نیروهایی که منطقه را در عصر ترامپ بازسازی میکنند
انقلاب راست افراطی امریکای لاتین (بخش اول)
نویسنده: برایان وینتر (BRIAN WINTER)، سردبیر مجله آمریکاس کوارترلی (Americas Quarterly) است. او خبرنگار سابق رویترز در آمریکای جنوبی بوده و به همراه فرناندو هنریکه کاردوسو، نویسنده مشترک کتاب «رئیس جمهور تصادفی برزیل: خاطرات» (The Accidental President of Brazil: A Memoir) است.
دیپلماسی ایرانی: تقریباً از همان لحظهای که او و گروه شورشیان ریشدارش در سال ۱۹۵۹ وارد هاوانا شدند تا زمان مرگش به دلایل طبیعی در سال ۲۰۱۶، فیدل کاسترو نمادینترین رهبر آمریکای لاتین بود. کاسترو با لباس نظامی مخصوص خود، سیگارهای باریک کوهیبا و سخنرانیهای طولانیاش در بدگویی از عمو سام، تخیل انقلابیون مشتاق و میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان را تسخیر کرد. کاسترو که هرگز به حکومت صرف بر کوبا اکتفا نمیکرد، خستگیناپذیر برای صدور ایدههای خود تلاش میکرد. شبکه جهانی متحدان و تحسینکنندگان او در طول دههها گسترش یافت و رهبران متنوعی مانند سالوادور آلنده در شیلی، هوگو چاوز در ونزوئلا، رابرت موگابه در زیمبابوه و یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین را در بر گرفت.
اگر فرمانده (El Comandante) بفهمد که امروز، دو چهره آمریکای لاتین که به لحاظ وجهه جهانی به او نزدیکتر هستند، هر دو از جناح راست ایدئولوژیک برخاستهاند، در گور خود خواهد لرزید. خاویر میلی، رئیس جمهوری خودخوانده «آنارکو-کاپیتالیست» آرژانتین که اره برقی را به عنوان نمادی از اشتیاق خود برای کاهش اندازه دولت به کار گرفته است، و نایب بوکله، رهبر ریشدار نسل هزاره السالوادور، طرفداران پرشوری در داخل و خارج از کشور برای خود دست و پا کردهاند. به جای شعار انقلابی فراگیر کوبا، Hasta la victoria¡, siempre! («همیشه به سوی پیروزی!»)، تکیه کلام آزادیخواهانه میلی، ¡Viva la libertad, carajo! («زنده باد آزادی، لعنت!»)، اکنون روی تیشرتهای برخی از دانشگاههای ایالات متحده دیده میشود و سیاستمدارانی از کشورهای دوردست مانند اسرائیل از آن نقل قول میکنند.
مانند کاسترو در زمان خود، هر دو رهبر در عرصه جهانی بسیار فراتر از وزن کشورهای خود عمل میکنند. میلی اولین رئیس دولتی بود که پس از انتخاب دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴، با او ملاقات کرد و در تفرجگاه مار-آ-لاگو با استقبال باشکوهی روبهرو شد. ترامپ، میلی را «رئیس جمهوری محبوب من» نامیده است و در ماه اکتبر، یک بسته نجات ۲۰ میلیارد دلاری به آرژانتین اعطا کرد – بزرگترین کمک مالی ایالات متحده برای هر کشوری در ۳۰ سال گذشته. موفقیت میلی در کاهش بوروکراسی و کاغذبازی دولتی، که به کاهش تورم در آرژانتین از بالای ۲۰۰ درصد در زمان روی کار آمدن او در سال ۲۰۲۳ به حدود ۳۰ درصد تا اواخر ۲۰۲۵ کمک کرد، توسط کمی بادنوک، رهبر مخالفان محافظهکار بریتانیا، جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا و بسیاری دیگر از جناح راست اروپا به عنوان یک الگو مورد ستایش قرار گرفته است. همچنین این موفقیت، او را به نوعی به یک مرشد برای غولهای آزادیخواه سیلیکون ولی مانند ایلان ماسک تبدیل کرده است که اره برقی میلی را در کنفرانس محافظهکاران در ایالات متحده در ماه فوریه به دست داشت. در همین حال، سرکوب باندهای تبهکار توسط بوکله، او را به چهرهای بسیار محبوب در بیشتر آمریکای لاتین و فراتر از آن تبدیل کرده است، حتی با اینکه او بدون هیچ عذرخواهی نگرانیها در مورد روند دادرسی عادلانه و حقوق بشر را نادیده میگیرد. (حدود ۸۱ درصد از شیلیاییها در یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۴ به بوکله امتیاز مثبتی دادند، بالاتر از هر رهبر جهانی دیگر و بیش از دو برابر رئیس جمهوری خودشان.) بوکله بیش از ۱۱ میلیون دنبالکننده در تیکتاک دارد، بیشتر از هر رئیس دولت دیگری به جز ترامپ.
