حلب جزیی از بحران است نه همه بحران

مسکو و تهران، بازیگران قدرتمند عرصه سوریه

۱۳ دی ۱۳۹۵ | ۱۳:۵۸ کد : ۱۹۶۵۸۵۰ خاورمیانه انتخاب سردبیر
محمد ایرانی، مدیرکل مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه: در پی آزادسازی حلب، تصمیم گروه های مسلح این بود که در خلال خروج مردم نیروهای مخالف، نیروهای مسلح و جبهه النصره را خارج کرده و در منطقه غرب و ادلب مستقر کنند.
مسکو و تهران، بازیگران قدرتمند عرصه سوریه

محمد ایرانی، مدیرکل مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه*

دیپلماسی ایرانی: صحبت خود را با این پرسش آغاز می کنم که آزادی حلب تا چه میزان در پایان دادن به بحران سوریه موثر است؟ آیا می توانیم پیروزی حلب را برای رفع بحران سوریه بدانیم؟ یا این که حلب جزیی از بحران سوریه است نه همه بحران. بنابراین باید حلب را به خوبی شناخت و بر اساس این شناخت از این منطقه توقع داشت. پس باید حضور مخالفین را در کل سوریه دید و توانایی های طرف مقابل را هم بررسی کرد.

به لحاظ نظامی ارتش توانایی مبارزه با معارض ها را ندارد؛ پس به نوعی پیروزی نظامی در سوریه دور از دسترس است و راهکار حل بحران در سوریه گفت وگو و تقسیم قدرت است. باتوجه به این روند ۶ ساله، می توان گفت در سوریه راه حل نظامی وجود ندارد. آزادی حلب با توجه به بسیاری از ویژگی ها، اعم از ژئوپلتیکی و شعارهای اقتصادی و جمعیت و بعد همسایگی و تاریخی اتفاق مهمی بوده است. در طول این ۶ سال فشار سنگینی از نظر بین المللی و سیاسی به دولت سوریه وارد شد. بخش عمده ای که در اختیار نیروهای مخالف بود در این مدت مبارزه منجر به بازپس گیری آن توسط دولت و ارتش شد. انواع فشارها در شورای امنیت و سازمان ملل کم نظیر بود و علت این بود که تصور داشتند با تثبیت در منطقه، اعلام خودمختاری کرده و موضع معارضه را گسترش داده و نیروهای داخلی تقویت شده و به دیگر سرزمین های واقع در غرب این کشور کشیده شود. 53 ماه حلب یا بخش عمده آن در اختیار نیروهای مخالف بود و در این مدت مبارزه منجر به بازپس گیری آن توسط دولت و ارتش شد. حدود ۳۶ هزار نفر با فضایی که فراهم شده از حلب خارج شدند.

در پی آزادسازی حلب، تصمیم گروه های مسلح این بود که در خلال خروج مردم نیروهای مخالف، نیروهای مسلح و جبهه النصره را خارج کرده و در منطقه غرب و ادلب مستقر کنند. آنها تا آخرین نفس هم مقاومت می کردند تا شرایط را به نفع خود حفظ کنند. اتفاق خوبی که افتاد این بود که اهالی دو شهرک فوعه و کفریا که از روز اول بحران در محاصره بودند، نیز از این دو شهر خارج شدند. با وجود شعارهایی که داده می شد مردم این منطقه در این سال ها امکان رسیدن کوچکترین امکانات به شهرک ها را نداشتند؛ هیچ کس و هیچ طرفی هم به این مناطق اشاره ای نمی کرد. در اواخر بحران حلب بود که راه نفس کشیدن و کمک رسانی به مردم این مناطق پیدا شد.

پیروزی نظامی در سوریه بسیار دور از دسترس است. راه حل در سوریه فقط سیاسی و گفت و گو است. مسکو و تهران به عنوان بازیگران قدرتمند خارج از اراده بین المللی توانستند کاری انجام دهند و با وجود خواسته طرف مقابل این دو به عنوان بازیگران انکارناپذیر در مورد مساله حلب و سوریه در قبل و بعد عمل کردند. تحلیل ها بر این تاکید دارد که بعد از آزادسازی حلب، نقش آمریکایی ها نسبت به گذشته در مقایسه با روس ها ضعیف تر شده است که می توان دلیل آن را به مسایل انتخاباتی و داخلی نسبت داد اما به هر حال نقش آمریکایی ها در سوریه و حلب ضعیف شد.

طرح بحث هایی مبنی بر این که در نشست مسکو چرا از آمریکایی ها دعوت نکردند، باید گفت شاید بنا نبود اصلا آنها دعوت شوند چرا که موضوع چیز دیگری بود. آزادی حلب باعث کاهش نقش سازمان ملل هم شد. پیش از این دیمیستورا نقشه در دست می گرفت مذاکره می کرد و در بین کشورهای منطقه می چرخید اما در موضوع حلب نقش آن چنانی نداشت به جز اخیرا که در مورد مذاکرات سوریه و کانادا که وارد شد و نقش بازی کرد.

