کرد؟
کنفرانسی بین کشورهای عربی و ایالات متحده در ماه می سال گذشته برگزار شد؛ من در واشنگتن بودم اما به خاطر تشدید بحران لبنان مجبور شدم آنجا را ترک کنم. من معتقدم که چارچوب های بسیاری برای همکاری با ایالات متحده وجو دارد و این چارچوب ها بایستی فعال شوند، خصوصا اینکه تغییراتی در دولت این کشور اتفاق خواهد افتاد. این مسئله در دست مطالعه است.
 
در رابطه با سودان بحران زده؟
در مورد دارفور نیاز به راه حلی است که تمامی مسائل موجود را در بر گیرد. در قالب موافقتنامه نیواشا، باید به روابط بین شمال و جنوب بسیار توجه شود. من به زودی به سودان سفر خواهم کرد.
 
چرا مکانیسم شورای امنیت و صلح عرب برای حل مشکلات اعراب اجرایی نمی شود؟
خدای ناکرده اگر در رابطه با لبنان با شکست مواجه می شدیم، مجبور بودیم شورای امنیت و صلح عرب را فعال کنیم.
 
آیا ممکن است در رابطه با مسئله سومالی این اتفاق بیفتد؟
ممکن است. ما در مسئله سومالی بسیار حساس هستیم. یک هیئت سیاسی، متشکل از نماینده اتحادیه عرب در نایروبی، نماینده اتحادیه عرب در سومالی و مسئول اداره افریقای اتحادیه عرب، مذاکراتی با دولت انجام داده اند و تصمیم گرفته شده است این هیئت به جیبوتی سفر کند تا مذاکرات را با تمامی گروه های سومالیایی از سر بگیرد.
 
به نظر من سومالی به توجه بیشتری نیاز دارد. اتحادیه عرب به طور یکسان به تمامی مسائل اعراب علاقه مند است. اگر سومالی با میانجیگری موافقت کند، من شخصا در این مسئله شرکت خواهم کرد. 

نظر شما :