سوریه به چه سمتی در حرکت است

۱۷ آذر ۱۳۸۶ | ۱۶:۰۹ کد : ۱۱۶۴ اخبار اصلی
بشار اسد به نسل جديد رهبران عرب تعلق دارد که در جست و جوى امکانى براى تبديل کشورشان به جامعه‌اى مدرن هستند. دو مسير اصلى این سیاست آغاز تحولات در داخل سوريه و هم زمان با آن، تلاش براى بهبود روابط اين کشور با جهان خارج است.
سوریه به چه سمتی در حرکت است
 سوريه به تازگی دست به اقداماتی زده تا خود را همراه با دیگر اعراب نشان دهد. اين اقدام، رويکرد تازه سوريه در خط مشی اين کشور نسبت به مسائل خاورميانه را آشکار مى‌کند. هر چند اين خط مشى به عنوان رويکرد جديد بشار اسد شناخته مى‌شود اما رئيس جمهورى سوريه از ابتداى حضور خود در راس قدرت، اين سياست را در پيش گرفته است.
 
بشار اسد با رفتار عملگراى خود از همان ابتدا تلاش کرد وضعيت سوريه را تغيير دهد. به دليل همين رويکرد که متفاوت از خط مشى پدرش بود، از همان ابتدا گزارش‌هايى به گوش مى‌رسيد مبنى بر اينکه او " به اندازه پدرش قدرتمند نيست."
 
در واقع او به نسل جديد رهبران عرب تعلق دارد که در جست و جوى امکانى براى تبديل کشورشان به جامعه‌اى مدرن هستند. به همين دليل وقتى بشار اسد به قدرت رسيد به نظر مى‌رسيد او دو مسير اصلى را در سياست‌هاى خود در پيش خواهد گرفت:" آغاز تحولات جديد در داخل سوريه و هم زمان با آن، تلاش براى بهبود روابط اين کشور با جهان خارج. "
 
سوريه در داخل کشور بر اساس مذهب به چند گروه مختلف تقسيم شده است. سنى‌ها در اکثريت هستند و بقيه جمعيت اين کشور را علوى‌ها تشکيل مى‌دهند.
 
واقعيت اين است که بشار اسد نمى‌تواند پايه‌هاى حکومت خود را نابود کند. اين پايه‌ها متحدان پدرش و جامعه علوى‌ها هستند. اما از سوى ديگر او دريافته که همين پايه‌ها، موانع اصلى براى دموکراتيزه کردن سياست و اقتصاد اين کشور محسوب مى‌شوند.
  
از همين رو اين رئيس جمهور جوان که در غرب تحصيل کرده، پس از دو دهه سکون سياسى و اقتصادى سوريه ، تصميم گرفته با شيوه ابتکاري خود دست به اصلاحات بزند.
 
او براى دست يافتن به اهداف خود در اين راستا به مردم اجازه داده عقايد خود را درباره دولتش بيان کنند.
 
در اين فضا، چندين حزب در کشور شکل گرفت و مردم آزادانه به ابراز عقايد خود پرداخته. متفکران سياسى اين کشور نيز جنبش بهار دمشق ‌را به راه انداختند که از سال 2001 فعاليت خود را براى حمايت از اصلاحات آغاز کرده است.
 
رسانه‌هاى سوريه نيز در اين روند از آزادى برخوردار شدند و فضاى باز سياسى براى اظهار نظر گروه‌هاى مخالف نيز شکل گرفت. بشار اسد صد نفر از زندانيان سياسى را آزاد کرد و پس از گذشت سه دهه اجازه داد اولين روزنامه آزاد و مستقل اين کشور منتشر شود.
 
حتى براى مدتى به گروه‌هاى روشنفکرى اجازه برپايى سخنرانى نيز داده شد. در زمانى که اين تحولات در جامعه سوريه در جريان بود، بشار گروهى از درجه‌داران قديمى ارتش را نيز بازنشسته کرد.
 
اما حزب بعث به خوبى مى‌داند اصلاحات جدى و حقيقى مى‌تواند به زوال قدرت بشار منجر شود. حزب بعث خطر از دست دادن قدرت را احساس کرد و به همين دليل بشار به عنوان يکى از اعضاى قدرتمند اين حزب اعلام کرد:" ما اجازه نمى‌دهيم سوريه به کشورى مانند الجزاير تبديل شود و به همين دليل بايد اين روند را متوقف کنيم." و به اين ترتيب روند اصلاحات متوقف شد.
 
بيشتر کارشناسان معتقدند در شرايط فعلى، اپوزيسيون داخلى سوريه به اندازه ‌اى ضعيف است که نمى‌تواند با کنترل کامل حکومت در امور سياسى و تسلط بر رسانه‌ها مقابله کند.
 
هر چند بشار اسد عامل اصلى وارد کردن اينترنت به سوريه بود، اما در حال حاضر فقط دو کافى نت دولتى در دمشق فعال است. در عين حال دسترسى به تمام سايت‌هاى اينترنتى نيز امکان پذير نيست.
 
