هزینه‌های سنگین اسرائیل و خاکریزهای کم عمق:

محک پدافندها در جنگ ۱۲ روزه

۰۳ آبان ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۵۸۳۵ اخبار اصلی خاورمیانه
این جنگ نشان داد که پدافند هوایی ایران اگرچه شکننده است اما سیستم پدافند هوایی و موشکی اسرائیل نیز چقدر می‌تواند تحت فشار قرار بگیرد. جنگ ژوئن ۲۰۲۵ دشواری پدافند هوایی و موشکی را در درگیری‌های مدرن با شدت بالا و چالش‌های پیش روی مدافعان و استراتژی‌های تهاجمی را نشان داد.
محک پدافندها در جنگ ۱۲ روزه

نویسنده: سم لیر (Sam Lair)

دیپلماسی ایرانی:

مقدمه

دو داستان قابل توجه در مورد پدافند هوایی در طول جنگ بین اسرائیل و ایران در ژوئن ۲۰۲۵ وجود دارد. یکی عملکرد ضعیف سیستم پدافند هوایی بسیار مورد بحث ایران است و دیگری، موفقیت نسبی سیستم پدافند موشکی اسرائیل. این مقاله با عملکرد ایران آغاز می‌شود و سپس به تلاش‌های دفاعی اسرائیل می‌پردازد. در نهایت، این جنگ نشان داد که پدافند هوایی ایران چقدر شکننده است، برتری هوایی چقدر برای استراتژی اسرائیل کلیدی است و سیستم پدافند هوایی و موشکی اسرائیل علی‌رغم عملکرد چشمگیرش چقدر تحت فشار است. جنگ ژوئن ۲۰۲۵ دشواری پدافند هوایی و موشکی را در درگیری‌های مدرن با شدت بالا و چالش‌های پیش روی مدافعان و استراتژی‌های تهاجمی را نشان داد.

دفاع هوایی ایران

شکست سیستم پدافند هوایی ایران در طول جنگ ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل برای بسیاری از ناظران تعجب‌آور بود. تنها پس از چند روز جنگ، نیروی هوایی اسرائیل ادعا کرد که "برتری هوایی کامل" بر ایران ایجاد کرده و ۱۲۰ پرتابگر (TEL) ایرانی را منهدم کرده است. این نتیجه علی‌رغم تلاش‌های ارتش ایران در دو دهه گذشته برای بهبود سامانه دفاع هوایی و موشکی، چه با واردات تجهیزات پیشرفته روسی – که برجسته‌ترین نمونه آن خرید چهار باتری S-300PMU بود – و چه از طریق تولید داخلی سیستم‌های موشکی زمین به هوا (SAM) حاصل شد. با این وجود، اسرائیل تا زمان دستیابی به آتش‌بس در ۲۴ ژوئن، برتری هوایی خود را بر ایران حفظ کرد. چند توضیح نشان می‌دهد که چرا ایرانی‌ها نتوانستند از حمله اسرائیلی‌ها به اهداف با مصونیت نسبی جلوگیری کنند.

از زمان تبادلات اولیه بین رقبای منطقه‌ای در سال ۲۰۲۴، اسرائیل با دقت میدان نبرد را برای درگیری با ایران آماده کرد و پیشرفته‌ترین پدافند هوایی ایران را هدف قرار داد. شکست سیستم پدافند هوایی ایران در طول جنگ ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل بیش از یک سال در حال شکل‌گیری بود. پس از حمله پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴ به تلافی بمباران سفارت ایران در دمشق توسط اسرائیل، نیروی هوایی اسرائیل چندین هدف را در ایران مورد حمله قرار داد. مهمترین آنها رادار باتری S-300 در نزدیکی اصفهان بود. در پی عملیات «وعده صادق ۲» در اکتبر ۲۰۲۴ و حملات تلافی‌جویانه گسترده‌تر نیروی هوایی اسرائیل، گزارش‌های بسیاری به نقل از مقامات ناشناس اسرائیلی و آمریکایی از آن حاکی بود که واحدهای باقی‌مانده S-300 ایران نابود شده‌اند. اگرچه شواهد محکم کمی این ادعا را تأیید می‌کرد، اما اکثر سایت‌های S-300  پس از حملات اسرائیل در اکتبر خالی بودند. دو رادار هشدار اولیه ایران در نزدیکی مرز عراق نیز مورد حمله قرار گرفتند. فرسایش S-300 های ایران احتمالاً نقش عمده‌ای در عملکرد ضعیف ایران در طول درگیری ژوئن ۲۰۲۵ داشته است.

