اصلاحات در سوریه،نوش دارو بعد مرگ سهراب؟

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۹:۲۹ کد : ۱۲۳۲۹ گفتگو
گفت‌وگوی دیپلماسی ایرانی با صباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورمیانه
اصلاحات در سوریه،نوش دارو بعد مرگ سهراب؟

دیپلماسی ایرانی: بعد از طرح مسئله اصلاحات و لغو وضعیت فوق العاده در سوریه اعتراضات ادامه پیدا کرد. چرا با وجود وعده اصلاحات، بشار اسد دست به سرکوب زد؟ از سوی دیگر چرا با لغو وضعیت فوق العاده اعتراضات ادامه پیدا کرد؟

 

وعده‌های اصلاحاتی که داده شده بود زمانی می‌توانست موثر باشد و مورد پذیرش معترضان قرار بگیرد که به سرعت عملی می‌شد و به جای متهم کردن معترضان، با گفت‌وگو با آنان و انجام اصلاحات واقعی، جریان به سمت دیگری هدایت می‌شد. اما وعده اصلاحات که از چند سال پیش در ذهن بشار اسد وجود داشت، عملا تحقق پیدا نکرد.

علت عدم تحقق عملی اصلاحات،‌ خواه اطرافیان بشار اسد بود باشند، چه بافت جمعیتی سوریه باشد و چه عدم انسجام معترضان، تفاوتی در نتیجه به وجود نمی‌آورد. واقعیت این است که اصلاحات به وقوع نپیوست و به همین دلیل شاهد آن بودیم که معترضان به تحرکات خود گسترش دادند و دامنه اعتراضات به شهرهای بیشتری، حتی شهرهای ساحلی سوریه که بافت متفاوتی دارند هم کشیده شد.

 

با وجود اقدام اولیه بشار اسد در انحلال کابینه و تشکیل کابینه جدید، برخی اخبار از تزلزل در حاکمیت و اختلافات درونی حکایت می‌کند. آیا این تزلزل ممکن است منجر به بروز تغییراتی در معادلات سیاسی سوریه شود؟

 

در حال حاضر چند سناریو در سوریه وجود دارد و محتمل است. اول؛ جریانی شبیه به مصر اتفاق افتد و با حضور ارتش در صحنه سعی کند که زمام امور را به دست بگیرد و زمینه را برای تشکیل حکومت غیرنظامی ‌یا تلفیقی از حکومت نظامی ‌و غیرنظامی ‌فراهم کند. دوم؛ ممکن است حزب حاکم و سازمان امنیت سوریه، گزینه شدت عمل یا به اصطلاح مشت آهنین نشان دادن،‌ روی آورند. سوم؛ نیروهای تحصیل کرده که نه در ارتش حضور دارند، نه در حزب و نه در سازمان‌های امنیتی بخشی از مخالفین را تشکیل می‌دهند اما تشکل آشکاری ندارند و اعتراضات خود را به صورت پراکنده و نه چندان منسجم ادامه می‌دهند.

اما عکس العمل‌های حکومت فعلی در اعزام تانک یا وسایل جنگی برای سرکوب معترضان، به جای آن که اعتراضات را خاموش کند، به نظر می‌رسد منجر به شعله ورتر شدن اعتراضات می‌شود و جرات مردم برای حضور در خیابان‌ها را بیشتر می‌کند.

 

تظاهرات روز جمعه سوریه به دعوت اخوان انجام شد. نقش اخوان را در سازماندهی و تشکل دادن به اعتراضات چگونه می‌بینید؟ آیا نفوذ اخوانی‌ها در میان مردم سوریه آن قدر هست که تاثیرگذاری عمده ای داشته باشد؟

 

گرچه سابقه اخوانی‌های سوریه به حدود شصت تا هفتاد سال پیش می‌رسد، اما از انسجام و اعتبار لازم مانند اخوان مصر برخوردار نیستند و در مقایسه با اخوان مصر از اعتبار کمتری برخوردارند و حرکات تند و افراطی هم از آن‌ها بیشتر دیده شده است، در حالی که اخوانی‌های مصر از این که به جریان افراطی و تند روانه و یا تکفیر دیگران شناخته شوند، بسیار پرهیز می‌کردند و لذا هم چنان محبوبیت و پایگاه اجتماعی آن‌ها در حال گسترش است. در سوریه، از چنین پایگاهی برای اخوان، کمتر نام برده می‌شود.

