ضرورت حضور خاتمی و جک استراو در مراسم تحلیف

۱۰ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۹:۳۲ کد : ۱۹۱۹۳۲۵ سرخط اخبار خاورمیانه

جاوید قربان اوغلی، مدیرکل وزارت خارجه در دوران اصلاحات در یادداشتی در روزنامه اعتماد به حضور مقامات خارجی در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید پرداخته است و معتقد است حضور خاتمی و جک استراو در مراسم تحلیف می تواند به پیشبرد سیاست خارجی دولت جدید کمک کند. متن این یادداشت در زیر آمده است:

ابتکار دعوت از مقامات خارجی برای مراسم تحلیف از پدیده های جالب و نسبتا منحصر به فرد ریاست جمهوری یازدهم است. این مساله در همه جای جهان مرسوم است که کشورها در رویدادهای مهم خود خصوصا آغاز به کار رییس جمهور جدید از کشورهای جهان به طور عام و کشورهای دوست به طور خاص برای شرکت در این مراسم دعوت به عمل می آورند. بدیهی است که کشورهای دیگر نیز از این فرصت برای آشنایی با رییس جمهور جدید استفاده می کنند و معمولادعوت کشور میزبان را می پذیرند. بنابراین می توان گفت که این اقدام در مجموع کار مثبت و رایجی است. چرا که بخش اصلی کار هر رییس جمهوری، رایزنی های بین المللی و شناخت رهبران دنیاست. این شناخت از طریق رفت و آمدها یا شرکت در کنفرانس های بین المللی صورت می گیرد. بنابراین حضور مقامات ارشد کشورها در مراسم تحلیف فرصتی برای رییس جمهور و مشاورانش است که به شناختی از اعضای فعال و موثر جامعه بین المللی دست یابند تا بتوانند سیاست های خارجی خود را به درستی طراحی و اجرا کنند. با این حال همان طور که کشورها تلاش می کنند از مراسم شروع به کار رییس جمهور جدید خود به عنوان محفلی برای تجدید اتحادها و نشان دادن رویکرد باز خود به جامعه جهانی استفاده کنند، این رویکرد را در سیاست داخلی خود نیز به کار می گیرند. یعنی نباید در این عرصه دچار تناقض شویم. اگر تلاش می کنیم که افراد موثر و معتبر جامعه جهانی در مراسم تحلیف رییس جمهور جدید شرکت کنند به همان میزان هم باید از شرکت افراد موثر و صاحب اعتبار داخل کشور نیز استقبال کنیم. به ویژه حضور روسای جمهور سابق کشورمان می تواند نشانه یی از اتحاد و همبستگی داخلی باشد. به ویژه رییس جمهوری که معمار سیاست تنش زدایی و روابط گسترده تر با جامعه جهانی بوده است و ایده او برای گفت وگوی تمدن ها از سوی سازمان ملل به طور جدی مورد پذیرش قرار گرفته است و به این اعتبار به یکی از چهره های موثر و شناخته شده بین المللی تبدیل شده است. لذا به نظر می رسد که این سیاست به طور کلی مثبت است و باید در سطح بین المللی و داخلی دنبال شود. با این حال و فارغ از نفس عمل، سطح مقامات شرکت کننده و تعداد میهمانان خارجی شرکت کننده در این مراسم از اهمیت زیادی برخوردار است.

تعداد و سطح مقامات بلندپایه خارجی می تواند حاوی پیام های مهمی به جهان باشد و نمایانگر جایگاه کشور در نظام بین المللی و اعتبار رییس جمهور منتخب نزد کشورهای جهان است. هرچند هنوز به طور دقیق مشخص نیست که چه تعداد از رهبران و یا دیگر مقامات کشورهای جهان و در چه سطحی در این مراسم شرکت می کنند ولی آن طور که مقامات مسوول گفته اند از تمامی کشورها به جز دو کشور دعوت شده است که در این مراسم شرکت کنند. آن طور که از اخبار منتشر شده بر می آید برخی از کشورهای همسایه و نزدیک به ایران در حد رییس جمهور، نخست وزیر، رییس مجلس و وزیر خارجه شرکت می کنند.