اما پدافند هوایی بومی ایران چطور؟ ایران سیستم‌هایی مانند ۱۵ خرداد، باور ۳۷۳ و سوم خرداد را به عنوان تهدیدی برای پیچیده‌ترین هواپیماهای آمریکایی و اسرائیلی معرفی می‌کرد. در حالی که این سیستم‌ها در نبردهای شدید آزمایش نشده بودند، اما در سرنگونی پهپادهای آمریکایی در خلیج فارس موفقیت‌هایی را تجربه کرده بودند. با این حال، گزارش مرکز مطالعات منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (CNS) کمی قبل از جنگ نشان می‌داد که پدافند هوایی ایران نسبتاً شکننده و به خوبی یکپارچه نیست.

بر اساس فیلمی از یک مرکز فرماندهی پدافند هوایی که در نزدیکی تأسیسات هسته‌ای نطنز واقع شده بود، تحلیلگران CNS به این نتیجه رسیدند که پدافند هوایی ایران به خوبی شبکه‌بندی نشده است. نمایشگرهای رادار، شکافی بین حسگرهای هشدار اولیه و سیستم‌های SAM را نشان می‌دادند که می‌توانست مشکلاتی را برای پیگری واقعی تهدیدات هوایی ایجاد کند. این شکاف، سیستم را در برابر تهدیدات به سرعت در حال توسعه آسیب‌پذیر می‌کند، زیرا داده‌ها باید از یک سیستم به سیستم دیگر منتقل شوند و تأخیر و عدم قطعیت را باعث شوند. جدایی بین حسگرها و شلیک‌کننده‌ها، با توجه به اینکه ایرانی‌ها این رادارهای هشدار اولیه را برای تشخیص هواپیماهای رادارگریز حیاتی می‌دانند، مشکلات بیشتری را ایجاد می‌کند.

علاوه بر این، ریشه‌های قدیمی و دورافتاده‌ای از رادارهای ایرانی وجود دارد. رادارهای هشدار اولیه از سیستم‌های قدیمی‌تر شوروی گرفته شده بودند، در حالی که باتری موشک‌های سام ۱۵ خرداد دارای یک سیستم رادار آرایه‌ای مدرن‌تر بود. با توجه به قدمت و ریشه‌های متفاوت این دو سیستم، ممکن است ایرانی‌ها در ادغام فیدهای این دو سیستم با مشکلاتی مواجه شده باشند. اگر فرماندهی و کنترل پدافند هوایی در نطنز، یکی از حساس‌ترین تأسیسات ایران، نماینده سیستم گسترده‌تر بود، تجزیه و تحلیل CNS نشان می‌دهد که می‌تواند به راحتی مغلوب شود و در هماهنگی آتش‌های دفاعی، به ویژه هنگام مواجهه با هواپیماهای رادارگریز، با مشکل مواجه شود.

غلبه بر این سیستم‌ها دقیقاً همان کاری بود که ارتش اسرائیل انجام داد، رادارهای هشدار اولیه اضافی را در دورهای اولیه حملات نابود کرد و به سرعت برتری هوایی را برای ۱۲ روز آینده برقرار و حفظ کرد. ویدیوهای دفاع ایران، توپخانه ضدهوایی را در حال درگیری با هواپیماهای اسرائیلی نشان می‌داد، اما موشک‌های سام به طور قابل توجهی غایب بودند. تنها چیزی که ایرانی‌ها برای تلاش‌های دفاعی خود باید نشان می‌دادند، یک پهپاد منهدم شده اسرائیلی و یک موشک کروز آمریکایی بود که احتمالاً در مسیر رسیدن به هدف خود در اصفهان به زمین خورده باشد.

پس از جنگ، محمود موسوی، معاون عملیات ارتش (ارتش منظم ایران)، در یک عذرخواهی اظهار داشت: «برخی از پدافندهای هوایی ما آسیب دیده‌اند، این چیزی نیست که بتوانیم پنهان کنیم، اما همکاران ما از منابع داخلی استفاده کرده و آنها را با سیستم‌های از پیش تعیین‌شده‌ای که در مکان‌های مناسب انبار شده‌اند، جایگزین کرده‌اند.» میزان این ذخایر مشخص نیست، اما کاملاً واضح است که کیفیت و ترکیب پدافند هوایی ایران برای رقابت با نیروهای هوایی مدرن باید به طور چشمگیری بهبود یابد.

