مصر در دوراهی دوزخ و بهشت

۳۰ دی ۱۳۸۷ | ۱۸:۲۰ کد : ۳۷۳۴ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
جنگ 22 روزه غزه هرچند 10 روز از جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان کمتر داشت، اما اهمیتی به مراتب بیش از آن داشت و این اهمیت در تحرکات دیپلماتیک آشکار و پنهان، پیام های معنادار رهبران و موضع گیری کشورها مشهود بود.
مصر در دوراهی دوزخ و بهشت
جنگ ها و یورش های کشورها و گروه های مختلف در چند سال اخیر علیه یکدیگر در کوتاه ترین زمان ممکن صورت می گیرند و محصولی فوری از آنان برداشت می شود. جنگ های دوران جدید دیگر کمتر فرسایشی و زمان بر و متکی بر نیروهای انسانی فراوان اند. همان قدر که برخورد دو هواپیما با برج های منهتن و انفجار هتل تاج محل یک نمونه از جنگ است، اشغال یک هفته ای عراق و جنگ های چند روزه اسرائیل و گروه های مقاوم فلسطینی نیز جنگی دیگر است. 

جنگ ها هدف های تعیین شده و کارکردهای مشخصی دارند. اما آنچه مهم است دوران بعد از جنگ و تغییر معادلات مربوط به طرفین منازعه است که سهم هر یک را از هزینه های متحمل شده مشخص می کند. هزینه جنگ تنها شامل ابزار و ادوات و آذوقه نمی شود و گاه تا فروپاشی روانی و تحقیر ملی و مذهبی یک قوم نیز فرا می رود. 

جنگ 22 روزه غزه که البته هنوز به اتمام نرسیده و در آتش بسی شکننده به سر می برد، هزینه ها و فواید معنوی متفاوتی برای طرفین درگیری داشت. این طرفین دو جناح را تشکیل می دادند اما محدود به دو کشور و دو اقلیم نمی شدند. یکی از دولت هایی که به اندازه ایران - اما در جهتی معکوس - به ایفای نقش در جنگ غزه پرداخت و حالا چون ایران مشغول محاسبه هزینه و فایده طرفداری خویش است، دولت مصر بود.

شاید این نخستین بار بعد از دوران جمال عبدالناصر ناسیونالیست بود که مصر به شدت زیر تیغ انتقاد جوامع مسلمان رفت و زیرکی و مصلحت اندیشی سیاسی اش را عاملی برای هجمه رسانه ها و افکار عمومی به سمت خود دید. مصر البته حامیان بزرگی هم داشت که بیشتر آنها غیر عرب بودند. وقتی خبر آتش بس و پذیرش آن از سوی حماس اعلام و مشخص شد که امنیت مرزهای مصر با تفاهم نامه های اسرائیلی و آمریکایی و سپس اسرائیلی و اروپایی تامین می شود، شرم الشیخ بار دیگر میهمانانی مهم و موثر را به حضور پذیرفت تا با تمجیدها و ستایش هایی که از زبان آنها جاری می شد، زخم زبان های هم کیشانش را مرهم بگذارد.  

خیلی دور نیست تصمیمات و اقدامات سیاسی جمال عبدالناصر در جنگ اعراب و اسرائیل؛ او که به عنوان اولین رهبر یک کشور عربی، خلیج جنوب ایران و شمال شیخ نشین ها را فارس ندانست و خلیج عربی اش نامید و دستور داد تا در تمام مدارس و ادارات و نقشه های جغرافیایی از عنوان خلیج عربی استفاده کنند. او تخم پان عربیسم را در منطقه کاشت و اکنون بعد از حدود سه دهه شرم الشیخ که سابقه 16 سال اشغال از سوی اسرائیلی ها را دارد، از بزرگان حامی اسرائیل میزبانی می کند.  

