ائتلاف‌ احزاب در آلمان، درس‌ها، بایدها و نبایدها

۱۷ شهریور ۱۳۸۸ | ۱۵:۱۶ کد : ۵۵۹۶ اخبار اصلی
بسیاری از سیاست‌مداران بزرگ آلمان و از جمله گرهارد شرودر چنین ائتلافی را ناممکن می پنداشتند.
ائتلاف‌ احزاب در آلمان، درس‌ها، بایدها و نبایدها

دیپلماسی ایرانی: ائتلاف احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان از طرفی و حزب سوسیال دموکرات این کشور از طرفی دیگر چهار سال تمام حکومت کرد. بسیاری از سیاست‌مداران بزرگ آلمان و از جمله گرهارد شرودر چنین ائتلافی را ناممکن می پنداشتند.

چهار سال پیش در سپتامبر سال ۲۰۰۵ در روز انتخابات سراسری بوندس‌تاگ یا مجلس فدرال آلمان گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان به خانم آنگلا مرکل صدراعظم کنونی این کشور گفت: «فکر نمی‌کنم منظورتان جدی باشد وقتی می‌گوئید حزب سوسیال دموکرات آلمان با ائتلافی به رهبری خانم مرکل موافقت خواهد کرد.»

نتيجه انتخابات سپتامبر ۲۰۰۵ در نهايت اين شد که دو حزب بزرگ اين کشور برای تشکيل دولت مجبور به ائتـلاف شوند. هر دو حزب تشکيل دولتی پايدار را به تجديد انتخابات ترجيح دادند. این ائتلاف که بعضی آن را ازدواج مصلحتی ِ بدون عشق، اما از روی منطق می‌نامیدند، نه تنها بوجود آمد بلکه توانست در طول چهار سال زندگی گام‌های بزرگی نیز بردارد و با وجود بحران جهانی مالی تا پایان دوران چهار ساله‌ خود پایدار بماند. این ائتلاف حتی کمی قبل از پایان دوران همکاری، توانست برمبنای رهنمودهای دادگاه قانون اساسی این کشور، با تصویب قانونی در مجلس این کشور، اختیارات آلمان را در مقابل مصوبات اتحادیه اروپا تحکیم بخشد.

همچنین در این دوره سیاست خارجی جمهوری فدرال آلمان وارد فاز تازه‌ای شد و آلمان با وجود این که در شورای امنیت جایگاهی نداشت اما در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها طرف مشورت بود و اگر با سیاستی مخالفت می‌کرد، تصمیمش تصمیم اعضای شورای امنیت را تحت الشعاع قرار می‌داد.

در این دوران بود که آلمان در عرصه اقتصادی و سیاست خارجی در کنار فرانسه و بریتانیا ترک‌تاز این دو عرصه شد. به گونه‌ای که به قول بسیاری از کارشناسان دیپلماسی آلمان در زمان مرکل در مقایسه با دوران قبل از آن کاملا پوست‌اندازی کرد. پوست‌اندازی که به دلیل اتخاذ سیاست‌های نزدیک به جمهوریخواهان ایالات متحده امریکا که در آن عصر قدرت را در اختیار داشتند، باعث شد تا جایگاه ویژه‌ای نیز در عرصه سیاست خارجی دنیا کسب کند. جایگاهی که ظرفیت‌هایی به وجود آورد که حتی نیکولا سارکوزی در فرانسه بتواند از آن به نفع خود استفاده کند و جامعه فرانسوی را به طور کامل تحت تاثیر قرار دهد و در نهایت برنده انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شود.  