دولت سوريه در توضيح کنترل بر اينترنت مى‌گويد:" سايت‌هاى غیر اخلاقی به خاطر آنکه کشورى اسلامى هستيم فيلتر شده‌اند؛ همچنين سایت‌هايى که درباره ما به ناحق صحبت مى‌کنند که تعداد اين سايت‌ها کم نيست."
 
اسد جوان قصد داشت حکومت پدر خود را متحول کند و البته مى‌توانست در اين راه موفقيت‌هايى به دست بياورد اما نتوانست در ايدئولوژى حزب بعث تغييرى پديد بياورد.
 
در واقع او از زمانى که درسال 2000 قدرت را در دست گرفت تلاش کرد تا به تعريف تازه‌اى از نقش حزب بعث دست پيدا کند. پايه‌هاى تفکر بعثى – آزادى،‌ اتحاد و سوسياليزم- از زمان به قدرت رسيدن اين حزب در دهه1960 ميلادى به فراموشى سپرده شد.
 
در آن زمان ايدئولوگ‌هاى حزب بعث به دموکراسى بورژوازى حمله کردند. آنها خود را حزبى پيشرو براى رهبرى جامعه و تحدید کننده  آزادى‌هاى بروژوازى مى‌دانستند.
 
ايدئولوژى حزب بعث بر اساس پايه‌هاى مبارزه طبقاتى مارکسيسم بنيان گذاشته شده بود. البته تمام اين ديدگاه‌ها توسط حافظ اسد،‌ رئيس جمهور پيشين سوريه محو شد. او به شدت طرفدار همکارى کشورهاى عربى در مواجهه با آمريکا و اسرائيل بود.
 
اما بشار اسد از سياست پدر خود پيروى نکرد. او اميدوار بود از حزب بتواند به عنوان ابزارى براى به ميدان آوردن مردم براى حمايت از سياست‌هاى خودش استفاده کند. از اين منظر او قصد داشت سيستم چند حزبى ملى‌ گرايانه‌اى ايجاد کند که تحت لواى آن بتواند برخى اصلاحات سياسى و اقتصادى در داخل کشور را به اجرا بگذارد و سياست خارجى سوريه را نيز متحول کند. او در عين حال مراقب بود که در اين روند، حکومت خودش به خطر نيفتد.
 
به همين دليل او در تلاش بود تا از به وجود آمدن رابطه خصمانه با ايالات متحده ممانعت کند. درحقيقت پس از حملات 11 سپتامبر، آمريکا فشار زيادى به سوريه وارد کرد تا خود را از ديگر کشورهایی که آمریکا ” محور شرارت“‌ خواند جدا کند. البته سوريه نيز در اين راه تلاش‌هايى کرد تا از مقابله رودررو با آمريکا بپرهیزد. 
 
 
سوريه حتى براى مقابله با القاعده حاضر به همکارى با ايالات متحده شد. ماموران آمريکا در اوايل سال 2002 به سوريه وارد شدند تا امکان همکارى‌هاى دو کشور در اين موضوع را بررسى کنند.
 
سوريه توانست يکى از مقام‌هاى ارشد القاعده را دستگير کند. آمريکا به خاطر اين موضوع از سوريه تشکر کرد و جورج بوش در تماسى تلفنى با اسد مراتب قدردانى خود را اعلام کرد.
 
اما پس از آن حزب بعث به صحنه وارد شد و يکبار ديگر به طرح شعارهاي پان عربى،‌ ضد آمريکايى و ضد غربى پرداخت.  ايالات متحده در سال 2004 تحريم‌هايى را بر اين کشور تحميل کرد که دليل اصلى آن حمايت سوريه از حماس در فلسطين و حزب الله در لبنان بود. به همين دليل موقعيت بين المللى سوريه در شرايط بدى قرار گرفت که با اتفاق‌هاى بعدى در لبنان، اين شرايط بدتر از قبل شد. 
 
ناظران می گویند سوريه بزرگ ‌ترين اشتباه خود را زمانى مرتکب شد که پيشنهاد اصلاح قانون اساسى لبنان را مطرح کرد. در صورت اين اصلاح، اميل لحود رئيس جمهورى لبنان که طرفدار سوريه بود امکان انتخاب دوباره پيدا مى‌کرد.
 
ضمن اينکه سوريه به دست داشتن در ترور رفيق حريرى، رئيس جمهورى پيشين لبنان نيز متهم است. همين اتهام به فشارهاى بين المللى منجر شد که نيروهاى سوريه را از خاک لبنان بيرون راند.
 
در حال حاضر روابط واشينگتن و دمشق، همچنان پر تنش است.  موقعيت بين المللى سوريه بدتر از گذشته شده وبه نظر مى‌رسد بشار اسد براى خارج کردن کشورش از انزواى فعلى دست به تلاش هایی زده که نتایج آن هنوز معلوم نشده است.
 
از سوى ديگر مردم سوريه همچنان در انتظار هستند تا بسيارى از مسائل چه درعرصه‌هاى داخلى و چه در عرصه‌هاى خارجى تغيير کند. همچنين به نظر مى‌رسد حزب بعث مجبور به پذيرفتن بسيارى از اين تحولات شود.   

نظر شما :