شور انقلابی واقعی در آمریکای لاتین امروز، با رهبرانی که مصمم به تغییر نه تنها کشورهای خود، بلکه خود منطقه هستند، عمدتاً در جناح راست ایدئولوژیک مشهود است. با توجه به اینکه رهبران محافظهکار اخیراً در چندین انتخابات پیروز شدهاند و در سال آینده در برخی دیگر نیز مورد حمایت قرار گرفتهاند، به نظر میرسد آمریکای لاتین در آستانهی تغییری است که در هر نسل یک بار رخ میدهد و اساساً نحوهی برخورد کشورها با جرایم سازمانیافته، سیاستهای اقتصادی، روابط استراتژیک آنها با ایالات متحده و چین و موارد دیگر را تغییر خواهد داد. در سال ۲۰۲۵، دانیل نوبوآ، رئیس جمهوری محافظهکار اکوادور، دوباره انتخاب شد، در حالی که حزب میلی در انتخابات میاندورهای مجلس قانونگذاری آرژانتین به پیروزی غیرمنتظره و بزرگی دست یافت و به دستور کار او شتاب بیشتری بخشید. بولیوی با انتخاب رودریگو پاز پریرا، یک اصلاحطلب میانهرو، پایان تقریباً ۲۰ سال حکومت سوسیالیستی را شاهد بود. نامزدهای ریاست جمهوری محافظهکار در کاستاریکا و پرو پیشتاز نظرسنجیها هستند و در برزیل و کلمبیا، در انتخاباتی که قرار است قبل از پایان سال ۲۰۲۶ برگزار شود، در فاصلهی قابل توجهی قرار دارند.
آمریکای لاتین از حدود ۲۰ کشور با تاریخها و پویاییهای سیاسی متمایز تشکیل شده و ممکن است در نهایت جناح راست در همه موارد پیروز نشود. اما لحظات دیگری در تاریخ وجود داشته که منطقه کم و بیش همگام حرکت کرده است: دیکتاتوریهای ارتجاعی که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ پس از انقلاب کوبا بخش عمدهای از منطقه را فرا گرفتند، موج بزرگ دموکراتیزاسیون مجدد دهه ۱۹۸۰، اصلاحات طرفدار بازار «اجماع واشینگتن» در دهه ۱۹۹۰ و به اصطلاح موج صورتی که چاوز و دیگر چپگرایان را در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ به قدرت رساند. امروزه، به نظر میرسد که یکی دیگر از این صفبندیهای منطقهای در حال شکلگیری است و برخی از اساسیترین فرضیاتی را که جهان خارج در مورد آمریکای لاتین دارد، به چالش میکشد. نتیجه، منطقهای خواهد بود که در سالهای آینده سیاست تهاجمیتری در مورد قاچاق مواد مخدر و سایر جرایم دنبال میکند، با سرمایهگذاری داخلی و خارجی دوستانهتر است، نگرانی کمتری در مورد تغییرات اقلیمی و جنگلزدایی دارد و در اولویتهایی مانند امنیت و مهاجرت و محدود کردن حضور چین در نیمکره غربی، به طور گسترده با دولت ترامپ همسوست. با توجه به سابقه مداخلهگری ایالات متحده در آمریکای لاتین، میتوان انتظار داشت که ظهور یک رئیسجمهوری راستگرا، ملیگرا و خشن ایالات متحده، مقاومت چپگرایان را در منطقه برانگیزد. در عوض، حداقل در حال حاضر، رهبران آمریکای لاتین که بیشترین سود را از بازگشت ترامپ میبرند، کسانی نیستند که او را محکوم و به چالش میکشند، بلکه کسانی هستند که او را تحسین، تمجید و حتی تقلید میکنند.