ناکارآمدی پدافند هوایی ایران، مفهوم شهر موشکی ایران را مختل کرد. بدون پدافندهایی برای پوشش TELها و خودروهای پشتیبانی ایران هنگام تخلیه آنها از پایگاه‌های موشکی زیرزمینی، هواپیماهای اسرائیلی توانستند به پرتابگرهای سیار و ورودی‌های تونل حمله کنند و موشک‌های باقی‌مانده را در خود جای دهند. سرکوب نیروی موشکی ایران به لطف برتری هوایی اسرائیل، فشار وارده بر سیستم دفاع موشکی اسرائیل را کاهش داد.

موشک‌های ضدموشک بر فراز اسرائیل

عملکرد پدافند موشکی اسرائیل در طول جنگ ژوئن ۲۰۲۵ در چارچوب تلاش‌های دفاعی آنها در طول عملیات وعده صادق ۲، موفق‌ترین حمله موشکی ایران به اسرائیل تاکنون، بهتر درک می‌شود. نمایش ایران در طول عملیات وعده صادق ۱ – حمله‌ای با تقریباً ۱۲۰ موشک بالستیک، ۳۰ موشک کروز و ۱۷۰ پهپاد به اسرائیل که تنها حدود ۹ برخورد موشک بالستیک به همراه داشت – ایرانیان را تشویق کرد تا استراتژی قهری خود را مجدداً تنظیم کنند. این تغییر در ترکیب حملات برای عملیات وعده صادق ۲ نیز مشهود بود. ایرانیان به جای استفاده از موشک‌های کروز و پهپادها، تصمیم گرفتند با استفاده از تعداد بیشتری از موشک‌های بالستیک قابل اعتمادتر، پدافندهای اسرائیل را بیش از حد اشباع کنند. زمان پرواز کوتاه موشک‌های بالستیک میان‌برد در مقایسه با پهپادها و موشک‌های کروز ایران، زمان هشدار تاکتیکی اسرائیل در مورد حمله را کاهش داد. در حالی که اطلاعات آمریکا و اسرائیل بدون شک هشدار استراتژیک مبنی بر قریب‌الوقوع بودن حمله را ارائه می‌دادند، ترکیب حملات، آمادگی‌های تاکتیکی ارتش اسرائیل را کاهش داد. هماهنگی پرتاب‌ها در پایگاه‌های موشکی ایران مانع از آن شد که اسرائیلی‌ها بتوانند لانچرهای رهگیر خود را دوباره بارگذاری کنند و تعداد موشک‌های ضد بالستیک موجود برای آنها را محدود کرد. تأثیر قابلیت اطمینان بالاتر و هماهنگی بهتر را می‌توان در تعداد بیشتر برخوردها در اسرائیل پس از عملیات وعده حقیقی ۲ (۴۴ یا ۴۵) نسبت به نه مورد در عملیات وعده حقیقی ۱ مشاهده کرد.

ارتش ایران موشک‌های خود را روی چند هدف متمرکز کرد تا دفاع اسرائیل را بیشتر تحت فشار قرار دهد. در حالی که ایرانی‌ها موشک‌های خود را در پنج منطقه پخش کردند، اکثر آنها پایگاه هوایی نواتیم را هدف قرار دادند که در آن ۳۲ موشک از پدافندها عبور کردند. تنها چهار موشک در طول عملیات وعده حقیقی ۱، پدافندهای نواتیم را شکست دادند. این تمرکز آتش، اثربخشی پدافندهای موشکی اسرائیل در اطراف نواتیم را در مقایسه با سایر نقاط اسرائیل کاهش داد و پدافندها را با موشک‌های بیشتری اشباع کرد تا بتوانند با آنها درگیر شوند. نتایج عملیات وعده حقیقی ۲ نشان می‌دهد که ایرانی‌ها با ایجاد رگبارهای بزرگتر و متمرکز که به اسرائیلی‌ها زمان هشدار کمی می‌دادند، استراتژی‌ای را برای شکست پدافندهای موشکی اسرائیل و ایالات متحده طراحی کرده بودند.

هزینه‌های رهگیری

در پی عملیات وعده صادق ۲، ایالات متحده سامانه‌های پدافند هوایی ارتفاع بالا (THAAD) را در اسرائیل مستقر کرد. اولین سامانه قبل از پایان اکتبر ۲۰۲۴ و دومین سامانه در آوریل ۲۰۲۵ مستقر شدند. اولین سامانه در جنوب کریات گات در مرکز اسرائیل مستقر شد. طبق گزارش‌ها، سامانه دوم به پایگاه هوایی نواتیم تحویل داده شده است و گمان می‌رود که در جایی در همان نزدیکی مستقر شده باشد. هدف از استقرار سامانه‌های THAAD جبران هزینه رهگیری‌های صرف شده در طول دو حمله موشکی اول و در عین حال افزایش عمق سیستم دفاع موشکی اسرائیل بود.

