جنگ ویتنام پایان بخش رکود تورمی دهه ۷۰

۲۴ فروردین ۱۳۸۷ | ۱۵:۵۵ کد : ۱۷۳۶ اقتصاد و انرژی
رشد تورم، افزایش بیکاری و کاهش مداوم نرخ رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا در سالهای اخیر نشانه رکود تورمی در اقتصاد آمریکا است. وضعیت بازار نفت و طلا نیز تاییدی دیگر بر مشابهت وضعیت کنونی اقتصاد آمریکا با سال ۱۹۷۰ میلادی است.
جنگ ویتنام پایان بخش رکود تورمی دهه ۷۰
بسیاری از تحلیل گران وضعیت اقتصادی امروز آمریکا را مشابه وضعیت این کشور در سالهای دهه 1970 می دانند. گفته می شود این بدترین وضعیت اقتصادی آمریکا بعد از رکود بزرگ اقتصادی در سال 1930 میلادی تا به حال است.
 
در سالهای اخیر قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت و شوکی را به بازار وارد کرد. این شوک سبب شد تا نرخ تورم در آمریکا افزایش یابد و از طرف دیگر به دلیل بحرانهای بازارهای مالی نرخ رشد اقتصادی این کشور کاهش یافت. در این سالها آمار از افزایش نرخ بیکاری در ایالات متحده حکایت می کند که همگی آنها در کنار هم نشانه هایی از رکود تورمی این کشور است.
 
از طرف دیگر قیمت طلا به بیشتر از 1000 دلار در هر اونس رسید در حالیکه سال گذشته قیمت هر اونس طلا نزدیک به 500 دلار بوده است. تمامی این نشانه ها حکایت از آن دارد که اقتصاد ایالات متحده مانند سالهای دهه 1970 شده است.
 
حال سوال این است که آیا اقتصاد آمریکا وارد رکود تورمی شده است؟ اگر پاسخ مثبت است این بار چگونه از این مخمصه رهایی می یابد؟
 
برای داشتن تصویری از این وضعیت به بررسی تاریخی رکود تورمی در ایالات متحده می پردازیم و راه حل این کشور در سال 1970 میلادی را مطالعه می کنیم.
 
دهه 1970 و جنگ ویتنام
رکود اقتصادی در آمریکا از ماههای پایانی سال 1969میلادی آغاز شد. در این سال نرخ تورم در آمریکا بیشتر از 14درصد بود و اوضاع نامناسب اقتصادی در این سرزمین سبب شد تا قیمت هر اونس طلا برای اولین بار در تاریخ حضور این صنعت در بازار جهانی به مرز 800 دلار برسد.
 
گفته می شود در آن سالها اوپک برای تولید نفت و عرضه به بازار جهانی محدودیتهایی قایل شده بود و افزودن تولید برای کنترل قیمت نفت و تسکین شرایط را امری غیر بازاری می دانست.
 
در این سالها قیمت هر بشکه نفت خام در بازارهای بین المللی بیشتر از 10 دلار بود که با توجه به بزرگی اقتصاد جهانی در سالهای مورد بررسی رقمی بسیار بزرگتر از قیمت کنونی نفت بوده است. شایان ذکر است رشد قیمت نفت در سالهای رکود تورمی آمریکا بسیار بزرگتر از رشد کنونی بود.
 
طبق آمارهای موجود در فاصله یک سال اخیر قیمت هر بشکه نفت در بازارهای جهانی از حدود 50 دلار به مرز 100 دلار رسید، یعنی دو برابر شد. این در حالیست که در دهه 1970 میلادی قیمت نفت از حدود 2 دلار به 10 دلار رسید که به معنای پنج برابر شدن قیمت در این فاصله زمانی است. در این سالها نیکسون رئیس جمهوری وقت آمریکا بود و به همین دلیل وی اولین کسی بود که برای حل مشکل اقدام کرد.
 
این بررسی تاریخی نشان می دهد بیشترین مشکل اقتصادی آمریکا در جریان ریاست جمهوری نیکسون بود. نیکسون برای جلوگیری از وخیم ترشدن اوضاع اقتصادی از نظریه های مختلف اقتصادی بهره برد. یکی از کارهایی که وی برای کنترل نرخ تورم انجام داد کنترل قیمت و دستمزد برای ممانعت ازافزایش آن ها بود.
 
این کار که در اصول اقتصادی مداخله در مسیر بازار است در کوتاه مدت توانست اثر بخش باشد ولی به دلیل اینکه عملکرد طبیعی بازار را تحت تاثیر قرار می دهد در فاصله زمانی نه چندان طولانی مشکلات دیگری ایجاد می کند که یکی از آنها ایجاد اضافه تقاضا و عدم تمایل تولید کنندگان به تولید است.
 
به هر حال کنترل قیمتها مانع از افزایش نرخ تورم نشد و کشوری که در سالهای آغازین با تورم بالا و تبعات منفی آن مواجه بود در سال 1973 میلادی وارد رکود - کاهش نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی برای چندین دوره متوالی - هم شد. در این سالها صندوق ذخایر ارزی آمریکا برای اولین بار طرح افزایش نرخ بهره بانکی برای کنترل تورم را مطرح کرد و آمریکایی ها از این راه بهره بردند.
 
