میانجی گری در باتلاق لیبی

۰۷ تیر ۱۳۹۰ | ۱۴:۰۱ کد : ۱۴۱۴۹ آسیا و آفریقا
گفتگوی دیپلماسی ایرانی با جاوید قربان اوغلی، مدیر کل پیشین بخش افریقای جنوبی وزارت امور خارجه.
میانجی گری در باتلاق لیبی

جاوید قربان اوغلی مدیرکل پیشین بخش افریقای جنوبی وزارت خارجه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است روحیه قذافی به گونه ای است که حتی اگر یک وجب خاک هم در اختیار داشته باشد برای آن می جنگد و این کار را سخت می کند.

 

به نظر می رسد وضعیت نظامی قذافی بسیار شکننده شد و مخالفان تا طرابلس پیشروی کرده اند. به نظر شما شرایط نظامی برای قذافی به حدی سخت شده است که سقوط کند؟

من فکر می کنم بخشی از اخباری که منتشر می شود بیشتر جنگ روانی است. یعنی در صحنه نظامی فعالیت ها به گونه ای که خبر آن منتشر می شود نیست. الان گفته می شود که مخالفان به دروازه های طرابلس رسیده اند. چندین ماه است که گفته می شود شهر مصراته در اختیار مخالفین است اما همیشه هم می گویند که این شهر تحت بمباران شدید است و محاصره شده است.

بنابراین به نظر من این اخبار بیشتر در راستای جنگ روانی است که هم در صحنه سیاسی برای تضعیف موقعیت قذافی و خالی کردن پشت او مورد استفاده قرار می گیرد و هم در صحنه نظامی. لذا به نظر نمی رسد که وضعیت نظامی به گونه ای شکننده شده باشد که منجر به فروپاشی نظام و سقوط قذافی شود.

بنابراین ارزیابی من این است که این جنگ ادامه خواهد داشت. البته ادامه و استمرار جنگ به طور طبیعی به ضرر آقای قذافی و نیروهای طرفدارش و به نفع نیروهای مخالف است. دلیل آن هم واضح است؛ ادامه بمباران های سنگین هم باعث از بین بردن تجهیزات نظامی و توانمندی تخریب حکومت می شود و هم باعث تضعیف روحیه نیروهای قذافی و از طرف دیگر تقویت روحیه مخالفین می شود. بنابراین طولانی شدن جنگ خواه ناخواه به ضرر قذافی و به نفع مخالفان است اما این که چه زمانی جنگ نهایی برای یک سره شدن کار صورت بگیرد معلوم نیست و به نظر من به زودی هم رخ نخواهد داد.

 

امروز سخنگوی دولت لیبی گفته است که ما برای انجام مذاکرات ملی یا برگزاری انتخابات آمادگی داریم. به نظر شما وضعیت سیاسی لیبی آماده چنین مسائلی هست؟

همان طور که می دانید مسئله مذاکرات ملی پیش از این ها توسط دولت لیبی مطرح شده بود که با مخالفت شورای انتقالی و معارضین مواجه شده بود. این تاکتیکی است که قذافی برای چندمین بار به کار می برد اما همه مذاکرات از سوی قذافی و پسرش سیف الاسلام به شرط ادامه و بقای حکومت آقای قذافی است. در صورتی که مخالفین اصرار به رفتن قذافی و تغییر در قدرت دارند در حالی که ابتکار این ها با حضور آقای قذافی در راس قدرت است.

بنابراین به نظر می رسد این مسئله مورد اختلاف نظر جدی است و تصور نمی کنم جز از این طریق که طرف های قدرتمند تر خارجی وارد قضیه شوند، بتوان این کار را انجام داد. به این دلیل که طرف هایی که در حال حاضر با مخالفین در حال همکاری هستند یعنی بیشتر اروپایی ها اعم از آلمان و فرانسه و ایتالیا و امثالهم کشورهایی هستند که صراحتا خواهان برکناری قذافی از قدرت هستند.

روسیه، چین و‌ افریقای جنوبی از جمله کشورهایی هستند که خواهان مذاکرات ملی با شرایط عمومی هستند. یعنی آقای قذافی در راس حکومت باشد، مخالفین حضور داشته باشند و آمادگی برای انتخابات و مراحل بعدی به وجود آید. بنابراین اساسا برگزاری چنین مذاکراتی بعید به نظر می رسد.

مگر آن که مخالفان چشم انداز سرنگونی قذافی را تیره و تار و مبهم ببینند. تنها در این صورت است که ممکن است مخالفان تن به مذاکره دهند.

 

بحث پناهندگی قذافی به روسیه یا افریقای جنوبی مطرح شده است. این بحث را تا چه حد جدی می دانید؟

من تقریبا این مسئله را غیر محتمل می دانم. روحیه قذافی به گونه ای است که اگر یک وجب خاک هم در روستایی در سرت داشته باشد، همان جا را مبنا قرار می دهد و می جنگد. بنابراین به نظر نمی رسد که قذافی اهل پناهندگی و رفتن به خارج از کشور باشد.