دومین سامانه THAAD کمتر از یک ماه قبل از شروع جنگ مستقر شد. در حالی که روایت‌ها بسیار متفاوت است، به نظر می‌رسد که از حدود ۵۰۰ موشکی که ایران در طول جنگ به اسرائیل شلیک کرد، تنها حدود ۵۰ تا ۶۰ مورد اصابت شناسایی شده است. با این حال، این ارقام با عملکرد گذشته دفاع هوایی و موشکی اسرائیل و ماهیت حملات موشکی ایران مطابقت دارد. این بهبود عملکرد دفاعی اسرائیل و متحدانش، ممکن است تا حدی به دلیل استقرار سامانه‌های تاد بوده باشد، اما همچنین نشان‌دهنده حملات کوچک‌تر و کمتر سازماندهی‌شده‌ای بود که ایرانی‌ها توانستند در طول درگیری ایجاد کنند. استراتژی شکست موشکی اسرائیل، حمله به TELها در حال انتقال و در حین آماده‌سازی پرتاب در حالی که شهرهای موشکی ایران را مسدود می‌کرد، بر توانایی ایران در ایجاد حملات بزرگ مداوم تأثیر گذاشت. هیچ حمله‌ای که ایرانی‌ها در طول جنگ ترتیب دادند به بزرگی وعده صادق ۲ نبود. این حملات کوچک‌تر و کمتر سازماندهی‌شده برای دفاع اسرائیل و آمریکا آسان‌تر از حمله بزرگ، هماهنگ و متمرکزی بود که در اول اکتبر ۲۰۲۴ مشاهده شد.

شواهد ویدئویی از عکاس اردنی، زید العبادی، روایتی از تلاش‌های دفاع موشکی ایالات متحده و اسرائیل ارائه می‌دهد. حداقل هفت باتری دفاع موشکی در سراسر اسرائیل در طول جنگ درگیر بودند. این ویدئوها تعداد زیادی از پرتاب‌های رهگیر Arrow-3 و THAAD، به ترتیب ۳۴ و ۳۹ رهگیری، همراه با سطوح پایین‌تری از استفاده از Arrow-2 با برد کوتاه‌تر را نشان می‌دهند. از آنجایی که این شواهد تنها تصویری از چند لحظه از جنگ است، این اعداد حداقل استفاده از رهگیری در طول جنگ هستند، نه حداکثر. با این حال، آنها یک حد پایین قابل تأیید را تعیین می‌کنند و نظرات مقامات دولتی را در مورد حد بالای استفاده از رهگیری تکمیل می‌کنند.

به طور خاص، وال استریت ژورنال اظهارات مقامات را مبنی بر اینکه بیش از ۱۵۰ رهگیر THAAD و حدود ۸۰ رهگیر SM-3  در طول جنگ استفاده شده‌اند، گزارش داد. یک باتری استاندارد THAAD با شش پرتابگر می‌تواند ۴۸ رهگیر، هشت عدد در هر پرتابگر، را در خود جای دهد، که نشان می‌دهد THAADها در اسرائیل از سه باتری رهگیر استفاده کرده‌اند. به همین ترتیب، یک ناوشکن مدرن آمریکایی کلاس آرلی برک با موشک‌های هدایت‌شونده می‌تواند ۹۶ موشک حمل کند. اگر این ناوشکن فقط به رهگیرهای SM-3 مجهز می‌شد و از سایر تسلیحات تهاجمی یا دفاعی صرف نظر می‌کرد، تقریباً تمام خشاب آرلی برک در طول درگیری مصرف می‌شد.

متأسفانه، ارتش اسرائیل هیچ اطلاعاتی در مورد هزینه‌های رهگیر به اشتراک نگذاشته و فقط شواهد ویدیویی منبع باز را باقی گذاشته است. اگر نسبت استفاده از THAAD به استفاده از Arrow-3 از ویدیوهای عبادی برای کل درگیری صادق باشد، ممکن است تا ۱۳۱ رهگیر Arrow-3 استفاده شده باشد. با این حال، با توجه به عدم گزارش‌های جانبی، این یک تخمین با اطمینان کم است.