گرایش به راست
به نظر نمیرسد این تغییر به راست، فقط یک چرخش نسبتاً جزئی چرخهای یا نوسان کوتاهمدت در سیاست منطقه باشد. نگاهی دقیق به نظرسنجیها و سایر روندهای اساسی نشان میدهد که ایدهها و اولویتهای سیاسی محافظهکارانه در آمریکای لاتین در حال رواج یافتن هستند. یک نظرسنجی سالانه که از نزدیک توسط Latinobarómetro، یک نظرسنجی منطقهای مستقر در شیلی، با حضور بیش از ۱۹هزار پاسخدهنده در ۱۸ کشور انجام شد، گزارش داد که در سال ۲۰۲۴، میزان گرایش مردم آمریکای لاتین به جناح راست در بالاترین سطح خود در بیش از دو دهه گذشته بوده است. همین نظرسنجی نشان داد که بوکله با میانگین امتیاز ۷.۷ در مقیاس ده امتیازی، محبوبترین سیاستمدار در سراسر منطقه است؛ نیکلاس مادورو، دیکتاتور سوسیالیست ونزوئلا، با امتیاز تنها ۱.۳، با اختلاف زیاد، کمترین محبوبیت را دارد.
بیشتر دلایل برتری جناح راست نه از عوامل خارجی، بلکه از واقعیتهای در حال تغییر در آمریکای لاتین ناشی میشود. در صدر این فهرست، ناامیدی فزاینده مردم از جرم و جنایت قرار دارد که به سختی چالش جدیدی برای منطقه است، اما در سالهای اخیر به طور قابل توجهی بدتر شده است. طبق برآوردهای سازمان ملل متحد، میزان کوکائین تولید شده در آمریکای لاتین در طول دهه گذشته سه برابر شده و ثروت و قدرت بیسابقهای را برای باندها و کارتلهای منطقه فراهم کرده و خشونتهای مرتبط با مواد مخدر را دامن زده است. آمریکای لاتین هشت درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد، اما حدود ۳۰ درصد از قتلهای جهان را به خود اختصاص داده است. در چندین کشوری که در سال آینده انتخابات برگزار میکنند، از جمله برزیل و پرو، جرم – یک مسئله انتخاباتی که به طور سنتی به نفع راستگرایان بوده است – در نظرسنجیها به عنوان نگرانی اصلی رأیدهندگان ظاهر میشود.
از دیگر عوامل کلیدی ظهور راستگرایان میتوان به گسترش مسیحیت انجیلی در آمریکای لاتین که به طور سنتی کاتولیک است، اشاره کرد که با قرار دادن مسائل جنگ فرهنگی مانند سقط جنین و "ایدئولوژی جنسیتی" در مرکز توجه، سیاست را در چندین کشور، به ویژه برزیل، متحول کرده است. فروپاشیهای چشمگیر اقتصادی و اجتماعی چند ساله ونزوئلا و کوبا، سیاستهای سوسیالیستی را در ذهن نسلی از رأیدهندگان در سراسر آمریکای لاتین بیاعتبار کرده و محبوبیت حتی برخی از نامزدهای چپ میانهرو را که با این وجود به عنوان بخشی از همان قبیله ایدئولوژیک تلقی میشوند، کاهش داده است. مهاجرت گسترده مردم از این دو کشور و سایر کشورهای بحرانزده مانند هائیتی و نیکاراگوئه، به مهاجرت بیسابقهای در خود آمریکای لاتین منجر شده و واکنش شدیدی را در کشورهای میزبان مانند شیلی، کلمبیا و پرو برانگیخته است که برخی از نامزدهای راستگرا به دنبال بهرهبرداری از آن بودهاند.
در همین حال، شهرت جهانی میلی و بوکله نیز نقش کلیدی داشته است. حتی اگر اکثر رأیدهندگان در سراسر آمریکای لاتین به انتخاب کپیهای دقیق میلی و بوکله مایل نباشند، که بسیاری سیاستهای آنها را افراطی میدانند، ویدیوهای ویروسی از این دو رئیس جمهوری که در کاخ سفید و گردهماییهای معتبری مانند نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس با استقبال ستارههای راک روبهرو میشوند، کنجکاوی را برانگیخته و این حس را تقویت کرده است که رهبران راستگرا نه تنها در داخل کشور، بلکه فراتر از آن نیز در حال پیشروی هستند.
منبع: فارن افرز/ترجمه: سید علی موسوی خلخالی


نظر شما :