فرصتطلبی طالبان در نشست کابل
محمد رضایی در یادداشتی می نویسد: چهار کشور پیشنهاددهنده نشست کابل، نه تنها به هدفهایشان دست نیافتند، بلکه زمینه برای مذاکره طالبان از موضع قدرت با جامعه بینالملل در دوحه را فراهم آوردند.
ادامه مطلبمحمد رضایی در یادداشتی می نویسد: چهار کشور پیشنهاددهنده نشست کابل، نه تنها به هدفهایشان دست نیافتند، بلکه زمینه برای مذاکره طالبان از موضع قدرت با جامعه بینالملل در دوحه را فراهم آوردند.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: وقتی نظام های ایدئولوژیکی همانند طالبان، موفق به رسیدن به قدرت سیاسی می شوند و صاحب اختیارمی شوند، اصل نسخه ایدئولوژیک خود را کنار گذاشته و شکل مسخ شده ی آن را برای حفظ خود در قدرت، پیروی می کنند. این استحاله در طرز فکر یک جنبش به شدت ایدئولوژیک، نشان از اضمحلال آن دارد.
ادامه مطلبجمیله کدیور در یادداشتی می نویسد: به رغم این گفت وگوها، با گذشت دو سال، جامعه بینالمللی هنوز در مورد نحوه برخورد با حکومت طالبان گیج و سردرگم است. سرنوشت میلیونها نفر افغانستانی، بهویژه زنان و دختران تحت سلطه طالبان، نه فقط به دلیل نگاه بسته و متحجرانه و قومیتزده و قبیلهای طالبان، بلکه متأثر از انزوای بینالمللی افغانستان تحت سلطه طالبان، غمانگیز و ناامیدکننده است. بهظاهر، یکی از موانع اصلی در ممانعت از شناسایی طالبان مواضع آن در قبال دختران و زنان بودهاست.
ادامه مطلبهیچ کس خوشبین نیست که بتوان طالبان را به رفتار بهتر تشویق کرد. اما تدابیر محتاطانه ای از این دست می تواند امکان چنین تحولی را بیازماید. از رهبر طالبان یعنی آخوندزاده که بگذریم، بقیه ملاهایی که بر افغانستان حاکمند، نسبت به گذشته، کمتر یکدست هستند. بیشتر وزرای افغانستان با منع تحصیل دختران مخالفند و در مجموع، کارکرد آنها در حاکمیت افغانستان، از بسیاری از دولت های قبلی فاسد و مورد حمایت غرب، بهتر است.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بسیار تحلیل های وجود دارد که نشان می دهد طالبان، دچار از هم گسستگی ایدیولوژیک شده اند و این مسئله اختلاف و تقابل میان آنها در واقع، گمرنگی ماهیت ایدیولوژیک این گروه را نشان می دهد. مرز میان پشتون ها و قبایل مختلف آن، تاجیک و ازبک ها و حتی هزاره های که در صفوف طالبان جای داشتند، میزان این تقابل و تصادم را در میان طالبان به سطح قابل ملاحظه ی بلند برده است. حتی احتمال یک درگیری خودی میان طالبان در بسیاری مواقع محسوس است. باید این اختلافات را جدی گرفت.
ادامه مطلببر اساس گزارشی که توسط دولت جو بایدن در مورد عملکرد وزارت امور خارجه این کشور در جریان تخلیه آشفته آمریکایی ها و متحدان افغانش منتشر شد، این وزارتخانه نتوانست برنامه ریزی مناسبی برای پیش از فروپاشی دولت مورد حمایت آمریکا در افغانستان داشته باشد.