هزینه‌ها و تولید رهگیر

هزینه دفاع ایالات متحده و اسرائیل چشمگیر بود. رهگیرهای THAAD که در سال مالی ۲۰۲۵ خریداری شدند، هر کدام ۱۲.۷ میلیون دلار هزینه داشتند، اگرچه قیمت بسته به سال و تعداد رهگیرهای خریداری شده متفاوت است. با استفاده از اعداد سال مالی ۲۰۲۵، هزینه ۳۹ رهگیر THAAD که در ویدیوهای عبادی شناسایی شده‌اند، بیش از ۴۹۵ میلیون دلار است. با این حال، بر اساس گزارش‌هایی مبنی بر استفاده از بیش از ۱۵۰ رهگیر THAAD، هزینه THAAD بیش از ۱.۹ میلیارد دلار خواهد بود.

برای ۸۰ رهگیر SM-3، هزینه به نوع مورد استفاده، Block-IA، -IB یا -IIA بستگی دارد. در حالی که اخیراً هیچ رهگیر Block-IA  خریداری نشده، هر کدام حدود ۱۰ میلیون دلار هزینه داشته است. هزینه SM-3 Block-IB، شاید بر اساس اندازه خرید نوسان داشته است. زمانی که هر سال حدود ۴۰ رهگیر خریداری می‌شد، Block-IB  هر کدام ۸ میلیون دلار بود، اما در سال‌های اخیر با کاهش تعداد خریدها، به بیش از ۱۹ میلیون دلار افزایش یافته است. هزینه Block-IIA هر کدام بیش از ۲۸ میلیون دلار است و از سال مالی ۲۰۲۴ تا سال مالی ۲۰۲۶، هر سال فقط ۱۲ فروند از آنها تهیه شده است. با توجه به واریانس، ۸۰ موشک SM-3 بین ۶۴۰ میلیون تا ۲.۲۴میلیارد دلار هزینه دارند.

هزینه‌های رهگیر Arrow کمتر قطعی است زیرا اسرائیل در داده‌های خرید خود شفاف نیست. با این حال، گزارش‌ها نشان می‌دهد که هر رهگیر Arrow-3 حدود ۴ میلیون دلار هزینه دارد. بر اساس ۳۴ رهگیر تأیید شده مورد استفاده، این مبلغ حدود ۱۳۶ میلیون دلار می‌شود – اما اگر عدد بزرگتر، یعنی ۱۳۱ رهگیر، درست باشد، هزینه Arrow-3 می‌توانست تا ۵۲۴ میلیون دلار باشد. در مورد Arrow-2، گزارش‌ها نشان می‌دهد که در زمان رونمایی از این موشک در سال ۲۰۰۰ حدود ۸۲۷هزار دلار هزینه داشته اکه کمی بیش از ۱.۵ میلیون دلار به دلار سال ۲۰۲۵ است. این اعداد نشان می‌دهد که ۹ موشک Arrow-2 که استفاده از آنها در طول جنگ تأیید شده، بیش از ۱۳ میلیون دلار هزینه داشته است.

چند راه برای جمع کردن این هزینه وجود دارد. فقط با استفاده از رهگیرهایی که در ویدیوهای عبادی تأیید شده‌اند، هزینه ۶۴۴.۵ میلیون دلار بود. افزایش تعداد رهگیرهای THAAD به ۱۵۰ عدد، هزینه را به ۲.۰۵۴ میلیارد دلار می‌رساند. اضافه کردن SM-3ها باعث ایجاد واریانس می‌شود اما کل را به بین ۲.۶۹۴ میلیارد دلار و ۴.۲۹۴ میلیارد دلار می‌رساند. در نهایت، با رفتن به تخمین بالا، اما با اطمینان کم از هزینه‌های Arrow-3، تخمین نهایی و بالایی از ۳.۰۸۲ میلیارد دلار تا ۴.۶۸۲ میلیارد دلار به دست می‌آید. یک تخمین معقول که شامل ۱۵۰ THAAD و ۸۰ SM-3 باشد، بسته به اینکه از کدام نوع SM-3  و چند Arrow-3 استفاده شده، از ۲.۶۹۴ میلیارد دلار تا ۴.۶۸۲ میلیارد دلار متغیر است. در مقام مقایسه، دولت ترامپ عملیات راف رایدر، کمپین هوایی علیه حوثی‌ها، را بسیار پرهزینه ارزیابی کرد و پس از صرف بیش از یک میلیارد دلار برای بیش از یک‌هزار حمله هوایی در ۷۰ موج، به این کمپین پایان داد.

