پايان بلريسم و فرصت جديد لندن

۱۳ تیر ۱۳۸۶ | ۲۱:۵۹ کد : ۱۱۱۲۸ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: سید محمد صادق خرازی
درباره دلايل استقبال ايران از دولت جديد بريتانيا
پايان بلريسم و فرصت جديد لندن

دولت جدیدی در بریتانیا آغاز به کار کرده است که وارث مشکلات و بحران هایی است که طی ماه های اخیر زندگی مردم را در این کشور دچار تنش کرده بود.

 به رغم تیرگی هایی که در روابط تهران و لندن و طی ماه های اخیر رو به اوج گذاشته است، جمهوری اسلامی ایران از روی کار آمدن دولت آقای گوردون براون استقبال کرده است.

در حالی که آقای براون وارث تونی بلر و خود از حزب کارگر است و البته سیاست های این حزب همچنان حرف اول را در صحنه سیاسی بریتانیا و مناسبات بین المللی این کشور می زند دلیل استقبال تهران از دولت جدید و نخست وزیری آقای براون در چیست؟

پاسخ به این سوال را می توان در سه موضوع اصلی چشم انداز سیاست های دوجانبه، تغییرات در آرایش و تعداد نیروهای نظامی بریتانیا در عراق و رویکرد جدید این کشور در بحران خاورمیانه جست وجو کرد.

چشم انداز سیاست های دوجانبه؛ بیست و چهار ساعت پس از آنکه آقای براون به عنوان نخست وزیر بریتانیا از طرف ملکه الیزابت دوم موظف شد دولت جدید را تشکیل دهد، وی در یک تحول مهم دیوید میلیبند را جایگزین خانم مارگارت بکت در وزارت امور خارجه کرد.

 آقای میلیبند 41 ساله یهودی جوانی است که در عین حال از سال 1970 جوان ترین وزیر امور خارجه دولت بریتانیا محسوب می شود. وی از منتقدان تونی بلر نخست وزیر پیشین بریتانیا در خصوص فرستادن نیروهای بریتانیایی به عراق در سال 2003 به شمار می رود و به نظر می رسد که می خواهد توانایی های خود را برای بازسازی سیاست های اعمال شده لندن در خاورمیانه به کار گیرد.

 

 با آمدن آقای میلیبند و تحولاتی که وزارت خارجه بریتانیا پس از دوران نسبتاً کم تحرک در دوره خانم مارگارت بکت سپری کرد نسل جدیدی در وزارت امور خارجه بریتانیا مستقر خواهد شد که می توانند واقعیت ها را بهتر ببینند.

هر چند که در شرایط کنونی انگلیسی ها چاره ای جز یک همکاری گسترده نظامی و سیاسی با ایران برای حل مسائل خود در عراق و افغانستان ندارند. ایران با استقبال از انتخاب گوردون براون به عنوان نخست وزیر بریتانیا اظهار امیدواری کرد که دولت جدید بریتانیا رویکرد مناسب تر و بی طرفانه تری در خصوص مسائل منطقه ای و بین المللی در پیش گیرد.

 

این زمینه ای مناسب برای گسترش همکاری های تهران و لندن است. البته شرایط فعلی نیز همکاری مشترک سیاسی ایران و بریتانیا را مشروط کرده است و ابراز امیدواری به کابینه آقای براون و همکاری با این کشور در صورتی اثربخش خواهد بود که بریتانیا در سیاست دوگانه ای که در ماه های پایانی صدارت آقای بلر درباره ایران اعمال می کرد، تجدیدنظر کند.

 

 شاید مناسب باشد بریتانیا این بار سیاست اعتمادسازی با کشورهای خاورمیانه از جمله ایران را در پیش بگیرد و اگر در این مرحله بتواند گامی رو به جلو بردارد مطمئناً موقعیت جدیدی پیش روی روابط ایران و بریتانیا قرار خواهد گرفت. آنچه در مورد براون به عنوان یک نکته اساسی مطرح است این است که وی به نوعی در راستای اصلاح اشتباهات بلر روی کار آمده تا بتواند به نوعی هم حزب و هم کشور خود را از بند مشکلاتی که به ویژه در بعد سیاست خارجی دارد، برهاند.

