ایران تحولات را هم تهدید بداند هم فرصت

۲۴ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۳:۲۱ کد : ۱۱۸۵۳ اخبار اصلی
این خیزش‌ها عاری از ایدئولوژی هم هستند. جنس این جنبش‌ها عرف گرایی است. شعارها هم داخلی و عموما عاری از خشونت هستند. البته دولت‌ها برای سرکوب مردم دست به تحریک خشونت هم می‌زنند
ایران تحولات را هم تهدید بداند هم فرصت

دیپلماسی ایرانی: محمد علی سبحانی در مقام دومین سخنران نشست بررسی تحولات جاری در خارومیانه بحث خود را با بررسی چرایی این جنبش‌ها آغاز می‌کند و می‌گوید:

خاورمیانه به عنوان بخشی از جامعه جهانی میزبان بخشی از این تحولات جاری بوده است. بخش اعظم تحولات در خاورمیانه به روزهای پس از پایان جنگ سرد باز می‌گردد. انتقال از روزهای جنگ به نظم نوین جهانی در کشورهای حاضر در خاورمیانه چندان احساس نشد. روزهایی بود که جنبش‌های خاورمیانه خود را در دو مسیر پیدا می‌کردند: یا شرق یا غرب. پس از جنگ سرد این مساله دیگر مصداق نداشت اما کشورهای حاضر در خاورمیانه همچنان از همان الگو تبعیت کردند.

سبحانی با اشاره به نقش رسانه‌ها در تحولات جاری می‌افزاید: انقلاب الکترونیک در سطح جهانی رخ داده و امروزه روز ما برای برخورداری از اطلاعات جاری به دردسر چندانی نمی‌افتیم. حس مشترکی که امروز در اعراب می‌بینیم ریشه گرفته در همین رسانه‌های مشترک است که در کشورهای عربی با اندک محدودیتی روبه رو نیست. نکته حانز اهمیت در کشورهای عربی ، تغییر ماهیت منازعات است. پپیش از این تمام حرکت‌ها ضد استعماری بود.

اما امروز این جنبش‌ها حتی از شعارهای ضد اسرائیلی هم تهی هستند. ماهیت این نزاع اکنون تغییر کرده است. بحث این خیزش‌ها کاملا داخلی است. ناکارآمدی و فساد و توسعه فقر در این کشورها تبدیل به موضوعی برای اعتراض شده است. آنچه که در کشورهای عربی اهمیت دارد بحران هویت است. اعراب هم در جنگ باختند و هم در صلح موفق نشدند. صلح اسرائیل با اعراب در حقیقت همان "صلح ناتمام" است. انور سادات در روزهای حکمرانی وعده اصلاحات نداد که این وعده‌ها محقق نشد.

سبحانی در ادامه به بحث "مقاومت نفتی" اشاره کرده و می‌گوید: حاکمیت‌های نفتی مولود نظام‌های اقتصادی هستند که آزادی مردم را پاسخگو نیستند. این امر تبدیل به چالشی جدی در کشورهای دارای ثروت سیاه شده است. در برخی از این کشورها همین ثروت به کمک حاکمان آمده است.

وی نیم اشاره ای هم به نقش ترکیه در معادلات جاری در منطقه کرده و می‌گوید: ترک‌ها در دستگاه دیپلماسی و نظامی‌هنوز همان ذهنیت دوران عثمانی را حفظ کرده اند. نگاه به ترکیه در کشورهای بسیار جدی تر از نگرش ایران به ترک‌ها است. ایران برخلاف اعراب مدل خاص خویش را دارد. خالد مشعل پس از جنگ 21 روزه در ترکیه اذعان کرد که مدل ترکیه مد نظر آنها نیز است.

ویژه گی این جنبش‌ها این است که هیچ کدام رهبر ندارند. محوریت جوانان بحثی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. این خیزش‌ها عاری از ایدئولوژی هم هستند. جنش این جنبش‌ها عرف گرایی است. شعارها هم داخلی و عموما عاری از خشونت هستند. البته دولت‌ها برای سرکوب مردم دست به تحریک خشونت هم می‌زنند.