فراتر از هزینه بالا، این جنگ پرسش‌هایی را در مورد ذخایر موشک‌های رهگیر آمریکایی و میزان تولید موشک‌های آمریکایی و معادل‌های اسرائیلی آنها مطرح کرد. در حالی که اندازه دقیق ذخایر THAAD مشخص نیست، ایالات متحده از سال ۲۰۱۰ حدود ۶۵۰ فروند از آنها را خریداری کرده است. از آنجایی که برخی از این رهگیرهای خریداری شده علیه حوثی‌ها و در طول آزمایش‌ها شلیک می‌شدند، می‌توان با اطمینان گفت که حدود یک چهارم از رهگیرهای THAAD خریداری شده در طول جنگ شلیک شده‌اند. تنها ۳۷ رهگیر THAAD در سال مالی ۲۰۲۶ خریداری خواهد شد. البته، تولید THAAD از بیش از ۱۰۰ رهگیر در سال ۲۰۱۹ به ۱۱ فروند در سال ۲۰۲۴ در نوسان بوده، با این حال نرخ هزینه در درگیری ژوئن ۲۰۲۵ حتی از تهاجمی‌ترین نرخ تولید نیز ۵۰ درصد بیشتر است. ایالات متحده چندین سال تولید و حدود یک چهارم از ذخایر رهگیرهای THAAD خود را در کمتر از دو هفته نبرد از بین برد.

داستان مشابهی در مورد اعداد SM-3 نیز روایت می‌شود. ایالات متحده تا پایان سال ۲۰۲۴، ۴۷۰ رهگیر SM-3 دریافت کرده بود. این ذخایر کوچکتر خواهد بود زیرا برخی از آنها به دلیل قدمت از رده خارج شده و برخی دیگر در طول آزمایش‌ها یا درگیری‌ها با ایران و حوثی‌ها استفاده شده‌اند. بنابراین، ۸۰ رهگیر مورد استفاده در طول جنگ، ۱۷ درصد از کل SM-3 های تحویل داده شده تاکنون و سهم بیشتری، احتمالاً بین یک چهارم تا یک سوم، از ذخایر موجود را تشکیل می‌دهند.

طرح تهیه SM-3 حتی از THAAD نیز کمتر است. از سال مالی ۲۰۲۴، ایالات متحده هر سال فقط ۱۲ فروند موشک بالستیک SM-3 IIA خریداری کرده است و ۵۵ فروند دیگر نیز تا سال ۲۰۳۱ تحویل داده خواهد شد. از آنجایی که تحویل رهگیرهای خریداری شده چند سال طول می‌کشد، ۷۱ فروند رهگیر در سال ۲۰۲۵ و ۶۶ فروند دیگر در سال ۲۰۲۶ تحویل داده خواهد شد. اما با توجه به کاهش تعداد خریدها، احتمالاً سال ۲۰۲۵ اوج موج رهگیرها خواهد بود. در نهایت هر سال فقط ۱۲ فروند موشک بالستیک SM-3 IIA تحویل داده خواهد شد. هزینه‌های جنگ ۱۲ روزه از بزرگترین تحویل سالانه SM-3 IIA  فراتر رفت.

اسرائیلی‌ها داده‌های مربوط به خرید یا ذخایر موشک‌های Arrow را به اشتراک نمی‌گذارند، اما مقامات آمریکایی اظهار داشتند که تا پایان جنگ، اسرائیل با کمبود موشک‌های ضد بالستیک مواجه شده بود و رهگیرهای خود را به کار می‌گرفت. با وجود عدم شفافیت اسرائیلی‌ها، روند کلی روشن است. دفاع در برابر تقریباً ۵۰۰ موشک ایرانی، ذخایر رهگیرهای اسرائیل را تقریباً به پایان رساند و حدود یک چهارم ذخایر و معادل چندین سال تولید دو مورد از پیچیده‌ترین سیستم‌های دفاع موشکی ایالات متحده را مصرف کرد.

پیامدها

جنگ ژوئن ۲۰۲۵ چه چیزی را در مورد دفاع هوایی و موشکی در جنگ‌های آینده نشان می‌دهد؟ تجربه دفاع هوایی ایران اهمیت طراحی حالت پایگاهی را نشان می‌دهد. مفهوم شهر موشکی بدون پراکندگی مناسب اولیه موشک‌ها و پرتابگرها شکست خورد. دفاع هوایی ضعیف به این معنی بود که در حالی که خود تونل‌ها ایمن بودند، TELها یا در داخل محصور شده بودند و به دلیل بسته بودن ورودی‌ها به ترک آنها قادر نبودند، یا در حین حرکت مورد اصابت قرار می‌گرفتند. این وضعیت، اندازه و هماهنگی حملات تلافی‌جویانه ایران را کاهش داد و توانایی آنها را برای وادار کردن اسرائیل به پایان دادن زودتر به درگیری تضعیف کرد.

یک مشاهده رایج از زمان جنگ این است که کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، با توجه به آنچه برای ایرانیان اتفاق افتاد، باید از بازدارندگی هسته‌ای تکمیل شده خود راضی باشد. با این حال درگیری ژوئن ۲۰۲۵ ممکن است نگرانی زیادی را در بین کره شمالی‌ها نیز ایجاد کرده باشد. اگرچه آنها یک بازدارندگی هسته‌ای کارآمد دارند، اما دفاع هوایی کره شمالی نیز چندان مناسب نیست. مشابه ایران، کره شمالی نیز تأکید بسیار بیشتری بر پیگیری نیروی موشکی تهاجمی خود به قیمت دفاع هوایی داشته، اگرچه این وضعیت در سال‌های اخیر برای کره شمالی کمی تغییر کرده است. کره شمالی احتمالاً با توجه به حضور اخیر سیستم پانتسیر در یک کشتی نیروی دریایی‌اش، برای موشک‌های سام مدرن نیز به روسیه متکی است.

در درگیری علیه نیروهای آمریکایی و کره جنوبی، دفاع هوایی کره شمالی با چالشی دشوارتر از ایران روبه‌رو خواهد شد، به‌ویژه با توجه به جغرافیای کوهستانی کره شمالی که تشخیص هواپیماهای کم ارتفاع را پیچیده می‌کند. همان‌طور که ایرانی‌ها نشان دادند، منتظر ماندن برای حملات متحدان در پایگاه‌های موشکی زیرزمینی کره شمالی در اعماق کوه‌ها، یک استراتژی برنده نیست. با توجه به چالش دفاع هوایی و درس‌هایی که از شهرهای موشکی ایران گرفته شده است، کره شمالی‌ها به راحتی می‌توانند به این نتیجه برسند که باید نیروهای خود را در اوایل بحران از پایگاه‌های زیرزمینی خود پراکنده کنند و مطمئن شوند که در صورت شروع جنگ، اولین کسانی هستند که شلیک می‌کنند. کره شمالی با توجه به تولید و استقرار صدها پرتابگر سیار و پیگیری سیستم‌های هشدار اولیه مانند رادارهای هوایی و ماهواره‌های شناسایی، پیش از این نیز استراتژی مشابهی را دنبال می‌کرد. با این حال، مشاهده نتیجه درگیری ژوئن ۲۰۲۵ احتمالاً کره شمالی‌ها را در موقعیتی متمایل به جلو و مستعد تشدید سریع قرار داده است.

تجربه دفاع موشکی اسرائیل و ایالات متحده نشان می‌دهد که درگیری منطقه‌ای با شدت بالا برای انبارهای رهگیر چقدر خشن خواهد بود. با توجه به نرخ هزینه‌هایی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، جنگ ۱۲ روزه سوالات جدی در مورد توانایی ایالات متحده و نیروهای متحد برای دفاع در برابر زرادخانه‌های موشک بالستیک منطقه‌ای پیچیده‌تر و عمیق‌تر چین و کره شمالی مطرح می‌کند. این جنگ نشان می‌دهد که دفاع از پایگاه‌هایی مانند گوام در زنجیره جزایر دوم در برابر نیروهای موشکی چین بسیار چالش برانگیز خواهد بود. طبق جدیدترین گزارش از قدرت نظامی چین، نیروی موشکی ارتش آزادی‌بخش خلق چین ۵۰۰ موشک بالستیک میان‌برد (IRBM) را روی ۲۵۰ پرتابگر مستقر کرده که به هدف قرار دادن گوام قادر هستند، تعداد مشابهی از موشک‌هایی که ایران در طول جنگ شلیک کرد، اما بدون شک پیچیده‌تر است. دفاع در برابر این نیرو احتمالاً به دلیل ماهیت پیشرفته‌تر تهدید موشکی چین و دشواری تکرار استراتژی شکست موشکی اسرائیل در زمینه هند و اقیانوس آرام، به رهگیرهای بیشتری نسبت به آنچه در جنگ ۱۲ روزه استفاده شد، نیاز خواهد داشت. سیستم دفاع موشکی گوام که در حال حاضر در دست ساخت است، مطمئناً برای مقابله با مشکل IRBM فعلی و آینده چین کافی نیست. چالش دفاع فعال برای پایگاه‌های نزدیک‌تر به سرزمین اصلی چین، با ورود تعداد بیشتری از موشک‌های بالستیک میان‌برد (MRBM)  چین، بدتر می‌شود. با این حال، نتایج True Promise II علیه نواتیم نشان می‌دهد که دفاع‌های غیرفعال مانند پراکندگی هواپیما، پناهگاه‌های هواپیما و ساخت باندهای اضافی و تاکسی‌رودهای قابل برخاستن می‌توانند اقدامات متقابل مؤثری در برابر حملات موشکی متعارف دوربرد باشند. با وجود جذب ۳۲ موشک بالستیک میان‌برد، از جمله اصابت مستقیم به یک پناهگاه مستحکم F-35I، هیچ هواپیمایی آسیب ندید و تنها تعداد انگشت‌شماری از آشیانه‌ها در نواتیم آسیب دیدند یا نابود شدند. این اقدامات غیرفعال می‌توانند به حفظ یک پایگاه هوایی در نبرد طولانی‌تر و با هزینه کمتر نسبت به دفاع فعال کمک کنند.

