شستمین بخش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک

نزدیک ترین دوست مبارک جاسوس بود!

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۰۱:۵۵ کد : ۱۹۱۶۲۶۴ اخبار اصلی خاورمیانه
با آغاز سال 2000، اشرف مروان مقیم لندن شده بود. اخباری از اسرائیل به بیرون درز کرد که تلویحا می گفت او «جاسوس اسرائیل» بود.
نزدیک ترین دوست مبارک جاسوس بود!

دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.

روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.

تا کنون پنجاه و نه بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون شستمین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:

در طول مدتی که مبارک رئیس جمهور بود، اشرف مروان وارد قضایای خرید تسلیحات شد، ظاهرش این بود که در سطح نشست ها کار می کند، در نشستی رسمی از سوی پرزیدنت سادات با «هنری کسینجر»، وزیر امور خارجه امریکا حاضر شد، این جلسه در خانه پرزیدنت سادات در روز 10 اکتبر 1974 انجام شد.

یک سند رسمی از سندهای رسمی وزارت امور خارجه با عنوان «یادی از مناقشه» می گوید که در این نشست از طرف مصری به همراه پرزیدنت سادات، «اسماعیل فهمی»، وزیر امور خارجه، «محمود عبدالغار»، وکیل وزارت امور خارجه و دکتر «اشرف مروان» حضور داشتند (که در سند رسمی امریکایی ها از او به عنوان «معاون رئیس جمهور در ارتباطات خارجی» یاد شده است.)

از طرف امریکایی دکتر هنری کسینجر، «ژوزف سیسکو»، «هرمان ایلتس» (سفیر ایالات متحده در قاهره) و «پیتر رودمن» (از سوی هیئت امنیت ملی امریکا) حضور داشتند.

عنوان فرعی جلسه می گوید: «اسلحه عربستان برای مصر» که توضیح می دهد (یا بحث و جدل می کند) درباره این که عربستان قراردادی را به ارزش 70 میلیون دلار برای خرید اسلحه برای مصری ها امضا کرده است و هیئتی عربستانی با این هدف در آن موقع در واشنگتن حضور داشت و همکاری می کرد.

در صفحه سوم از این جلسه، گزارش یادآور می شود:

گفت وگویی جانبی به زبان عربی میان پرزیدنت سادات و اشرف مروان انجام می شود.

سپس مناشقه وارد مسیری به نحو زیر می شود:

 سادات: ما آماده ایم با مسئولان عربستانی درباره قرارداد تسلیحاتی (که آنها تامین مالی می کنند) صحبت کنیم، و تو به من گفتی که بعد از آن با پادشاه درباره این موضوع صحبت می کنی، و معتقدم که ما می توانیم قبل از ماه دسامبر قرارداد این خرید را امضا کنیم، و ما آماده امضای آن در حول 70 میلیون دلار برای این سال هستیم.

کسینجر: ما با عربستانی ها مشکلات بسیاری داریم. و نمی توانیم آنها را به سمت انجام هر کاری هول دهیم، آنها سفیر پروتستانی مذهب ما را خسته کرده اند، برای این که هر چه آنها مطالبه می کنند «دختر» و پول است ((Girls and money از خودشان نمی پرسند که باید چه کاری که به آنها محول شده را انجام دهند؟! آنها همه چیز را با این رفتارشان پوشش می دهند، من این موضوع را بعدا با پادشاه مطرح خواهم کرد.

در این جا دکتر اشرف مروان وارد بحث می شود و می گوید:

پادشاه این موضوع را به «سلطان» (منظورش امیر سلطان، وزیر دفاع است) حواله خواهد داد، و سلطان پول چندانی در اختیار ندارد، آن طور که می گویند او بعد از 14 ماه پولی تحویل می گیرد.

کسینجر (خطاب به ژوزف سیسکو): جو، پی این موضوع را بگیر.

مروان: آیا نمی شود موضوع خرید سلاح ها را به شرکت ها واگذار کرد، بدون این که دولت ها دخالت کنند (به این ترتیب که مذاکراتی میان عربستانی ها و شرکت های امریکایی به طور مستقیم بدون دخالت رسمی صورت بگیرد.)

سیسکو: چنین چیزی الآن مشکل است برای این که نیاز به دستور صریح از سوی دولت امریکا برای فروش سلاح دارد.

مروان: اما ما نمی خواهیم که وزارت امور خارجه نقشی در موضوع خرید سلاح ها داشته باشد.

کسینجر: باید بدانید که وزارت دفاع مسئول پیگیری مساله سلاح ها است تا بر اساس قیمت های تعیین شده و ثابت معامله کند.

بعد از انتخاب مبارک به منصب معاون ریاست جمهوری در سال 1975، اولین مسئولیتی که به او ]اشرف مروان[ داد این بود که سفری رسمی به پاریس در ماه ژوئن 1975 داشته باشد، (یعنی تنها یک ماه بعد از تسلیم پستش)، هدف از آن عقد قراردادی برای خرید سلاح و ساخت موشک های فرانسوی در مصر بود. اشرف مروان در آن سفر سخنگوی مبارک بود (بعد از آن مسئولیت هئیت سازنده سلاح های جنگی را بر عهده گرفت، اما نقش او در قضایای تسلیحاتی روز به روز افزایش می یافت.)

 جزئیات این قرار داد در مجله امور هوایی جهان (Aviation Weekly) در شماره 14 ژوئیه 1975 موجود است.

●●●

 سال ها گذشت تا سال های اولیه هزاره جدید فرا رسید!!

با آغاز سال 2000، اشرف مروان مقیم لندن شده بود. اخباری از اسرائیل به بیرون درز کرد که تلویحا می گفت او «جاسوس اسرائیل» بود که «موساد» به کمک او خطر اخبار جنگ اکتبر در سال 1973 را به دست می آورد، اطلاعات حاکی از آن بود که حمله از دو جبهه مصری و سوریه هم زمان انجام می شود، اطلاعات به اسرائیل درز می کرد و همان جا مخفی می ماند، اما تا سال ها از پیگیری افکار عمومی غافل نماند.

سپس سال روز 6 اکتبر (سال 2005) فرا رسید، این مناسبتی است که رئیس جمهور بنا به عادت همیشگی – سادات و مبارک بعد از او – از بارگاه جمال عبدالناصر دیدن می کردند، پرزدینت مبارک شوکه شد وقتی که دید اشرف مروان در مقابل در جلویی ضریح ایستاده است، هنگام خروجش اشرف مروان بیش از هر کسی از وداع کنندگانش به او نزدیک بود، برخی از کسانی که اطراف آنها بودند دریافتند که این دو نفر چیزهایی را با یکدیگر رد و بدل کردند که چند ثانیه ای بیشتر طول نکشید و مبارک او را رها کرد و رفت، اما کسانی که از دیگران نزدیک تر بودند و حتی به هنگام ورود به بارگاه نزدیک ماشین مبارک ایستاده بودند، متوجه شدند یا تصور کردند یا این گونه برداشت کردند که مبارک اشرف را شماتت می کند که آن جا چه می کند و حضورش را فورا کوتاه کند و بعدا مبارک به او توصیه می کند که فورا سفر کند، برای این که «مردم حرف های بسیاری درباره او می زنند!!»

عملا هم اشرف مروان با اولین پرواز صبح روز بعد به لندن بازگشت.   

 

ادامه دارد...

کلید واژه ها: هیکل


نظر شما :