 

 یکی از مسائل سیاست خارجی بریتانیا تعیین استراتژی در قبال مساله هسته ای ایران است. در این مورد آقای براون تلاش خواهد کرد تا همچون اتحادیه اروپا به طور مستقیم با ایران از طریق گفت وگوها تعامل کند.

 

پس از آنکه دولت جورج بوش رئیس جمهوری امریکا پیشنهاد گروه تحقیق عراق (بیکر - همیلتون) مبنی بر مذاکره مستقیم با ایران را رد کرد، بلر هیچ واکنشی از خود نشان نداد و با آن مخالفتی نکرد.

 دولت بوش از آن زمان به بعد تلاش کرده تا رویکرد خود را نسبت به ایران تغییر دهد، اما گوردون براون معتقد است که یک حرکت اساسی در جهت تعامل با ایران در خاورمیانه باید به منظور جلوگیری از فاجعه در منطقه ایجاد شود.

گوردون براون به طور ضمنی با حمله احتمالی امریکا به ایران مخالفت کرده است. تغییراتی که احتمالاً براون در سیاست خارجی کشورش در قبال خاورمیانه انجام خواهد داد، مورد استقبال رای دهندگان حزب کارگر قرار خواهد گرفت. آقای براون معتقد است که دنیای امروز با گذشته فرق کرده و جهان دیگر، جهانی تک بعدی نیست؛ و در این جهان چند بعدی باید درباره مساله ایران و کره شمالی با تامل بیشتری برخورد شود و به نظر می رسد که وی با تهران مذاکراتی را آغاز کند.

انتظار می رود آقای براون درباره آینده عراق احتمالاً با ایران وارد گفت وگو شود. مشاوران براون امیدوارند این تغییر در مواضع، وی را در نظر افکار عمومی فردی متکی به خود و نه مانند بلر که دنباله رو جورج بوش رئیس جمهوری امریکا نام گرفته بود، بسازد.

وجود جک استراو وزیر خارجه اسبق این کشور در کابینه جدید به عنوان وزیر دادگستری (وزارتخانه ای جدید در بریتانیا که از دل وزارت کشور بیرون آمده است) می تواند واقع بینی انگلستان را نسبت به مسائل خاورمیانه و به خصوص ایران افزایش دهد.

 

چرا که روابط تهران و لندن در زمان وزارت جک استراو، روند رو به رشدی را طی کرده بود و آقای استراو تلاش داشت دیدگاهی واقع بینانه تر نسبت به سیاستمداران وقت اروپا در قبال ایران اتخاذ کند هر چند که با اعمال فشار های امریکا این سیاست ناکام و عقیم ماند.

برکناری آقای استراو که گفته می شد در راستای مخالفت سرسختانه وی با هرگونه در دستور کار قرار گرفتن گزینه های نظامی بود، دلسردی ها را در میان افکار عمومی از نرم شدن سیاست های لندن افزایش داده بود. بازگشت آقای استراو شاید پیامی به آن دلسردان و خوش بینان به جهت گیری های آقای استراو باشد.

 

 حضور نیروهای نظامی بریتانیا در عراق؛ هرچند گمان نمی رود که نیروهای نظامی بریتانیا طی ماه های آینده به طور کامل از عراق خارج شوند اما تغییرات سیاسی این کشور نه تنها تعدیل نیروهای نظامی در عراق را وعده داده بلکه برای پیروزی مجدد حزب کارگر در انتخابات پارلمانی دو سال آینده واجب و حمایت افکار عمومی این کشور از حزبی که آقای براون رئیس آن شده را ضروری کرده است.

یکی از دلایل افول شدید اقبال عمومی نسبت به دولت بلر از سال 2003 به بعد، تاکید بیش از حد وی بر اطلاعات غیرموثق در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق پیش از حمله به این کشور بود.

 اما گوردون براون در جریان ملاقات خود که از چند روزی پیش از شروع دوره نخست وزیری اش انجام گرفت اعلام کرد که پیرامون مستقل بودن تحلیل های موجود در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق، از اعضای کابینه انگلیس سوالاتی خواهد پرسید.