درس‌های مشابه در مورد کاربرد دفاع غیرفعال و مشکلات شکست حملات موشکی انبوه، در مورد کره نیز بیشتر صدق می‌کنند. زمان پرواز کوتاه‌تر و تعداد زیاد موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد کره شمالی ممکن است چالشی غیرقابل عبور برای دفاع فعال مانند THAAD یا PAC-3 ایجاد کند. تحویل 250 TEL برای حمل یک‌هزلر موشک بالستیک کوتاه‌برد Hwasong-11D به KPA در سال ۲۰۲۴، نشان‌دهنده وسعت مشکل و تعداد زیاد رهگیرهای مورد نیاز برای مقابله با آن است.

نتیجه‌گیری

تجربیات متضاد ایران و اسرائیل از جنگ ۱۲ روزه، روایتی از دشواری پایدار دفاع در منازعات موشکی معاصر ارائه می‌دهد. سیستم دفاع هوایی شکننده و قدیمی ایران به طور چشمگیری اثربخشی نیروی موشکی ایران را کاهش داد. با این وجود، دفاع ایالات متحده و اسرائیل ضعیف شد و تعداد زیادی از رهگیرها برای دفاع در برابر تلافی نامنظم ایران مورد نیاز بود.

این روایت، نویدبخش تلاش‌های دفاع موشکی ایالات متحده و متحدانش علیه سایر دشمنان، به ویژه چین، نیست. به‌کارگیری یک استراتژی شکست موشکی مشابه علیه چین به نظر غیرممکن می‌رسد و دفاع از پایگاه‌هایی مانند گوام به تعداد بسیار زیادی رهگیر نیاز خواهد داشت. اگر حدود یک چهارم از ذخایر THAAD و SM-3 در کمتر از دو هفته نبرد علیه ایران مصرف شود، بدون شک یک درگیری منطقه‌ای علیه نیروی موشکی ارتش آزادی‌بخش خلق که پیشرفته‌تر است، سهم بسیار بیشتری از این ذخایر را مصرف خواهد کرد. از آنجایی که تولید و نرخ هزینه‌های رهگیر برای همگام شدن با تولید موشک کره شمالی و چین دشوار خواهد بود، سرمایه‌گذاری بیشتر در دفاع غیرفعال یک انتخاب محتاطانه است. تجربه اسرائیل در طول عملیات «وعده صادق ۲» نشان داد که پدافندهای غیرفعال مانند پناهگاه‌های هواپیما، پراکندگی، تعمیرات سریع باند فرودگاه و پایگاه‌های هوایی بزرگ‌تر و انعطاف‌پذیرتر، ابزارهای نسبتاً ارزانی برای کاهش بار پدافندهای فعال هستند.

منبع: فارن پالیسی ریسرچ اینستیتیوت / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

انتشار این مطلب به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و صرفا برای آگاهی خوانندگان محترم منتشر شده است.

کلید واژه ها: اسرائیل ایران و اسرائیل اسرائیل و ایران حمله اسرائیل به ایران حمله اسرائیل جنگ ۱۲ روزه پدافند پدافند هوایی


( ۱ )

نظر شما :