اما این دوران چالش‌های بزرگ و اثرگذاری نیز داشت. بزرگ‌ترین چالش دوران ائتلاف احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی بی‌شک بحران جهانی مالی و اقتصادی بود. با بروز این بحران، احزاب ائتلافی اختلاف‌های بنیادین خود را به کناری گذاشتند و با تصویب برنامه‌هایی با هزینه‌ای عظیم به برطرف کردن این بحران سراسری کشور پرداختند. بی‌سبب نیست که این همکاری ثمربخش با واکنش بسیار مثبت هورست کوهلر رئیس جمهور کنونی آلمان که رئیس سابق صندوق بین‌المللی پول نیز بود، مواجه شد. او در این مورد به دویچه وله آلمان گفت: «من باید اعلام کنم که دولت در مجموع در ارتباط با این بحران به سرعت، صحت و دقت عمل کرده است.»

در جریان بحران جهانی مالی احزاب ائتلافی با در دست داشتن دو سوم آرای مجلس این کشور و بدون در نظر گرفتن دیدگاه‌های ایدئولوژیکی خود با همکاری هم برنامه‌هایی به تصویب رساندند که برای رونق بخشیدن به اوضاع بد اقتصادی، محدود کردن درآمد مدیران بزرگ، کمک برای نجات بانک‌ها از مشکلات مادی و حتی دولتی کردن یک بانک بسیار موثر بود.

ائتلاف بزرگ احزاب آلمان در زمینه‌ سیاست خانواه با توسعه‌ کمک‌هایی برای نگهداری کودکان، کمک مالی بیشتر به خانواده‌های پرفرزند، فراهم کردن امکانات بیشتر برای ادغام خارجیان در جامعه آلمان، برقراری حداقل دستمزد برای بعضی مشاغل و همچنین سیاست گفت‌و‌گو با شهروندان مسلمان این کشور دستاوردهای مهمی داشت.

اگرچه ازدواج مصلحتی احزاب بزرگ آلمان نتایج فراوانی داشته، اما ظاهرا دیگر هیچ یک از این احزاب علاقه‌ای به ادامه آن ندارد. چندی پیش آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان که عضو حزب دموکرات مسیحی آلمان است، با یادآوری دستاوردهای مثبت ائتلاف تاکنون در این باره گفت: «ما می‌توانیم همه‌ این اقدامات را در ائتلاف با حزب لیبرال – آزاد آلمان و با نتایجی حتی بهتر از گذشته به دست آوریم. به همین دلیل است که می‌گویم ما باید در جهت تغییر در ترکیب دولت بکوشیم، بدون این که کارکرد احزاب شرکت کننده در ائتلاف را زیر سوال ببریم.»

آنگلا مرکل از چهار سال ازدواج مصلحتی، سود بسیاری برده است. در حال حاضر او در همه‌ نظرخواهی‌ها از محبوبیت بیشتری نسبت به کاندیدای حزب رقیب سوسیال دموکرات برخوردار است و همین عاملی ا‌ست که می‌تواند چهار سال دیگر صدراعظمی آلمان را برای او تضمین کند.

اگرچه فعالیت ائتلافی احزاب بزرگ آلمان دستاوردهای مثبتی نیز داشته، اما احزاب مخالف بر وجوه منفی این ائتلاف تاکید می‌ورزند و همچنان به بزرگ‌نمایی مشکلات موجود در راه ائتلاف مشغول هستند.

 منتقدان بر این نظرند که خانم مرکل در این دوران جرات تصمیم‌گیری‌های بزرگ را نداشت و تنها با سیاست گام‌های کوچک سعی در پاسداری از دولت ائتلافی می‌کرد. آنها بر این نکته تاکید دارند که تنها طرح بزرگ دوران زمامداری او یعنی طرح اصلاحات بهداشتی و درمانی فقط بر روی کاغذ ماند و او در این زمینه برای اجرایی شدن تامین بهداشت و بیمه درمانی برای همه شهروندان شکست خورده است.

بی سبب نیست که گیدو وستروله، رئیس حزب دمکرات – آزاد آلمان در بوندس تاگ در انتقاد از عملکرد ائتلاف احزاب بزرگ کشورش گفت: «از این دولت ائتلافی احتمالا فقط پنج میلیار یورویی به یاد می‌ماند که برای اسقاط خودروهای فرسوده به دارندگان این خودروها پرداخت شد.»


نظر شما :