ادامه مطلبغفور کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: برخلاف دوره زمانی طالبان اول که نظامی جایگزین در افغانستان با عنوان ائتلاف شمال وجود داشت و بسیاری از دولت ها، آن حکومت را به عنوان نماینده مردم افغانستان شناسایی کرده بودند، این بار سخن از شناسایی حکومت رقیب طالبان نیست بلکه بسیاری از کشورها اعلام کرده اند که منتظر رویکرد عمل گرایانه طالبان می مانند و پس از آن در مورد شناسایی امارت اسلامی افغانستان، تصمیم خواهند گرفت، انتظاری که بی شک با تفکرات دگم و جزم گرایانه این گروه تضاد کامل دارد.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: طالبان در بیشتر از پانزده ماه گذشته، متواتر به ایجاد تعامل با کشورهای منطقه، امریکا و اتحادیه اروپا برخلاف دور اول حاکمیت شان که تنها روابط شان منحصر به پاکستان، کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان بود، علاقمندی نشان داده و تلاش دارند خود را از اجنداهای پاکستانی به اجنداهای امریکا و فرا منطقه ای بکشانند.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بعد از اندک تعمق در می یابیم که نباید اشتباهات گذشته تکرار شود و برای پیروزی در میدان جنگ فکر کنیم. به فرض مثال مقاومت پیروز می شود و باز مجال تصاحب حاکمیت سیاسی را می یابد، قدم بعدی چیست؟ چگونه می توان با بصیرت و دور اندیشی برای فردای مردم مان، اندیشید و فردای بهتر را برای آنها نوید داد؟ برای این کار نیاز است تا برای یک تعامل فعال و طراحی یک سیاست معقول و عمل گرایانه و با مد نظر قرار دادن واقعیت های عینی جامعه در یک معامله متعادل با خرد اندیشی و تعقل با همسایه ها، کشورهای منطقه و در مجموع غرب و شرق قرار گیریم.
ادامه مطلبماندانا تیشه یار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به نظر می رسد با توجه به اهمیت مساله قومیت در افغانستان، با فراهم آوردن زمینه گفت وگو میان رهبران اقوام گوناگون در این کشور با مقامات سیاسی در دو کشور همسایه، می توان افق های تازه ای از همکاری های سه جانبه را در سطح سیاسی پدید آورد. مشارکت فعالانه ایران و پاکستان برای تشکیل یک دولت فراگیر که در برگیرنده نمایندگان گروه های قومی گوناگون در افغانستان باشد و یاری اعضای این دولت فراگیر برای تدوین قانون اساسی جدید و تعریف ساختار نوین حاکمیت در این کشور، بی تردید می تواند به صلح و ثبات در افغانستان و به دنبال آن، در کشورهای همسایه یاری رساند.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: افغانستان در گیرو دار رقابت میان قدرت های بزرگ، با محدودیت های جغرافیایی و عدم ثبات سیاسی، همواره دستخوش عواقب نامیمون، این رقابت ها بوده است. هند و پاکستان دو منبع تنش در شرایط و وضعیت افغانستان هستند. هر دو دارای تفکر امنیتی مبتنی بر عمق استراتژیک اند و این تفکر، زمینه را برای رقابت های امنیتی و استفاده وسیع از نیابتی ها در قلمرو افغانستان مساعد ساخته است.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: طالبان تروریست با اقدامات قدرت طلبانه که آن را در لفافه دین و مذهب پوشانیده اند تا از احساسات یک قشر بدون آگاهی برای اهداف سیاسی شان، کار گرفته شود، تلاش می کنند تا هر گروه برای تصاحب بیشتر امتیاز و قدرت سیاسی در کابل پیش قدم باشد.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رژیم طالبان، با وجود تشدید حملات سرکوب گرانه خود، در امر تامین یک نظام بدون مشکل و چالش، با تهدیدهای جدی مواجه است. این گروه با آن که یگانه دولت غیر قابل شناسایی در جهان است که هیچ مشروعیتی ندارد و تنها به عنوان یک ابزار برای عبور از چالش های امنیتی کشورهای پیرامونی و منطقه ای در جغرافیای افغانستان استفاده می شود و یگانه دولتی است که تروریسم و خشونت را به شکل نهادینه آن برای قوام پایه های حاکمیت خود به کار می برد، نتوانسته از راه خشونت و استبداد قومی و سیاسی، حاکمیت بدون خطر داشته باشد. تنفر و انزجار مردم با عملکرد های طالبان، زمینه را برای فاصله گیری بیشتر رژیم آنها از مردم مساعد ساخته است.
ادامه مطلبهرچند در این بین مردم افغانستان بیشترین هزینه را خواهند پرداخت اما دولت های خارجی نباید خود را مصون بدانند. جنگ داخلی امکان پذیر است و می تواند زمینه ای برای افراط گرایی بیشتر باشد. به یاد آورید که اسامه بن لادن نقشه یازده سپتامبر را در خاک افغانستان طراحی کرد.