مضاف بر این که بنابر اطلاعاتی که من از مذاکرات حدود سه هفته قبل آقای زوما و قذافی دارم، موضع آقای قذافی بسیار محکم بوده و حرف های خودش را درباره مخالفین زده است که این ها وابسته به خارجیان هستند، دشمنان ما از این افراد حمایت می کنند و هر گونه ترک کشور را رد کرده است.

البته موضع افریقای جنوبی هم در شورای امنیت موضع محکمی در طرفداری از حکومت لیبی بوده و اقدامات ناتو را نامشروع و خارج از قطعنامه 1973 که مجوز خاصی را به نیروهای ناتو برای جلوگیری از مردم بی دفاع شهر ها داده ، دانسته است. در صورتی که غربی ها این برداشت را از این قطعنامه دارند که می توانند خود قذافی را به عنوان عامل کشتار هدف قرار داد.

 

 زمزمه هایی درباره صدور حکم دستگیری قذافی از سوی دادگاه جنایی بین المللی مطرح شده است. به نظر شما این مسئله تا چه حد می تواند در پایان دادن به جریان موثر باشد؟

البته این اقدام یک قدم در جهت حمایت از مخالفین است ولی لزوما یک قدم موثر برای سرنگونی قذافی نیست. به این دلیل که همین حکم درباره آقای عمرالبشیر هم صادر شده است. اما اتفاق خاصی نیفتاده است. درباره آقای میلوسویچ هم بعدا چنین حکمی صادر شد و منجر به دستگیری او شد. اما تا زمانی که نتوانند قذافی را دستگیر کنند، این حکم کاربردی ندارد. آقای قذافی که در حال حاضر بنای خارج رفتن ندارد که بتوان احتمال داد در کشور دیگری می توان او را دستگیر کرد.

مضافا این که شرایط لیبی شرایطی است که صدور این گونه احکام بیشتر رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد تا ناشی از یک پرونده خاص حقوقی باشد. در صورتی که دادگاه جنایی بین المللی می خواست عادلانه و بر اساس قوانین عمل کند، باید در مورد سوریه هم دست به کاری می زد. در حال حاضر در سوریه حدود هزار و هشتصد نفر کشته شده اند. یا چرا در مورد یمن و علی عبدالله صالح چنین حکمی صادر نشده است و تازه به او امان هم می دهند که برای معالجه به عربستان رود؟ این در حقیقت نشان دهنده استاندارد های دوگانه ای است که بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد.

بنابراین به نظر من تاثیر صدرو چنین احکامی در افکار عمومی خارجی بیشتر به نفع آقای قذافی است. چون همه می فهمند که این بیشتر یک موضع گیری سیاسی است تا یک حکم کاملا قضایی.

 

مطرح شدن فرانسه و افریقای جنوبی برای میانجی گری را تا چه حد موثر می دانید؟

با توجه به مشکلاتی که در حال حاضر اوباما در کنگره پیدا کرده است و عدم موافقت و تایید کنگره با اقدامات امریکا در لیبی، به نظر می رسد حضور امریکا در مسئله کمرنگ خواهد شد چرا که در صورتی که اوباما بخواهد حضور در لیبی را ادامه دهد باید از اختیارات ریاست جمهوری خود استفاده کند و این هم می تواند تا زمانی محدودی ادامه یابد. از سوی دیگر فشار افکار عمومی با توجه به نزدیک شدن انتخابات روز به روز بر اوباما بیشتر خواهد شد. فشار های کنگره که در حال حاضر در اختیار جمهوری خواهان قرار دارد به ضرر دموکرات ها و اوباما تمام خواهد شد. اما به نظر می رسد این مسئله به نفع آقای قذافی خواهد شد.

از طرف دیگر به نظر نمی رسد ناتو هم بدون حضور امریکا بتواند در لیبی کاری از پیش ببرد. بنابراین ما شاهد بن بست در مسئله لیبی خواهیم بود.

به نظر من بهترین راه حل به کار گیری عقلانیت و پادرمیانی برخی کشورهایی است که هنوز از وجاهتی برخوردار هستند. کشورهایی مانند افریقای جنوبی به این دلیل که نه کاملا طرفدار مخالفین و نه کاملا طرفدار دولت بوده اند می توانند در این مسئله موثر باشند.

بنابراین به نظر من شاید دیپلماسی پنهان افریقای جنوبی یا فرانسه بتواند در این مسئله موثر باشد. البته نمی توان پیش بینی کرد که آیا نتیجه ای خواهد داشت یا نه. اما به نظر می رسد میانجی گری برای این که یک انتخابات سالم تحت نظارت بین المللی برگزار شود و بعدا تمام جرایم پیگیری شود، راه حل مناسبی است. 


نظر شما :