نقش بین المللی مسکو در مورد سوریه به عنوان طرفی که می خواهد مذاکراتی در قزاقستان با حضور موافقان و مخالفان سوریه برگزار کند، افزایش یافت. تا کنون سازمان ملل و دولت سوریه از این طرح برای شروع گفت و گوها استقبال کرده اند که برای ما خیلی مهم است. پیدا شدن یک راه حل سیاسی که افق هایی از آن دیده می شود مهم است؛ عرب ها و غربی ها هنوز نظر خود را در مورد شروع گفت و گوهای جدید نداده اند و گفته اند اگر قرار باشد جایگزین گفت و گوهای قبلی شود کارساز نخواهد بود اما اگر با شرایط جدید گفت و گوها انجام شود بسیار کارساز خواهد بود.

اگرچه جنگ در حلب تمام شد اما به این معنا نیست که طرف مقابل دوباره نقش خود را تثبیت نخواهد کرد. فاز افراط درون گروه های مسلح جبهه النصره و داعش که جزء جریان های معارض هستند افزایش یافته است، اما بیش از 140 گروه در سوریه شناسایی شده اند که مسلح هستند و تحت عنوان گروه های معتدل فعالیت دارند. آنها دچار شکاف شده اند که بخشی از آنها به سمت جبهه النصره و بعضی هم به سمت داعش گرایش پیدا کرده اند.

با فرض تمام این نگاه ها، با یک تحلیل جامع از وضعیت حلب و سوریه باید به پذیرش این ذهنیت برویم که سوریه راه حل نظامی ندارد. هیچ وقت خوشبین نبودم که نتیجه نهایی را می توان از آستانه درآورد. ما سه سطح مذاکره داریم که باید از هم تفکیک کنیم. مذاکره در سوریه بعضی وقت ها ممکن است خلطی ایجاد شود که نتیجه ندهد. در سطح بین المللی ما به عنوان ایران که حق مذاکره با آمریکایی ها را نداریم، دوستان مذاکره می کنند و در این سطح در مورد سوریه مذاکره می کنند. سطح دیگر نشست کشورهای دوست و همکار سوریه بوده که از 21 کشور تشکیل شده است. از ژنو، وین یک و دو و موضوع مونیخ شده و هر از گاهی به ابتکار دیمیستورا جمع شده و بیشتر روی راه کارهای سیاسی بحث می کنند. تاکنون 8 تا 9 جلسه را برگزار کرده اند و ایران نقش تاثیرگذاری داشته است تا آن جا که این جلسات بدون ما تشکیل نمی شوند.

نکته دیگر این که بازیگران مختلف حاضر در صحنه همه با هم در پی پایان بحران سوریه نیستند و هر کدام منافع خود را دنبال می کنند. طرف های مختلف از جمله همسایگان روسیه، اراده جدی برای حل بحران از راه حل سیاسی را ندارند و میز مذاکره را به هم ریخته و پا می شوند و می روند.

نکته مهم دیگر که باید آن را به عنوان یک گام تلقی کرد، این است که باید در راه حل سیاسی نقش داشته و رصد کنیم و حضور فعال داشته باشیم.

سطح سوم از مذاکرات داخلی و به صورت سوری - سوری است و هیچ کس نقش مستقیم ندارد. این طرف ما و روسیه حمایت می کنیم و و در آن طرف آمریکایی ها و غربی ها، ترکیه، قطر و عربستان با هم هستند.

بشار اسد و تیمش هیچ وقت حاضر نبودند با تیم مقابلش بنشیند و با هزاران مکافات پذیرفتند که واقعیت هایی هم وجود دارد. در دور سوم مذاکرات، مخالفان به ژنو آمدند اما حاضر نشدند وارد هتل مذاکره شوند. این که می گویم فضا مقداری جلوتر رفته باید مسایل را نسبی ببینیم. 6 سال گذشته و شاید 6 سال دیگر هم طول بکشد و چاره ای جز دنبال کردن موضوع سیاسی نداریم. مواضع ترکیه تغییر کرده است؛ این که در لایه پنهانی چه می گذرد یک بحث است، اما این که در نشست سه جانبه حاضر شود بحث دیگری است که تاکنون نبوده است. آن چه امروز آثار نمادین و ظاهری دارد این است که حضور ترکیه معنای خاص خود را دارد و آثار محتوایی آن این است که در هفت بند بیانیه (سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه) نکات مهمی است که ترک ها قبلا حاضر به پذیرش آنها نبودند.

*متن سخنرانی در نشست شورای راهبردی روابط خارجی

انتشار اولیه: چهارشنبه 8 دی 1395 / انتشار مجدد: دوشنبه 13 مرداد 1395

کلید واژه ها: حلب سوریه محمد ایرانی


نظر شما :