بشار اسد دوستان را مایوس کرد

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۲:۴۹ کد : ۱۲۳۶۵ گفتگو
دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه و کارشناس مسایل آمریکا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید دارد که شاید بتوان اصلی ترین دغدغه واشنگتن در دمشق امروز را نبود جایگزینی برای بشار اسد دانست
بشار اسد دوستان را مایوس کرد

دیپلماسی ایرانی: ناآرامی‌ها در سوریه به خشونتی کشیده شد که هیچ کس انتظار آن را نداشت. خبرهای رسیده از شهرهای سوریه خوشایند هیچ کس در منطقه نیست. نه متحدان بشار اسد رئیس جمهوری سوریه از این اخبار خشنود هستند و نه آمریکا و اسرائیلی که در این سالها بخصوص پس از ترور رفیق حریری در سال 2005 میلادی در بیروت، میل سیاسی شان به سمت سوری ها نبود. اکنون زنجیره حوادث در سوریه مسیر را بر خاندان اسد سخت و سنگلاخ کرده است. دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه و کارشناس مسایل آمریکا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید دارد که شاید بتوان اصلی ترین دغدغه واشنگتن در دمشق امروز را نبود جایگزینی برای بشار اسد دانست:

 

چاره آمریکا در سوریه چیست؟ واشنگتن از یک سو سعی در عادی سازی رابطه با سوریه در این دو سال داشت و از سوی دیگر نمی تواند در برابر خشونت به کار گرفته شده در دمشق سکوت اختیار کند.
 

امریکا در ارتباط با آقای حافظ اسد دو رویه متفاوت داشت، رویه اول این بود که اقای حافظ اسد عنصر بی خطری نسبت به اسرائیل بوده و درگیری با امریکا نداشته است. همچنین پس از جنگ 1973حتی یک گلوله هم از بلندی‌های جولان به سمت اسرائیل پرتاب نشده و اقای بشار اسد نیز پس از پدر خود سعی کرد که همان شرایط را به همان شیوه گذشته حفظ کند.

بنابراین اسرائیلی‌ها هیچ خطری را از جانب بشار اسد احساس نمی‌کنند و در نتیجه ترجیح می‌دهند که اسد برسرکار باقی بماند. این یک طرف امر است و اما بعد دیگر این است که به هر حال اقداماتی که امروز در سوریه اتفاق می‌افتد با موازین حقوق بشر یکسان نیست و امریکا که همیشه مدعی حفاظت از حقوق بشر در دنیاست، ناگزیر است که اقای بشار اسد را مورد مذمت قرار داده و همان‌طور که می‌دانید هم اوباما و هم کلینتون اقدامات بشار اسد را در سرکوب مردم محکوم کردند. دیروز هم ظاهرا سه نفر از مقامات سوریه مورد تحریم قرار گرفتند.
 

نگرانی امروز واشنگتن در دمشق چیست؟

مشکلی که در حقیقت امریکا امروز در رابطه با سوریه دارد این است آنچه که در این کشور رخ داد بسیار سریع و غفلتا اتفاق افتاد. و شاید بتوان گفت تمام حرکت‌های مردمی که در کشورهای منطقه رخ داده غفلتا دچار چنین بحرانی شدند. بنابراین امریکا برای جایگزینی فردی همچون بشار اسد و یا امثال وی آلترناتیوی ندارد. به عبارت دیگر نمی‌دانند پس از گذر از بشار اسد چه کسی باید جایگزین شود و چه روشی را باید اتخاذ کنند. بنابراین بسیار نگران این جایگزینی هستند. با توجه به اتفاقاتی که در مصر رخ داد و در برابر سفارت لوله گاز را منفجر کردند، که اگر قرار باشد چنین حوادثی در سوریه هم اتفاق بیفتد کار را مشکل‌تر خواهد کرد.

در نتیجه امریکا در این مرحله برای تصمیم‌گیری دچار مشکل شده و نمی‌تواند همان‌طور که در مورد لیبی تصمیم گرفت، عمل کند.
 

اقدامات بشاراسد تا چه اندازه به اعتبار وی در منطقه خدشه وارد کرده و به ویژه در مورد جریان مقاومت که همیشه سوریه را پایگاه خود می‌دانستند؟
 

مذاکرات صلحی که میان حماس و فتح اتفاق افتاد و اسماعیل هنیه و محمود عباس توافقنامه‌ آشتی نوشتند و قرار است به زودی اقای خالد مشعل هم به مصر برود، تا حدی نشان دهنده آن است که آنها امید خود را از آقای بشار اسد که به عنوان پایگاه خود می‌دانستند، از دست داده و دیگر شاید جایی برای تاسیس چنین پایگاهی درکشورهای عرب منطقه نداشته باشند. به باور من این امر نشان دهنده زنگ خطری بود و یا پیامی به همراه داشت که آنها بدون هیچ مخالفتی با هم دست دوستی دادند. باید به این نکته اشاره کرد که این آشتی یک پیام منفی برای اقای اسد دارد.

اما حزب الله به دلیل وابستگی‌های سازمانی که با ایران دارد، شاید برای جلوگیری از گسترش شورش علیه بشار اسد کمک‌هایی نیز به دولت او می‌کند که شرایط آن با حماس متفاوت است.
 

سیاست ایران را در قبال تحولات سوریه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 

بر اساس آنچه که خبرگزاری‌های خارجی ادعا کرده‌اند سپاه قدس ایران در این کشور دخالت‌هایی دارد و امکاناتی در اختیار بشار اسد قرار می‌دهد. در صورت صحت این ادعا، به عقیده من این تصمیم زود گرفته شد، با توجه به اینکه هیچ‌کدام از دولت‌هایی که شاهد چنین شورش‌ها و قیام‌هایی در کشور خود بودند، نتوانستند در برابر مردم مقاومت کنند. به عبارت دیگر شاید این اعتراض‌ها به طول بیانجامد اما به عنوان مثال اقای قذافی دیگر امکان ندارد که بتواند در جایی که این همه مردم کشته شدند، دوباره رییس جمهور شود. بنابراین آینده نزدیک سوریه هم همان‌طور خواهد بود. به معنای دیگر سوریه نیز هم‌ردیف لیبی قرار خواهد گرفت.

بنابراین ایران با شتاب در حمایت‌ها و عدم انتشار اخبار مربوط به سوریه تصمیم‌گیری کرد و به باور من ایران با یک نظر کارشناسی در مورد سوریه عمل نکرده، بیشتر حمایت ایران حالت احساسی و عاطفی داشت. کاش ایران هم سیاستی مانند ترکیه داشت. همانطور که می‌دانید ترکیه با کلام این حمایت را اعلام کرد و اگر در آینده هم اتفاقی بیفتد هیچ مدرک عملی وجود ندارد. اما شیوه حمایت ایران غیر دیپلماتیک و غیر سیاسی بوده و هم اکنون نیز نتیجه خوبی نداشته است.


نظر شما :