وی در عین حال تاکید کرد که دیدارش از عراق ایده عقب نشینی سریع تر نیروهای انگلیسی از این کشور را تایید کرده است. هرچند در مورد مساله عراق نباید سابقه حمایت های براون از سیاست های امریکا و روابط نزدیکش با دولت بوش را مورد غفلت قرار داد.

 

اما به نظر می رسد که براون در مورد مسائل مربوط به عراق با پارادوکس پیچیده ای روبه رو شده که مناسبات سنتی انگلستان با امریکا را به چالش خواهد گرفت. رویکرد دولت آقای براون در مسائل دوجانبه کشورش با ایالات متحده موضوعی بسیار تعیین کننده در آینده سیاسی حزب کارگر است.

هر چند وی تاریخ دقیقی را برای خروج کامل نیروهای بریتانیایی از عراق مشخص نکرده است، اما تقلیل نیروهای بریتانیایی در دستور کار وی خواهد بود. در صورتی که آقای براون بخواهد ادامه دهنده سیاست های دولت تونی بلر باشد، باید خود را برای پاسخگویی به افکار عمومی این کشور که مخالف ادامه حضور نیروهای پرشمار نظامی بریتانیا در عراق و کشته شدن مکرر آنها هستند، آماده کند.

رویکرد سیاست خارجی آقای براون چه در گفته های وی پیش از نخست وزیری و چه انتصابات وی در کابینه جهت گیری متفاوتی را با دولت سابق نشان می دهد که مایه هایی از امید را به وجود آورده و البته انتقاداتی را نیز در ایالات متحده سبب شده است.

بحران خاورمیانه؛ یکی از انتصابات کلیدی گوردون براون تعیین سیمون مک دانلد سفیر سابق انگلیس در اسرائیل به عنوان مشاور ارشد سیاسی خود به جای سر نیگل شینوال است که پیشتر در سمت مشاور ارشد سیاسی بلر بود.

انتخاب آقای مک دانلد به این سمت که تا پیش از این از نزدیک در جریان بحران خاورمیانه بوده، این امید را به وجود آورده که لندن تمایل خود را به حل و فصل نهایی بحران میان فلسطینیان و اسرائیلی ها به طور عملی افزایش داده است.

آقای براون در مورد اتخاذ سیاست های سختگیرانه علیه فلسطینی ها با اسرائیلی ها اتفاق نظر ندارد. وی تاکید کرده است که در زمینه حل نزاع اسرائیل- فلسطینی باید فاکتور اقتصاد را مورد توجه قرار داد و به گونه ای عمل نکرد که سرزمین های فلسطینی از نظر دستیابی به حداقل حوائج روزانه خود در مضیقه قرار گیرند.

 

 اینک دولت آقای براون در شرایطی زمام امور را در بریتانیا به دست گرفته که اروپای امسال با اروپای سال گذشته کاملاً متفاوت شده است.

ما امروز با اروپایی روبه رو هستیم که نیکلا سارکوزی در فرانسه و آنگلا مرکل در آلمان با موجی از نوگرایی و با هدف جلب افکار عمومی کشورشان روی کار آمده اند. اروپاییان امروز به خوبی می دانند که بحران های داخلی روی سیاست های خارجی کشورشان تاثیری مستقیم دارد و از همین رو راضی به نارضایتی حتی یک نفر از رای دهندگانشان نیستند تا از قوت سیاست خارجی و پرستیژ بین المللی شان کم نشود.

باید صبر کرد و دید که در شرایط به وجود آمده آیا سیاستمداران بریتانیایی که در یک دهه صدارت تونی بلر فراآتلانتیکی عمل کرده بودند همان دیدگاه ها را دنبال می کنند یا روند متفاوتی را پیش خواهند گرفت؟

 

 امید به این تغییرات از روی کار آمدن دولت جدید بریتانیا فرصتی است که اگر ساکن خانه شماره 10 خیابان داونینگ غنیمت بداند مرهمی بر زخم های گذشته و نویددهنده دوره ای تازه در روابط است.

سید محمد صادق خرازی

نویسنده خبر

سید محمد صادق خرازی سفیر ایران در سازمان ملل متحد (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵) و کشور فرانسه (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶) و مشاور ارشد

اطلاعات بیشتر


نظر شما :