 با این حال غیر از کشورهای همسایه که در سطح بالایی در این مراسم حضور خواهند یافت، جای خالی کشورهای اروپایی کاملاقابل احساس است. هرچند علت عدم حضور مقامات اروپایی را نمی دانیم ولی می توان گمانه زنی هایی داشت. شاید این کشورها منتظر سیگنال های مثبت تری از سوی ایران بودند یا اینکه ممکن است فکر کرده باشند که ایران با کشورهای اروپایی به طور گزینشی برخورد می کند. شاید منتظر این بودند که ایران پیامی به اتحادیه اروپا بفرستد که با مقامات این اتحادیه به طور گزینشی برخورد نمی کند و همه کشورهای عضو اتحادیه را به طور رسمی در این مراسم میزبانی می کند. به هر حال آنها اعلام کرده اند که در حد سفرا شرکت خواهند کرد که طبعا رویکرد مثبتی نیست. برخلاف آنچه الان دیده می شود که اروپایی ها نسبت به حضور در مراسم تحلیف رییس جمهور منتخب چندان رغبت نشان نمی دهند، آنها از انتخاب دکتر روحانی به عنوان رییس جمهور ایران به گرمی استقبال کردند و پیام های تبریک آنها نشان دهنده رویکرد مثبت آنها نسبت به نتیجه انتخابات بود. بنابراین تناقضی در رفتار کنونی آنها با رویکردهای مثبت قبلی دیده می شود.

اگر تلاش می کنیم که افراد موثر و معتبر جامعه جهانی در مراسم تحلیف رییس جمهور جدید شرکت کنند به همان میزان هم باید از شرکت افراد موثر و صاحب اعتبار داخل کشور نیز استقبال کنیم. به ویژه حضور روسای جمهور سابق کشورمان می تواند نشانه یی از اتحاد و همبستگی داخلی باشد. به ویژه رییس جمهوری که معمار سیاست تنش زدایی و روابط گسترده تر با جامعه جهانی بوده است و ایده او برای گفت وگوی تمدن ها از سوی سازمان ملل به طور جدی مورد پذیرش قرار گرفته است و به این اعتبار به یکی از چهره های موثر و شناخته شده بین المللی تبدیل شده است

به نظر می رسد که باید مسوولان مربوطه توضیحی دهند که چرا این اتفاق رخ داده است و اروپایی ها تا حدی از موضع اولیه و استقبال چشمگیر خود عقب نشینی کرده اند. من مایل نیستم گمانه زنی بد کنم ولی به نظر می رسد که تصمیم اروپایی ها در این زمینه علاوه بر سابقه 8 ساله اخیر روابط ایران می تواند دلایل دیگری هم داشته باشد. همان طور که همه می دانند جک استراو، وزیر خارجه سابق انگلستان بعد از انتخاب آقای روحانی علاقه مندی جدی خود را برای حضور در تهران اعلام کرد. با این حال برخوردهایی که از سوی برخی جناح ها و مقامات با مساله حصور ایشان صورت گرفت شایسته دولتمردان و کشور ما نبود. استراو قبلاوزیر خارجه انگلستان و الان هم نماینده پارلمان این کشور و یکی از مقامات موثر در مذاکرات هسته یی ایران و سه کشور اروپایی در زمان خاتمی بوده است. در آن زمان انگلستان با وجود نزدیکی مواضعش به امریکا در مسائل جهانی، نرم ترین موضع را در مقایسه با دو کشور دیگر (فرانسه و آلمان) داشت. در آن زمان امریکایی ها مذاکرات نبودند و کاندولیزا رایس، وزیر خارجه ایالات متحده با فشار بر 1+2 مرتبا به اروپا هشدار می داد که وقت تلف نکنند. در چنین شرایطی انگلستان توانست در برابر این فشارها مقاومت کند و مذاکرات را به نتیجه برساند. ضمن اینکه روابط شخصی خوب آقای استراو با آقای روحانی از مهم ترین مسائلی است که می توان به عنوان وجه مثبتی در دیپلماسی امروز به آن توجه داشت.

باید توجه داشت حضور افرادی چون استراو که دیدگاه مثبتی نسبت به ایران دارد و علاوه بر آن از روابط شخصی نیرومندی با روحانی برخوردار است، ظرفیت خوبی برای بهبود روابط ایران با قاره سبز است. توجه داشته باشیم یکی از ویژگی های آقای دکتر ظریف به عنوان مهم ترین گزینه برای کسب مقام وزارت خارجه آینده آشنایی چهره به چهره ایشان با مقامات دنیای امروز است. برای یک وزیر خارجه موفق این بسیار مهم است که به سهولت با شخصیت های تاثیرگذار بین المللی ارتباط دوجانبه برقرار کند. شاید این کلید تاثیر گذاری در دست آقای روحانی برای حل مسائل و مشکلات سیاست خارجی ایران است. به نظر می رسد برخوردهای داخلی صورت گرفته با مساله حضور آقای جک استراو درست و در راستای منافع کشور نبوده و بیشتر سلایق شخصی در اتخاذ این تصمیم تاثیر داشته است.


نظر شما :