سبحانی هدف از این جنبش‌ها را " تغییر " در سطح کلان می‌داند و نوع برخورد حاکمان را تقلایی برای حفظ قدرت می‌داند: تبدیل به طایفه گرایی از اصلی ترین ابزار در اختیار برخی حاکمان مانند یمن و بحرین است. تبدیل بحران به جنگ داخلی ترفند دیگری است که در لیبی شاهد آن هستیم. اتهام فتنه گری هم در زمره همین ابزار است. اتهام به وابستگی به خارج از جمله ابعاد است. در این میان پادشاهی‌های هم هستند مانند اردن و مراکش که پتانسیل تبدیل به "جمهوری" را در چنته دارند. در کشوری مانند اردن حاکمان برای حفظ نوع حکومت دست اصلاح طلبان را باز گذاشته اند. در این میان بازنده اصلی ، کشورهایی هستند مانند مصر که در حال حاضر جمهوری هستند.

این کارشناس مسائل بین المللی در ادامه به تزریق پول از سوی کشورهایی مانند عربستان سخن می‌گوید. رفاه به نوعی می‌تواند جریان‌های مردمی‌را به تعویق بیندازد و هدف حاکمان هم همین امر است. سوار شدن بر موج به منظور انحراف افکار عمومی‌ترفند دیگر خودکامگان در قدرت است. در خلیح فارس ما شاهد همین هم جهتی‌های استراتژیک هستیم. قطر به عنوان نمونه در این حوزه خوب عمل کرده و در جنگ رسانه ای موفق عمل کرده است.

سبحانی در مقام برشمردن اشتباهات معترضان می‌گوید:به دام خشونت افتادن، بالا بردن سطح توقعات پیش از موعد ، افتادن در دام طایفه گرایی ، اتکا بیش از حد به قدرت‌های خارجی ، ضعف سازمان دهی ،توهم گرایی و برخورد با ارتش از اصلی ترین انحراف‌های ای اعتراض‌ها است.

سبحانی در خصوص نقش غرب در این تحولات می‌گوید: آمریکا بری حفظ منافع خود به ابزار بیشتری نیاز دارد. اسرائیل هم در این بازی به شدت ضرر کرده است. در مصر بعد از مبارک هیچ نکته مثبتی برای اسراییلی‌ها وجود ندارد. تحول در سوریه هم می‌تواند تل آویو نشین‌ها را عصبانی کند. قطعا روند جاری در منطقه دموکراتیک است و همین روند عرصه را بر اسراییل تنگ تر می‌کند.

سبحانی در خصوص آینده خیزش‌های منطقه ای می‌گوید: موج آزادی خواهی به تمام کشورهای منطقه خواهد رسید. اعراب در توفیقات از هم پیروی می‌کنند. الجزایر از ده سال پیش در مسیر تغییرات قرار گرفته است.رهبر الجزایر این کشور را از بحران نجات داده و عامل ترویج دموکراسی بود. البته اشتباه بزرگ او تغییر قانون و کاندیداتوری برای بار سوم بود. تحولات در الجزایر محدود و به اصلاحات وابسته است. در لیبی جنگ داخلی یکی از سناریوها است اما همگان در این کشور منتظر اتفاقی خاص هستیم. سوریه از پیچیده گی بیشتری برخودار است و در غرب هیچ کس خواهان افزایش آشوب‌ها در سوریه نیست و دلیل آن هم تاثیر گذاری سوریه بر معادلات اصلی منطقه ست. فاصله میان دولت و ملت سوریه بسیار زیاد است و این زنگ خطر است. البته سوریه امکاناتی دارد که فلسطین و لبنان و عراق است. در این کشور هم باید منتظر تحولاتی خاص باشیم.

سبحانی پایان کلام را به ایران اختصاص داده و می‌گوید: در مقام نصیحت معتقدم که تحولات را باید با لنز فرصت و تهدید بررسی کرد. دوستان به یاد دارند که در اوایل دهه گذشته که بحث طرح خاورمیانه بزرگ مطرح شد کمیته ای در وزارت امور خارجه تشکیل شد برای بررسی رویکرد ایران در قبال این تحولات. دومین مساله اجتناب از برخورد تبعیض آمیز با این تحولات است که شرط اصلی برای الگو قرار گرفتن است. حق رای مردم  و مشارکت شهروندی حقی فراگیر است.  



نظر شما :