ادامه مطلبمهدی پورباقر در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: می توان گفت «دولت های دست نشانده خارجی» کوچکترین شانسی برای موفقیت در افغانستان نداشته و نخواهند داشت. چرا که علاوه بر «تضاد ارزشی» این دولت ها با گروه های مذهبی-قومی، دول فوق «خائن و مزدور» نیز شناخته می شوند. نکته ای که به راحتی به بسیج جامعه سنتی علیه حکومت های دست نشانده کمک می کند.
ادامه مطلبمحمد صادق امینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مقایسه یک جریان مذهب گرای معتدل در افغانستان، که چه با دولت مارکسیستی محمد نجیب الله و چه با شریعت گرایان انحصارگرا هیچ گاه سازش نداشته است را با حرکت کور چند مارکسیست در سال ۱۳۴۹ در نقطه ای در ایران تشبیه کردن و نوع تاثیر و سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان را همسان انگاشتن به واقع دور از عدل و انصاف بوده و بعید از یک تحلیل گر پخته سیاسی که چنین می نگرد. دو عنصر متفاوت را در یک ترازو گذاشتن ناشی از نگاه غیر تاریخی، سیاست زدگی و در نتیجه ضعف تحلیل است.
ادامه مطلبمحمد صادق امینی در یادداشت برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: محمد محقق، رهبر حزب وحدت مردم افغانستان: «مردم در مقابله با جنایات رخ داده در کشور دست به اعتراض زدند که به جایی ختم نشد. اینها جنایات ضد بشری حساب میشود و نباید جامعه جهانی طالبان را به رسمیت بشناسد. بخش کلان از کابینه طالبان در لیست سیاه سازمان ملل است و به این ترتیب راه برای طالبان هموار نیست».
ادامه مطلبیکی از مقامات بلندپایه اطلاعاتی افغانستان که اخیرا برکنار شده، از بازگشت انور الحق مجاهد به جایگاه قدرت خانوادگی اش و "استقبال قهرمانانه از او در جلال آباد" انتقاد کرد. این مقام بلندپایه گفت: "همه کسانی که در سال ۲۰۰۱ با القاعده همکاری نزدیک داشتند، همراه او هستند. او اکنون مسئول طالبان و جنگجویان خارجی در شرق افغانستان است."
ادامه مطلببا نبردهای داخلی که تأخیر در اعلام یک دولت جدید را باعث شدند این مسأله عجیب تر می شود. در واقع روز ۱۵ اوت کابل به اشغال طالبان درآمد اما بیش از سه هفته زمان لازم بود تا دولت موقت منصوب شود. هیبت الله آخوندزاده، رهبر معظم در این رابطه سکوت اختیار کرد و ایمن الظواهری که گفته می شد در قید حیات نیست، به طرز معجزه آسایی در بیستمین سالروز حادثۀ ۱۱ سپتامبر در یک ویدئو ظاهر شد.
ادامه مطلبفاطمه نکولعل آزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: دلیل اصلی اقدام نظامی آمریکا علیه حکومت طالبان، همکاری آنها با گروه القاعده بود؛ گروهی که آمریکا آنها را عامل حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ معرفی کرد. علیرغم تلاش های پرهزینه آمریکا در افغانستان و سیاست دولت – ملتسازی و تقویت نظام های دموکراتیک در این کشور، طالبان نسبت به ۲۰ سال گذشته در موقعیت بهتری از حیث قدرت قرار گرفته است. سؤال اساسی که مطرح می شود این است که چه عواملی بحران موجود در افغانستان را بهسوی جلو سوق می دهد و هدایت می کند. با شناخت پیشرانه ها است که می توان درباره ماهیت بحران موجود در افغانستان صحبت کرد.
ادامه مطلبعبدالعزیز انصاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: موضع طالبان این است که کنترل دولت باید به آنها سپرده شود و امارات اسلامی آنها دوباره احیا شود و تمام عناصری که اکنون در کابل بر سر کار هستند، باید بخشی از امارت آنها باشند. از سوی دیگر، موضع دولت افغانستان این است که دولت آنها یک دولت قانونی است و همه طالبان باید بخشی از دولت آنها شوند. بدیهی است که با ادامه این مواضع غیر منعطف نه دولت افغانستان و نه طالبان از مواضع خود کوتاه نیامده و به نتیجه نمی رسند.
ادامه مطلب