حجت الله جودکی در چهادرهمین نشست از سلسله نشست های دیپلماسی ایرانی

دستاورد اخوانی ها بیش از دیگر جریان های اسلامی است

۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۱۵:۳۳ کد : ۱۹۰۰۳۳۳ اخبار اصلی
اسلام گرایی تلاش کرد از تجربه های حکومت اسلامی در کشورهای مختلف بهره ببرد و تلاش کرد از آنها درس بگیرد. در این مقطع نیز دو دیدگاه به وجود آمد. یک دیدگاه معتقد بود که باید از تجربه اسلامی استفاده کرد و حکومتی مبتنی بر افکار دینی و مردمی بنا کرد. در مقابل عده ای می گفتند که باید از این مرحله عبور کنند تا به اهداف اسلامی برسند.
دستاورد اخوانی ها بیش از دیگر جریان های اسلامی است

دیپلماسی ایرانی : چهاردهمین نشست از سلسله نشست های دیپلماسی ایرانی با موضوع اخوان المسمین و اسلام گرایی جدید در محل دفتر دیپلماسی ایرانی با حضور اساتید و صاحب نظران در حال برگزاری است.

حجت الله جودکی، کارشناس خاورمیانه و رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر به عنوان سومین سخنران این نشست بر موضوع اخوان المسلمین مصر در حال گذار متمرکز شده است. وی در این باره می گوید: «مبارزات اسلام گرایی را باید به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته به شدت ضد انحطاط هستند و مبارزه با افکار منحط به نام دین را در راس اهداف خود قرار دادند. افراد این دسته به رغم این که از متون اسلامی استفاده می کنند به شدت هم عقل گرا هستند. این مساله باعث شده بود تا در صحبت هایشان و رفتارهایشان چالشی عمل کنند و البته شاهد نوعی نوگرایی در رفتار آنها نیز بودیم. اوج این تفکر را در اندیشه های دکتر علی شریعتی می بینیم که ایشان نیز میراث دار اندیشمندان قبل از خود بود.شاخه دیگر اسلام گرایان  به این نتیجه رسیده اند که باید مدینه فاضله ای بسازند و اجرای شریعت اسلامی را راهی برای دگرگون کردن جامعه می دانستند. تکیه این دسته بر فقه بود که در کنار علوم دیگر مانند کلام و تفسیر قرار می گیرد. اما این گروه اخیر با تکیه بر فقه که می توانست ظاهری زیبا و نوآوری داشته باشد توانستند در برخی کشورها به قدرت برسند. هدف آنها اجرای احکام اسلامی  بود و برخی به قدرت رسیدند و برخی دیگر به قدرت نزدیک شدند. طبیعی است که این نگاه نسبت به حکومت های پیش از خود برتری هایی داشت و چهره جدیدی از اسلام را ارائه کرد.  اخوانی ها در این دسته می گنجند که با عناوین مختلف مانند النهضه یا جماعت اسلامی در جهان ریشه دواندند.

وی در ادامه با افزود: «اسلام گرایی تلاش کرد از تجربه های حکومت اسلامی در کشورهای مختلف بهره ببرد و تلاش کرد از آنها درس بگیرد. در این مقطع نیز دو دیدگاه به وجود آمد: اسلام گرایان قدیمی که خواهان اجرای شریعت اسلامی بودند و اسلام گرایانی که از این مساله عبور کرده و به دنبال عملی کردن اهداف اسلامی بودند.

جودکی در ادامه تلاش کرد که به تفاوت این دیدگاه بپردازد و گفت: «حکومت های اسلامی تلاش می کردند که احکام اسلامی را اجرا کنند. اما این احکام اسلامی در برخی موارد با اهداف اسلامی در تضاد می افتند. آنها اهداف مختلف دارند، پیاده کردن کرامت اسلامی، اجرای عدل و داد و بحث آزادی اندیشه از جمله اهداف آنها است. در تفکر قدیم به دلیل وجود فقه به عنوان بیانگر بخشی از تفکر اسلامی که مبتنی بر اسلام تاریخی است، موجب می شد که عقل به رسمیت شناخته نشود. در رویارویی این دو فکر یعنی تفکر قدیم اسلامی با تفکر جدید اسلامی دو طرف به این نتیجه رسیدند که به ناچار باید یکی از آنها قربانی شود. یک طرف خواهان قربانی شدن احکام اسلامی بود در حالی که طرف مقابل صحبت از قربانی شدن اهداف اسلامی می زد. مثلا آقای راشد الغنوشی یکی از مباحثی که در تونس دارد این است که به زودی با چالش حجاب و توریسم مواجه خواهد شد. او در نهایت به این نتیجه می رسد که از کنار این مسائل بگذارد. در اخوان هم می بینیم که صحبتی از حکومت اسلامی نمی شود و این دسته بر اهداف اسلامی تکیه می کنند. اما در مقابل طالبان در افغانستان با تکیه بر احکام اسلامی هر وقت که به قدرت رسیده به احکام اسلامی اهمیت داده و آن را اجرا کرده است.»

جودکی در بخش دیگری از سخنان خود به ویژگی های جنبش های اخیر اسلامی پرداخت و گفت: «اسلام گرایان جدید از برخی نگرش های سابق عبور کرده اند که به نظر من این مساله یک پیشرفت به حساب می آید. این مساله به رغم وجود برخی اتهام ها مبنی بر انحراف آنها به سکولاریسم در حقیقت سکولاریسم نیست. مثلا در ترکیه حزب عدالت و توسعه که خود یک جریان اسلامی اخوانی است توانسته به واسطه استفاده از سکولاریسم نظامیان را به بند بکشد. آنها حتی تجربه خود را به اخوانی های مصر توصیه می کنند. در چارچوب این دیدگاه حتی افکاری مطرح می شود که حتی اقلیت های مذهبی در کشورهای اروپایی را نیز می پذیرد. آنها می گویند که در اروپا که نمی توان حکومت اسلامی ایجاد کرد ولی با این دیدگاه می توان ضمن ایجاد پویایی در نگرش جدید اسلامی به ترویج اندیشه اسلامی پرداخت. فردی که تابع این جریان است قبل از هر چیز می گوید که من مسلمانم و به قرآن معتقدم، او فقط به همان پایبند می ماند، این مساله باعث شده است تا دیگر به سراغ فقه و احکام اسلامی نرود ولی در اندیشه های اسلامی پویایی ایجاد کند که می تواند به رغم این که حتی به قدرت نرسد ولی اندیشه ها و افکار عمومی را دگرگون کند. اگر این حرکت رشد و توسعه یابد دستاوردش برای جهان اسلام بیش از کسانی خواهد بود که به حکومت رسیدند.»   

 

نظر شما :