سال آغاز بحران اقتصادی در آمریکا تقریبا همزمان با بالا گرفتن تنش میان کمونیستهای ویتنام و آمریکا بود. در جریان این جنگ که میلیونها نفر جان باختند نیروهای آمریکایی در ویتنام حضور داشتند و درگیری در منطقه تقریبا آرام شده بود. ولی در سال 1970میلادی یعنی سالی که مقامات آمریکایی با وخامت اوضاع اقتصادی روبرو شدند به فکر استفاده از حربه قدیمی افتادند و جنگ در ویتنام بالا گرفت.
 
بالا گرفتن جنگ در این کشور و نیاز آنها به تجهیز نیروهای آمریکایی در جریان جنگ و تامین مواد خوراکی و پوشاک سربازان اندکی به رشد اقتصادی این سرزمین کمک کرد. در این سالها تولید بیشتر شد و به دلیل افزایش تقاضا، شرایط بازار اندکی بهبود یافت. طبق آمارهای موجود جنگ ویتنام تا سال 1975 میلادی ادامه داشت و بعد از پایان این جنگ رکود اقتصادی آمریکا نیز کاملا از بین رفته بود.
 
آمریکا این بار نیز با بهره گیری از حربه جنگ و فعال کردن کارخانه های سلاح سازی هم مشکل بیکاری را حل کردند و هم با ایجاد درآمد برای افراد زمینه را برای رشد تقاضا فراهم کردند.
 
البته در این فاصله آمریکا تجهیز تسلیحات جنگی اسرائیل را نیز بر عهده گرفت. جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973میلادی با حمله اعراب به اسرائیل آغاز شد. در این جنگ اسرائیل به دلیل نداشتن توان نظامی کافی نمی توانست در برابر اعراب مقاومت کند و حمایتهای آمریکا سبب شد تا نه تنها این جنگ ادامه یابد بلکه در فاصله کوتاهی بالا بگیرد.
 
رکود تورمی
بحران اقتصادی آمریکا در سالهای دهه 1970میلادی که بسیاری آن را رکود اقتصادی این سرزمین می نامند در مفاهیم علم اقتصاد رکود نبود. اقتصاددانان وضعیت اقتصادی آن زمان آمریکا را رکود تورمی یا Stagflation می نامند که به معنای وقوع همزمان تورم و رکود است.
 
طبق تعارف اقتصادی رکود تورمی زمانی در اقتصاد ایجاد می شود که نرخ رشد اقتصادی یک سرزمین در مسیر کاهش قرار گیرد در حالیکه نرخ بیکاری در این سرزمین افزایش یابد. در شرایط رکود تورمی که اقتصاد با کاهش نرخ رشد مواجه است مشکل تورم نیز در اقتصاد وجود دارد. ترکیب این موارد که هر یک نشانه ای خاص از شرایطی متفاوت در اقتصاد است حالتی بیمار گونه را در اقتصاد ایجاد می کند که رکود تورمی نام دارد.
 
در مورد دلایل ایجاد رکود تورمی نظرات مختلفی وجود دارد. برخی بر این باورند قوانین کنترل کننده دولت روی بازار که مانع از فعالیت سالم و عادی بازار شود زمینه ایجاد رکود تورمی را فراهم می کند. برخی دیگر بر این باورند حوادث خارجی باعث ایجاد این معضل اقتصادی می شود.
 
این دسته از اقتصاددانان نظریه خود را نظریه شوک اقتصادی نام گذاری کرده اند و بر این باورند که رشد ناگهانی قیمت کالایی که زیاد مورد مصرف قرار می گیرد از قبیل نفت یکی از عوامل ایجاد این مشکل اقتصادی است.
 
اما برای خروج از این ورطه چه باید کرد؟ کارشناسان علم اقتصاد معتقدند خارج شدن از رکود تورمی سخت تر از رکود است. زیرا استفاده از نظریه های اقتصادی پول گرایان، یا طرفداران سیاستهای مالی و یا حتی نظریه طرف عرضه در چنین شرایطی ناکارآمد است.
 
با کمک این نظریه ها به طور مثال می توان زمینه را برای افزایش نرخ رشد اقتصادی یک سرزمین فراهم کرد ولی به همراه این مساله رشد تورم نیز وجود دارد که برای اقتصاد درگیر با رکود تورمی سبب بدتر شدن شرایط می شود.
 
از طرف دیگر سیاستهای کنترل کننده تورم نیز نمی تواند در این شرایط سودمند باشد زیرا از جهت دیگر به اقتصاد آسیب وارد می کند. شایان ذکر است ادامه رکود تورمی سبب می شود تا اقتصاد به تدریج وارد رکودی عمیق شود.
 
 برای مطالعه بیشتر روی عنوان مقالات زیر کلیک کنید.

( ۱۱ )

نظر شما :