سیاست خارجی؛ وسیله­ای برای رسیدن به آرمان­های یک ملت

۰۳ مهر ۱۳۸۷ | ۰۰:۴۵ کد : ۲۷۵۴ گفتگو
گفتگو با عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات
سیاست خارجی؛ وسیله­ای برای رسیدن به آرمان­های یک ملت
روز 30 شهریور ماه در دولت اصلاحات، روز گفت و گوی تمدن ها نام گذاری شده است. سيد محمد خاتمی به عنوان بنیانگذار این طرح به شدت از بی انصافی هایی که در قبال این طرح روا داشته شده انتقاد کرد. دیپلماسی ایرانی در گفت و گو با دکتر عبدالله رمضانزاده طرح گفت و گوی تمدن ها و سیاست خارجی دولت هفتم و هشتم را مورد بررسی قرار داده است.
 
- آقای خاتمی در مصاحبه خود اعلام کردند که طرح گفت و گوی تمدن ها مورد بی انصافی قرار گرفته است و جنگ طلبان چه در این سوی دنیا و چه در آن سوی دنیا با نظریه گفت و گوی تمدن ها مخالفند. دلایل این مخالفت چیست؟
سیاست خارجی خود به خود یک هدف نیست بلکه وسیله ای است در جهت رسیدن یک ملت به آرمان­های توسعه، پیشرفت و امنیت خودش. بنابراین هر وسیله ای که کمک بکند که یک ملت به آرمان های خود برسد ارزش دفاع دارد. سیاست خارجی دولت آقای خاتمی هم در همین جهت بود. به این معنی تمام تصمیم گیری های سیاست خارجی بر این محور بود که آیا به نفع توسعه و امنیت ملت ایران تمام خواهد شد یا خیر. از طرف دیگر در دنیای جدید که دنیای جدال تبلیغاتی نیز هست، در هنگامی که ملت ایران به جنگ طلبی متهم شده بود، آقای خاتمی با ابداع، مطرح کردن و پیگیری گفت و گوی تمدن ها، توانستند فرصت را از جنگ طلبان بگیرند. امروز دقیقا مشخص است که چه کسانی با این طرح مخالفند.
 اولین کسانی که با این طرح مخالفت کرده است، دستگاه سیاست خارجی امریکا و دستگاه تهاجمی امریکا یعنی وزارت دفاع امریکا بوده است. کسانی هم در داخل با آن مخالفت می کنند و اخیرا نیز راجع به آن صحبت کرده اند و از آن انتقاد کرده اند که ارتباط مستقیمی با دستگاه سیاست دفاعی امریکا دارند و هم بورسیه آنها بودند و هم از آنها دفاع می کنند. بنابراین کاملا مشخص است که کسانی که با این طرح مخالفند، از سیاست جنگ طلبانه پیروی می کنند. نکته مهم دیگر این است که تمام کشورهای صلح طلب دنیا از این ایده دفاع کرده اند و این نشان می دهد که این طرح یک ارزش جهانی دارد. علاوه بر آن در آموزه های دینی ما هم به هیچ وجه اجازه جنگیدن مگر به کسانی که به ما حمله می کنند را نداریم. بنابراین من تعجب می کنم که برخی نوعی تهاجم به دیگران را به عنوان سیاست دینی مطرح می کنند. سیاست گفت و گوی تمدن ها هیچ تعارضی با مباحث دینی و ارزشی ما ندارد، علاوه بر این ثابت شده است که بیش از همیشه منافع ملت ایران را تامین کرد.
 
- دولت نهم با رد طرح گفت و گوی تمدن ها، دولت قبل را به انفعال در سیاست خارجی محکوم کرده است. آیا دولت آقای خاتمی در سیاست خارجی خود منفعل عمل کرد؟
سیاست انفعالی یعنی سیاستی که ضررهای مشخصی در آن برای یک ملت منظور شده باشد. یک نفر در خصوص دستاوردهای عینی سیاست خارجی آقای خاتمی اظهار نظر کند. موردی که ممکن است مطرح شود، مسئله تعلیق موقت غنی سازی اورانیوم است. آقای خاتمی با یک برنامه دراز مدت در جهت اعتماد سازی این مسئله را پیش برد. کسانی که خلاف آن عمل کردند و تصور کردند که با تهاجم می توانند سیاست خارجی را پیش ببرند، امروز به جایی رسیده اند که تمام مراکز نظامی ما را در اختیار جاسوسان خارجی قرار داده اند تا مورد بازرسی قرار بگیرد. امروز برای ارتباط با آنها به کسانی که در وزارت دفاع امریکا تحصیل کرده اند متوسل شده اند و آنها را به عنوان مشاور برای خود انتخاب کنند. سیاست خارجی آقای خاتمی باعث جذب سرمایه های خارجی، باعث راه اندازی پروژه های بزرگ در پارس جنوبی و عسلویه شد و باعث همکاری های مشترک در زمینه سیاست خارجی و باز شدن بازارهای بزرگی برای کالاهای ایرانی بود.
 
سیاست ماجراجویانه که اسم آن را سیاست تهاجمی گذاشته اند، باعث تحریم های شدید، تعطیل شدن طرح های مشترک و به حداقل رسیدن سرمایه گذاری های خارجی شده است. این چه سیاست تهاجمی است که تماما به ضرر ملت ایران تمام می شود؟ سیاست خارجی آقای خاتمی دقیقا بر مبنای آن چیزی بود که رهبری اعلام کرده بودند: عزت، مصلحت و حکمت. اما سیاست خارجی دولت کنونی تماما بر اساس ماجراجویی و بر ضد ملت ایران است.
 
- آقای خاتمی از یک دیکتاتور مآبی در عرصه سیاست خارجی و حتی در داخل ایران سخن گفتند. شما این دیکتاتور مآبی را چگونه ارزیابی می کنید؟
واقعیت این است که کشورهای قدرتمند و صاحب زرادخانه های اتمی در دنیا زورگویی می کنند. حق وتو یک حق زورگویانه است و در سطح بین المللی اجرا می شود، اما راه های مقابله با آن راه های مشخصی است. این‌طور نیست که چون در خارج کسانی به شما زور می گویند، شما در داخل حقوق ملت را پایمال بکنید. بنابراین کسانی که حقوق ملت خود را پایمال می کنند، نمی توانند مدعی مقابله با زورگویی در عرصه بین المللی باشند، چراکه هر دو از یک جنس هستند. کسانی که در داخل روزنامه ها را می بندند و اجازه شنیده شدن صدای مخالف را نمی دهند، احزاب را محدود می کنند و سخنرانی ها را برهم می زنند، توهین می کنند، بدون قانون رد صلاحیت می کنند. اینها دقیقا در جهت زورگویان جهانی کار می کنند.  

نظر شما :