در برخی از استان‌های سوری، ریشه‌ها و پایگاه‌های اخوان وجود دارد، اما اغلب رهبران اخوان سوریه، در خارج از این کشور به سر می‌برند و در بین خود آن‌ها نیز جریان‌ها و دسته‌های مختلفی وجود دارد.

اما آن چه اکنون بیشتر شاهد آن هستیم، جریان نوپایی از جوانان و تحصیل کردگان در کشورهای مختلف است. ممکن است جریان اخوانی‌ها با جریان جوانان سوری در برخی از شعار‌ها اشتراک داشته باشند،‌ اما معلوم نیست که در نهایت خواهان راه حل مشترکی باشند.

شاید در مرحله فعلی خواسته‌های آن‌ها اصلاحات در سیاست‌های رژیم باشد، اما در مرحله بعد خواهان تغییر رژیم باشند. با این خواسته‌ها،‌ اوضاع سوریه پیچیده تر می‌شود و به راه حل نزدیک و روشنی هم نخواهد رسید.

البته امریکا تمام توان خود را پشت این موضوع گذاشته و احتمالا برخی از کشورهای عربی نفتی هم در این جریانات با تزریق امکانات زمینه را برای گسترش اعتراضات آماده تر می‌کنند. اما دیدیم که امریکا نتوانست در شورای امنیت حتی موفق به صدور بیانیه ای درباره مسائل سوریه شود.

 

گفته می‌شود که سلفی‌ها در حال تحریک قبایل برای مقابله با اسد هستند و به بندر بن سلطان نیز نزدیک هستند. نقش سلفی‌ها در تحولات سوریه چیست؟ آیا اقدامات سلفی‌ها در چارچوب تحرکات کشورهای عربی علیه سوریه ارزیابی می‌شود؟

 

بله؛ نقش سلفی‌ها تا حدی به تحرکات کشورهای عربی مربوط می‌شود. اما به نظر می‌رسد سلفی‌ها در سوریه از اعتبار بالایی برخوردار نیستند. بلکه مورد اعتراض مردم قرار داشته اند و در حال حاضر هم چهره موجهی در افکار عمومی‌سوریه ندارند.

آن چه در سوریه بیشتر رواج دارد، جریانات صوفی گرایانه است که چندین جریان را تشکیل می‌دهد و آن‌ها هم به دنبال تغییرات اساسی در رژیم نیستند.

در حالی که سلفی‌ها به دنبال اعمال قدرت و احیانا اعمال خشونت و یا تخریب مراکز مذهبی که مورد احترام باقی فرق اسلامی‌است، هستند. سلفی‌ها حتی نسبت به مسیحیان سوریه هم دست به تعرضاتی می‌زنند. با این مجموعه ویژگی‌ها به نظر نمی‌رسد بندر بن سلطان در انتخاب آن‌ها برای تضعیف حاکمیت بشار نیستند. اگر چه آن‌ها می‌توانند برای سوریه مشکلاتی را به وجود آورند. ارتباط سلفی‌ها با عشایر سوریه در برخی از مناطق ممکن است نتیجه بخش باشد و آن هم مناطق نزدیک مرز عراق یا مرز اردن است. اما نسبت به باقی عشایر سوریه این امکان وجود ندارد.

 

باتوجه به همه این مسائل، وضعیت سوریه به کدام سمت خواهد رفت؟ آیا بشار به سرنوشتی شبیه دیگر حکمرانان عرب دچار خواهد شد؟

 

به نظر می‌رسد این احتمال بیشتر خواهد شد که حضور ارتش سوریه که مورد احترام مردم هم قرار دارد، قوت بیشتری پیدا کند و با تلفیقی از نیروهای حزبی و ارتش، جریانات را مدیریت کند.


نظر شما :