ایران در انقلاب‌های عربی نقشی ندارد

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۳:۴۱ کد : ۱۲۳۸۲ اخبار اصلی
این که ایران چه برنامه‌ای برای آینده خاورمیانه دارد و واقعا مواضعش نسبت به آن چه در کشورهای شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان می‌گذرد، چیست، هنوز برای غربی‌ها به ویژه امریکایی‌ها که تحرکات منطقه‌ای ایران را به دقت زیر نظر دارند، نامشخص است
ایران در انقلاب‌های عربی نقشی ندارد
دیپلماسی ایرانی: این که ایران چه برنامه‌ای برای آینده خاورمیانه دارد و واقعا مواضعش نسبت به آن چه در کشورهای شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان می‌گذرد، چیست، هنوز برای غربی‌ها به ویژه امریکایی‌ها که تحرکات منطقه‌ای ایران را به دقت زیر نظر دارند، نامشخص است. آنها به شدت مشتاقند بدانند که ایران به دنبال چیست و چه سیاستی را دنبال می‌کند. در عین حال از منافع ایران در کشورهایی نظیر شمال آفریقا کاملا بی‌خبرند. به اعتقاد کارشناسان، مواضع تند مقامات امریکایی علیه ایران بیش از آن که ناشی از آگاهی از سیاست‌های ایران باشد، نشان از بی‌اطلاعی آنها از سیاست‌های ایران است و آنها در حقیقت با این کار تلاش دارند ایران را تحریک کنند تا ببینند ایران دقیقا در انقلاب‌های عربی به دنبال چیست. از سویی از این که ایران خود را مدافع انقلاب‌های عربی دانسته و در کنار مردم انقلابی منطقه ایستاده است نیز شگفت‌زده‌اند. اگر چه تا اندازه بسیاری می‌دانند که چرا ایران از سوریه و نظام بشار اسد حمایت می‌کند.

روزنامه کویتی القبس در یادداشتی به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: وزارت امور خارجه امریکا حکومت ایران را متهم کرد که تلاش می‌کند از انقلاب‌ها و تحولات جامعه عربی استفاده کرده تا به منافعش برسد به ویژه این که می‌بینند رهبران ایران معتقدند که این انقلاب‌ها امتداد انقلاب اسلامی ایران در 32 سال پیش است. ولی خانم هیلاری کلینتون خودش هم می‌داند که امریکا هیچ دلیل ملموسی که نشان دهد ایران از این انقلاب‌ها منفعت ویژه‌ای می‌برد، در اختیار ندارد. اظهارات کلینتون تناقض‌های عجیبی هم دارد. وی در حالی مدعی می‌شود که ایران در تحولات کشورهای عربی نظیر مصر، یمن و بحرین دخالت می‌کند که در سوریه ایران را متهم به حمایت از بشار اسد در سرکوب مردم این کشور می‌کند.

نویسنده در ادامه می‌نویسد: آنچه در سوریه می‌گذرد در حقیقت اتهام‌هایی است که ایران و امریکا به هم می‌زنند. ایران تظاهرات مردمی سوریه را نتیجه توطئه امریکا و اسرائیل می‌داند و امریکا نیز ایران را متهم می‌کند که در کنار بشار اسد، هم‌پیمان قدیمی‌اش در سرکوب تظاهرکنندگان سوری ایستاده است. نکته این جا است که هر دو طرف فقط به یکدیگر اتهام می‌زنند بدون این که دلیل ملموس و قاطعی که بتواند ادعاهایشان را ثابت کند، بیاورند.

نویسنده روزنامه القبس در ادامه به دفاع از ایران می‌پردازد و می‌نویسد: بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حکومت ایرن در حال حاضر هیچ منافع حقیقی را در کشورهای عربی شمال آفریقا دنبال نمی‌کند. نه برای بهبودی روابط با نظام جدید تونس اقدام تازه‌ای انجام داده و نه در مورد مصر به رغم علاقه‌ای که دو طرف به عادی‌سازی روابط دارند، گام‌های موثری برداشه شده و نه در لیبی سیاست خاصی را پیگیری می‌کند.

القبس در مورد رابطه ایران و مصر مدعی می‌شود: ظاهرا ایران اخوان‌ المسلمین را واسطه قرار داده تا برای عادی ‌شدن روابط و افتتاح سفارت‌خانه در قاهره و تهران وساطت کرده و  با مقامات مصری به رایزنی بپردازد.

نویسنده یادداشت سپس به انتظارات ایران از انقلاب لیبی اشاره می‌کند و می‌نویسد: در مورد لیبی نیز ایران سیاست خاصی را تعقیب نمی‌کند ولی کاملا مشخص است که به هیچ وجه مایل به بازگشت نظام قذافی بر سر کار نیست. ایران به دنبال سرنوشت امام موسی صدر است که به رغم گذشت بیش از دو ماه از انقلاب لیبی هنوز هیچ چیز از سرنوشت او به دست نیامده است. ناظران بین‌المللی بر این اعتقادند که ایران سرنگونی نظام قذافی را تایید می‌کند ولی در عین حال از این که انقلابیون به دخالت ناتو در مبارزه با معمر قذافی تن دادند، انتقاد دارد. ایران قذافی را به هیچ وجه به دلیل ایستادگی در برابر حملات ناتو یک قهرمان نمی‌داند.

در ادامه این یادداشت به مواضع ایران نسبت به یمن نیز اشاره شده و آمده است: ایران انقلاب یمن را بسیار مهم می‌داند. چرا که از جریان الحوثی‌ها که شیعه هستند حمایت می‌کند و این جریان سال‌ها است که با حکومت علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری یمن می‌جنگد. سرنگونی عبدالله صالح این امکان را برای الحوثی‌ها به وجود می‌آورد که در نبود او بتواند تحرکات سیاسی تازه‌ای را آغاز کنند و منافعی را برای شیعیان یمنی به دست آورند. ایران انقلاب یمن را در حقیقت خشم انتقامی مردم این کشور از برخوردهای تبعیض‌آمیز علی عبدالله صالح می‌داند.

نویسنده در نهایت نیز به مواضع ایران به تحولات بحرین اشاره می‌کند و می‌نویسد: اما وضعیت در بحرین کاملا فرق می‌کند. در بحرین رویارویی علنا به ایران و عربستان ختم شده است. عربستان از نفوذ ایران در بحرین به شدت می‌ترسد و آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌داند و به همین دلیل هم در بحرین نیروی نظامی پیاده کرد و در سرکوب اعتراض‌ها کنار پلیس و ارتش بحرین ایستاد و حتی از نیروهای دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز کمک گرفت تا شاید بتواند جلوی نفوذ ایران را به شبه جزیره عربستان بگیرد. عربستان در خاک خود اقلیت قوی شیعی دارد که می‌ترسد تحت تاثیر انقلاب بحرین و با القای ایران قیام کنند کنند. روابط ایران و بحرین و عربستان طی روزهای گذشته به شدت تیره شده و ممکن است در روزهای آینده از این هم تیره‌تر شود.

 

نظر شما :