لزوم اعتمادسازی میان ایران و کشورهای منطقه

تعامل با اعراب آسان تر از تنش زدایی با آمریکا است

۱۹ آذر ۱۳۹۲ | ۱۴:۰۷ کد : ۱۹۲۵۷۶۳ نگاه ایرانی خاورمیانه
غلامعلی خوشرو، معاون اسبق وزارت خارجه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی دیپلماسی منطقه ای دولت یازدهم و لزوم بازسازی رابطه با اعراب می پردازد.
تعامل با اعراب آسان تر از تنش زدایی با آمریکا است

دیپلماسی ایرانی :بازگشت ایران به صحنه دیپلماسی پویا و فعال بین المللی که در نخستین ماه های تغییر تیم دستگاه دیپلماسی در دولت یازدهم همراه شده است ، موجی از تحرکات دیپلماتیک مثبت و منفی را در داخل منطقه به راه انداخته است . در شرایطی که ایران مسیر تنش زدایی از رابطه با غرب را در چارچوب مذاکرات هسته ای با 1+5 دنبال می کند به نظر می رسد که کشورهای منطقه اندک اندک از این میزان مانور سیاسی ایران در سطح بین المللی بیمناک شده اند. واقعیت این است که رابطه ایران با اعراب بدون در نظر گرفتن رابطه با اروپا و آمریکا، به طور مستقل مهم است. ایران همواره نسبت به ایجاد رابطه مناسب و سازنده با اعراب پیش قدم بوده است. دلیل این امر نیز به موارد متعددی از جمله همجواری با اعراب، مسلمان بودن، داشتن سرنوشت مشترک در منطقه و مسایل حوزه نفت و انرژی عضویت در سازمان های منطقه ای و فرامنطقه ای گوناگونی از جمله سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای غیرمتعهد مربوط می شود. از این منظر باید دانست که تنها زمانی منافع هر دو طرف حفظ می شود که ایران و اعراب نه در رقابت بلکه در یک فضای همکاری با یکدیگر رابطه داشته باشند. اگر بخواهیم به نمونه همکاری موفق ایران و عربستان بپردازیم، می توان به مساله قیمت نفت در اوایل دوران دولت هفتم اشاره کرد. در آن زمان بر اثر رقابت میان ایران و عربستان، قیمت هر بشکه نفت به زیر 10 دلار رسید. این در حالی بود که قیمت تمام شده هر بشکه نفت 5 و فروش آن 7 دلار بود که موجب متضرر شدن کشورهای صادرکننده نفت شد. گرچه غربی ها از این رویداد بهره مند می شدند. بعد از همکاری که میان ایران و عربستان صورت گرفت، نفت به قیمت واقعی خود برگشت. با این حال نگاه کنونی اعراب به ایران بر آمده از چند مولفه است:

  1. عده ای همواره از روزهای ابتدای انقلاب سعی بر این داشتند که ایران را کشوری خطرناک در منطقه جلوه داده و اعراب را از اینکه ایران کشوری انقلابی و خطرناک است، ترساندند. جنگ نابخردانه صدام علیه ایران نیز نشات گرفته از چنین تفکری بود و اعراب صدام را به عنوان سردار قادیسه در مقابل ایران مطرح کردند.
  2. شاهد بودیم که در آستانه مذاکرات هسته ای یکی از شاهزادگان عربستانی بیان می کند امپراتوری فارس در حال نفوذ و گسترش بوده و باید جلوی آن را گرفت. در حالی که چنین چیزی نیست. ایران هیچ گاه خود را به عنوان امپراتور در مقابل اعراب تعریف نکرده است.
  3. هر اختلافی که در منطقه برانگیخته می شود، متاثر از دست هایی بیرون از منطقه برای بهره برداری های سیاسی، اقتصادی یا هر چیز دیگری است. باید بدانیم که طرف ایران، اعراب نیستند. این دشمنی ساختگی میان ایران و اعراب است چرا که چنین چیزی وجود ندارد. دلیلی برای دشمنی نیست. ایران کشوری تاریخی با اقتدار ملی و با ثبات است. اعراب باید بپذیرند که مسیر را اشتباه رفتند چه آن زمان که از حمله صدام به ایران و چه آن موقع از طالبان حمایت کردند و باید بدانند که با تعدی به شیعیان در عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان نمی توانند موقعیتی در منطقه پیدا کنند. موقعیت اعراب در دوستی با ایران است. ممکن است برخی از اعراب تصور کنند که با حمله نظامی آمریکا به ایران، این کشور تبدیل به چند کشور کوچک شده و از نظر اقتصادی بی ثبات شود اما این خیال است. ایران با مدیریت  قوی و مقتدرانه توانسته خطرات مختلفی را از سر بگذراند.
  4.  طی سال های اخیر اسرائیل و دیگرانی که با ایران دشمنی دارند، با سواستفاده از مساله هسته ای سعی بر تعبیر ایران به عنوان تهدید مستقیم علیه همسایگانش داشته و ایران را تهدید جامع در منطقه نشان دهند. البته به دلیل چالشی که در روابط ایران با اروپا و آمریکا طی سال های گذشته به وجود آمده بود، انعکاس در روابط منطقه ای ظهور و بروز پیدا کرده بود. گرچه اکنون ایران به گروه 5+1  به تفاهم سیاسی نزدیک شده اما از نظر فنی و تکنیکی مسایل زیادی وجود دارد، که باید حل شود؛ اما با این حال اعراب نسبت به این چشم انداز و افق روشنی که به وجود آمده، ناراحت هستند. ناراحتی آنها نیز ناشی از همکاری ایران با جامعه جهانی است که به کاهش تنش ها و نگرانی ها و به تبع آن پیشرفت و توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران منجر می شود. به عبارتی تثبیت وضع ایران برای برخی کشورهای عربی ناراحت کننده است.
  5. ایران علاقه مند به همکاری با اعراب است؛ اعراب نیز هر گاه به این فکر بودند که بدون حضور ایران در منطقه ترتیبات امنیتی تعریف شود، با شکست مواجه شده اند. چرا که باید دانست که تمام خلیج فارس مرز ایران است. به همین دلیل آنچه که اعراب را بر آن داشته تا با همکاری اسرائیل و آمریکا جلوی خطر ایران را بگیرند، اشتباه است. درواقع فکر انحرافی است که اسرائیل آن را به اعراب فروخته و خورانده و آنها نیز پذیرفته اند.اعراب باید ببینند ایرانی که همواره از آن به عنوان تهدید بزرگ یاد می کنند تبدیل به ثبات و فرصت در منطقه شده است.
  6. اسرائیل از اینکه ایران تهدیدی بزرگ باشد، بسیار سود می برد. از این رو اگر مساله تهدید بزرگ حل شود، اسرائیل از کمک های مالی، نظامی و دیگر موارد آمریکا بهره مند نخواهد شد. در حال حاضر از جیب تک تک آمریکایی ها برای اسرائیل هزینه می شود. ایران  با اعضای گروه 1+5 که شامل فرانسه، انگلستان، آلمان، چین ، روسیه و آمریکاست، مذاکره می کند و این کشورها نیز ایران را به عنوان شریک قبول داشته برای رسیدن به تفاهم تلاش می کنند. اما در مقابل عربستان و اسرائیل با صرف میلیون ها دلار خواهان ارایه تصویری خطرناک از ایران هستند، اما اینک تمامی این هزینه ها باطل شده است.
  7. عربستان و اسرائیل خواهان به انزوا کشیدن ایران هستند تا در نهایت ایران یا تسیلم شود یا با حمله نظامی تمامی امکانات آن نابود شود. اما از اینکه ایران با اقتدار و برداشتن گام های مسالمت آمیز در حال برطرف کردن مشکلات است، ناراحت هستند. این روش غیرمدبرانه ای است که اعراب در پیش گرفته اند. در حالی که بهترین مسیر پیشرفت توسعه و ثبات اعراب در گرو همکاری با ایران است. زیرا ایران دارای بازار  و قدرت خوب در منطقه است. آنچه در ذهن اعراب نسبت به ایران تجسم یافته تهدید خود ساخته است، تهدیدی که اکنون برای خود آنها نیز  به دروغ تبدیل شده و از اینکه چنین دروغی را بپذیرند دچار خلا فکری و احساسی شده اند.
  1. طی سال های اخیر اعراب و اسرائیل دو مساله را خطر خود می دانند یکی ایران و دیگری تشیع. از منظر آنان ایران انقلابی و تشیع – که از نظر برخی اهل تسنن شاخه ای از کفر است -  برای آنان تهدید به حساب می آید. از این منظر مساله فرقه گرایی و کشتار شیعیان نیز در دستور کار قرار گرفته که ناشی از نگرش تفکیری و حذف اسلام انقلابی ایران است. طی چهار سال گذشته به طور میانگین روزانه 100 شیعه به دست تکفیری ها کشته شده اند. شیعیانی که در جنگ نبوده و تنها در خانه و مسجد بودند. با همه اینها ایران می تواند چندین گام اعتماد ساز در راستای کاهش تنش با  اعراب به خصوص عربستان بردارد. ایران می تواند برای فراهم آوردن زمینه اعتماد و درک نگرانی های اعراب، با آنها بیشتر کار کند. البته این به معنای گذشت از  منافع خود به دلیل تصورات اشتباه اعراب نیست. افزایش زمینه های گفت و گو میان ایران و اعراب نیز یکی دیگر از شاه کلیدهای گشایش این فقل است. در حال حاضر مردم ایران، اروپایی ها و آمریکایی ها را بیشتر از اعراب می شناسند. این مساله در خصوص اعراب هم مصداق دارد.  میزان اطلاعاتی که اعراب از ایران دارند تحت تاثیر رسانه های صهیونیستی بوده و میزان ارتباط میان ایران و اعراب محدود است. از این رو یکی از اولویت های دولت کنونی باید برداشتن گام هایی برای ارتباطات گسترده باشد که از طریق فعالیت های گردشگری، تجاری و فرهنگی می توان این گام را برداشت. نآنها افزایش دیدارهای مسئولان ایران و کشورهای عربی در سطوح بالا به منظور گسترش روابط و زمینه های اعتماد متقابل نیز از دیگر اقدامات اعتمادساز است.نکته مهم دیگر جدایی انداختن میان رژیم صهیونیستی و اعراب است. در حال حاضر به دلیل مختلف سیاست های عربستان به عنوان رهبر جهان عرب با اسرائیل به یکدیگر نزدیک شده است. از این رو ایران باید در راستای منزوی کردن اسرائیل گام بردارد. ایران باید مسیردشمنی اعراب با ایران را به آزادسازی اراضی اشغالی، احقاق حقوق فلسطینی ها ؛ از بین بردن محدودیت ها علیه فلسطینیان، برداشتن تحریم و محاصره غزه و ایجاد دوستی میان فلسطینیان تغییر دهد. به طور حتم راه تعامل ایران با اعراب راحت تر از راه تعامل با آمریکا است و اکنون که ایران توانسته تا حدودی در جامعه جهانی و در فرایند مذاکرات موقعیت بهتری پیدا کند، باید کارهای جدی در سطوح مختلف نه فقط دولتی در رابطه با کشورهای عربی انجام دهد.

انتشار اولیه: دوشنبه 18 آذر 1392 / باز انتشار : سه شنبه 19 آذر 1392


نظر شما :