به نظر می رسد یکی از اهداف نشست شرم ‌الشیخ، ایجاد زمینه لازم برای محوریت و نقش آفرینی مصر در منطقه و پیشبرد طرح صلح با مرکزیت این کشور و عربستان باشد. مصر همچنین در نبرد اخیر غزه نقشی میانه روانه را ایفا کرد و به همین خاطر بود که مورد انتقاد جوامع عربی و مسلمان قرار گرفت.  

زمانی که از عملکرد این کشور در نگشودن گذرگاه ها سوال می شد، این پاسخ به گوش می رسید که این اقدامات جز به نفع فلسطینی ها نیست و چه بسا اگر در به روی ساکنین غزه گشوده می شد، آتش های مرگبارتری بر سر شهر می ریخت. مصر در مقاطعی هم فاصله خود را با اسرائیل افزایش می داد و مواضع مخالفت آمیز اتخاذ می کرد و همین مسئله است که سبب شده تا شخصیتی میانجی گرانه و میانه روانه را نیز اختیار کند.  

میانه روی یکی از قدیمی ترین و مهم ترین مراکز اسلامی جهان در قبال کشته شدن غیر نظامیان و مجوز ندادن به حامیان فلسطین برای کمک رسانی به غزه، گناهی مشهود است که رسانه ها و افکار عمومی عرب به شدت بر آن پافشاری می کنند و مصر را زیر فشار گذارده اند.  

مصر متهم به زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و ملی عربی است و مخالفانش جدا از اقداماتی نمادین چون تعیین جایزه برای سر حسنی مبارک، سعی می کنند چرخش سیاستمداران این کشور را به جانب منافع غیر عربی در بوق کرده و امکان در دست گرفتن ابتکار عمل را از آن سلب کنند.  

مصر حالا و در این مقطع در برزخ میان دو وضعیت واقع شده است؛ یکی وضعیتی خوشایند و بهشت گونه که مصر را به محور تحولات تبدیل می کند و دیگر وضعیتی دوزخ گونه که از رویارویی با کشورهای مسلمان و بدبینی دائمی آنان به مصر حکایت دارد.  

در شرم الشیخ سران فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، انگلیس، ترکیه و اردن در کنار بان کی مون و نیز محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطین نشستند و نمایی باز را از یکی از جناح های ماجرا به تصویر کشیدند.  

جان کلام هم نشینان شرم الشیخ این بوده که اسرائیل حق دارد در امنیت زندگی کند و دفاعی مشروع داشته باشد. در همین راستا پیمان های امنیتی آمریکا و اروپا با اسرائیل، تضمین های لازم را هم به این رژیم و هم به پیش برندگان طرح صلح داده و به زودی صف بندی ها در قبال این طرح و آینده خاورمیانه روشن تر می شود. 

 سارکوزی در این نشست از حسنی مبارک به عنوان فردی شجاع نام برده و جملگی حاضران را به دفاع از منافع رژیم صهیونیستی، مقابله با گروه های مقاومت و جلوگیری از ورود سلاح به منطقه فراخوانده است.  

اگر چه در این نشست گوردون براون نخست وزیر انگلیس از کشورهای عربی خواست تا اسرائیل را به رسمیت بشناسند، اما موضوع گیری برخی کشورها و جهت گیری افکار عمومی مسلمانان چشم انداز روشنی را در منطقه برای مصر نشان نمی دهد.  

مصر مایل نیست از هژمونی عربی و اسلامی خود برای دستیابی به صلح عربی بکاهد و صلح را به بهای از دست دادن نفوذ و محبوبیت اش در منطقه به دست بیاورد. برزخی که مصر در آن گرفتار آمده به دو راه دوزخ و بهشت ختم می شود. این کشور برای بهره برداری کوتاه مدت از تحولات اخیر با دشواری خاصی مواجه نیست اما برای بازگرداندن حیثیت عربی و قرار گرفتن همزمان در کنار میهمانان شرم الشیخ و مخالفان آنها، دوران مبهمی را در پیش رو دارد.
جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :