افغانستان روزهای جدیدی را تجربه می کند

پایان حضور خارجی ها؛ آغاز درگیری داخلی

۱۸ بهمن ۱۳۹۰ | ۲۰:۵۲ کد : ۱۸۹۷۶۱۴ گفتگو
ابراهیم طاهریان، سفیر پیشین ایران در افغانستان در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است ایران در گذشته در تحولات افغانستان نقش تاثیرگذاری داشته و امید است در وضعیت جدید نیز این جایگاه را داشته باشد.
پایان حضور خارجی ها؛ آغاز درگیری داخلی
 دیپلماسی ایرانی : افغانستان فصل جدیدی را تجربه می کند. فصل شمارش معکوس برای خروج نیروهای بیگانه، روزهای بیم از افزایش ناامنی ها در کشوری که از 2001 تا کنون زیر بار اشغال خارجی خسته و فرسوده شده و شب های مذاکرات محرمانه سران طالبان برای تعیین خط و مشی مصالحه با ایالات متحده پس از بیش از یک دهه جنگ.تحلیل گران بسیاری روند مذاکره با طالبان را عقب گردی جدی برای امریکایی هایی می دانند که در این ده سال میلیون ها دلار هزینه کرده و صدها سرباز را در تابوت به خانه بازگرداندند.در آن سوی مرز انتقادها هم طرفدارانی ایستاده اند که این اقدام باراک اوباما چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا را شجاعانه و جسورانه می خوانند و اعتقاد دارند که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است.  دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با ابراهیم طاهریان، سفیر پیشین ایران در افغانستان بررسی کرد که متن آن را در زیر می خوانید:

 وضعیت جدید در افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟

اتفاقی که این روزها در افغانستان در حال وقوع است چینش جدیدی را در منطقه در سطح افغانستان ایجاد کرده است و این چینش جدید باعث شده است که مجموعه چهل و دو کشوری که در افغانستان نیرو دارند و امریکا به عنوان کشوری که بیشترین نیروها را در این کشور دارد، در حال بازنگری تنظیم روابط خود بر اساس منافع باشند. به این معنی که این کشورها قبلا نیروهایی را با اهداف خاصی وارد افغانستان کرده اند و در حال حاضر با مشکلات سیاسی و اقتصادی یا با موضوعاتی جدید مانند انتخابات مواجه هستند. لذا به دنبال نوعی تنظیم جدید حضور در افغانستان هستند که در آن هم قدری کوتاه آمدن از منافع و آرزوهایی که داشتند مشاهده می شود و هم تا حدودی قبول واقعیت ها. طرف مقابل هم همین وضعیت را دارد. یعنی حاکمیت در کابل با مشکلات جدی ای به دلیل ناکارآمدی رو به رو شده است. از طرف دیگر جریان افراط هم به دلیل مسائل مربوط به پاکستان و هم چنین فعالیت هواپیما های بدون سرنشین و یا عملیات های شبانه نیروهای ناتو با برخی فشارها مواجه است.

به نطر می رسد خروجی همه این تحولات تنظیم وزن همه عناصر فعال از جمله دولت و حاکمیت، نیروهای خارجی به طور عموم و جریان افراط و حتی جریان اپوزیسیون و خانواده جهاد هم به همین ترتیب تنظیم و برنامه ریزی جدیدی داشته اند که شامل ائتلاف ملی و بحث ائتلاف ائتلاف ملی با جبهه ملی بوده است. همه این وقایع بیانگر این است که افغانستان به طور عموم وارد فضای جدیدی شده که شروع شکل گیری ژئوپلتیک جدیدی را نشان می دهد که در آینده ابعاد آن بیشتر روشن خواهد شد.

در کنار همه این تحولات، تحرکاتی نیز از سوی جریان افراط مشاهده می شود. خبر نامه نگاری جریان افراط با امریکایی ها و یا تقاضای گفت و گو و تعامل درباره سرنوشت زندانی های افغانی و غیر افغانی وابسته به این جریان در زندان گوانتانامو و یا تلاش برخی عناصر غیر مطرح در جریان افراط برای ورود به بازی قدرت نیز در همین راستا ارزیابی می شود. این تحرکات ذیل تنظیم جدید حضور نیروهای خارجی و متعاقب آن، جریان افراط است. همه این نشانه ها به ما می گوید که وقایع در افغانستان در حال ورود به فاز متفاوتی می شود که در آن بخشی از گفتمان های متعلق به گذشته وارد فضای جدید خواهند شد که مهم ترین آن در یک جمله تعامل کشورهای فرامنطقه ای با جریان افراط است.

 به نظر می رسد بحث حضور طالبان و برگشت به قدرت آن ها به صورت پررنگ تری پیگیری می شود. در این منظومه ای که شما به تصویر کشیدید این گونه خبرها کجا هستند؟

برخی از کارشناسان معتقدند که اصولا تعامل جریان افراط و کشورهای فرامنطقه ای و مشخصا امریکا از حدود ده ماه تا یک سال پیش شروع شده است. فاز اول آن به نوعی شناسایی جریان افراط به عنوان طرف مذاکره از طرف کشورهای فرامنطقه ای بوده، فاز دوم آن شناسایی دفتر سیاسی طالبان در قطر است،‌ فاز سوم آن قول آزادسازی زندانیان بوده و مرحله بعدی آن واگذاری جغرافیا به جریان افراط خواهد بود.

این که جریان افراط با حمایت هر گروهی نقطه ای از افغانستان را تحت کنترل بگیرد، قطعا به دلیل نوع تفکری که جریان افراط نسبت به مسائل سیاسی دارد که برجسته ترین مشخصه آن تمامیت خواهی و عدم اجازه به مشارکت دیگران است،‌ طبیعی است که نگاه آن ها به تمام افغانستان باشد. این تنظیم جدید در تحولات افغانستان ناامید کننده است. به این دلیل که بیانگر شرایط پیچیده تر و نا امن تر در افغانستان است. این فرمول یک راهکار طبیعی نیست. به دلیل این که کشورهای فرامنطقه با یک شعار و استراتژی و دیدگاه متفاوتی وارد افغانستان شدند اما در حال حاضر به دلیل الزاماتی که پیش آمده به دنبال تنظیم جدید مناسبات هستند و این تنظیم جدید، خروج از وضعیت موجود و در جایگاهی بالاتر قرار گرفتن است.

امروز اگر کشورهای فرامنطقه ای بخشی از بحران هستند،‌ با استفاده از این فرمول می خواهند خود را در جایگاهی قرار دهند که هزینه همه درگیری ها در منطقه از طرف نیروهای بومی پرداخت شود و آن ها در جایگاه میانجی قرار گیرند. اما معلوم نیست این نگرش چه قدر اجرایی شود و به واقعیت بپیوندد. چون همه ارزیابی هایی که کشورهای فرامنطقه ای و حتی برخی کشورهای منطقه مانند پاکستان هم داشته است، در گذشته درست از کار در نیامده است. پاکستان و عربستان و امارات در گذشته هم این تصور را داشته و یا این توجیه را در به رسمیت شناختن جریان افراط داشته اند که اگر این جریان در افغانستان به رسمیت شناخته شوند، وضعیت در افغانستان بهبود می یابد. در صورتی که خلاف این پیش بینی به وقوع پیوست.

 در این شرایط جدید، وضعیت ایران در افغانستان چگونه است؟ تبعات این شرایط برای ایران چیست؟

در گذشته ایران جایگاه تاثیرگذار در تحولات را داشته است. من به عنوان کسی که قبلا درگیر این موضوع بوده ام امیدوارم ایران بتواند هم چنان چنین جایگاهی داشته باشد. چون به هر صورت هر تحولی که در افغانستان منجر به ناامنی شود، با توجه به مرز طولانی ای که ایران با افغانستان دارد، در ایران سرریز می شود و متوجه ایران خواهد شد.

 

نظر شما :